چند چیز در غذا خوردن مستحب است:
1 هر دو دست را پیش از غذا بشوید؛
2 بعد از غذا دست خود را بشوید و با دستمال خشک کند؛
3 میزبان پیش از همه شروع به غذا خوردن کند و بعد از همه دست بکشد، و پیش از غذا اول میزبان دست خود را بشوید، بعد کسی که طرف راست او نشسته و همینطور تا برسد به کسی که طرف چپ او نشسته، و بعد از غذا اول کسی که طرف چپ میزبان نشسته دست خود را بشوید و همینطور تا به طرف راست میزبان برسد؛
4 در اول غذا (بِسم اللّه) بگوید، و اگر سر یک سفره چند جور غذا باشد، در وقت خوردن هر یک از آنها، نیز (بسم اللّه) بگوید؛
5 با دست راست غذا بخورد؛
6 با سه انگشت یا بیشتر غذا بخورد و با دو انگشت نخورد؛
7 اگر چند نفر سر یک سفره نشستهاند هر کسی از غذای جلو خودش بخورد؛
8 سر سفره زیاد بنشیند و غذا خوردن را طول بدهد؛
9 بعد از غذا، خداوند عالم را حمد کند؛
10 آنچه بیرون سفره میریزد جمع کند و بخورد، ولی اگر در بیابان غذا بخورد، مستحب است آنچه بیرون میریزد، برای پرندگان و حیوانات بگذارد؛
11 بعد از خوردن غذا به پشت بخوابد و پای راست را روی پای چپ بیندازد؛
12 اول غذا و آخر آن نمک بخورد؛
13 مستحب است یک سوم معده را برای غذا و یک سوم برای آب و یک سوم برای راحت تنفس کردن قرار دهد؛
- [سایر] من یک شهروند تهرانی هستم. امروز پنجم فروردین 89 ایمیلی را دریافت کردم که در آن به یکی از اصلی ترین عقاید شیعیان، یعنی موضوع کربلا، شبهه وارد نموده اند. با توجه به این که مرکز شما دارای محقّقین و متخصّصین علوم اسلامی است و پاسخ دادن به این انحرافات فکری جزو رسالت شما می باشد، خواهشمندم به این موضوع رسیدگی فرمایید و اطلاع رسانی مناسب را منظور نمایید. توفیق شما را از خداوند متعال خواستارم متن ایمیل ارسال شده به شرح زیر می باشد: فارغ از حب و بغض بخوانید تا بتوان آن را نقد کرد در این پست می خواهم به بیان چند نمونه از افسانه های معروف و البته تأمل برانگیز روز عاشورا بپردازم. نخست در مورد بی آبی، وضعیت بیابانی و عطش حسین و یارانش: همان طور که می دانید جنگی که در روز عاشورا رخ داده در نزدیکی رود فرات بوده. در هیچ کجای کره زمین نمی توانید سرزمینی در کنار یک رود را بیابید که صحرا و بیابان بی آب و علف باشد، مگر رودی که از میان کوهستان می گذرد. همه در درازای تحصیلمان خوانده ایم که در کنار رودخانه ها جلگه و زمین های حاصل خیز به وجود می آید. واقعیت این است که اطراف فرات را نیز مانند سایر رودخانه ها، جلگه ها و زمین های حاصل خیز تشکیل می دهد و کربلا نیز سرزمینی سرسبز است. از آن گذشته در چنین مناطقی به دلیل نزدیکی به رودخانه بستر زیرین زمین را سفره های پهناور آبی تشکیل می دهد و دست رسی به آب آسان تر از آن چیزی است که به ذهن می رسد. تنها با کندن 4 یا 5 متر از زمین می توان به آب رسید. در منطقه اهواز یکی از مشکلات ساخت و ساز همین سفره های زیرزمینی است که کاملاً زیر شهر را فرا گرفته اند. 72 نفر نتوانسته اند یک گودال 4 متری حفر کنند؟ از طرفی بر طبق گفتار شیعیان این رویداد در تابستان و هوای گرم و جهنمی رخ داده، ولی با مراجعه به این سایت و وارد کردن تاریخ دهم محرم سال 61 هجری قمری در قسمت Islamic Calendar درمی یابید که عاشورا در روز چهارشنیه 21 مهر ماه بوده است. البته 21 مهر نیز هوای کربلا آن چنان خنک نیست، ولی آن تابستان جهنمی هم که شیعیان می گویند نیست. اکنون می گویند شرایط آب و هوایی 1400 سال پیش با امروز فرق دارد. نخست این که در یک پریود 1400 ساله آن تغییر آب و هوایی که در ذهن مسلمانان است نمی تواند رخ دهد و دوّم این که اگر هم تغییری باشد مطمئناً هوا خنک تر نشده، بلکه دما بالاتر هم رفته است؛ یعنی 1400 سال پیش نسبت به امروز خنک تر بوده. اما یک نکته جالب دیگر در داستان هایی که از واقعه عاشورا گفته شده اشاره ای به گرسنگی نگردیده؛ یعنی کاروان حسین مشکل گرسنگی نداشته است. این کاروان نیز مانند سایر کاروان ها حیوانات اهلی به همراه خود داشته که با مشکل گرسنگی مواجه نشود؛ مثلاً گوسفند یا بز، برای رفع تشنگی نیز می توانستند از شیر همین حیوانات اهلی استفاده کنند. در ضمن شتر نیز همراه آنها بوده، عرب ها که به خوردن شیر شتر علاقه بسیار دارند، می توانستند از شیر شتر ها نیز استفاده کنند .باز هم نکته ای دیگر، سه نقل قول در مورد مقبره حسین: هارون الرشید را در حالی پشت سر گذاشتم که قبر حسین (علیه السلام) را خراب کرده و دستور داده بود که درخت سدری را که آن جا بود به عنوان نشانه قبر برای زوار، و سایهبانی برای آنان قطع کنند. (تاریخالشیعه، محمد حسین المظفری، ص 89، بحار الانوار، ج 45، ص 39 8) قبر شریف آن حضرت مورد تعرض و دشمنی متوکل عباسی قرار گرفت. او توسط گروهی از لشکریانش قبر را احاطه کرد تا زائران به آن دست رسی نداشته باشند و به تخریب قبر و کشت و کار در زمین آن جا دستور داد... ) اعیان الشیعه،ج 1، ص 628، تراث کربلا، ص 34; بحارالانوار،ج 45، ص 397) سال 236 متوکل دستور داد که قبر حسین بن علی و خانههای اطراف آن و ساختمان های مجاور را ویران کردند و امر کرد که جای قبر را شخم زدند و بذر افشاندند و آب بستند و از آمدن مردم به آن جا جلوگیری کردند. (همان) از این دست نقل قول ها بسیار است که تنها به سه مورد اشاره کردم. در بیابان بی آب علف و صحرای جهنمی کشت و کار کرده اند و بذر افشانده اند؟ پس با این همه موارد، چگونه حسین و کاروانش از تشنگی و گرمای هوا رنج دیده اند؟ دوم حرمله و گردن علی اصغر :این داستان علی اصغر هم از آن افسانه های جالب عاشوراست. داستان از این قرار است: حسین به علت عطش فراوان که در پست قبلی اشاره کردم عطشی در کار نبوده، فرزند شیرخوارش را در بغل گرفته و جلوی سپاه می رود و می گوید دست کم به این طفل آب بدهید. از آن طرف (سپاه یزید) شخصی به نام حرمله که گویا تیرانداز قابلی بوده تیری را به قصد گلوی نوزاد رها کرده و او را می کشد، یا شهید می کند یا هر چه شما بگویید. در ظاهر تراژدی واقعاً دردناکی است، ولی با کمی تأمل مطالبی دال بر خرافی و غیر واقعی بودن این داستان می یابیم. نخست آن که نوزاد شیرخوار و چندین ماهه اصلاً گردنی به آن صورت که ما تصور می کنیم ندارد. اگر دقت کنید سر نوزاد به بدنش چسبیده است، دلیلش هم آن است که هنوز استخوان و عضلات گردن چنان رشد نکرده اند که وزن سر را تحمل کنند. تنها در یک صورت می توان گردن نوزاد را تا حدودی دید، در صورتی که سر کودک به پشت برگشته و به سمت زمین آویزان شود. دوم آن که فاصله دو سپاه در هنگام نبرد معمولاً 200 یا 300 متر بوده است. اگر قهرمان تیراندازی المپیک با آن کمان های مجهز و مدرن را نیز بیاوریم نمی تواند از آن فاصله گردن کودک که هیچ حتی پدر کودک را نشانه بگیرد و به هدف بزند. شاید با دراگانوف نیز چنین کاری دشوار باشد چه رسد به تیر و کمان. سوم آن که برای چه حرمله نوزاد را نشانه گرفته؟ در تمام جنگ ها مهمترین شخص فرمانده سپاه است. حرمله باید حسین را می زده نه نوزاد را. کدام عقل سالمی چنین چیزی را می پذیرد؟ حرمله فرمانده سپاه را ول کرده و نوزاد را از پای درآورده؟ اگر به قول مسلمانان واقعاً هوا جهنمی بوده مگر این حرمله مازوخیسم داشته که در آن شرایط، جنگ را کش بدهد و خودش را بیشتر اذیت کند؟ در جایی مسلمانی گفت حضرت کودک را در دست گرفته و نزدیک سپاه رفته تا صدای او را بشنوند، او که فک و فامیل وحشی خود را بهتر می شناخته .چهارم که از همه نیز جالب تر است آن که اصلاً کودک چند ماهه چه نیازی به آب دارد؟ نوزاد چندین ماهه شیر می نوشد و نه آب و مادرش می تواند به نوزاد شیر بدهد و تشنگی او را بر طرف سازد. در ضمن شیر آن حیوانات اهلی که پیشتر گفتم نیز موجود بوده. سوم، ابوالفضل رفته آب بیاره: داستان از این قرار است که آقا ابوالفضل که مسلمانان ماشین شان را بیمه ایشان می کنند برای رفع تشنگی لشگر حسین به دل دشمن زده و مشکی را از آب رودخانه پر کرده و در مسیر برگشت شخصی آن دستش را که مشک را گرفته بوده قطع می کند. حضرت مشک را با دست دیگرش می گیرد و به راهش ادامه می دهد. دوباره یک از خدا بی خبری آن دست دیگر را هم قطع می کند. حضرت اکنون مشک را با دندانش می گیرد و در آخر چند از خدا بی خبر دیگر وی را به شهادت می رسانند. لطفاً یکی برای من توضیح بدهد که حضرت چگونه مشک را از دستی که قطع شده می گیرد؟ آیا حضرت از اسب پیاده شده و می رود مشک را که همراه دست قطع شده اش روی زمین افتاده بر می دارد و دوباره سوار اسب می شود و می رود؟ دوباره که آن یکی دستش قطع می شود چه کار می کند؟ آیا حضرت باز از اسب پیاده شده و می رود به سراغ دست افتاده و دولا شده و مشک را با دندان می گیرد؟ آیا در این میان که هی حضرت از اسب پیاده و دوباره سوار می شده اند کسی نبوده ایشان را بکشد؟ یا اصلاً هیچ کدام از اینها رخ نداده و پیش از آن که دست مبارکشان را قطع کنند، حضرت بر اساس مهارت هایشان مشک را به هوا پرتاب کرده اند با آن یکی دست گرفته اند و به دنبال آن دوباره مشک را به هوا پرتاب کرده و این بار با دندان می گیرند؟ اصلاً دست حضرت چگونه قطع شده؟ از مچ؟ از آرنج؟ از کتف؟ با چه چیز قطع شده؟ شمشیر؟ خاطرم هست در یک مراسم مذهبی در محرم روضه خوان گفت با کمان به سوی دست حضرت نشانه رفته اند و دست را قطع کرده اند. مگر کمان های آن ها تبر پرتاب می کرده است؟ خون ریزی شدید ناشی از قطع شدن دست در این میان کشک بوده؟ این تنها سه نمونه از افسانه های عاشورا بود. به داستان غسل کردن قاسم نیز اشاره ای نکردم؛ زیرا برخی از مسلمانان خود این داستان رو قبول ندارند. از این دست افسانه ها بسیار است. امیدوارم بیاموزیم که تنها عقل و اندیشه خود را میزان قرار دهیم.
- [سایر] به نام خدا سلام حاج آقا. 1=نمی دونم از کجا بگم ولی یک بیوگرافی مختصری از خودم میدم 2-دختری بیست وسه ساله ام.دانشجوی فوق رشته بیوتکنولوژی کشاورزی 3-دریک خانواده فرهنگی وبه اعتقاد خودمون مذهبی به دنیا آمدم 3-من از دوران دبیرستان نمی دونم یک چیزی در درونم بود ولی از حدودسه سال پیش یک تلنگر بیدارم کرد. 4-قبل از این سه سال برای قرآن،ائمه وامامان ارزش بیشماری قائل می شدم ولی انجام اعمال مذهبی وصرفا گریه برای امام حسین وبه فکر امام حسین بودن مخصوص محرم بود.برای مثال عرض کردم. 5-از سال آخر دانشگاه و حرف با بعضی از دوستای جدید وازهمه مهمتر خواست خدا تلنگر به من زده شد 6-خیلی چیزا به لطف خدا درمن تغییرکرد.سعی درتغییرافکاری داشتم که یک عمر در ذهن من خوانده می شد ومن به ظاهر فکر میکردم بی تفاوتم ولی قاعدتا در من تاثیر میگذاشت 7-بگم که خدایی نکرده قصد بدگویی از خانواده ام را ندارم که من اساسا مدیون پدرومادرم هستم،اگر بگویم که مثلا برایم هیچ کاری نکردند که دروغ محض است،چرا که باعث خیلی از شکل گیری های مثبت در من شدند،همینقدر که باعث به وجودآمدن من هستند،مدیون آنها هستم. 8-امااما،خوب دید من،نظرمن،دیدگاه من راجب مذهب،سیاست،با آنها فرق کرده،من فهمیدم که نماز وروزه صرف مسلمانی که مدنظراولیا وپیغمبرست،نخواهدبود.متوجه شدم که امام حسین فقط برای محرم نیست،امام علی مخصوص شبهای قدر. 9-فهمیدم اسلام برنامه زندگی است،همه چی من باید منطبق با اسلام باشد.ولی سر این مسائل با خانواده مشکل دارم،شکرخدا دراین مسائل مشکلاتم کمتر شده. 10-مثلا می گویند که همه چی سر وقت خودش،موسیقی به وقتش،امام حسین به وقتش!!!!!!! 11-این مسائل یک شبه برای من حادث نشد،طی این سه سال هربار تغییراتی. 12-حتی من رشته لیسانسم که خودم انتخاب نکرده بودم ومتاسفانه با علاقه نبود که در رشته کشاورزی مشغول به تحصیل بوده ام ،خواستم رشته ام را در فوق عوض کنم که با مخالفت شدید پدر مواجه شدم. 13-درنتیجه با مشورت با بعضی اساتید که مورد اعتماد بنده بودند،فرمودن دعای خیر پدرومادر بیش از اینها می ارزد که به لطف بینهایت خدا که همیشه شامل این بنده سروپاتقصیرشده ودعای آنها در دانشگاه رشته خودم همان کشاورزی قبول شدم. 14-اما درکنارآن کتابهایی که دوست دارم را مطالعه میکنم؛حتی در دانشگاه مجازی امام خمینی به طور مجازی رشته معارف را انتخاب و درحال تحصیلم البته خانواده ازآن خبرندارند!!لزومی نداردخبردارشوند. 15-اما درقبال سیاست،متاسفانه پدرم بدی های زیادی به قول خودشان از بقیه دیدن،پدرم به شدت امام خمینی را دوست داشتند ولی الن به علت اینکه میبیند یک عده ازاین موقعیتها به راحتی ها استفاده می کنند واسلام در برخی موارد ازحالت انقلابی به تشریفاتی تبدیل شده،ازهمه چی زده شدند. 16-به همه اعتماد ندارند وسرشان درلاک خوشان است اما این بی اعتمادی تا حدود خیلی کمی به من هم منتقل شده در واقع من خیلی چیزها ازسیاست ورهبری وولایت فقیه نمی دانستم،اما شکر،شکر که مسئله با کلی درگیری ذهنی که داشتم برایم حل شده. همین طور از انقلاب.راستی من همیشه خودم رو مدیون شهدا می دونستم ومی دونم.دلم براشون می تپه. 17-خودم با سخنرانی هایی از استادرحیم پورازغدی،مطاله کتب استاد مطهری به خیلی چیزا رسیدم.ولی هنوز نتونستم به همه چی اعتمادکنم وراحت سراغ هرکتابی برم که نکنه دروغ باشه وسرهم کردن مسائل باشه،یه جور میخوام که انگار به خانواده امم ثابت کنم چیزی که میخونم عالیه. 18-دیشب که توبرنامه بی نظیر پارک ملت،حرف از کتاب زدین به نظرم رسید این مشکل که چه عرض کنم را به شما بگم تا شما منوراهنمایی کنید که چه کنم؟؟ 19-اینکه چه کتابهایی بخونم به کی اعتمادکنم؟؟درضمن استاد من عاشق کتاب خوندنم،قبلا از دکتر شریعتی هم کتاب خوندم.ادبیات ایشونو خیلی دوست دارم نه دیدگاهشونو گرچه بعضی از دیدگاهشون درست بود 20-ودرضمن با فرمایش آقای شهیدی فر هم کاملا درمورد شریعتی با ایشون موافقم. 21-درآخرشرمنده طولانی شد.هم ازشما متشکرم.وتشکر من رابه آقی شهیدی فر هم منتقل کنید بابت برنامه فوق العاده شون،تواین بی برنامه گی تلویزیون،برنامه عالیه.وحال من را خیلی خوب می کند.چرا که ایشان هم دغدغه اصلیشان مذهب واخلاق است.
- [آیت الله وحید خراسانی] چند چیز در غذا خوردن مستحب است اول هردو دست را پیش از غذا خوردن بشوید دوم بعد از غذا خوردن هر دو دست خودرا بشوید و با دستمال خشک کند سوم میزبان پیش از همه شروع به غذا خوردن کند و بعد از همه دست بکشد و پیش از غذا خوردن اول میزبان دست خودرا بشوید بعد کسی که طرف راست او نشسته و همین طور تا برسد به کسی که طرف چپ او نشسته و بعد از غذا خوردن اول کسی که طرف چپ میزبان نشسته دست خودرا بشوید و همینطور تا به میزبان برسد چهارم در اول غذا خوردن بسم الله بگوید ولی اگر سر یک سفره چند جور غذا باشد در وقت خوردن هرکدام انها گفتن بسم الله مستحب است پنجم با دست راست غذا بخورد ششم با سه انگشت یا بیشتر غذا بخورد و با دو انگشت نخورد هفتم اگر چند نفر سر یک سفره نشسته اند هرکسی از غذای جلوی خودش بخورد هشتم لقمه را کوچک بردارد نهم سر سفره زیاد بنشیند و غذا خوردن را طول بدهد دهم غذا را خوب بجود یازدهم بعد از غذا خوردن خداوند عالم را حمد کند دوازدهم انگشتهارا بلیسد سیزدهم بعد از غذا خوردن خلال نماید ولی با چوب انار و ریحان و نی و برگ درخت خرما خلال نکند چهاردهم انچه بیرون سفره می ریزد جمع کند و بخورد ولی اگر در بیابان غذا بخورد مستحب است انچه می ریزد برای پرندگان و حیوانات بگذارد پانزدهم در اول روز و در اول شب غذا بخورد و در بین روز و در بین شب غذا نخورد شانزدهم بعد از خوردن غذا به پشت بخوابد و پای راست را روی پای چپ بیندازد هفدهم در اول غذا و اخر ان نمک بخورد هیجدهم میوه را پیش از خوردن با اب بشوید
- [آیت الله نوری همدانی] چند چیز در غذا خوردن مستحّب است : اوّل : هر دو دست را پیش از غذا بشوید . دوّم : بعد از غذا دست خود را بشوید و با دستمال خشک کند . سوّم : میزبان پیش از همه شروع به غذا خوردن کند و بعد از همه دست بکشد و پیش از غذا اوّل میزبان دست خود را بشوید ، بعد کسی که طرف راست او نشسته و همینطور تا برسد به کسی که طرف چپ او نشسته و بعد از غذا اوّل کسی که طرف چپ میزبان نشسته دست خود را بشوید و همینطور تا به طرف راست میزبان برسد . چهارم : در اوّلِ غذا بِسْمِ اَللهِ بگوید ولی اگر سر یک سفره چند جور غذا باشد ، در وقت خوردن هر کدام آنها گفتن بِسْمِ اَللهِ مستحّب است .پنجم : با دست راست غذا بخورد . ششم : با سه انگشت یا بیشتر غذا بخورد و با دو انگشت نخورد . هفتم : اگر چند نفر سر یک سفره نشسته اند هر کسی از غذای جلوی خودش بخورد . هشتم : لقمه را کوچک بردارد . نهم : سر سفره زیاد بنشیند و غذا خوردن را طول بدهد . دهم : غذا را خوب بجود . یازدهم : بعد از غذا خداوند عالم را حمد کند . دوازدهم : انگشتها را بلیسد . سیزدهم : بعد از غذا خلال نماید ، ولی با چوب انار یا چوب ریحان و نی برگ درخت خرما خلال نکند . چهاردهم : آنچه بیرون سفره می ریزد جمع کند و بخورد ، ولی اگر در بیابان غذا بخورد ، مستحّب است آنچه میریزد ، برای پرندگان و حیوانات بگذارد . پانزدهم : در اوّل روز و اوّل شب غذا بخورد و در بین روز و در بین شب غذا نخورد . شانزدهم : بعد از خوردن غذا به پشت بخوابد و پای راست را روی پای چپ بیندازد . هفدهم : در اوّل غذا و آخر آن نمک بخورد . هیجدهم : میوه را پیش از خوردن با آب بشوید . چیزهائی که در غذا خوردن مکروه است
- [آیت الله فاضل لنکرانی] چند چیز در غذا خوردن مستحب است: اوّل: هر دو دست را پیش از غذا بشوید. دوّم: بعد از غذا دست خود را بشوید و با دستمال خشک کند. سوّم: میزبان پیش از همه شروع به غذا خوردن و بعد از همه دست بکشد. چهارم: در اول غذا بسم الله بگوید ولی اگر سر یک سفره چند جور غذا باشد، در وقت خوردن هر کدام آنها گفتن بسم الله مستحب است. پنجم: با دست راست غذا بخورد. ششم: اگر چند نفر سر یک سفره نشسته اند هر کسی از غذای جلوی خودش بخورد. هفتم: لقمه را کوچک بردارد. هشتم: با عجله غذا نخورد و غذا خوردن را طول بدهد. نهم: غذا را خوب بجود. دهم: بعد از غذا خداوند عالم را حمد کند. یازدهم: بعد از غذا خلال نماید و باقیمانده غذا را از لای دندانها بیرون آورده و دهان را بشوید و مسواک کند. دوازدهم: از دور ریختن مواد غذائی خود داری کند ولی اگر در بیابان غذا بخورد، مستحب است آنچه می ریزد برای پرندگان و حیوانات بگذارد. سیزدهم: در اول روز و اول شب غذا بخورد و در بین روز و در بین شب غذا نخورد. چهاردهم: بعد از خوردن غذا به پشت بخوابد و پای راست را روی پای چپ بیندازد. پانزدهم: در اول غذا و آخر آن نمک بخورد. شانزدهم: میوه ها و سبزیجات را پیش از خوردن با آب بشوید. هفدهم: تا بتواند بر سر سفره میهمان داشته باشد. هیجدهم: هنگام غذا خوردن بنشیند و غذا بخورد. چیزهایی که در غذا خوردن مکروه است
- [آیت الله مکارم شیرازی] چند چیز است که انجام آن موقع غذا خوردن به امید ثواب مستحب است: 1 هر دو دست را قبل از غذا بشوید. 2 بعد از غذا نیز دست خود را بشوید و با دستمال خشک کند. 3 میزبان قبل از همه شروع به غذا خوردن کند و بعد از همه دست بکشد. 4 در اول غذا (بسم الله) و آخر غذا (الحمد لله) بگوید و اگر سر یک سفره چند جور غذا باشد موقع خوردن از هر کدام از آنها (بسم الله) بگوید. 5 با دست راست غذا بخورد. 6 اگر چند نفر سر یک سفره غذا می خورند هر کسی از غذای جلو خودش بخورد. 7 لقمه را کوچک بردارد. 8 با عجله غذا نخورد و غذا خوردن را طول دهد و غذا را خوب بجود. 9 بعد از غذا خلال نماید و اجزاء غذا را از لای دندانها بیرون آورده و دهان را بشوید. 10 از دور ریختن مواد غذایی خودداری کند، ولی اگر در بیابان غذا می خورد آنچه از سفره بیرون می ریزد برای پرندگان و حیوانات بگذارد. 11 در شبانه روز دوبار غذا بخورد، اول روز و اول شب. 12 در اول و آخر غذا نمک بخورد. 13 تمام میوه ها را پیش از خوردن با آب تمیز بشوید. 14 تا بتواند بر سفره میهمانی داشته باشد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] آداب غذا خوردن چند چیز است: اوّل: هر دو دست را پیش از غذا بشوید. دوم: بعد از غذا دست خود را بشوید و با دستمال خشک کند. سوم: میزبان پیش از همه شروع به غذا خوردن کند و بعد از همه دست بکشد و پیش از غذا اوّل میزبان دست خود را بشوید، بعد کسی که طرف راست او نشسته و همینطور تا برسد به کسی که طرف چپ او نشسته و بعد از غذا اوّل کسی که طرف چپ میزبان نشسته دست خود را بشوید و همین طور تا به میزبان برسد. چهارم: در اوّل غذا بسم اللَّه بگوید و اگر سر یک سفره چند جور غذا باشد، در وقت خوردن هر کدام آنها گفتن بسم اللَّه مستحبّ است. پنجم: اگر چندنفر سر یک سفره نشستهاند هر کس از غذای جلوی خودش بخورد. ششم: لقمه را کوچک بردارد. هفتم: سر سفره زیاد بنشیند و غذا خوردن را طول بدهد. هشتم: غذا را خوب بجود. نهم: بعد از غذا خداوند عالم را حمد کند. دهم: انگشتها را بلیسد. یازدهم: بعد از غذا خلال نماید ولی با چوب انار و چوب ریحان و نی و برگ درخت خرما خلال نکند. دوازدهم: آنچه بیرون سفره میریزد جمع کند و بخورد، ولی اگر در بیابان غذا میخورد، مستحبّ است آنچه میریزد، برای پرندگان و حیوانات بگذارد. سیزدهم: در اوّل روز و اوّل شب غذا بخورد و در بین روز و در بین شب غذا نخورد. چهاردهم: بعد از خوردن غذا به پشت بخوابد و پای راست را روی پای چپ بیندازد. پانزدهم: در اوّل غذا و آخر آن نمک بخورد. شانزدهم: میوه را پیش از خوردن با آب بشوید.
- [آیت الله سیستانی] چند چیز در غذا خوردن ، مستحب شمرده شده است : اول : هر دو دست را پیش از غذا بشوید . دوم : بعد از غذا دست خود را بشوید و با دستمال خشک کند . سوم : میزبان پیش از همه شروع به غذا خوردن کند ، و بعد از همه دست بکشد ، و پیش از غذا اول میزبان دست خود را بشوید ، بعد کسی که طرف راست او نشسته و همینطور تا برسد به کسی که طرف چپ او نشسته ، و بعد از غذا اول کسی که طرف چپ میزبان نشسته دست خود را بشوید و همینطور تا به میزبان برسد . چهارم : در اول غذا (بسم اللّه) بگوید ، و اگر سر یک سفره چند جور غذا باشد ، در وقت خوردن هر کدام از آنها (بسم اللّه) بگوید . پنجم : با دست راست غذا بخورد . ششم : با سه انگشت یا بیشتر غذا بخورد و با دو انگشت نخورد . هفتم : اگر چند نفر سر یک سفره نشستهاند ، هر کسی از غذای جلوی خودش بخورد . هشتم : لقمه را کوچک بردارد . نهم : سر سفره زیاد بنشیند و غذا خوردن را طول بدهد . دهم : غذا را خوب بجود . یازدهم : بعد از غذا خداوند عالم را حمد کند . دوازدهم : انگشتها را بلیسد . سیزدهم : بعد از غذا خلال نماید ، ولی با چوب ریحان و شاخه انار و نی و برگ درخت خرما خلال نکند . چهاردهم : آنچه بیرون سفره میریزد جمع کند و بخورد ، ولی اگر در بیابان غذا بخورد ، مستحب است آنچه میریزد ، برای پرندگان و حیوانات بگذارد . پانزدهم : در اول روز و اول شب غذا بخورد و در بین روز و در بین شب غذا نخورد . شانزدهم : بعد از خوردن غذا به پشت بخوابد ، و پای راست را روی چپ بیندازد . هفدهم : در اول غذا و آخر آن نمک بخورد . هیجدهم : میوه را پیش از خوردن با آب بشوید . چیزهائی که در غذا خوردن مذموم است
- [امام خمینی] سوم: میزبان پیش از همه شروع به غذا خوردن کند و بعد از همه دست بکشد و پیش از غذا اول میزبان دست خود را بشوید، بعد کسی که طرف راست او نشسته و همین طور تا برسد به کسی که طرف چپ او نشسته و بعد از غذا اول کسی که طرف چپ میزبان نشسته دست خود را بشوید و همین طور تا به طرف راست میزبان برسد. چهارم: در اول غذا بسم الله بگوید ولی اگر سر یک سفره چند جور غذا باشد، در وقت خوردن هر کدام آنها گفتن بسم اللَّه مستحب است. پنجم: با دست راست غذا بخورد. ششم: با سه انگشت یا بیشتر غذا بخورد و با دو انگشت نخورد. هفتم: اگر چند نفر سر یک سفره نشستهاند هر کسی از غذای جلو خودش بخورد. هشتم: لقمه را کوچک بردارد. نهم: سر سفره زیاد بنشیند و غذا خوردن را طول بدهد. دهم: غذا را خوب بجود. یازدهم: بعد از غذا خداوند عالم را حمد کند. دوازدهم: انگشتها را بلیسد. سیزدهم: بعد از غذا خلال نماید ولی با چوب انار و چوب ریحان و نی و برگ درخت خرما خلال نکند. چهاردهم: آنچه بیرون سفره میریزد جمع کند و بخورد ولی اگر در بیابان غذا بخورد، مستحب است آنچه میریزد، برای پرندگان و حیوانات بگذارد. پانزدهم: در اول روز و اول شب غذا بخورد و در بین روز و در بین شب غذا نخورد. شانزدهم: بعد از خوردن غذا به پشت بخوابد و پای راست را روی پای چپ بیندازد. هفدهم: در اول غذا و آخر آن نمک بخورد. هیجدهم: میوه را پیش از خوردن با آب بشوید.
- [آیت الله بروجردی] چند چیز در غذا خوردن مستحب است:اوّل:هر دو دست را پیش از غذا بشوید.دوم:بعد از غذا دست خود را بشوید و با دستمال خشک کند.سوم:میزبان پیش از همه شروع به غذا خوردن کند و بعد از همه دست بکشد و پیش از غذا اوّل میزبان دست خود را بشوید، بعد کسی که طرف راست او نشسته و همین طور تا برسد به کسی که طرف چپ او نشسته و بعد از غذا اوّل کسی که طرف چپ میزبان نشسته دست خود را بشوید و همین طور تا به طرف راست میزبان برسد.چهارم:در اوّل غذا (بسم الله) بگوید، ولی اگر سر یک سفره چند جور غذا باشد، در وقت خوردن هر کدام آنها گفتن (بسم الله) مستحب است.پنجم:با دست راست غذا بخورد.ششم:با سه انگشت یا بیشتر غذا بخورد و با دو انگشت نخورد.هفتم:اگر چند نفر سر یک سفره نشستهاند، هر کسی از غذای جلوی خودش بخورد.هشتم:لقمه را کوچک بردارد.نهم:سر سفره زیاد بنشیند و غذا خوردن را طول بدهد.دهم:غذا را خوب بجود.یازدهم:بعد از غذا خداوند عالم را حمد کند.دوازدهم:انگشتها را بلیسد.سیزدهم:بعد از غذا خلال نماید، ولی با چوب انار و چوب ریحان و نی و برگ درخت خرما خلال نکنند.چهاردهم:آنچه بیرون سفره میریزد جمع کند و بخورد، ولی اگر در بیابان غذا بخورد، مستحب است آنچه میریزد برای پرندگان و حیوانات بگذارد.پانزدهم:در اوّل روز و اوّل شب غذا بخورد و در بین روز و در بین شب غذا نخورد.شانزدهم:بعد از خوردن غذا به پشت بخوابد و پای راست را روی پای چپ بیندازد.هفدهم:در اوّل غذا و آخر آن نمک بخورد.هیجدهم:میوه را پیش از خوردن با آب بشوید.چیزهایی که در غذا خوردن مکروهست
- [آیت الله علوی گرگانی] چند چیز در غذا خوردن مستحبّ است: اوّل هر دو دست را پیش از غذا بشوید; دوم بعد از غذا دست خود را بشوید و با دستمال خشک کند; سوم میزبان پیش از همه شروع به غذا خوردن کند و بعد از همه دست بکشد و پیش از غذا اوّل میزبان دست خود را بشوید، بعد کسی که طرف راست او نشسته وهمینطور تا برسد به کسی که طرف چپ او نشسته و بعد از غذا اوّل کسی که طرف چپ میزبان نشسته دست خود را بشوید وهمینطور تا بطرف راست میزبان برسد; چهارم در اوّل غذا بسم ا& بگوید ولی اگر سر یک سفره چند جور غذا باشد، در وقت خوردن هرکدام آنها بسم ا& مستحبّ است; پنجم با دست راست غذا بخورد; ششم با سه انگشت یا بیشتر غذا بخورد و با دو انگشت نخورد; هفتم اگر چند نفر سر یک سفره نشستهاند هر کسی از غذای جلوی خودش بخورد; هشتم لقمه را کوچک بردارد; نهم سر سفره زیاد بنشیند، وغذا خوردن را طول بدهد; دهم غذا را خوب بجوَد; یازدهم بعد از غذا خداوند را حمد کند; دوازدهم انگشتها را بلیسد; سیزدهم بعد از غذا خلال نماید ولی با چوب انار وچوب ریحان ونی وبرگ درخت خرما خلال نکند; چهاردهم آنچه بیرون سفره میریزد جمع کند وبخورد ولی اگر در بیابان غذا بخورد، مستحبّ است آنچه میریزد، برای پرندگان وحیوانات بگذارد; پانزدهم در اوّل شب غذا بخورد و در بین روز و در بین شب، غذا نخورد; شانزدهم بعد از خوردن غذا به پشت بخوابد وپای راست را روی پایچپ بیندازد; هفدهم در اوّل غذا وآخر آن نمک بخورد; هیجدهم میوه را پیش از خوردن با آب بشوید.
- [آیت الله اردبیلی] چند چیز در غذا خوردن مستحب است: اوّل: هر دو دست را پیش از غذا بشوید.دوم: بعد از غذا دست خود را بشوید و با دستمال خشک کند.سوم: میزبان پیش از همه شروع به غذا خوردن کند و بعد از همه دست بکشد و پیش از غذا اوّل میزبان دست خود را بشوید، بعد کسی که طرف راست او نشسته و همین طور تا برسد به کسی که طرف چپ او نشسته و بعد از غذا اوّل کسی که طرف چپ میزبان نشسته دست خود را بشوید و همین طور تا به طرف راست میزبان برسد.چهارم: در اوّل غذا (بسم اللّه) بگوید، ولی اگر سر یک سفره چند جور غذا باشد، در وقت خوردن هر کدام آنها، گفتن (بسم اللّه) مستحب است.پنجم: با دست راست غذا بخورد.ششم: اگر با دست غذا میخورد، با سه انگشت یا بیشتر غذا بخورد و با دو انگشت نخورد.هفتم:اگر چند نفر سر یک سفره نشسته باشند، هر کسی از غذای جلوی خودش بخورد. هشتم:لقمه را کوچک بردارد.نهم:سر سفره زیاد بنشیند و غذا خوردن را طول بدهد.دهم:غذا را خوب بجود.یازدهم:بعد از غذا، خداوند متعال را حمد کند. دوازدهم: انگشتان را بلیسد.سیزدهم: بعد از غذا خلال نماید، ولی با چوب انار و چوب 0ریحان و نِی و برگ درخت خرما خلال نکند.چهاردهم:آنچه بیرون سفره میریزد جمع کند و بخورد، ولی اگر در بیابان غذا میخورد، مستحب است آنچه میریزد، برای پرندگان و حیوانات بگذارد.پانزدهم: در اوّل روز و اوّل شب غذا بخورد و در بین روز و در بین شب غذا نخورد.شانزدهم:بعد از خوردن غذا مقداری به پشت بخوابد و پای راست را روی پای چپ بیندازد.هفدهم:در اوّل غذا و آخر آن نمک بخورد. هیجدهم: میوه را پیش از خوردن با آب بشوید.