مدت 5 سال است که با همسرم زندگی می کنم اما از نظر روابط جنسی بسیار نسبت به هم سرد هستیم و این امر برای ما مشکل ساز و برای بنده مفسده انگیز شده است. مکررا به مشاور و روانشناس و پزشک متخصص و عطار و دعانویس و ... مراجعه کرده ولی هیچ تغییری در وضع ما ایجاد نشده است. این اواخر به فکر جدایی افتاده ایم اما نمی دانم آیا طلاق که امری نکوهیده است با توجه به اینکه ادامه این رابطه فعلی با همسرم مرا به سمت مفسده هایی سوق داده و می دهد، جایز است؟
در ارتباط با موضوعات مطرح شده در پرسشتان باید گفت که مراجعه به متخصصین، شیوه مناسبی بوده که آن را برگزیدید، ولی باید مراقب باشید که در دام خرافات و افراد شیاد نیفتاده و وضعیت را از آنچه اکنون دچار آن هستید، دشوارتر نسازید. اما اینکه روابط سرد خود را توجیه گر سوق یافتن خود به سمت مفسده ها ارزیابی نمایید، نمی توانیم آن را بهانه صحیح و قابل قبولی ارزیابی نماییم، زیرا چه بسا مردان و زنان پرهیزگار و با ایمانی که تا آخر عمر خود، امکان ازدواج نداشته اند، اما با این وجود از حریمی که خداوند برایشان مشخص نمود، پا را فراتر نگذاشته اند[1] و اینگونه نیست که هر شخصی که نتواند نیاز جنسی خود را از راه مشروع برآورده سازد، مجاز به شکستن حریم ها و حرمت ها باشد. به همین دلیل، شما نیز حتی اگر کاملا مجرد باشید، نباید تن به گناه و مفسده دهید[2]، چه رسد به اینکه اکنون تأمین نیازهای جنسی، حتی با وجود سرد مزاجی، تا حدودی برایتان امکان پذیر می باشد. در مورد جدائی تان از یکدیگر هم باید گفت که با پذیرش اینکه طلاق امری نکوهیده است و توصیه شده که در حد امکان به سراغ آن نرویم، زیرا طلاق، ناپسندترین حلال نزد پروردگار است[3]، اما با این وجود باید بدانیم که طلاق، حکمی حلال بوده و در موارد استثنائی که ادامه زندگی با عسر و حرج مواجه می شود، ایرادی نخواهد داشت، اما نباید در مورد طلاق، تصمیمی عجولانه گرفت، بلکه قبل از هرچیز باید کمی بیشتر اندیشید و پرسشهای مختلفی، مانند مواردی را که به آن اشاره می نماییم، برای خود حل نمود: 1 . آیا اطمینان دارید که تمام راه های خروج از این مشکل خانوادگی را آزموده اید و موضوع سرد مزاجی را بهانه ای برای جدایی از یکدیگر قرار نداده اید؟ 2 . آیا مطمئنید که با طلاق همسرتان، مشکل شما حل خواهد شد؟ زیرا بعد از طلاق، دو راه برای شما متصور خواهد بود: 1-2. یا مجرد باقی بمانید که در آن صورت، مواجه با فقدان هرگونه روابط جنسی، حتی روابط توأم با سرد مزاجی، خواهید شد و بعید است که آن وضعیت، بهتر از وضعیتی باشد که اکنون در آن قرار دارید. 2-2. و یا اینکه به دنبال ازدواج دیگری باشید. در این صورت، آیا مطمئنید که با توجه به اینکه ازدواجی از قبل داشته اید، خواهید توانست که همسر مناسب و ایده آل دیگری را یافته و روابط گرمی را میان خود و همسر جدیدتان ایجاد نمایید؟ و یا اینکه ازدواج دومتان نیز سرنوشتی مشابه با ازدواج اول داشته و جز آسیب رساندن به طرف مقابل و همسر جدیدتان، نتیجه دیگری نخواهد داشت؟! 3 . حتی اگر به این نتیجه رسیدید که می توانید با شخص دیگری، ارتباطی صمیمانه تر برقرار نمایید، آیا این امکان برایتان وجود ندارد، که بدون اینکه این همسرتان را طلاق داده و خود و او را دچار آسیب های روحی بعد از طلاق نمایید، ازدواج مجددی هم داشته باشید؟ و اگر همسر اولتان که از پرسشتان چنین برداشت می شود که او عامل سرد مزاجی است، با جدایی کامل موافق است، آیا نمی توانید او را به ادامه زندگی با او به همراه ازدواج مجدد(چه دائم و چه موقت)راضی نمایید؟ هرچند که در مراحل اولیه توصیه نمی شود که عجولانه دست به چنین اقدامی بزنید، اما در صورت به بن بست رسیدن تمام راه حلهای فرارو، می توانید این گزینه مشروع را نیز در نظر داشته باشید. 4 . و در نهایت، اگر فرزندی دارید، آیا برای آینده کوتاه مدت و بلند مدت او و حضانت و تربیتش، چاره ای مناسب اندیشیده اید؟ آیا به این فکر کرده اید که فرزندان طلاق، خصوصا در جهان امروز، بدون آنکه مرتکب تقصیری شده باشند، با آسیبهای اجتماعی فراوانی مواجه خواهند شد و مسئولیت نهایی آن نیز بر عهده والدینی خواهد بود که برای سرنوشت آنان، تدابیر لازم را به کار نبرده اند؟ با توجه به آنچه گفته شد، از لحاظ قانونی و شرعی نمی توانیم طلاق را برایتان ممنوع بدانیم، اما توصیه ما این است که به تلاش خود در رفع مشکل و ادامه زندگی ادامه داده و طلاق و جدایی را به عنوان آخرین راه حل ممکن در نظر بگیرید. در پایان دقت کنید که سرد مزاجی عوامل متعددی دارد، شما نباید در ایجاد چنین حالتی در همسرتان از نقش اساسی خود غافل باشید. بر این اساس لازم است نظری مجدد به رفتار و حرکات خود در قبال همسر خود داشته باشید و خود را ارزیابی کنید که آیا سهمی در این باره داشته اید یانه؟ بدیهی است که در صورت اول چاره کار طلاق نیست.     [1] نگاهی به زندگانی یوسف پیامبر در این زمینه مفید خواهد بود. [2] برای آگاهی بیشتر نک: پاسخ شماره 3631 (سایت: ). [3] کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 6، ص 54، روایت 2، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1365 ه ش.  
عنوان سوال:

مدت 5 سال است که با همسرم زندگی می کنم اما از نظر روابط جنسی بسیار نسبت به هم سرد هستیم و این امر برای ما مشکل ساز و برای بنده مفسده انگیز شده است. مکررا به مشاور و روانشناس و پزشک متخصص و عطار و دعانویس و ... مراجعه کرده ولی هیچ تغییری در وضع ما ایجاد نشده است. این اواخر به فکر جدایی افتاده ایم اما نمی دانم آیا طلاق که امری نکوهیده است با توجه به اینکه ادامه این رابطه فعلی با همسرم مرا به سمت مفسده هایی سوق داده و می دهد، جایز است؟


پاسخ:

در ارتباط با موضوعات مطرح شده در پرسشتان باید گفت که مراجعه به متخصصین، شیوه مناسبی بوده که آن را برگزیدید، ولی باید مراقب باشید که در دام خرافات و افراد شیاد نیفتاده و وضعیت را از آنچه اکنون دچار آن هستید، دشوارتر نسازید.


اما اینکه روابط سرد خود را توجیه گر سوق یافتن خود به سمت مفسده ها ارزیابی نمایید، نمی توانیم آن را بهانه صحیح و قابل قبولی ارزیابی نماییم، زیرا چه بسا مردان و زنان پرهیزگار و با ایمانی که تا آخر عمر خود، امکان ازدواج نداشته اند، اما با این وجود از حریمی که خداوند برایشان مشخص نمود، پا را فراتر نگذاشته اند[1] و اینگونه نیست که هر شخصی که نتواند نیاز جنسی خود را از راه مشروع برآورده سازد، مجاز به شکستن حریم ها و حرمت ها باشد. به همین دلیل، شما نیز حتی اگر کاملا مجرد باشید، نباید تن به گناه و مفسده دهید[2]، چه رسد به اینکه اکنون تأمین نیازهای جنسی، حتی با وجود سرد مزاجی، تا حدودی برایتان امکان پذیر می باشد.


در مورد جدائی تان از یکدیگر هم باید گفت که با پذیرش اینکه طلاق امری نکوهیده است و توصیه شده که در حد امکان به سراغ آن نرویم، زیرا طلاق، ناپسندترین حلال نزد پروردگار است[3]، اما با این وجود باید بدانیم که طلاق، حکمی حلال بوده و در موارد استثنائی که ادامه زندگی با عسر و حرج مواجه می شود، ایرادی نخواهد داشت، اما نباید در مورد طلاق، تصمیمی عجولانه گرفت، بلکه قبل از هرچیز باید کمی بیشتر اندیشید و پرسشهای مختلفی، مانند مواردی را که به آن اشاره می نماییم، برای خود حل نمود:


1 . آیا اطمینان دارید که تمام راه های خروج از این مشکل خانوادگی را آزموده اید و موضوع سرد مزاجی را بهانه ای برای جدایی از یکدیگر قرار نداده اید؟


2 . آیا مطمئنید که با طلاق همسرتان، مشکل شما حل خواهد شد؟ زیرا بعد از طلاق، دو راه برای شما متصور خواهد بود:


1-2. یا مجرد باقی بمانید که در آن صورت، مواجه با فقدان هرگونه روابط جنسی، حتی روابط توأم با سرد مزاجی، خواهید شد و بعید است که آن وضعیت، بهتر از وضعیتی باشد که اکنون در آن قرار دارید.


2-2. و یا اینکه به دنبال ازدواج دیگری باشید. در این صورت، آیا مطمئنید که با توجه به اینکه ازدواجی از قبل داشته اید، خواهید توانست که همسر مناسب و ایده آل دیگری را یافته و روابط گرمی را میان خود و همسر جدیدتان ایجاد نمایید؟ و یا اینکه ازدواج دومتان نیز سرنوشتی مشابه با ازدواج اول داشته و جز آسیب رساندن به طرف مقابل و همسر جدیدتان، نتیجه دیگری نخواهد داشت؟!


3 . حتی اگر به این نتیجه رسیدید که می توانید با شخص دیگری، ارتباطی صمیمانه تر برقرار نمایید، آیا این امکان برایتان وجود ندارد، که بدون اینکه این همسرتان را طلاق داده و خود و او را دچار آسیب های روحی بعد از طلاق نمایید، ازدواج مجددی هم داشته باشید؟ و اگر همسر اولتان که از پرسشتان چنین برداشت می شود که او عامل سرد مزاجی است، با جدایی کامل موافق است، آیا نمی توانید او را به ادامه زندگی با او به همراه ازدواج مجدد(چه دائم و چه موقت)راضی نمایید؟ هرچند که در مراحل اولیه توصیه نمی شود که عجولانه دست به چنین اقدامی بزنید، اما در صورت به بن بست رسیدن تمام راه حلهای فرارو، می توانید این گزینه مشروع را نیز در نظر داشته باشید.


4 . و در نهایت، اگر فرزندی دارید، آیا برای آینده کوتاه مدت و بلند مدت او و حضانت و تربیتش، چاره ای مناسب اندیشیده اید؟ آیا به این فکر کرده اید که فرزندان طلاق، خصوصا در جهان امروز، بدون آنکه مرتکب تقصیری شده باشند، با آسیبهای اجتماعی فراوانی مواجه خواهند شد و مسئولیت نهایی آن نیز بر عهده والدینی خواهد بود که برای سرنوشت آنان، تدابیر لازم را به کار نبرده اند؟


با توجه به آنچه گفته شد، از لحاظ قانونی و شرعی نمی توانیم طلاق را برایتان ممنوع بدانیم، اما توصیه ما این است که به تلاش خود در رفع مشکل و ادامه زندگی ادامه داده و طلاق و جدایی را به عنوان آخرین راه حل ممکن در نظر بگیرید.


در پایان دقت کنید که سرد مزاجی عوامل متعددی دارد، شما نباید در ایجاد چنین حالتی در همسرتان از نقش اساسی خود غافل باشید. بر این اساس لازم است نظری مجدد به رفتار و حرکات خود در قبال همسر خود داشته باشید و خود را ارزیابی کنید که آیا سهمی در این باره داشته اید یانه؟ بدیهی است که در صورت اول چاره کار طلاق نیست.

    [1] نگاهی به زندگانی یوسف پیامبر در این زمینه مفید خواهد بود.
[2] برای آگاهی بیشتر نک: پاسخ شماره 3631 (سایت: ).
[3] کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 6، ص 54، روایت 2، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1365 ه ش.  





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین