نظر حضرت آیت الله هادوی تهرانی (دامت برکاته) در این خصوص به شرح زیر است: 1. رعایت اعراب در قرائت، بنابر احتیاط، واجب است. 2. صحت قرائت برای امام جماعت در غیر حمد و سوره شرط نیست، ولی اگر در حمد و سوره قرائت وی صحیح نباشد، اقتداء به وی جایز نیست و چون (بسم الله) جزء حمد و سوره است، در فرض مذکور اقتداء، بنابر احتیاط، جایز نیست. 3. اقتداء به وی در فرض مذکور بنابر احتیاط جایز نیست. اگر کسی ندانسته اقتداء کند، نمازش صحیح است و اگر در بین نماز متوجه اشکال قرائت امام شود، نمازش را به صورت فرادی باید ادامه دهد و قرائت باطل را اعاده کند. 4. اگر مأموم گرفتار وسواس در قرائت باشد، به احتمال بطلان قرائت امام اعتنا نکند. برای کسب آگاهی بیشتر و أخذ دیگر نظریات مراجع مراجعه شود به: 1. نمایه: وظیفه مأموم در هنگام عدم صحت قرائت امام جماعت، سؤال شماره 3576 (سایت: 4151). 2. نمایه: اقتداء به امام جماعتی که قرائتش صحیح نیست، سؤال شماره 3549 (سایت: 3801). 3. نمایه: وظیفه مأموم هنگام اشتباه امام جماعت، سؤال شماره 600 (سایت: 653) .
حضرت آیت الله هادوی تهرانی
واقعه: امام جماعت یک واحد اداری در نماز خود (بسم الله الرحمن الرحیم) را با ضم (ن) قرائت می نمود. پس از نماز علت از وی سؤال شد، ایشان در پاسخ گفتند رعایت تجوید است و به این موضوع اصرار داشتند.
سؤال:
2. آیا چنین فردی حائز شرایط امام جماعت است؟
قبلاً از محبت جناب عالی تقدیر و تشکر به عمل می آید.
با تشکر
نظر حضرت آیت الله هادوی تهرانی (دامت برکاته) در این خصوص به شرح زیر است: 1. رعایت اعراب در قرائت، بنابر احتیاط، واجب است. 2. صحت قرائت برای امام جماعت در غیر حمد و سوره شرط نیست، ولی اگر در حمد و سوره قرائت وی صحیح نباشد، اقتداء به وی جایز نیست و چون (بسم الله) جزء حمد و سوره است، در فرض مذکور اقتداء، بنابر احتیاط، جایز نیست. 3. اقتداء به وی در فرض مذکور بنابر احتیاط جایز نیست. اگر کسی ندانسته اقتداء کند، نمازش صحیح است و اگر در بین نماز متوجه اشکال قرائت امام شود، نمازش را به صورت فرادی باید ادامه دهد و قرائت باطل را اعاده کند. 4. اگر مأموم گرفتار وسواس در قرائت باشد، به احتمال بطلان قرائت امام اعتنا نکند. برای کسب آگاهی بیشتر و أخذ دیگر نظریات مراجع مراجعه شود به: 1. نمایه: وظیفه مأموم در هنگام عدم صحت قرائت امام جماعت، سؤال شماره 3576 (سایت: 4151). 2. نمایه: اقتداء به امام جماعتی که قرائتش صحیح نیست، سؤال شماره 3549 (سایت: 3801). 3. نمایه: وظیفه مأموم هنگام اشتباه امام جماعت، سؤال شماره 600 (سایت: 653) .
- [سایر] محضر مبارک بزرگ مرجع عالی قدر جهان تشیع حضرت آیت الله العظمی هادوی تهرانی "ادام الله ظله علی رؤوس المسلمین" سلام علیکم و رحمة الله و برکاته موضوع :بلوغ و تکلیف 2. کسی که بعد از بلوغ نمی دانسته غسل جنابت واجب است، نمازهائی که با حال جنابت خوانده چه حکمی دارد؟ 4. نشانه های بلوغ پسران چیست و اگر این ها محقق نشد در چه سنی مسائل شرعیه رعایتش بر ما واجب می شود؟ 6. کسی که قبل از 15 سالگی یقین به خروج منی پیدا کرده، ولی از روی نادانی نماز نخوانده و روزه هم نگرفته و یا در همان حال بدون غسل جنابت نماز خوانده و روزه هم گرفته است، اکنون نسبت به عبادات آن زمان چه وظیفه ای دارد؟ 8. در سن 19 سالگی متوجه شدم که، پسر ممکن است قبل از 15 سالگی به وسیله احتلام یا روئیدن زهار مکلف شده باشد، حال تکلیف نمازهائی که در آن مدت نخوانده ام چیست. با این که دقیقاً نمی دانم از چه وقت مکلف شده ام و نمی دانم چه قدر نماز قضا دارم؟ 10. اگر فردی جنب شود و خجالت بکشد غسل کند، آیا می تواند با تیمم نماز بخواند؟ 12. چرا اسلام دستور می دهد به هنگام جنب شدن تمام بدن را بشوئیم در حالی که فقط عضو معیّنی آلوده می شود و آیا میان ادرار کردن و خارج شدن منی تفاوتی است که در یکی فقط محل را باید شست و در دیگری تمام بدن را؟ و السلام علی قلب زینب الصبور. از طرف گروه مجازی طلاب جوان و هیئت مجازی عاشورائیان حسینی و جمعی از مقلدین حضرت عالی.
- [سایر] حضرت آیت الله هادوی تهرانی (دام ظله)؛ سلام علیکم: سوال هایی از محضرتان درباره نظریه شورای فقهاء و مراجع که مرحوم سید محمد شیرازی(ره) آن را مطرح کرده است دارم، چرا که برخی در عصر غیبت، ولایت و رهبری دولت اسلامی را شورایی (نه فردی) می دانند -بر خلاف آن چه که امروز در جمهوری اسلامی ایران به عنوان ولی فقیه واحد می بینیم- بر این اساس که علما بزرگ در نجف و قم و کربلا و مشهد مطالب مهم را به مراجع تقلیدی که دارای شرایط شرعی هستند ارجاع می دهند، حال اگر آنان بر شخص واحدی به عنوان مرجع اول و بالاتر برای دولت اسلامی اتفاق کردند، آن شخص به انتخاب امت مرجع و ولی فقیه می شود، و اگر حوزه های علمیه، مراجع متعددی را انتخاب کردند، همه آنان به عنوان مجلس اعلا -به عنوان شورای رهبری- امت را رهبری می کنند. صاحبان این نظریه (شورای فقها و مراجع) دلائلی بیان کرده اند که مختصرا ذکر می شود: 1. شورا عبارت است از رای گیری و آگاهی از همه نظریه ها برای نمایان شدن نظریه برتر، چنین امری از باب حکم واجب است زیرا خداوند می فرماید: "وَأَمْرُهُمْ شُورَی بَیْنَهُمْ" و چون (شورا) در بین صفات مومنان و دربین واجبات (مانند وجوب نماز و وجوب ترک گناه هان) ذکر شده است، سیاقاً و اتصافاً دلالت بر وجوب دارد. خداوند می فرماید: " فما أوتیتم من شیء فمتاعُ الحیاة الدنیا وَمَا عِنْدَ اللَّهِ خَیْرٌ وَأَبْقَی لِلَّذِینَ آمَنُوا وَعَلَی رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ` وَالَّذِینَ یَجْتَنِبُونَ کَبَائِرَ الإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ وَإِذَا مَا غَضِبُوا هُمْ یَغْفِرُون َ`وَالَّذِینَ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلاةَ وَأَمْرُهُمْ شُورَی بَیْنَهُمْ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ" ( شوری، 36،37،38). شورا و مشورت بین صفات مومنان آمده که ظهور در وجوب دارد همان طور که در ردیف اجتناب از گناهان بزرگ و وجوب برپایی نماز وارد شده است که قرابت آن را با وجوب بیشتر می کند. سیاق این آیات دلالت بر وجوب شورا و مشورت دارد. 2. وجوب گرفتن اذن در تصرفات؛ هر چیزی که مربوط به اجتماع و مردم باشد چه در اصل و چه در لوازمش باید درباره آن مشورت ومشاوره گرفته شود. از آن جمله، مدارس، دانشگاه ها، بیمارستان ها، فرودگاه ها، کارخانجات بزرگ و ... زیرا این ها با سرمایه مردم تأسیس و کار می کنند، همچنین در وظایف مدیریتی مانند ریاست، وزارت، نمایندگی مجلس، استانداری و فرمانداری و ... باید مشورت شود. برای این بخش دو استدلال ذکر شده است: اول: همه این امور تصرف در مال مردم است و کسی حق تصرف در مال غیر بدون اجازه اش را ندارد، و فرقی هم ندارد که این اموال از خمس ،زکات، معادن یا غیر این ها باشد. دوم: از طرفی این امور، تصرف در موجودیت، و هستی مردم و اجتماع است و کسی جز با اذن آنان اجازه چنین تصرفی را ندارد. و پر واضح است که رضایت مردم و اذن آنان در طول رضایت و اجازه باری تعالی است، بنابراین هرگونه تصرفی باید با جلب این دو رضایت باشد. و همچنین: رهبری جامعه و عالم اسلام، باید در ضمن شورای فقها جامع الشرایط تحقق پیدا کند زیرا آنان بعد از اقبال مردم مرجع تقلید آنان شده اند و از طرف شارع مقدس هم ولایت شرعی دارند، یعنی هم رضایت مردم را دارا می باشند و هم ولایت شرعی دارند، پس بنابراین هیچ مجتهدی حق سلب ولایت شرعی را از مجتهد دیگر ندارد. و چون فکرهای مختلف و متعدد از عقل واحد برتر و به صواب نزدیکتر است و خداوند نیز امر به مشورت کرده و سیره نبوی بر اساس مشورت بوده است؛ ولایت شورایی که اعضاء شورا همه از مجتهدین و مراجع تقلید هستند از ولایت فقیه واحد ارجح است. کلام امام معصوم (ع) نیز در حدیث "أما الحوادث الواقعة فارجعوا فیها إلی رواة حدیثنا" به صورت جمع آمده است و فرموده " رواة حدیثنا" (نه راوی حدیثنا) یعنی حجیت از آن همه آنان است نه شخص واحد، به خصوص در اموری که آثار و عواقب آن به همه مردم مربوط می شود، علاوه بر این که پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمود: "دست خداوند با جماعت است." و "عاقل ترین افراد کسی است که عقل های همه مردم را در عقل خودش جمع کند". و " هر کس که بر ده نفر ریاست کند و در آن جمع بهتر و داناتر از او باشد،آن جمع در سراشیبی سقوط اند". پس بنابر آن چه گذشت و با توجه به احادیث پیامبر (ص) بهترین راه برای نجات از ضلالت و سقوط، تشکیل شورای فقها است زیرا در میان آنان حتما اعلم وجود دارد و در غیر این صورت، حدیث پیامبر (ص) شامل آن جامعه می شود. شورای فقهاء بهترین گزینه برای رهبری امت اسلام است زیرا در این صورت استبداد شخصی در امر رهبری پیش نمی آید و از طرفی هیچ فقیهی حق منع فقیه جامع الشرایط دیگر که نائب (عام) امام عصر (عج) است را از بکارگیری ولایت شرعی اش ندارد. در این ایام که قدرتهای مستکبر برای پاره پاره کردن امت اسلام هجوم آورده اند، بهترین راه مبارزه، ایجاد وحدت در میان صفوف شیعیان است که با جمع شده مراجع تقلید و حضور آنان در مجلس واحد این وحدت دست یافتنی است. و بدون شورای فقها یکپارچه کردن مردم ممکن نیست، علاوه بر این که یک شخص توانایی احاطه به تمام شؤنات امت را ندارد. تجارب تاریخی نیز به خوبی نشان می دهد که دیکتاتوری، زائیده حکمرانی شخص واحد بوده است لذا در روایات بر مضرات استبداد به رأی تأکید شده است. پس بنابراین، رهبری جامعه اسلامی باید رهبری شورایی (نه فردی) باشد. این مطالب و برخی دیگر از استدلا ل ها را صاحبان نظریه شورای فقهاء به جای نظریه ولایت فقیه واحد، که امروز در جمهوری اسلامی ایران به آن عمل می شود، بیان کرده اند. با توجه به این که نظریه شورای فقها از طرفی عده ای و به شدت در میان جوانان کشورهای اسلامی و کشورهای حاشیه خلیج فارس ترویج می شود و از طرفی کتاب یا منابعی برای به چالش کشاندن این نظریه وجود ندارد از شما درخواست داریم که جواب این نظریه را به ما بدهید و استدلالات خود را به تفصیل در این باره بیان کنید. خداوند به شما جزای خیر عطا کند.