سلام حاجی.خسته نباشی.روز مرد بر شما که نشانی از مردی و مردانگی در وجودتان هست مبارک. 22سالمه.2سال پیش با یه دختر رابطه داشتم.مادرم فهمید ومن به خاطر رضایت مادرم رابطه را تمام کردم. 2.مادرم گفت که اگر کسی را میخواهی بیا و به خودم بگو. 3.بعداز2سال به دختر عموی خود علاقه مند شدم ودر همان اول مادرم را در جریان گذاشتم 4.برخورد او کاملا مانند دفعه قبل بود.حتی گاهی اوقات میگویید صد رحمت به انتخاب قبلی ات. 5.عموی من از همسرش جداشده و دختر عمویم با یک برادر و خواهر کوچکترش با نامادری زندگی میکنند. 6.مادرم اصلا از خانواده عموی من دل خوشی ندارد وعلت آن اتفاقات گذشته است.مادرم ایراداتی از دختر عموی من میگیرد که خودش هم به حقیقت آنها یقین ندارد. 7.اختلاف سنی من و دختر عمویم سه سال است. 8.من از مادرم خواستم تا کمک کند تا دختر عموی خود را بهتر بشناسم وفعلا هیچ تصمیمی برای ازدواج ندارم.اما مادرم باز هم مخالفت میکند.گاهی فکر میکنم که ای کاش که مادرم را در جریان قرار نمیدادم. 9.لطفا مرا راهنمایی کنید. با تشکر . لطفا متن پیام را نمایش ندهید
سلام/ آیا از نظر شما مادر وقتی خوبه که فقط تایید و حمایت کنه؟! و یا از نظر مادرت، مادر وقتی خوبه که فقط مخالفت کنه؟! این که نگاه خوبی نیست بهتره در هر موضوعی منطقی فکر کنیم. تو می خواهی ازدواج کنی و 22 ساله ای آیا آماده ازدواج هستی؟ سربازی شغل و برنامه ... آیا ازدواج فامیلی خوب است؟ آیا این دختر خانم همسر مناسب تو و تو مناسب او هستی؟ و چند سوال دیگر ... -لطفا بررسی کن و با یک مشاور خردمند مشورت کن و پاسخ بده- اگر این پرسش ها را منطقی و علمی بتوانی پاسخ بدهی پاسخی خردمندانه و دقیق که منطقی و عقل پسند باشد، مشکلت با مادرت تمام می شود و یا به حداقل می رسد. تردید نکن با توجه به اسم "هیچ" و مشخصات بپذیر که ضرورتی برای حذف متن سوال نیست.
عنوان سوال:

سلام حاجی.خسته نباشی.روز مرد بر شما که نشانی از مردی و مردانگی در وجودتان هست مبارک. 22سالمه.2سال پیش با یه دختر رابطه داشتم.مادرم فهمید ومن به خاطر رضایت مادرم رابطه را تمام کردم. 2.مادرم گفت که اگر کسی را میخواهی بیا و به خودم بگو. 3.بعداز2سال به دختر عموی خود علاقه مند شدم ودر همان اول مادرم را در جریان گذاشتم 4.برخورد او کاملا مانند دفعه قبل بود.حتی گاهی اوقات میگویید صد رحمت به انتخاب قبلی ات. 5.عموی من از همسرش جداشده و دختر عمویم با یک برادر و خواهر کوچکترش با نامادری زندگی میکنند. 6.مادرم اصلا از خانواده عموی من دل خوشی ندارد وعلت آن اتفاقات گذشته است.مادرم ایراداتی از دختر عموی من میگیرد که خودش هم به حقیقت آنها یقین ندارد. 7.اختلاف سنی من و دختر عمویم سه سال است. 8.من از مادرم خواستم تا کمک کند تا دختر عموی خود را بهتر بشناسم وفعلا هیچ تصمیمی برای ازدواج ندارم.اما مادرم باز هم مخالفت میکند.گاهی فکر میکنم که ای کاش که مادرم را در جریان قرار نمیدادم. 9.لطفا مرا راهنمایی کنید. با تشکر . لطفا متن پیام را نمایش ندهید


پاسخ:

سلام/ آیا از نظر شما مادر وقتی خوبه که فقط تایید و حمایت کنه؟! و یا از نظر مادرت، مادر وقتی خوبه که فقط مخالفت کنه؟! این که نگاه خوبی نیست بهتره در هر موضوعی منطقی فکر کنیم.
تو می خواهی ازدواج کنی و 22 ساله ای
آیا آماده ازدواج هستی؟ سربازی شغل و برنامه ...
آیا ازدواج فامیلی خوب است؟
آیا این دختر خانم همسر مناسب تو و تو مناسب او هستی؟ و چند سوال دیگر ... -لطفا بررسی کن و با یک مشاور خردمند مشورت کن و پاسخ بده-
اگر این پرسش ها را منطقی و علمی بتوانی پاسخ بدهی پاسخی خردمندانه و دقیق که منطقی و عقل پسند باشد، مشکلت با مادرت تمام می شود و یا به حداقل می رسد. تردید نکن
با توجه به اسم "هیچ" و مشخصات بپذیر که ضرورتی برای حذف متن سوال نیست.





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین