اطراف
اطراف (جمع طرف) در دو معنای نهایت چیزی و اعضای بدن به کار رفته است.از مفهوم نخست در بابهای طهارت، صلات و جهاد سخن گفته شده است.از مفهوم دوم در بابهای قصاص و دیات سخن رفته است.
اگر نمیشود روی زخم را باز کرد ولی زخم وچیزی که روی آن گذاشته پاک است ورسانیدن آب بزخم ممکن است وضرر هم ندارد، باید آبرا به روی زخم برساند، و اگر زخم یا چیزی که روی آن گذاشته نجس است، چنانچه آب کشیدن آن ورساندن آب بروی زخم ممکن باشد، باید آن را آب بکشد وموقع وضو آب را بزخم برساند، در صورتی که آب برای زخم ضرر دارد، یا آن که رساندن آب بروی زخم ممکن نیست، یا زخم نجس است ونمیشود آن را آب کشید، باید اطراف زخم را بشوید و اگر جبیره پاک است باید روی آن را مسح کند و اگر جبیره نجس است، یا نمیشود روی آن را دست تر کشید، مثلاً دوایی است که به دست میچسبد، پارچه پاکی را به طوری که جز جبیره حساب شود، روی آن بگذارد ودست تر روی آن بکشد، اگر این هم ممکن نیست، احتیاط واجب آن است که وضو بگیرد به شستن اطراف آن و تیمّم هم بکند.