اساساً از شخص حکیم کار عبث و بیهوده سر نمی‌زند، از این‌رو، شیعه معتقد است تمام احکام و افعال صادره از شارع مقدس تابع مصالح و مفاسد است. بنابر این، حتماً در این امر (کشتن گاو) نیز حکمتی نهفته است هر چند ما از آن مطلع نباشیم. چون بنی اسرائیل مدتی را در گاوپرستی به سر بردند منظور این بود که با کشتن گاو عظمت و بزرگی آن که در گذشته معتقد بودند از بین برود و آنچه در نفس آنان در باره صلاحیت گاو برای پرستش راه پیدا کرده بود زائل گردد. قرائن نشان می‏دهد که اصولاً آنها نه معرفت کاملی نسبت به خداوند داشتند و نه نسبت به موقعیت موسی (ع)، لذا بعد از همه این سؤال‌ها گفتند: «حالا حق را بیان کردی»! گویی هر چه قبل از آن بوده باطل بوده است!. به هر حال، هر قدر آنها سؤال کردند خداوند هم تکلیف آنها را سخت‌تر کرد، چرا که چنین افراد، مستحق چنان مجازاتی هستند. از طرفی، صاحب گاوی با این خصوصیات، مرد نیکوکاری بود و نسبت به پدر خویش احترام فراوان قائل می‏شد، در یکی از روزها که پدرش در خواب بود معامله پر سودی برای او پیش آمد، ولی او به خاطر این‌که پدرش خواب بود از معامله صرفنظر کرد. خداوند به جبران این گذشت جوان، معامله پرسود دیگری را برای او فراهم ساخت.
آیات 66 تا 73 سوره بقره همه در رابطه با چگونگی گاو قربانی است که خداوند دستور ذبح آنرا داده است. آیا رنگ، پیری، جوانی، چاقی، لاغری، این گاو برای خدا حائز اهمیت است؟ آیا خدا نمیتوانست کشته را بدون درخواست یک قربانی زنده کند؟ و آیا اگر این گاو زرد نبود لاغر بود و پیر چه لطمهای به قدرت خدا میزد؟ اصلاً چرا خدا باید تقاضای قربانی کند؟
اساساً از شخص حکیم کار عبث و بیهوده سر نمیزند، از اینرو، شیعه معتقد است تمام احکام و افعال صادره از شارع مقدس تابع مصالح و مفاسد است. بنابر این، حتماً در این امر (کشتن گاو) نیز حکمتی نهفته است هر چند ما از آن مطلع نباشیم.
چون بنی اسرائیل مدتی را در گاوپرستی به سر بردند منظور این بود که با کشتن گاو عظمت و بزرگی آن که در گذشته معتقد بودند از بین برود و آنچه در نفس آنان در باره صلاحیت گاو برای پرستش راه پیدا کرده بود زائل گردد.
قرائن نشان میدهد که اصولاً آنها نه معرفت کاملی نسبت به خداوند داشتند و نه نسبت به موقعیت موسی (ع)، لذا بعد از همه این سؤالها گفتند: «حالا حق را بیان کردی»! گویی هر چه قبل از آن بوده باطل بوده است!.
به هر حال، هر قدر آنها سؤال کردند خداوند هم تکلیف آنها را سختتر کرد، چرا که چنین افراد، مستحق چنان مجازاتی هستند.
از طرفی، صاحب گاوی با این خصوصیات، مرد نیکوکاری بود و نسبت به پدر خویش احترام فراوان قائل میشد، در یکی از روزها که پدرش در خواب بود معامله پر سودی برای او پیش آمد، ولی او به خاطر اینکه پدرش خواب بود از معامله صرفنظر کرد. خداوند به جبران این گذشت جوان، معامله پرسود دیگری را برای او فراهم ساخت.