در مفاهیم کلمات آیه 40 سوره احزاب که دلیل صریح خاتمیت است، شبهاتی مطرح است مثلاً: 1. کلمه (خاتم) که به معنای زینت انگشت است. بنابراین، منظور از (خاتم النبیین) این است که پیامبر (ص) از نظر کمالات به درجه‌ای رسیده که زینت سایر پیامبران گردیده است؛ مانند انگشتری که زینت انگشتان واقع می‌گردد. 2. خاتم برای تصدیق مضمون نامه‌ها به کار می‌رفته است؛ یعنی شخص پایانِ ‌نامه را با مُهر نمودن با خاتم تصدیق می‌‌کرد. ممکن است، (خاتم النبیین) هم به معنای تصدیق کننده پیامبران باشد؛ مانند (خاتم) که تصدیق کننده مضمون نامه است. 3. آمدن (خاتم النبیین) در آیه (خاتم المرسلین) یعنی، بعد از این، نبی نخواهد آمد، ولی آمدن رسول منتفی نیست. بنابراین، خاتم النبیین در آیه (40 سوره احزاب دلالت) بر خاتمیت پیامبر اسلام ندارد.
کلمه خاتم نه به معنای زینت و نه به معنای تصدیق است. اگر کلمه‌ای بخواهد در غیر معنای حقیقی خود استعمال شود، یا باید آن معنا برای آن کلمه متعارف و پسند ذوق و طبع باشد و یا قرینه‌ای موجود باشد تا مخاطب، مراد گوینده را دریابد؛ در غیر این صورت نمی‌توان گفت مراد متکلم غیر از معنای حقیقی کلمه است. بنابراین، استعمال کلمه خاتم النبیین به معنای زینت یا تصدیق، مقبول عرف نبوده و قرینه‌ای هم وجود ندارد تا گفته شود، منظور از خاتم النبیین معنای مجازی آن است.[1]   اما در پاسخ به شبهه سوم، لازم است نخست فرق بین نبیّ و رسول را بیان نماییم تا روشن شود خاتم النبیین شامل خاتم الرسل هم می شود یا خیر.   فرق بین نبی و رسول آن است که نبی دارای حکم است ولی مأمور به ابلاغ نیست و رسول نبی مأمور به ابلاغ است.[2]   به سخنی دیگر، رسول کسی است که برای تبلیغ أحکام مأمور شود خواه فرشته باشد یا انسان بر خلاف نبی که باید انسان باشد و نبوّت مختصّ به انسان است پس هر رسولی که انسان باشد طبعاً نبیّ نیز است ولی هر نبیّی لازم نیست رسول باشد).[3]   بنابر این نسبت رسول و نبی اعمّ و اخصّ مطلق است یعنی هر رسولی نبی است ولی هر نبیِّی رسول نیست.[4]   از این رو با توجه به مطالب یاد شده، از کلمه «خاتم النبیین»، «خاتم الرسل» هم فهمیده می‌شود؛ چون همان طور که گفتیم نبیّ شامل نبی و رسول است، پس هرگاه نبوت خاتمه یافت، رسالت هم پایان می‌یابد و اشکالات یاد شده در آیه ناصواب و آیه در صراحت دلالت خود باقی است.   علاوه بر آن اهل بیتی که داناترین مردم به معارف قرآنی هستند همین معنا را فهمیدند . امیر المؤمنین علی (ع) در حال غسل دادن بدن مبارک پیامبر خاتم فرمودند: "مانا که با مرگ تو (پیامبر) چیزی از ما بریده شد که با مرگ غیر تو بریده نمی‌شد و آن نبوت و اخبار آسمان بود".[5]     [1] . ر.ک. سبحانی، جعفر، مفاهیم القرآن، ج 3، ص 126- 125. [2] ثقفی تهرانی، محمد، تفسیر روان جاوید، ج ‏3، ص 472، ناشر: انتشارات برهان، تهران‏، چاپ سوم، 1398 ق‏. [3] میرزا خسروانی، علی رضا، تفسیر خسروی، ج ‏5، ص 412، ناشر: انتشارات اسلامیه‏، تهران، چاپ اول‏، 1390 ق‏. [4] قرشی سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج ‏7، ص 8، ناشر: دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1371 ش‏ ؛ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‏7، ص 144،   ‏ناشر: انتشارات ناصر خسرو، تهران، 1372 ش‏؛ طباطبائی، محمد حسین، المیزان ج 2 ص 140، تهران، دارالکتب الاسلامیة، چاپ سوم، 1397ه.ق. [5] . نهج‌البلاغة، خطبه 235.
عنوان سوال:

در مفاهیم کلمات آیه 40 سوره احزاب که دلیل صریح خاتمیت است، شبهاتی مطرح است مثلاً: 1. کلمه (خاتم) که به معنای زینت انگشت است. بنابراین، منظور از (خاتم النبیین) این است که پیامبر (ص) از نظر کمالات به درجه‌ای رسیده که زینت سایر پیامبران گردیده است؛ مانند انگشتری که زینت انگشتان واقع می‌گردد. 2. خاتم برای تصدیق مضمون نامه‌ها به کار می‌رفته است؛ یعنی شخص پایانِ ‌نامه را با مُهر نمودن با خاتم تصدیق می‌‌کرد. ممکن است، (خاتم النبیین) هم به معنای تصدیق کننده پیامبران باشد؛ مانند (خاتم) که تصدیق کننده مضمون نامه است. 3. آمدن (خاتم النبیین) در آیه (خاتم المرسلین) یعنی، بعد از این، نبی نخواهد آمد، ولی آمدن رسول منتفی نیست. بنابراین، خاتم النبیین در آیه (40 سوره احزاب دلالت) بر خاتمیت پیامبر اسلام ندارد.


پاسخ:

کلمه خاتم نه به معنای زینت و نه به معنای تصدیق است. اگر کلمه‌ای بخواهد در غیر معنای حقیقی خود استعمال شود، یا باید آن معنا برای آن کلمه متعارف و پسند ذوق و طبع باشد و یا قرینه‌ای موجود باشد تا مخاطب، مراد گوینده را دریابد؛ در غیر این صورت نمی‌توان گفت مراد متکلم غیر از معنای حقیقی کلمه است. بنابراین، استعمال کلمه خاتم النبیین به معنای زینت یا تصدیق، مقبول عرف نبوده و قرینه‌ای هم وجود ندارد تا گفته شود، منظور از خاتم النبیین معنای مجازی آن است.[1]   اما در پاسخ به شبهه سوم، لازم است نخست فرق بین نبیّ و رسول را بیان نماییم تا روشن شود خاتم النبیین شامل خاتم الرسل هم می شود یا خیر.   فرق بین نبی و رسول آن است که نبی دارای حکم است ولی مأمور به ابلاغ نیست و رسول نبی مأمور به ابلاغ است.[2]   به سخنی دیگر، رسول کسی است که برای تبلیغ أحکام مأمور شود خواه فرشته باشد یا انسان بر خلاف نبی که باید انسان باشد و نبوّت مختصّ به انسان است پس هر رسولی که انسان باشد طبعاً نبیّ نیز است ولی هر نبیّی لازم نیست رسول باشد).[3]   بنابر این نسبت رسول و نبی اعمّ و اخصّ مطلق است یعنی هر رسولی نبی است ولی هر نبیِّی رسول نیست.[4]   از این رو با توجه به مطالب یاد شده، از کلمه «خاتم النبیین»، «خاتم الرسل» هم فهمیده می‌شود؛ چون همان طور که گفتیم نبیّ شامل نبی و رسول است، پس هرگاه نبوت خاتمه یافت، رسالت هم پایان می‌یابد و اشکالات یاد شده در آیه ناصواب و آیه در صراحت دلالت خود باقی است.   علاوه بر آن اهل بیتی که داناترین مردم به معارف قرآنی هستند همین معنا را فهمیدند . امیر المؤمنین علی (ع) در حال غسل دادن بدن مبارک پیامبر خاتم فرمودند: "مانا که با مرگ تو (پیامبر) چیزی از ما بریده شد که با مرگ غیر تو بریده نمی‌شد و آن نبوت و اخبار آسمان بود".[5]     [1] . ر.ک. سبحانی، جعفر، مفاهیم القرآن، ج 3، ص 126- 125. [2] ثقفی تهرانی، محمد، تفسیر روان جاوید، ج ‏3، ص 472، ناشر: انتشارات برهان، تهران‏، چاپ سوم، 1398 ق‏. [3] میرزا خسروانی، علی رضا، تفسیر خسروی، ج ‏5، ص 412، ناشر: انتشارات اسلامیه‏، تهران، چاپ اول‏، 1390 ق‏. [4] قرشی سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج ‏7، ص 8، ناشر: دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1371 ش‏ ؛ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‏7، ص 144،   ‏ناشر: انتشارات ناصر خسرو، تهران، 1372 ش‏؛ طباطبائی، محمد حسین، المیزان ج 2 ص 140، تهران، دارالکتب الاسلامیة، چاپ سوم، 1397ه.ق. [5] . نهج‌البلاغة، خطبه 235.





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین