علم دارای معانی و کاربردهای متعدد است؛ به نظر می رسد در این پرسش این معانی در هم آمیخته و اشتباهاً به جای یکدیگر به کار گرفته شده است؛ زیرا مقصود از علمی که ممکن است مورد سوء استفاده قرار گیرد علوم مدون و رایج است؛ این علوم هر چند از آن جهت که علم است نور نیز هست ولی نور نیز ممکن است مورد استفاده سوء قرار گیرد اما علمی که امکان استفاده سوء از آن نیست، این علوم رایج نیست بلکه حقیقتی است که در اثر طهارت نفس و منزه داشتن آن از آلودگی ها از سوی خداوند به انسان افاضه و عطا می شود؛ و این علم از آن رو که در اثر ارتباط وجودی با خداوند به دست می آید نور خالص است که فقط خیر دارد و شر ندارد. به هر حال باید دقت نمود که علوم متعارف نور خالص نیستند و قابلیت این را دارند که مورد استفاده سوء قرار گیرند ولی علمی که نور محض است امکان استفاده سوء از آن نیست. نکته مهم این است که جهل دو معنا دارد یکی به معنای مقابل علم و دیگری به معنای مقابل عقل. اگر مراد ما از جهل معنای دوم باشد می توان کار اشخاصی را که به علم خود از روی متابعت شهوت عمل نمی کنند جاهلانه دانست و گفت که این جاهلان افرادی اند که علم را مورد سوء استفاده قرار داده اند.
بسیاری از مواقع اساتید و علمای بزرگوار از علم به عنوان شمشیر دو دم یاد می کنند که گاهی اوقات ویران می کند و زمانی آباد. و استدلال آنها استفاده های سوئی است که بشر از علم می نماید. و این در حالی است که علم مطلقا از جنس نور بوده و در تفکر میانه هرگز ندیده ایم که موضع علم کوبیده شود ویا زیر سوال رود. آنچه به بشر زیان می رساند و موجب ویرانی است فقط و فقط جهل است و هر بلائی که به انسان می رسد به موجب نادانی اوست . آنچه که باعث می شود بشر دست به ساخت سلاحهای مخرب و ویرانگری مثل بمب هسته ای بزند جهل وی در دانستن قوانین علمی است بنام (استفاده صحیح از علم) که موجب می شود بشر مانند کودکی که گوهری گرانبها در دست دارد و ارزش آن را نمی داند آن را بر سر دوست وهم بازی خود بکوبد واین گونه از آن استفاده نماید. پس بمب اتم را جهل بشر می سازد و احساس خطر بی مورد او از هم نوعی، که راه هم زیستی مسالمت آمیز با او را (که فقط در بستری آرام در پرتو دانائی بدست می آید،) نمی داند، از گوهر گرانبهای علم استفاده سوء می شود.
علم دارای معانی و کاربردهای متعدد است؛ به نظر می رسد در این پرسش این معانی در هم آمیخته و اشتباهاً به جای یکدیگر به کار گرفته شده است؛ زیرا مقصود از علمی که ممکن است مورد سوء استفاده قرار گیرد علوم مدون و رایج است؛ این علوم هر چند از آن جهت که علم است نور نیز هست ولی نور نیز ممکن است مورد استفاده سوء قرار گیرد اما علمی که امکان استفاده سوء از آن نیست، این علوم رایج نیست بلکه حقیقتی است که در اثر طهارت نفس و منزه داشتن آن از آلودگی ها از سوی خداوند به انسان افاضه و عطا می شود؛ و این علم از آن رو که در اثر ارتباط وجودی با خداوند به دست می آید نور خالص است که فقط خیر دارد و شر ندارد. به هر حال باید دقت نمود که علوم متعارف نور خالص نیستند و قابلیت این را دارند که مورد استفاده سوء قرار گیرند ولی علمی که نور محض است امکان استفاده سوء از آن نیست. نکته مهم این است که جهل دو معنا دارد یکی به معنای مقابل علم و دیگری به معنای مقابل عقل. اگر مراد ما از جهل معنای دوم باشد می توان کار اشخاصی را که به علم خود از روی متابعت شهوت عمل نمی کنند جاهلانه دانست و گفت که این جاهلان افرادی اند که علم را مورد سوء استفاده قرار داده اند.