تومان
تومان (یا تومن/ تُمان/ تُمن/ تومانه/ طومان)، واحد شمارش معادلِ ده هزار، قصبه ای مشتمل بر صد دِه، قشونی متشکل از ده هزار سپاهی، واحدِ پول.
اگر زمینی را بخرد و در ان زمین گندم یا جو بکارد ،پولی راکه برای خریدزمین داده جزء مخارج حساب نمی شود ، ولی اگر زراعت را بخرد ، پولی را که برای خرید آن داده می تواند جزء مخارج حساب نماید واز حاصل کم کند،اما باید قیمت کاهی را که از آن بدست می آید از پولی که برای خرید زراعت داده کسر نماید مثلاً اگر زراعتی را پانصد تومان بخرد وقیمت کاه آن صدتومان باشد ،فقط چهارصد تومان آن رامیتواند جزء مخارج حساب نماید.(مسأل1882 ) کسی که بدون گاو وچیز های یگرکه برای زراعت لازم است میتواندزراعت کند،اگرآنهارا بخرد؛ نباید پولی راکه برای خریداینها داده جزء مخارج حساب نماید.