از آن جا که خواهان حکم فقهی مسئله هستید، لازم دانستیم از دفاتر مراجع عظام و همچنین حضرت آیت الله هادوی تهرانی (دامت برکاته) استفتا نماییم که پاسخ دریافتی به شرح زیر است: دفتر حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مد ظله العالی): اشکال ندارد. دفتر حضرت آیت الله العظمی سیستانی (مد ظله العالی): در صورتی که به وسیله زوجه باشد حرام نیست. دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی): زن و شوهر به هر شکلی که مایل باشند می توانند از یکدیگر لذّت ببرند، ولی شایسته است از کارهایی که با کرامت انسانی سازگار نیست پرهیز کنند. پاسخ حضرت آیت الله هادوی تهرانی (دامت برکاته): داخل کردن انگشت در مقعد مرد توسط همسر برای ماساژ پرستات بلامانع است. برای آگاهی بیشتر مراجعه شود به: 1. نمایه: داخل کردن جسم خارجی در مقعد خود، سؤال شماره 4139 (سایت: ) . 2. نمایه: حدود لذت های جنسی زن و شوهر از یکدیگر، سؤال شماره 2105 (سایت: 2177) .
خسته نباشید . از نظر خدایی .ایا زمانی که همسر{مونث} انگشت را داخل مقعد شوهر می کند و در حین پرستات او را مالش می دهد گناه میکنند
از آن جا که خواهان حکم فقهی مسئله هستید، لازم دانستیم از دفاتر مراجع عظام و همچنین حضرت آیت الله هادوی تهرانی (دامت برکاته) استفتا نماییم که پاسخ دریافتی به شرح زیر است: دفتر حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مد ظله العالی): اشکال ندارد. دفتر حضرت آیت الله العظمی سیستانی (مد ظله العالی): در صورتی که به وسیله زوجه باشد حرام نیست. دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی): زن و شوهر به هر شکلی که مایل باشند می توانند از یکدیگر لذّت ببرند، ولی شایسته است از کارهایی که با کرامت انسانی سازگار نیست پرهیز کنند. پاسخ حضرت آیت الله هادوی تهرانی (دامت برکاته): داخل کردن انگشت در مقعد مرد توسط همسر برای ماساژ پرستات بلامانع است. برای آگاهی بیشتر مراجعه شود به: 1. نمایه: داخل کردن جسم خارجی در مقعد خود، سؤال شماره 4139 (سایت: ) . 2. نمایه: حدود لذت های جنسی زن و شوهر از یکدیگر، سؤال شماره 2105 (سایت: 2177) .
- [سایر] با سلام خسته نباشید بنده یک مشکل دارم که عروسی بنده در ماه آذر است و خانواده خاننم بنده برای آوردن جهیزیه ار شهرستان (زنجان) به خانه من در تهران در ماه صفر سوال دارند. میخواستم بدونم آوردن جهیزیه در ماه صفر از نظر شرعی آیا گناه ویا حرام است و یا بد یومی دارد ممنون میشم پاسخ بنده حقیر بدید با تشکر
- [سایر] سلام خسته نباشید 1.شوهر من دجار وسواس فکری هستند و ما ایران نیستیم که پیش مشاور بریم من چی کار میتونم براش بکنم ایشون مذهبی هم هستند و حتی به تاریخ و این مسائل هم شک میکنند بعضی وقت ها طوریکه خودشون هم اذیت میشن 2.خیلی تودار هستند و دوست ندارند که دیگران کوچکترین اطلاعاتی از زندگی ما داشته باشند آیا این اخلاق بدیه؟ ممنون
- [سایر] با سلام وعرض خسته نباشید خدمت شما.من می خواهم در اینده یک زندگی کاملا دینی ومذهبی داشته باشم که ایات وروایات به شکلی عملی در ان دیده شوند.مثلا زندگی به دور از تجملات وبسیار ساده ودر عین حال سرشار از زیبایی وعشق.مثلا اینکه برای مهمانی هافقط یک نوع غذا تهیه کنم البته با سفره ارایی بسیار زیبا.ایا به نظر شما درجامعه ی امروز همسر وخانواده ای پیدا می شود که درک وفهم ای سادگی ومعنویت را داشته باشدیا خانواده ی همسرایندم این کاررا بی توجهی،تنبلی؛ویا حتی خساست عروسشان تلقی میکنند؟
- [سایر] سلام آقای مرادی خسته نباشین . خدا قوت ،از وقتی با سایتتون آشنا شدم خیلی از مشکلاتم برطرف شدن اما یه مشکل بزرگ دارم که خلاصه و مفید مینویسم تاشما منو راهنمایی کنین. من حدود سه سال پیش برای کار رفتم به یه شرکت ،... خصوصی... ...میپرسم که 1-با این همه گناه خدا منو میبخشه؟ 2-آیا این خیانتی که به همسر این خانم کردم سر خودمم میاد؟ 3- تو شرایط توبه نوشته بودین که اگر حقی از خدا یا مردم در گناه ضایع شده باید جبران شود . به نظر شما من حقی از همسر این خانم ضایع کردم؟ و اگر کردم چجوری باید جبران کنم؟ 4- و مهم تر از همه یه راه کار برای ترک این گناه کبیره. تورو خدا کمکم کنید خیلی بهم ریخته ام . انشالله همیشه موفق و موید باشید . التماس دعا
- [سایر] سلام سوالی داشتم.در بسیاری از موارد مردانی هستند که قبل از ازدواجشان اقدام به ازدواج موقت میکنند و این در حالی است که همسر آن شخص بعد از ازدواج دائم از ازدواج های قبلی مرد هیچ اطلاعی ندارد.با این وجود اگر همسر آن مرد از او بپرسد که آیا قبلا ازدواج موقت داشته است یا نه آیا مرد باید راستش را بگوید و جریان را توضیح دهد؟(فرض را هم بر این بگیریم که با گفتن آن احتمال از هم پاشیدگی زندگی وجود داشته باشد) اگر مرد راستش را نگوید این دروغ نیست؟و از همه مهمتر دین و شرع چه دستوری میدهد؟؟آیا میگوید که باید راستش را گفت؟چون با دروغ گفتن از نظر شرعی گناه بزرگی مرتکب میشود!! متشکرم
- [سایر] با سلام و خسته نباشید... جوانی هستم 33 ساله و کارمند رسمی مخابرات تصمیم به ازدواج دارم. اما بعلت داشتن یک نامزدی نافرجام و یک عقد نافرجام دیگر قادر به تصمیم گیری برای ازدواج نیستم .... اخیرا مادرم نزد خانواده ای برای خواستگاری رفته و هنوز در رابطه با شکستهای قبلی من با خانواده دختر صحبتی نشده است لازم به ذکر است که من و دختر خانم هنوز یک دیگر را ندیده ایم اما مادرم بسیار از نظر ایمانی و نجابت از ایشان تعریف کرده و در جلسه اول مشخص گردید که آشنایی دوری هم با ما دارند.....می خواستم بدانم که من جهت توضیح و شرح شکستهای قبلی خود با خانواده دختر و خود ایشان کی و چه زمانی صحبت کرده و توضیح بدهم .... لازم به ذکر است که هر باری دیگر که در رابطه با شکستهایم صحبت کرده ام همه گمان میکنند که من مشکل داشته و نتوانسته ام همسر مورد نظر خود را پیدا کنم .... لطفا مرا در این رابطه و در مسله زمان گفتن مطالب راهنمایی کنید با تشکر فراوان
- [سایر] با عرض سلام و خسته نباشید خدمت سرکار خانم کهتری.خواهری دارم 30 ساله متاهل دارای دو فرزند پسر.در حدود 2 الی 3 سال اخیر احساس افسردگی میکندوبه پزشک مراجعه کرده و از وی تست افسردگی گرفته و بر اساس آن دارو تجویز کرده اند.چندی پیش پدر شوهر خواهرم فوت کردند با وجود سن بالای این فرد اما در خواهرم تاثیر فراوانی گذاشت چرا که او را همچون پدرم دوست داشت.60 روز از فوت این فرد نگذشته بود که دختر خواهر شوهر خواهرم بر اثر بیماری ناشناخته در حین زایمان فوت نمود.این هم از موضوعاتی بود که تاثیر سختی بر اعصاب خواهرم گذاشته.از زندگی خسته شده و اینطوری که فهمیدم حاضر است از خانه اشان فرار کند ولی چون شوهرش را دوست دارد تن به این کار نمیدهد.نا گفته نماند منزلی که به تازگی خواهرم در آن مستقر شده اند منزلی است در طبقه 3 و این منزل را همزمان با فوت پدر شوهرش اجاره نمودند.مدتی که پدر شوهرش فوت کرده بود بینهایت از این منزل متنفر بود.اما با گذشت زمان به آن عادت کرد.و اکنون باز هم با فوت این خانم دوباره نسبت به آنجا احساس تنفر دارد.با تست افسردگی که در این سایت قرار دارد اگر درست باشد متوجه شدم افسردگی خواهرم شدید است.ضمن اینکه تحصیلات خواهرم در حد سیکل است.سرکار خانم کهتری لطفا بفرمایید که برای حل این موضوعات باید چه کند؟و ما چه کمکی برای حل مشکلش میتوانیم انجام دهیم؟با تشکر از کمک شما.
- [سایر] به نام خدا با عرض سلام و خسته نباشید من جوانی هستم که به دلیل ثبات نسبی شرایط زندگی، تصمیم به اجرای دستور الهی و ازدواج کرده ام. اما متاسفانه به دلیل تجربه کم در ارتباط با جنس مونث قادر به شناسایی دقیق روحیات و اخلاق آنها نبوده و از این رو سوالات زیر همواره برایم مطرح بوده است: - با توجه به نحوه انتخاب همسر در جامعه من، یعنی پیشنهاد از سوی خانواده و تایید من، چگونه می توانم همسری که مد نظر خودم هست را بیابم؟ - در جلسه های خواستگاری چه مواردی باید مطرح شود و چگونه؟ اینکه چگونه مطرح شود منظور این نیست که روانشناسی سوال و جواب را بدانم، نه؛ قصد درک صحیح تر و عاقلانه تر از طرف است تا از جانب داری های کودکانه و بعضا احساساتی جلوگیری شود. - دنبال چه ملاک هایی باید بود تا همسو بودن فکری و احساساتی طرف با خود را بهتر درک کرد؟ اگر در این زمینه و حتی راهکارهای دیگری که به ذهن حقیر نرسیده، راهنماییم کنید، بسیار ممنون می شوم. با تشکر طلایی
- [سایر] باسلام و خسته نباشید من میخواستم بپرسم که یک خانم شاغل که موقعیت کاری و تحصیلیش از شوهرش یکم بیشتر هست ( من کارمند و لیسانس و شوهرم کارگر ساده و دیپلم هستند) رفتارش با شوهرش چطور باشه که اعتدال برقرار باشه نه شوهرش ازش سو استفاده کنه که مثلا بخواد بدهی هاشو با پول خانمش بده ( اصلا به نظر شما این سو استفاده است) و نه اینکه سرکوب بشه و احساس حقارت بکنه من میخوام یه راهکار کلی در این مورد بدین من دوست دارم پولهامو جمع کنم و ولخرجی نشه البته نه برای خودم بلکه برای مثلا خرید خونه و خرجهای خیلی مهم تر از خرید مثلا یه هود برای آشپزخونه من تازه ازدواج کردم نمیخوام ارتباطم با شوهرم سر این مسائل بی احترام باشه اصلا نمیخوام اون مرزی که بین زن و شوهر باید باشه که بهم احترام بزارن از بین بره
- [سایر] با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما . من یک بار دیگر هم سوالم را مطرح کردم ولی هنوز پاسخی دریافت نکردم - من 25 ساله هستم و تازه ازدواج کردم همسر من قبلاً یک ازدواج ناموفق با دختر عمویشان داشتند که پس از یک سال در دوران عقد منجر به طلاق شده است- به گفته خود ایشان و اطرافیان دلیل جدائی از همسر قبلیشان این بوده که با هم تفاهم اخلاقی نداشتند و همدیگر را درک نمی کردند و اینکه همسرشان پس از مدتی اظهار کردند که به یک نفر دیگر علاقه مندند - الان حدود 2 سال از ازدواج قبلی ایشان گذشته و نزدیک یک ماه است که ما با هم ازدواج کردیم رابطه خانواده همسرم با خانواده عمویش کلا بعد از این اتفاق قطع شده و همسر قبلیشون هم با همون کسی که دوست داشتند ازدواج کردند . می خواستم لطف کنید راهنمایی کنید که من باید چه رفتارهایی با همسرم داشته باشم که منجر به تنش و مشکلات در زندگیم نشود و چگونه با ایشان رفتار کنم که خاطرات گذشته را فراموش کنند و چه رفتارهایی را داشته باشم که به خانواده خودم لطمه ای وارد نکنم چون پدر و مادرم به همین دلیل خیلی با این ازواج موافق نبودند ولی وقتی نظر من رو دیدند موافقت کردند و حتی هنوز هم گاهی مشکلاتی در خانواده خودم بخاطر این جریان دارم. همسرم هنوز در بعضی مواقع من رو با همسر قبلیشون مقایسه می کنند و همش یادآوری می کنند که چقدر آدمها با هم فرق دارند مثلاً اون اینکار رو می کرده ولی شما بخاطر من نمی کنی یا خیلی چیزهای دیگه و من دوست ندارم که اصلا هیچ حرفی از زندگی قبلی ایشون داشته باشیم . خواهش می کنم من رو راهنمایی کنید که چه مسیری را برم که زندگیم از همین اول محکم و پر از عشق و علاقه باشد . متشکرم