لازم است توجه گردد که دو دسته روایات در این زمینه وجود دارد: روایت دسته اول شفاعت از جانب امام حسن و امام حسین (ع) را تأیید می کند اما روایت دسته دوم می گوید که ابن عباس بود که شفیع واقع شد[1]. اگر بپذیریم که واسطه امام حسن و حسین علیهما السلام بودند در مورد این که چرا حسنین (ع) برای مروان شفاعت کرده و واسطه شده اند، لازم است به نکات مهمی که در زیر می آید توجه کنیم: 1. ما از شرایط و جوی که در آن روز بر جامعه حاکم بود آگاهی کامل نداریم و نمی دانیم که چرا امامان ما به چنین عملی اقدام نمودند و این احتمال وجود دارد که واسطه شدن امامان قبل از اعلام عفو عمومی از جانب امام علی (ع) باشد. 2. هر چند مروان حکم[2] از برپا کنندگان اصلی جنگ جمل علیه حضرت علی (ع) بوده است، ولی از آنجا که این جنگ اولین جنگ میان مسلمانان بوده است و عده ای از مسلمانان فریب چهره های صاحب نام در اسلام را خورده بودند و هنوز چهره واقعی آنان برای مسلمانان آشکار نشده بود، به همین جهت حضرت پس از پایان جنگ فرمان عفو عمومی داده بودند، قهرا مروان هم مشمول عفو حضرت بود؛ وساطت امام حسن(ع) و امام حسین(ع) و یا در بعض روایات وساطت ابن عباس برای باز شدن راه بیعت مجدد و بازیابی موقعیت قبل جنگ برای مروان بوده است و امام علی (ع) با بیان جملاتی که نقل شده خواستند چهره پنهان مروان را برای مردم آشکار کنند. بنابراین شفاعت امام حسن(ع) و امام حسین(ع) بر خلاف میل و رضایت پدرشان نبوده است، علاوه این که حضرت علی (ع) مظهر عفو و گذشت بوده و دنبال بهانه هایی بودند تا افراد خاطی را مورد عفو خود قرار دهند و در این روایت، در حقیقت حسنین (ع) بهانه ای شده اند تا حضرت علی (ع) مروان بن حکم را مورد عفو خود قرار دهد. 3. احتمال دیگر این که آن دو امام به این وسیله می خواستند بیان کنند که مروان به درجه ای از پستی رسید که عفو عمومی حضرت شامل ایشان نمی شود بلکه نیاز به وساطت خاص دارد. در هر صورت اینها احتمالاتی بود که بیان شد اما واقعیت این است که آن واقعه ای بود در شرایط خاص خودش که ما به روشنی از سرّ آن آگاهی نداریم. [1] در کتاب بحارالانوار نقل شده، (ابن عباس) به عنوان شفیع معرفی شده است، چرا که در آن روایت به نقل از فردی از خاندان مرادی نقل شده است که در جنگ جمل، بعد از اتمام جنگ و به اسارت در آمدن مروان، در خدمت حضرت علی (ع) نشسته بودم که (ابن عباس) به خدمت حضرت علی (ع) وارد شده و در مورد مروان بن حکم شفاعت نموده و درخواست بیعت مروان با حضرت علی (ع) را مطرح کرده و حضرت اجازه بیعت فرموده و شفاعت ایشان را قبول کرده اند. همان، ص 221. [2] مروان بن حکم بعد از قتل عثمان با حضرت علی (ع) بیعت کرده ولی چون شخصیتی دنیا طلب بوده و به واسطه حکومت حضرت علی (ع) به منصبی نرسیده بود، از بیعت خود صرف نظر کرده و در جنگ جمل، در صف مقابل حضرت علی (ع) قرار گرفته است و توسط لشکریان حضرت علی (ع) به اسارت درآمد. هاشمی خوئی، میرزا حبیب الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج 5، ص 220، مکتبة الاسلامیة، 1400 ه ق.
خطبه 72 نهج البلاغه چنین است: مروان بن حکم در جنگ جمل اسیر شد. امام حسن و امام حسین (ع)، نزد امیرالمؤ منین شفاعتش کردند و درخواست آزادی وی را نمودند گفتند که با تو بیعت کند. علی علیه السلام فرمودند: "مگر بعد از کشته شدن عثمان با من بیعت نکرد؟ مرا به بیعت او نیازی نیست . دست او در بیوفایی دست یهودی را ماند. اگر دست بیعت به من دهد، غدر کند و در نهان بیعت خویش بشکند. بدانید که او در آینده به امارت خواهد رسید، ولی مدت امارتش به همان کوتاهی است که سگی با زبان بینی خود را بلیسد. او پدر چهار فرمانرواست . زودا، که امت اسلامی از او و فرزندانش روزی خونین را بینند."
با توجه به فرمایشات حضرت علی علیه السلام چرا امام حسن و امام حسین (ع) علیرغم عدم رضایت پدر برای چنین شخص پستی واسطه شدند و شفاعت کردند؟
لازم است توجه گردد که دو دسته روایات در این زمینه وجود دارد: روایت دسته اول شفاعت از جانب امام حسن و امام حسین (ع) را تأیید می کند اما روایت دسته دوم می گوید که ابن عباس بود که شفیع واقع شد[1]. اگر بپذیریم که واسطه امام حسن و حسین علیهما السلام بودند در مورد این که چرا حسنین (ع) برای مروان شفاعت کرده و واسطه شده اند، لازم است به نکات مهمی که در زیر می آید توجه کنیم: 1. ما از شرایط و جوی که در آن روز بر جامعه حاکم بود آگاهی کامل نداریم و نمی دانیم که چرا امامان ما به چنین عملی اقدام نمودند و این احتمال وجود دارد که واسطه شدن امامان قبل از اعلام عفو عمومی از جانب امام علی (ع) باشد. 2. هر چند مروان حکم[2] از برپا کنندگان اصلی جنگ جمل علیه حضرت علی (ع) بوده است، ولی از آنجا که این جنگ اولین جنگ میان مسلمانان بوده است و عده ای از مسلمانان فریب چهره های صاحب نام در اسلام را خورده بودند و هنوز چهره واقعی آنان برای مسلمانان آشکار نشده بود، به همین جهت حضرت پس از پایان جنگ فرمان عفو عمومی داده بودند، قهرا مروان هم مشمول عفو حضرت بود؛ وساطت امام حسن(ع) و امام حسین(ع) و یا در بعض روایات وساطت ابن عباس برای باز شدن راه بیعت مجدد و بازیابی موقعیت قبل جنگ برای مروان بوده است و امام علی (ع) با بیان جملاتی که نقل شده خواستند چهره پنهان مروان را برای مردم آشکار کنند. بنابراین شفاعت امام حسن(ع) و امام حسین(ع) بر خلاف میل و رضایت پدرشان نبوده است، علاوه این که حضرت علی (ع) مظهر عفو و گذشت بوده و دنبال بهانه هایی بودند تا افراد خاطی را مورد عفو خود قرار دهند و در این روایت، در حقیقت حسنین (ع) بهانه ای شده اند تا حضرت علی (ع) مروان بن حکم را مورد عفو خود قرار دهد. 3. احتمال دیگر این که آن دو امام به این وسیله می خواستند بیان کنند که مروان به درجه ای از پستی رسید که عفو عمومی حضرت شامل ایشان نمی شود بلکه نیاز به وساطت خاص دارد. در هر صورت اینها احتمالاتی بود که بیان شد اما واقعیت این است که آن واقعه ای بود در شرایط خاص خودش که ما به روشنی از سرّ آن آگاهی نداریم. [1] در کتاب بحارالانوار نقل شده، (ابن عباس) به عنوان شفیع معرفی شده است، چرا که در آن روایت به نقل از فردی از خاندان مرادی نقل شده است که در جنگ جمل، بعد از اتمام جنگ و به اسارت در آمدن مروان، در خدمت حضرت علی (ع) نشسته بودم که (ابن عباس) به خدمت حضرت علی (ع) وارد شده و در مورد مروان بن حکم شفاعت نموده و درخواست بیعت مروان با حضرت علی (ع) را مطرح کرده و حضرت اجازه بیعت فرموده و شفاعت ایشان را قبول کرده اند. همان، ص 221. [2] مروان بن حکم بعد از قتل عثمان با حضرت علی (ع) بیعت کرده ولی چون شخصیتی دنیا طلب بوده و به واسطه حکومت حضرت علی (ع) به منصبی نرسیده بود، از بیعت خود صرف نظر کرده و در جنگ جمل، در صف مقابل حضرت علی (ع) قرار گرفته است و توسط لشکریان حضرت علی (ع) به اسارت درآمد. هاشمی خوئی، میرزا حبیب الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج 5، ص 220، مکتبة الاسلامیة، 1400 ه ق.