اگر وارث میّت فقط برادر و خواهر و زن او باشد ، زن ارث خود را به تفصیلی که بعداً گفته میشود ، میبرد ، و خواهر و برادر به طوری که در مسائل گذشته گفته شد ارث خود را میبرند . و نیز اگر زنی بمیرد و وارث او فقط خواهر و برادر و شوهر او باشد ، شوهر نصف مال را میبرد ، و خواهر و برادر به طوری که در مسائل پیش گفته شد ارث خود را میبرند ، ولی برای آنکه زن یا شوهر ارث میبرد ، از سهم برادر و خواهر مادری چیزی کم نمیشود و از سهم برادر و خواهرِ پدر و مادری یا پدری کم میشود ، مثلاً اگر وارث میّت شوهر و برادر و خواهر مادری و برادر و خواهر پدر و مادری او باشد ، نصف مال به شوهر میرسد ، و یک قسمت از سه قسمت اصل مال را به برادر و خواهر مادری میدهند ، و آنچه میماند مال برادر و خواهرِ پدر و مادری است ، پس اگر همه مال او شش تومان باشد : سه تومان به شوهر ، و دو تومان به برادر و خواهر مادری ، و یک تومان به برادر و خواهرِ پدر و مادری میدهند .
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر وارث میت شامل (برادر و خواهر ابوینی) و (برادر و خواهر پدری) و (برادر و خواهر مادری) باشد چگونه ارث تقسیم می شود؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر وارث میت فقط برادر و خواهر پدری و یک یا چند برادر یا خواهر مادری باشد ارث چگونه تقسیم می شود؟
- [آیت الله بروجردی] زنی کلیمی وفات نموده وارث او منحصر است به یک برادر پدری که آن هم کلیمیست و یک خواهر پدر و مادری که مسلمان شده، آیا ارث متوفّات از خواهر مسلمه است یا از برادر او است؟
- [آیت الله نوری همدانی] پدری سی سال قبل فوت نموده چهار پسر و یک دختر بعنوان وارث دارد، بعد از فوت، ملک موروثی را به ده هزار تومان میفروشند و به خواهر اطلاع میدهند، سهم خودت را بردار، خواهر میگوید فلعلاً نمیخواهم، حالا خواهر ارث و سهم خودش را میخواهد، آیا سهم وارث خواهر در موقع فروش که ده هزار تومان بوده، باید داد و یا قیمت امروز که ارزش بیشتری دارد؟
- [آیت الله بروجردی] زیدی دختری را عقد نموده به مهر معینی، بعد از این دختر بدون آن که تصرّف شود فوت میکند، یعنی در زیر آوار میماند و از ورثه دخترِ نام برده یک پدر و یک برادر و سه خواهرِ پدر مادری و جدّه مادریست که فعلاً موجودند و مادرش هم در زیر آوار مانده، خلاصه سه هزار تومان مهریه این دختر است، آیا این مهر به پدر دختر میرسد یا به سایر ورّاث، یا آن که باید بالسویه تقسیم کنند؟ در صورتی که زید دختر را تصرّف نکرده، آیا باید تمام مهر را بدهد یا نصف مهر را؟
- [آیت الله بروجردی] زنی با سه اولاد یکی پنج ساله و دیگری سه ساله و دیگری شش ماهه در مرتبه تحتانی خوابیده بودند، در اثر زلزله مرتبه فوقانی و تحتانی که آنها خوابیده بودند خراب و آنها در زیر آن مردهاند و وارث این زن شوهر و پدر و مادر او است، طریق ارث آنها به چه نحو است؟
- [آیت الله اردبیلی] سال گذشته پدر اینجانب به رحمت ایزدی پیوست واینجانب رابعنوان پسر ارشد وارث خود منصوب نموده وصیت نموده که اینجانب ثلث اموال ان مرحوم را در امور خیریه بنا به تشخیص خود مصرف نمایم، از آنجاییکه بنده دارای 4 خواهر و2 برادر می باشم وهریک نظرات متفاوتی در خصوص مصرف ثلث مال دارند و احتمال می دهم که این موضوع باعث اختلاف در خانواده گردد آیا اینجانب اجازه دارم که ثلث مال را به هریک از ورثه به نسبت سهم ارث واگذار نمایم که خود وراث به تشخیص خود عمل کنند؟
- [سایر] عذر می خواهم. لطفا مرا رهنمای فرمایید در مورد تقسیم ارث بر اساس فقه اهل البیت تا ما از ظلم و ستم به دور باشیم. من فرزند ارشد از 6 برادر از همسر دوم پدرم هستم و دارای 2 برادر از همسر اول و از همسر سوم پدرم هیچ برادر ندارم. داستان از این قرار است: پدر من دارای دو فرزند از همسر اول خود (که سه سال با او زندگی کرده و او را طلاق داده است.) دارد. این دو فرزند توسط مادر خود (همسر اول پدرم) بزرگ شده اند بدون اینکه ازپدرم نفقه دریافت کرده باشند. هنگام طلاق همسر اول،پدرم هیچ پولی برای آنان قرار نداده است.! (چون آن موقع وضع اقتصادی خانواده پدرم این اقتضا را نداشته که مال را تقسیم کند.). پدرم بعد از دو سال زندگی مجردی با مادرمن (همسر دوم) ازدواج کرده و و در مدت 26 سال زندگی مشترک از او صاحب 6پسر می شود . در این مدت روز بروز وضع اقتصاد خانواده پدرم (وضع مالی مادرم) بهتر و بهتر می شد تا مادرم از دنیا رفته بود. مالی که مادرم به ارث گذشته دوران زندگی با پدرم تقریبا 5 میلیارد روپیه (زمین و ساختمان) و کالای تجارت 700 میلون روپیه (واحد پول اندونزی) و قرض بانکی 250 میلیون روپیه بود. بعد از 1 سال پدرم که عمری از او گذشته یک بار دیگر با زنی جوان ازدواج کرده (همسر سوم) و تا به حال دارای فرزندی نشده است. به علت این که خود ما دارای کار کاسبی هستیم اعم از کارمند دولت و غیر دولتی از کار کاسبی پدر جدا شده ایم. در حال حاضر مال و کار کاسبی که مال ماردم بود در دست پدر من و همسر سوم او باقی مانده است. در این مدت خانواده پدرم (پیر مرد) با همسر سومش (که خیلی جوان) کم کم مشکلات زیاد پیدا شد و برادران کوچک من تحت تأثیر قرار گرفته و این مطلب را به پدرم انتقال دادم و عرض کردم. وی به من که فرزند بزرگ خود و اعتماد کامل دارد تا این همه مال و ثروت را تقسیم کنم. در این میان از استاد محترم تقاضا دارم که مارا راهنمای کند تا می توانیم عادلانه مال را بین برادر مادری و پدری و پدر و همسر سوم تقسیم کنم. سؤال من این است که:1. سهم پدر از همسر دومش چند است؟ 2. آیا دو فرزند از همسر اول سهمی دارند یا این که از پدر دریافت کنند؟ 3. آیا کار و کاسبی نیز تقسیم بشود یا این که به برادری که توانا ی در اداره کار بسپریم و بعد در آمدش تقسیم کنیم؟ و چنانچه تقسیم بشود تقسیم آن چگونه است؟ یا به پدر و همسر سومش سپرده بشود تا خود آن اداره کنند؟ لطفاً ما را راهنمایی فرمایید.
- [آیت الله خامنه ای] مردی از دنیا رفته است و مهریه همسرش هشت میلیون تومان بوده است. قبل از ازدواج در مورد سه دانگ خانه که فقط زمین آن موجود و مال زوج بوده است توافق شده بود که مهر زن باشد در حالیکه هنوز خانه ساخته نشده بود. چیزی که زوج نوشته و در حضور چند شاهد امضاء کرده به قرار ذیل است: (اینجانب بطور شرعی و قانونی ملزم می شوم هر زمان ساختمان خانه مسکونی خودم واقع در ... تکمیل گردید 3 دانگ مشاع از 6 دانگ آن را به نام همسرم... در یکی از دفاتر اسناد رسمی انتقال دهم و ایشان مبلغ 8 میلیون تومان را رسید نماید). ضمناً در ذیل این برگه پدر شوهر متعهد شده است که 30 سکه به زوجه دهد (تعهد بعد از عقد) که هنوز به وی نداده است. قبل از تقسیم ارث چه چیزی باید به عنوان مهریه به زوجه پرداخت گردد؟ 3 دانگ خانه که هنوز هم تمام نشده است یا 8 میلیون تومان؟ آیا پدر شوهر ملزم به دادن 30 عدد سکه به زوجه می باشد؟
- [سایر] با سلام من موضوع حجاب رو در متون مختلف بررسی کردم اخیرا مقاله دیدم که بسیار متفاوت می باشد دوست دارم نظر خود را با دلیل بیان کنید توسعهی عورت به سراپای زنان در متون قدیمی ادبیات فارسی از اصطلاح عورت علاوه بر معنی رایج آن برای اشاره به زن نیز استفاده شده است: 1. چون زنی از کار بد شد روی زرد مسخ کرد او را خدا و زُهره کرد عورتی را زُهره کردن مسخ بود خاک و گل گشتن نه مسخ است ای عنود؟ روح میبُردت سوی چرخ برین سوی آب و گل شدی در اسفلین (مثنوی، دفتر اول) شاید از ابیات فوق استنباط شود که عورت کلمهای تحقیرآمیز است و برای اشاره به زنی بدکاره به کار رفته است، اما شواهد دیگر نشان میدهد که اطلاق عورت به زن مفهومی منفی ندارد و از این کلمه حتی به معنی ناموس نیز استفاده شده است: گفت حق زَ اهل نفاق ناسدید بَأسُهُم ما بَینَهُم بَأسٌ شَدید در میان همدگر مردانهاند در غزا چون عورتان خانهاند گفت پیغمبر سپهدار غیوب لا شجاعه یا فتی قبل الحروب (مثنوی، دفتر سوم) آنکه دزدد مال تو، گویی بگیر دست و پایش را ببُر، سازَش اسیر وآنکه قصد عورت تو میکند صد هزاران خشم از تو سر زند گر بیاید سیل و رخت تو برد هیچ با سیل آورد کینی خرد؟ (مثنوی، دفتر پنجم) کاربرد عادی عورات به معنی زنان در متون زیر بیشتر مشخص است. در زبان فارسی قدیم اهل شهر شامل اطفال و عورات بودهاند و اگر مردی میمرده است اطفال او یتیم و عورات او بیوه میشدهاند: تمامت اهل اصفهان از صغیر و کبیر و وضیع و شریف و اطفال و عورات،… (ترجمهی محاسن اصفهان) …و بر دل اطفال و عورات او که یتیم و بیوه شوند نمیبخشاید، … (سندباد نامه) عورتانه و عورتینه نیز از اصطلاحات مرتبط به زنان در زبان فارسی قدیم است و نگرش فرهنگی نیاکان ما را به زن منعکس میکند. در لغتنامهی دهخدا آمده است: عورتانه: منسوب و متعلق به زن و متشابه و مانند آن, زنانه. عورتینه: جنس زن و دختر. در مقابل مردینه و پسرینه. …و باقی آنچه عورتینه بودند از بنات و اخوات و خواتین که با ترکان به هم بودند. (جهانگشای جوینی) بنات و اخوات و خواتین به معنی دختران و خواهران و بانوان (خاتونها) است. علاوه بر متون فارسی قدیم، زن در روایاتی منسوب به پیامبر و اصحاب و نزدیکان او نیز عورت خوانده شده است. این روایات را در اینجا نقل میکنیم و پس از مقایسه با قرآن اعتبار و اصالت آنها را بررسی میکنیم. 1. رسول خدا از اصحاب خود پرسید: زن چیست؟ گفتند: عورت. گفت: زن کی به خدا نزدیکتر است؟ ندانستند. فاطمه این را شنید و گفت: زن آنگاه به خدا نزدیکتر است که در قعر خانه باشد. (بحار الأنوار, ج 43, ص 92) 2. رسول خدا گفت: زنان عورتند، آنها را در خانه حبس کنید. (بحار الأنوار, ج 100, ص 250) در فقه به تمام مواضعی از بدن زن که باید پوشیده شود عورت میگویند که تقریباً تمام بدن زن را در بر میگیرد. مرتضی مطهری در کتاب مسألهی حجاب از قول ابن رشد میگوید: (عقیدهی اکثر علما بر این است که بدن زن -جز چهره و دو دست تا مچ- عورت است. ابوحنیفه معتقد است که قدمین نیز عورت شمرده نمیشود، و ابوبکر بن عبدالرحمن بن هشام معتقد است که تمام بدن زن بلا استثنا عورت است.)[1] عورت کلمهای عربی است. در فرهنگ عربی منجد الطلاب معانی زیر برای این کلمه بیان شده است: -رخنهگاهی که موجب نگرانی است -شکاف کوه -جای طلوع و غروب خورشید -کمینگاهی که در آن پنهان شوند -آنچه موجب شرم است -اعضایی از بدن که انسان به سبب شرم میپوشاند. در قرآن از اصطلاح عورت برای اشاره به زنان استفاده نشده است، اما عورت علاوه بر معنای رایج آن در معانی دیگری نیز به کار رفته است: 1. "ای کسانی که ایمان آوردید، باید مملوکان شما و کسانی که به بلوغ نرسیدهاند سه بار از شما اجازه بگیرند: قبل از نماز صبح، و هنگام ظهر که لباستان را در میآورید، و بعد از نماز عشا که سه عورت برای شماست. بعد از این بر شما و آنها گناهی نیست که گرد یکدیگر بگردید. خدا این گونه آیات را برای شما تبیین میکند. و خدا علیم و حکیم است." (نور 58) 2. "و آنگاه که گروهی از آنها گفتند: ای اهل یثرب، شما را جای ماندن نیست،برگردید. و گروهی از آنها از پیامبر اجازه میخواستند و میگفتند خانههای ما عورت است با اینکه عورت نبود. فقط میخواستند فرار کنند." (احزاب 13) 3. در آیهی 31 سورهی نور که آیهای مهم در تعیین حدود پوشش زنان است، عورت در مفهومی نزدیک یا منطبق بر معنی رایج امروزی آن به کار رفته است: "به زنان مؤمن بگو که غض بصر کنند و فروج خود را حفظ کنند و زینت خود را جز آنچه از آن پیداست آشکار نکنند، و خِمارشان را بر جیوبشان بزنند، و زینتشان را آشکار نکنند مگر بر شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنانشان یا مملوکانشان یا مردان تابعی که اِربه ندارند یا کودکانی که بر عورتهای زنان اظهار ندارند، و پایشان را نزنند که آنچه از زینتشان پنهان میکنند دانسته شود. و ای مؤمنان همگی به سوی خدا بازگردید تا رستگار شوید." در این آیه عورات از نظر دستوری به زنان اضافه شده است, بنا بر این عورات در اصطلاح قرآن بخش یا بخشهایی از اندام زنان است، نه تمام بدن آنان. علاوه بر این اندام هایی همچون سر و صورت و دست و پای زن نمیتواند مصداق عورت زن در اصطلاح قرآن باشد, چرا که اینها مواضعی نیستند که کودکان بر آن (اظهار) نداشته باشند. عورات زنان را در این آیه میتوان به اندام های جنسی یا شرم گاه های زنان ترجمه کرد. دیده میشود که زن در ادبیات فارسی، فقه سنتی، و روایات عورت خوانده شده است و در قرآن از چنین اصطلاحی استفاده نشده است. در اعتبار و اصالت روایاتی که زن را عورت میخوانند به دلایل زیر میتوان تردید کرد: 1. زن از موضوعات مهم در قرآن است. قرآن سورهای به نام زنان (نسا) دارد و سورهای از قرآن نیز به نام مریم نامگذاری شده است. کلمات بنت, بنات, امرأه, نساء, زوج, أزواج، أخت، أخوات و دیگر کلمات مترادف نزدیک به صد و پنجاه بار در قرآن تکرار شده است. قرآن اصطلاح عورت را برای اشاره به زن به کار نبرده است. بنا به روایات فوق پیامبر و اصحاب متفقالقولند که زن عورت است و باید بپذیریم که اطلاق اصطلاح عورت به زنان در عصر پیامبر رایج بوده است. چگونه ممکن است که با وجود اشارهی مکرر قرآن به زنان، این اصطلاح هیچ انعکاسی در قرآن نداشته باشد؟ 2. قرآن در توصیف زنان تعبیرات خاصی دارد: الف ." زنان لباس شمایند و شما لباس آنهایید (بقره 178) -زنان شما حرث شمایند (بقره 223) ب."-از آیاتش آن است که برایتان از خودتان زنانی آفرید که با آنان آرام گیرید (روم 21) پیامبر در مقام معلم به اصحاب آموخته است که زن لباس است، حرث است و مایهی آرامش است. قرآن مرجع اصلی در تعالیم پیامبر است. با این حال بنا به روایات فوق وقتی پیامبر از اصحاب میپرسد زن چیست، میگویند عورت است. گویا اصحاب با قرآن و تعالیم و اصطلاحات آن آشنا نیستند، یا آن را در درجهی دوم اهمیت قرار میدهند. 3. لحن روایاتی که زن را عورت میخواند و به حبس آنان در خانه تشویق میکند فراتر از یک توصیهی اخلاقی است و از عقلانیت و انسانیت فاصله دارد. چرا به جای ماندن زن در خانه، از ماندن زن در قعر خانه سخن گفته میشود؟ و چرا حبس در خانه؟ تأمل در لحن و کلماتی که در این روایات به کار رفته است نشان میدهد که سازندهی این روایات با هر گونه حضور اجتماعی زن به شدت مخالف بوده است و به مخفی کردن زن در خانه میاندیشیده است. مرتضی مطهری در بخشی از کتاب مسألهی حجاب تحت عنوان (نه حبس و نه اختلاط) میگوید: از آنچه مجموعاً بیان شد معلوم گشت آنچه اسلام میگوید نه آن چیزی است که مخالفان اسلام، اسلام را بدان متهم میکنند، یعنی محبوسیت زن در خانه و نه نظامی است که دنیای جدید آن را پذیرفته است و عواقب شوم آن را میبیند، یعنی اختلاط زن و مرد در جوامع.[2] سخن فوق در حالی بیان میشود که در کتب حدیث روایاتی به پیامبر و دیگر پیشوایان دینی نسبت داده شده است که مردان را به حبس کردن زنان در خانه فرامیخواند. وقتی کتب حدیث ما حاوی چنین روایاتی است، مخالفان اسلام سخن بیجایی نگفتهاند. عورت خواندن زن و حبس او در خانه را نمیتوان مستقل از فرهنگ ایران باستان تحلیل کرد. مورخان و باستانشناسان در تحلیل جایگاه زن در مقاطعی از تاریخ ایران باستان به نقوش به جا مانده در آثار باستانی استناد میکنند. در این نقوش زنان دیده نمیشوند. بخش زیر از کتاب تاریخ تمدن ویل دورانت نقل شده است و در کتاب مسألهی حجاب نیز به آن اشاره شده است: پس از داریوش مقام زن مخضوصاً در طبقهی ثروتمندان تنزل پیدا کرد. زنان فقیر چون برای کار کردن ناچار از آمد و شد در میان مردم بودند آزادی خود را حفظ کردند، ولی در مورد زنان دیگر گوشهنشینی زمان حیض که برایشان واجب بود رفتهرفته امتداد پیدا کرد و سراسر زندگی اجتماعیشان را فرا گرفت، و این امر خود مبنای پردهپوشی در میان مسلمانان به شمار میرود. زنان طبقات بالای اجتماع جرأت آن را نداشتند که جز در تخت روان روپوشدار از خانه بیرون بیایند و هرگز به آنها اجازه داده نمیشد که آشکارا با مردان آمیزش کنند. زنان شوهردار حق نداشتند هیچ مردی را ولو پدر یا برادرشان ببینند. در نقشهایی که از ایران باستان برجای مانده هیچ صورت زنی دیده نمیشود و نامی از ایشان به نظر نمیرسد.[3] حتی در میان ایرانیان امروز سنتی وجود دارد که میتوان آن را ناشی از عورتانگاری زنان در ایران قدیم دانست. این سنت مبنای عقلی و شرعی ندارد، اما همچنان وجود دارد. در این فرهنگ مرد از ذکر مستقیم نام زن خود نزد دیگران شرم میکند و از او با تعابیر غیرمستقیمی همچون خانواده و بچهها نام میبرد،پ همان گونه که معمولاً برای رعایت ادب، از ذکر مستقیم نام اعضایی از بدن پرهیز میشود و عبارات غیرمستقیمی به کار میرود. لغتنامهی فارسی دهخدا اصطلاح ستر عورت را پوشاندن موضع های مستقبح الذکر معنی کرده است. زن نیز در فرهنگ سنتی مستقبح الذکر است و جایگاهی همچون عورت دارد. اگر زن عورت باشد پوشاندن او معقول و نمایاندنش شرمآور است. از اقلیتی ناچیز که بگذریم، عموم مردم جهان بنا به عقل عرفی در زندگی اجتماعی عورت را میپوشانند و از نمایاندن آن شرم میکنند. یکی از انتقادات مکرر قرآن به اهل کتاب این است که آنان کلمات را از مواضع خود تحریف میکنند. با تحریف کلمات از مواضع آنها میتوان حکمی را تغییر داد. تحریف کلمات از مواضع آنها لزوماً این نیست که در متنی دست ببریم، بلکه میتوانیم معنی کلمهای را عوض کنیم یا آن را نابجا به کار ببریم. اطلاق عورت به سرتاپای زن، در حالی که نه عقل به آن حکم میکند نه از قرآن برداشت میشود، مصداق بارزی از تحریف کلمات از مواضع آن است. حجاب و حدود پوشش زنان در فقه سنتی بر بستر کلمات و اصطلاحاتی تحریف شده به قرآن نسبت داده میشود. اگر اولین منبع فقه اسلامی قرآن است، لازم است که اصطلاحات فقهی با محوریت قرآن پالایش شود.1 اکثر مثالها از لغتنامه فارسی دهخدا نقل شده است. [1] مسأله حجاب، ص 225. [2] مسأله حجاب، ص 218 [3] تاریخ تمدن، ترجمه احمد آرام، جلد اول، ص 552
- اگر وارث میّت فقط زن و جدّ و جدّه پدری و جد و جدّه مادری او باشد ، زن ارث خود را به تفصیلی که بعداً گفته میشود میبرد ، و یک قسمت از سه قسمت اصل مال را به جد و جدّه مادری میدهند که بطور مساوی بین خودشان قسمت میکنند و بقیه را به جد و جدّه پدری میدهند ، و جد دو برابر جدّه میبرد . و اگر وارث میّت شوهر و جد و جدّه باشد ، شوهر نصف مال را میبرد و جد و جدّه به دستوری که در مسائل گذشته گفته شد ارث خود را میبرند .
- اگر میّت برادر و خواهر پدر و مادری و برادر و خواهر پدری و یک برادر یا یک خواهر مادری داشته باشد ، برادر و خواهر پدری ارث نمیبرند و مال را شش قسمت میکنند : یک قسمت آن را به برادر یا خواهر مادری ، و بقیه را به برادر و خواهر پدر و مادری میدهند ، و هر برادری دو برابر خواهر میبرد .
- اگر میّت برادر و خواهرِ پدر و مادری ، و برادر و خواهرِ پدری ، و چند برادر و خواهرِ مادری داشته باشد ، برادر و خواهرِ پدری ارث نمیبرد و مال را سه قسمت میکنند : یک قسمت آن را برادر و خواهرِ مادری به طور مساوی بین خودشان قسمت میکنند و بقیه را به برادر و خواهرِ پدر و مادری میدهند و هر برادری دو برابر خواهر میبرد .
- اگر وارث میّت فقط برادر و خواهرِ پدری و چند برادر و خواهرِ مادری باشد ، مال را سه قسمت میکنند : یک قسمت آن را برادر و خواهرِ مادری به طور مساوی بین خودشان قسمت میکنند ، و بقیه را به برادر و خواهرِ پدری میدهند ، و هر برادری دو برابر خواهر میبرد .
- اگر وارث میّت فقط برادر و خواهرِ پدری و یک برادرِ مادری یا یک خواهرِ مادری باشد ، مال را شش قسمت میکنند : یک قسمت آن را برادر یا خواهرِ مادری میبرد و بقیه را به برادر و خواهرِ پدری میدهند ، و هر برادری دو برابر خواهر میبرد .
- اگر وارث میّت فقط یک برادر ، یا یک خواهر باشد ، همه مال به او میرسد ، و اگر چند برادر پدر و مادری ، یا چند خواهر پدر و مادری باشد ، مال به طور مساوی بین آنان قسمت میشود ، و اگر برادر و خواهر پدر و مادری با هم باشند ، هر برادری دو برابر خواهر میبرد ، مثلاً اگر دو برادر و یک خواهر پدر و مادری دارد ، مال را پنج قسمت میکنند : هر یک از برادرها دو قسمت ، و خواهر یک قسمت آن را میبرد .
- اگر میّت برادر و خواهر پدر و مادری دارد ، برادر و خواهر پدری که از مادر با میّت جدا است ، ارث نمیبرد ، و اگر برادر و خواهر پدر و مادری ندارد ، چنانچه فقط یک خواهر ، یا یک برادر پدری داشته باشد ، همه مال به او میرسد ، و اگر چند برادر یا چند خواهر پدری داشته باشد ، مال به طور مساوی بین آنان قسمت میشود ، و اگر هم برادر و هم خواهر پدری داشته باشد ، هر برادری دو برابر خواهر میبرد .
- اگر وارث میّت فقط یک جدّ یا یک جدّه است ، چه پدری باشد یا مادری ، همه مال به او میرسد ، و با بودن جدّ میّت ، پدرِ جدّ او ارث نمیبرد . و اگر وارث میّت فقط جدّ و جدّه پدری باشد ، مال سه قسمت میشود : دو قسمت را جدّ و یک قسمت را جدّه میبرد . و اگر جدّ و جدّه مادری باشند ، مال را بطور مساوی بین خودشان قسمت میکنند .
- اگر وارث میّت فقط پدر و مادر او باشند ، مال سه قسمت میشود : دو قسمت آن را پدر ، و یک قسمت را مادر میبرد . ولی اگر میّت دو برادر یا چهار خواهر ، یا یک برادر و دو خواهر داشته باشد که همه آنان مسلمان و آزاد و پدر آنان با پدر میّت یکی باشد ، خواه مادرشان هم یکی باشد یا نه ، و بشرط اینکه بدنیا آمده باشند ، اگر چه تا میّت پدر و مادر دارد اینها ارث نمیبرند ، امّا بواسطه بودن اینها ، مادر یک ششم مال را میبرد وبقیه را به پدر میدهند .
- اگر میّت خواهر و برادر نداشته باشد ، سهم ارث آنان را به اولادشان میدهند ، و سهم برادرزاده و خواهرزاده مادری به طور مساوی بین آنان قسمت میشود ، و امّا سهمی که به برادرزاده و خواهرزاده پدری یا پدر و مادری میرسد بنابر مشهور هر پسری دو برابر دختر میبرد ، ولی بعید نیست که بین اینها هم بالسویّه قسمت شود و بنابر احتیاط واجب باید مصالحه کنند .
- [آیت الله خوئی] اگر وارث میت فقط برادر و خواهر و زن او باشد، زن ارث خود را به تفصیلی که بعداً گفته میشود میبرد، و خواهر و برادر به طوری که در مسایل گذشته گفته شد ارث خود را میبرند. و نیز اگر زنی بمیرد و وارث او فقط خواهر و برادر و شوهر او باشد. شوهر نصف مال را میبرد و خواهر و برادر به طوری که در مسایل پیش گفته شد ارث خود را میبرند، ولی برای آن که زن یا شوهر ارث میبرد، از سهم برادر و خواهر مادری چیزی کم نمیشود، و از سهم برادر و خواهر پدر و مادری یا پدری کم میشود، مثلًا اگر وارث میت، شوهر و برادر و خواهر مادری و برادر و خواهر پدر و مادری او باشد، نصف مال به شوهر میرسد، و یک قسمت از سه قسمت اصل مال را به برادر و خواهر مادری میدهند، و آنچه میماند مال برادر و خواهر پدر و مادری است. پس اگر همة مال او شش تومان باشد، سه تومان به شوهر و دو تومان به برادر و خواهر مادری و یک تومان به برادر و خواهر پدر و مادری میدهند.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر وارث میت، فقط برادر و خواهر و زن او باشد، زن ارث خود را به تفصیلی که گفته میشود میبرد، و خواهر و برادر به طوری که در مسائل گذشته گفته شد ارث خود را میبرند، و نیز اگر زنی بمیرد، و وارث او فقط خواهر و برادر و شوهر او باشد، شوهر نصف مال را میبرد، و خواهر و برادر به طوری که در مسائل پیش گفته شد، ارث خود را میبرند؛ ولی برای آن که زن یا شوهر ارث میبرد، از سهم برادر و خواهر مادری چیزی کم نمیشود، و از سهم برادر و خواهر پدر و مادری یا پدری کم میشود، مثلاً اگر وارث میت، شوهر و برادر و خواهر مادری و برادر و خواهر پدر و مادری او باشد، نصف مال به شوهر میرسد، و یک قسمت از سه قسمت اصل مال را به برادر و خواهر مادری میدهند، و آنچه میماند مال برادر و خواهر پدر و مادری است. پس اگر همه مال او شش تومان باشد، سه تومان به شوهر، و دو تومان به برادر و خواهر مادری، و یک تومان به برادر و خواهر پدر و مادری میدهند.
- [آیت الله بروجردی] اگر وارث میت فقط برادر و خواهر و زن او باشد، زن ارث خود را به تفصیلی که بعداً گفته میشود میبرد و خواهر و برادر به طوری که در مسائل گذشته گفته شد ارث خود را میبرند و نیز اگر زنی بمیرد و وارث او فقط خواهر و برادر و شوهر او باشد، شوهر نصف مال را میبرد و خواهر و برادر به طوری که در مسائل پیش گفته شد ارث خود را میبرند، ولی برای آن که زن یا شوهر ارث میبرد از سهم برادر و خواهر مادری چیزی کم نمیشود و از سهم برادر و خواهر پدر و مادری یا پدری کم میشود، مثلاً اگر وارث میت شوهر و برادر و خواهر مادری و برادر و خواهر پدر و مادری او باشد، نصف مال به شوهر میرسد و یک قسمت از سه قسمت اصل مال را به برادر و خواهر مادری میدهند و آنچه میماند مال برادر و خواهر پدر و مادری است، پس اگر همهی مال او شش تومان باشد، سه تومان به شوهر و دو تومان به برادر و خواهر مادری و یک تومان به برادر و خواهر پدر و مادری میدهند.
- [آیت الله اردبیلی] اگر وارث میّت فقط (برادر و خواهر و زن) او باشد، زن ارث خود را به تفصیلی که در (ارث زن و شوهر) گفته میشود میبرد و خواهر و برادر به نحوی که در مسائل گذشته گفته شد، ارث خود را میبرند و نیز اگر زنی بمیرد و وارث او فقط (خواهر و برادر و شوهر) او باشد، شوهر نصف مال را میبرد و خواهر و برادر به نحوی که در مسائل گذشته گفته شد، ارث خود را میبرند؛ ولی با ارث بردن زن یا شوهر، از سهم برادر و خواهر مادری چیزی کم نمیشود و از سهم برادر و خواهر پدر و مادری یا پدری کم میشود؛ مثلاً اگر وارث میّت (شوهر و برادر و خواهر مادری) و (برادر و خواهر پدر و مادری) او باشد، نصف مال به شوهر میرسد و یک قسمت از سه قسمت اصل مال را به برادر و خواهر مادری میدهند و آنچه میماند مال برادر و خواهر پدر و مادری است، پس اگر همه مال او شش هزار تومان باشد، سه هزار تومان به شوهر و دو هزار تومان به برادر و خواهر مادری و یک هزار تومان به برادر و خواهر پدر و مادری میدهند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر وارث میت فقط برادر و خواهر و زن او باشد؛ زن یک چهارم مال را ارث می برد و خواهر و برادر به طوری که در مسائل گذشته گفته شد بقیه را ارث می برند. و نیز اگر زنی بمیرد و وارث او فقط خواهر و برادر و شوهر او باشد؛ شوهر نصف مال را می برد و خواهر و برادر به طوری که در مسائل پیش گفته شد ارث خود را می برند. ولی برای آنکه زن یا شوهر ارث می برند؛ از سهم برادر و خواهر مادری چیزی کم نمی شود و از سهم برادر و خواهر پدر و مادری یا پدری کم می شود؛ مثلا اگر وارث میت شوهر و برادر و خواهر مادری و برادر و خواهر پدر و مادری او باشد؛ نصف مال به شوهر می رسد و یک قسمت از سه قسمت اصل مال را به برادر و خواهر مادری می دهند و آنچه می ماند مال برادر و خواهر پدر و مادری است؛ پس اگر همه مال او شش تومان باشد، سه تومان به شوهر و دو تومان به برادر و خواهرمادری و یک تومان به برادر و خواهر پدر و مادری می دهند. و اگر میت یک برادر یا یک خواهر مادری و یک یا چند خواهر پدری و مادری باشد؛ شش یک مال سهم خواهر مادری و بقیه سهم خواهر پدری و مادری است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه وارث فقط برادر وخواهر و همسر او باشند، همسر ارث خود را به تفصیلی که در مسائل آینده گفته می شود می برد و خواهر و برادر بطوری که در مسائل گذشته گفته شد ارث خود را می برند، ولی برای آن که زن یا شوهر ارث می برد از سهم برادر و خواهر مادری چیزی کم نمی شود، ولی از سهم برادر و خواهر پدر و مادری یا پدری کم می شود، مثلاً اگر وارث میت شوهر و برادر و خواهر مادری و برادر و خواهر پدر و مادری او باشند، نصف مال به شوهر می رسد و یک قسمت از سه قسمت اصل مال به برادر و خواهر مادری و باقیمانده سهم برادر و خواهر پدر و مادری است، مثلاً اگر تمام مال شش تومان باشد، سه تومان به شوهر، و دو تومان به برادر و خواهر مادری و یک تومان به برادر و خواهر پدر و مادری می رسد.
- [آیت الله بهجت] اگر وارث میت فقط برادر و خواهر و زن او باشد، زن ارث خود را به تفصیلی که بعدا گفته می شود می برد و خواهر و برادر به طوری که در مسائل گذشته گفته شد ارث خود را می برند، و نیز اگر زنی بمیرد و وارث او فقط خواهر و برادر و شوهر او باشد، شوهر نصف مال را می برد و خواهر و برادر به طوری که در مسائل قبل گفته شد ارث خود را می برند، ولی ارث بردن زن یا شوهر موجب نمی شود که از سهم برادر و خواهر مادری چیزی کم شود اما از سهم برادر و خواهر پدر و مادری یا پدری کم می شود مثلاً اگر وارث میت شوهر و برادر و خواهر مادری و برادر و خواهر پدر و مادری او باشد، نصف مال به شوهر می رسد و یک قسمت از سه قسمت اصل مال را به برادر و خواهر مادری می دهند و آنچه می ماند مال برادر و خواهر پدر و مادری است، پس اگر همه مال او شش تومان باشد، سه تومان به شوهر و دو تومان به برادر و خواهر مادری و یک تومان به برادر و خواهر پدر و مادری می دهند.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر وارث میت فقط برادر و خواهر وزن او باشد زن ارث خودرا به تفصیلی که بعد خواهد امد می برد و خواهر و برادر به طوری که در مسایل قبل گذشت ارث خودرا می برند و نیز اگر زنی بمیرد و وارث او فقط خواهر و برادر و شوهر او باشد شوهر نصف مال را می برد و خواهر و برادر به طوری که در مسایل قبل گذشت ارث خودرا می برند ولی به جهت ان که زن یا شوهر ارث می برد از سهم برادر و خواهر مادری چیزی کم نمی شود و از سهم برادر و خواهر پدر و مادری یا پدری کم می شود مثلا اگر وارث میت شوهر و برادر و خواهر مادری و برادر و خواهر پدر و مادری او باشد نصف مال به شوهر می رسد و یک قسمت از سه قسمت اصل مال را به برادر و خواهر مادری می دهند و انچه می ماند مال برادر و خواهر پدر و مادری است پس اگر همه مال او شش تومان باشد سه تومان به شوهر و دو تومان به برادر و خواهر مادری و یک تومان به برادر و خواهر پدر و مادری می دهند
- [امام خمینی] اگر وارث میت فقط برادر و خواهر و زن او باشد، زن ارث خود را به تفصیلی که در صفحه 446 گفته میشود میبرد و خواهر و برادر بطوری که در مسائل گذشته گفته شد ارث خود را میبرند. و نیز اگر زنی بمیرد و وارث او فقط خواهر و برادر و شوهر او باشد، شوهر نصف مال را میبرد و خواهر و برادر بطوری که در مسائل پیش گفته شد ارث خود را میبرند. ولی برای آن که زن یا شوهر ارث میبرد از سهم برادر و خواهر مادری چیزی کم نمیشود و از سهم برادر و خواهر پدر و مادری یا پدری کم میشود مثلًا اگر وارث میت شوهر و برادر و خواهر مادری و برادر و خواهر پدر و مادری او باشد، نصف مال به شوهر میرسد و یک قسمت از سه قسمت اصل مال را به برادر و خواهر مادری میدهند و آنچه میماند مال برادر و خواهر پدر و مادری است، پس اگر همه مال او شش تومان باشد، سه تومان به شوهر و دو تومان به برادر و خواهر مادری و یک تومان به برادر و خواهر پدر و مادری میدهند.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر وارث میّت فقط برادر و خواهر و زن او باشد ، زن ارث خود را به تفصیلی که گفته می شود می برد و خواهر و برادر بطوری که در مسائل گذشته گفته شد ، ارث خود را می برند و نیز اگر زنی بمیرد و وارث او فقط خواهر و برادر و شوهر او باشد ، شوهر نصف مال را می برد و خواهر و برادر بطوری که در مسائل پیش گفته شد ارث خود را می برند ، ولی برای آنکه زن یا شوهر ارث می برد از سهم برادر و خواهر مادری چیزی کم نمی شود و از سهم برادر و خواهر پدر و مادری یا پدری کم می شود ، مثلاً اگر وارث میّت شوهر و برادر و خواهر مادری و برادر و خواهر پدر و مادری او باشد ، نصف مال به شوهر می رسد و یک قسمت از سه قسمت اصل مال را به برادر و خواهر مادری می دهند و آنچه می ماند مال برادر و خواهر پدر و مادری است ، پس اگر همة مال او شش تومان باشد ، سه بومان به شوهر و دو تومان به برادر و خواهر مادری و یک تومان به برادر و خواهر پدر و مادری می دهند .