با سلام من دچار یک گناه بزگم که هر چه تلاش میکنم نمیتوانم خود را اصلاح کنم.من اصلا ادم حسودی نیستم اما به تازگی دچار یک حس عجیب شده ام. مدتی است که برادر شوهرم ازدواج کرده است و خانوم او من را به شدت عصبی می کند! او دختری است 26 ساله(همسن برادر شوهرم)،دیپلمه، فوق العاده چاق و از یک خانواده خیلی معمولی.و البته خیلی پر افاده ومغرور است. برادر شوهرم فردی اجتماعی ،تحصیل کرده، خوش اخلاق و مومن، و از لحاظ کار و موقعیت مالی هم خیلی موفق است. من دوستانی دارم که از هر نظر (اخلاق ،ایمان ،زیبایی ، تحصیلات) بسیار عالی هستند ودر شرایط جامعه امروز هنوز نتوانسته اند ازدواج کنند!حال چنین کسی که حتی آداب اجتماعی را به خوبی نمی داند ، چنین ازدواجی میکند. همسرم وحتی مادر شوهرم می گویند با دعا توانستند این کار را جلو ببرند.(آخه مادر شوهرم مخالف بود)اما حالا با دعا یا هر چیز دیگه من نمیتونم حسادت نکنم. خیلی در رنجم و از دیدنش و رفتارهاش به شدت عصبی میشم . مدام در حال مقایسه هستم.میدونم کارم گناهه و اشتباه. کمکم کنید تا به آرامش برسم
سلام/ 1. مقایسه نکن. -حتی مقایسه ی درست هم نکن- هرچند مبنای این مقایسه ات غلط است. اگر تو می خواستی زن بگیری _دقت کن؛ تو- تو او را انتخاب نمی کردی، درست اما تو و مادر شوهرت، که خانم هستید انتخاب نکردید بلکه برادر شوهر با چندین ویژگی منحصر به خودش انتخاب کرده 2. دخالت نکن. حتی اگر انتخاب او غلط است. این موعظه ی مفید را از خودت دریغ نکن و به خودت مکرر بگو: به تو چه؟!!!!! 3. به جای تمرکز و فوکوس بر ضعف های اشخاص، تلاش کن برای آنها محاسن اخلاق و ویژگی مثبت پیدا کنی. 4. به شوهرت برس و به او ابراز علاقه کن و آهنگ زندگی خصوصی و شخصیِ فردی و زوجی را بهتر و ... کن.
عنوان سوال:

با سلام من دچار یک گناه بزگم که هر چه تلاش میکنم نمیتوانم خود را اصلاح کنم.من اصلا ادم حسودی نیستم اما به تازگی دچار یک حس عجیب شده ام. مدتی است که برادر شوهرم ازدواج کرده است و خانوم او من را به شدت عصبی می کند! او دختری است 26 ساله(همسن برادر شوهرم)،دیپلمه، فوق العاده چاق و از یک خانواده خیلی معمولی.و البته خیلی پر افاده ومغرور است. برادر شوهرم فردی اجتماعی ،تحصیل کرده، خوش اخلاق و مومن، و از لحاظ کار و موقعیت مالی هم خیلی موفق است. من دوستانی دارم که از هر نظر (اخلاق ،ایمان ،زیبایی ، تحصیلات) بسیار عالی هستند ودر شرایط جامعه امروز هنوز نتوانسته اند ازدواج کنند!حال چنین کسی که حتی آداب اجتماعی را به خوبی نمی داند ، چنین ازدواجی میکند. همسرم وحتی مادر شوهرم می گویند با دعا توانستند این کار را جلو ببرند.(آخه مادر شوهرم مخالف بود)اما حالا با دعا یا هر چیز دیگه من نمیتونم حسادت نکنم. خیلی در رنجم و از دیدنش و رفتارهاش به شدت عصبی میشم . مدام در حال مقایسه هستم.میدونم کارم گناهه و اشتباه. کمکم کنید تا به آرامش برسم


پاسخ:

سلام/ 1. مقایسه نکن. -حتی مقایسه ی درست هم نکن- هرچند مبنای این مقایسه ات غلط است. اگر تو می خواستی زن بگیری _دقت کن؛ تو- تو او را انتخاب نمی کردی، درست اما تو و مادر شوهرت، که خانم هستید انتخاب نکردید بلکه برادر شوهر با چندین ویژگی منحصر به خودش انتخاب کرده
2. دخالت نکن. حتی اگر انتخاب او غلط است. این موعظه ی مفید را از خودت دریغ نکن و به خودت مکرر بگو: به تو چه؟!!!!!
3. به جای تمرکز و فوکوس بر ضعف های اشخاص، تلاش کن برای آنها محاسن اخلاق و ویژگی مثبت پیدا کنی.
4. به شوهرت برس و به او ابراز علاقه کن و آهنگ زندگی خصوصی و شخصیِ فردی و زوجی را بهتر و ... کن.





سوال مرتبط یافت نشد
مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین