1. با سلام (زهره طلوعی) هستم، خبرنگاری که محرم سال گذشته در اصفهان خدمتتان رسیدم و به لطف خدا و حضرت ابا عبد ا...، اسباب خیر شدید و کمک کردید از تردید رها شوم، باز هم به خاطر زحماتتان سپاس گذارم. 2. بنا بود شعر گرگ مجازی(که از سروده های شخصی ام است) را برایتان ارسال کنم، که به جهت برخورداری از ذهنی نقصان پذیر و فراموش کار، که البته از صفات بارز غالب بندگان خداوند است، تا امروز موفق به انجام آن نشدم.(عذر تقصیرم را بپذیرید) 3. ...شعر مورد نظر را برایتان ارسال می کنم، تصمیم گیری در مورد باقی مسایل با شماست، لیکن امیدوارم در صورتی که شعر را روی خروجی سایت نیافتم، حداقل به نحوی مطلع شوم که آن را قرائت کرده اید. (نوبهار کودکی) نوبهار کودکی یادش بخیر کوچه از فریاد ما سرشار بود دستهامان پر ز یاس عاطفه قلبمان از کینه ها بیزار بود می شد از دنیای پاک نسترن زندگی را ساکت و آرام دید یا که با سر پنجه های عاطفه یک بغل نیلوفر امید چید آن زمان در کوچه های سادگی صادقانه عاشق هم می شدیم از غم مرگ کبوترهای باغ زیر بار غصه ها خم می شدیم آن زمان در فصلهای شیطنت، روزگاری گرگ بازی می شدیم روزگاری بره ایی رام و لطیف، طعمه گرگ مجازی می شدیم قصه می گفت از عروس آسمان مادرم هر شامگه بعد از نماز او سراپا غرق در چشمان ما ما سراپا گوش و پا تا سر نیاز حیف شد آن روزها رفتند، حیف! نوبهار کودکی یادش بخیر شادی و سر مستی اش در کوی مهر ناله و اندوه و فریادش بخیر (زهره طلوعی) در پناه خداوند مهربان، شادکام و پاینده باشید. التماس دعا
سلام/ ممنونم . در این لحظات ناب همه برای هم و همه با هم برای امام مهربان مان روحی فداه دعا کنیم ماه شعبان و ...
عنوان سوال:

1. با سلام (زهره طلوعی) هستم، خبرنگاری که محرم سال گذشته در اصفهان خدمتتان رسیدم و به لطف خدا و حضرت ابا عبد ا...، اسباب خیر شدید و کمک کردید از تردید رها شوم، باز هم به خاطر زحماتتان سپاس گذارم. 2. بنا بود شعر گرگ مجازی(که از سروده های شخصی ام است) را برایتان ارسال کنم، که به جهت برخورداری از ذهنی نقصان پذیر و فراموش کار، که البته از صفات بارز غالب بندگان خداوند است، تا امروز موفق به انجام آن نشدم.(عذر تقصیرم را بپذیرید) 3. ...شعر مورد نظر را برایتان ارسال می کنم، تصمیم گیری در مورد باقی مسایل با شماست، لیکن امیدوارم در صورتی که شعر را روی خروجی سایت نیافتم، حداقل به نحوی مطلع شوم که آن را قرائت کرده اید. (نوبهار کودکی) نوبهار کودکی یادش بخیر کوچه از فریاد ما سرشار بود دستهامان پر ز یاس عاطفه قلبمان از کینه ها بیزار بود می شد از دنیای پاک نسترن زندگی را ساکت و آرام دید یا که با سر پنجه های عاطفه یک بغل نیلوفر امید چید آن زمان در کوچه های سادگی صادقانه عاشق هم می شدیم از غم مرگ کبوترهای باغ زیر بار غصه ها خم می شدیم آن زمان در فصلهای شیطنت، روزگاری گرگ بازی می شدیم روزگاری بره ایی رام و لطیف، طعمه گرگ مجازی می شدیم قصه می گفت از عروس آسمان مادرم هر شامگه بعد از نماز او سراپا غرق در چشمان ما ما سراپا گوش و پا تا سر نیاز حیف شد آن روزها رفتند، حیف! نوبهار کودکی یادش بخیر شادی و سر مستی اش در کوی مهر ناله و اندوه و فریادش بخیر (زهره طلوعی) در پناه خداوند مهربان، شادکام و پاینده باشید. التماس دعا


پاسخ:

سلام/ ممنونم . در این لحظات ناب همه برای هم و همه با هم برای امام مهربان مان روحی فداه دعا کنیم ماه شعبان و ...





سوال مرتبط یافت نشد
مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین