هدف از عشق مجازی رسیدن به عشق حقیقی بوده و اگر همراه با عفت باشد، انسان را بعد از تحولات و دگرگونی­هایی بنیادین به آستانۀ عشق الاهی خواهد رساند که مطلوب اصلی دین و باطن حقیقی آن چیزی جز رسیدن به مقام محبت الاهی نیست؛ به­ویژه در اسلام توجه عمده­ای به این مطلب شده و امامان و عرفای بزرگ ما الگوهای عشق و دلدادگی به خدا و واصلان حریم قدس الاهی بوده­اند. وقتی از امام صادق(ع) درمورد ماهیت عشق (عشق مجازی) سؤال شد، فرمود: «دل­هایی از یاد خدا تهی می­گردد و خداوند محبت غیر خود را به آنها می­چشاند». از این دیدگاه، عشق مجازی چیزی جز غفلت از یاد معشوق حقیقی نیست و فرد به­آن مبتلا می­شود تا در اثر عذاب حاصل از آن­که خود لطفی الاهی است، به فطرت توحیدی و عشق ازلی رجعت داده شود. در واقع عشق به خدا و یاد عاشقانه او، انسان را به فطرت الاهی خود نزدیک کرده و از عذاب رها می­کند و باعث آرامش و اطمینان قلبی می­شود. توجه به زندگی سراسر آرامش و وارستگی عرفا این مطلب را نشان می­دهد که ذره­ای از لذت و آرامشی که آنان در عشق الاهی تجربه می­کنند را طالبان عیش­های دنیوی نچشیده و از آن محروم بوده­اند. هرچند عشق الاهی مستلزم رها کردن دنیا و تعلقات آن است اما این امر، الزاماً به معنای بی­بهره بودن از موهبت­های حیات دنیوی و جلوه­های مجازی آن نیست؛ تفاوت در این است که دیگر هیچ عذاب و وابستگی در این روابط و برخورداری­های عالم کثرت نبوده و تعلقی ذاتی به­بود و نبود آنها وجود نخواهد داشت. بنابر این، کسی که عاشق خدا باشد محبتی به­دور از نیاز و از سرعشق به­محبوب حقیقی، نسبت به همۀ مخلوقات الاهی دارد. با این حال، حالات عرفا و عشاق خدا ،در شیدایی و بی­اعتنایی به دنیا و مافیها، همواره باعث ترس دلبستگان عالم مجاز و حاشیه نشینان عشق الاهی بوده است؛ غافل از این­که وجود عارف بعد از فنا به­بقای الاهی نایل می­شود و عالم مجاز نیز با نگاه خدایی عارف، حیاتی الاهی می­یابد و حتی موهبت­های دنیوی را هم تنها عاشق خداوند است­که در می­یابد و جلوه نور و سرور و لذت نهفته در آن را بیشتر از دیگران دریافت می­کند. دلدادگان عالم مجاز هرگز نمی­خواهند با نیستی خود و هستی خدا مواجه شوند، هر چند که در نهایت – پس از مرگ و قیامت – چاره­ای جز آن ندارند. اینان از عشق به­ذات الاهی گریزان بوده و فقط به دعوای عشق در پیشگاه دلبران جهان، دل خوش داشته­اند و هرچند خود به­عذاب این رابطه­ها گرفتارند، اما هنوز رهایی خود را خوش نمی­دارند.
عاشقی خیلی دردناک است، البته منظور عشق زمینی است. آیا عشق آسمانی، عشق به خدا ترسناک است؟ آیا باعث از دست دادن همه چیزهایی می¬شود که دوستشان داریم؛ مثل خانواده و ... . من دوست دارم عاشق خدا شوم، ولی دوستی می¬گفت خیلی ترسناک است .یکی از دوستان می¬گفت: از همین پایین هم می¬شود به خدا عشق ورزید، اما اگر نزدیکش شوی شاید درونش حل شوی و دیگر چیزی از تو باقی نماند... دوست من می¬گوید: پیامبر با این¬که 40 سال عبادت خدا می-کرد با دیدن جبرئیل خدا غش کرد، چه رسد به دیدن خود خدا و موسی و دوستانش با تابش نور خداوند به کوه جان دادند چه برسد به ما... .
هدف از عشق مجازی رسیدن به عشق حقیقی بوده و اگر همراه با عفت باشد، انسان را بعد از تحولات و دگرگونیهایی بنیادین به آستانۀ عشق الاهی خواهد رساند که مطلوب اصلی دین و باطن حقیقی آن چیزی جز رسیدن به مقام محبت الاهی نیست؛ بهویژه در اسلام توجه عمدهای به این مطلب شده و امامان و عرفای بزرگ ما الگوهای عشق و دلدادگی به خدا و واصلان حریم قدس الاهی بودهاند. وقتی از امام صادق(ع) درمورد ماهیت عشق (عشق مجازی) سؤال شد، فرمود: «دلهایی از یاد خدا تهی میگردد و خداوند محبت غیر خود را به آنها میچشاند». از این دیدگاه، عشق مجازی چیزی جز غفلت از یاد معشوق حقیقی نیست و فرد بهآن مبتلا میشود تا در اثر عذاب حاصل از آنکه خود لطفی الاهی است، به فطرت توحیدی و عشق ازلی رجعت داده شود. در واقع عشق به خدا و یاد عاشقانه او، انسان را به فطرت الاهی خود نزدیک کرده و از عذاب رها میکند و باعث آرامش و اطمینان قلبی میشود. توجه به زندگی سراسر آرامش و وارستگی عرفا این مطلب را نشان میدهد که ذرهای از لذت و آرامشی که آنان در عشق الاهی تجربه میکنند را طالبان عیشهای دنیوی نچشیده و از آن محروم بودهاند. هرچند عشق الاهی مستلزم رها کردن دنیا و تعلقات آن است اما این امر، الزاماً به معنای بیبهره بودن از موهبتهای حیات دنیوی و جلوههای مجازی آن نیست؛ تفاوت در این است که دیگر هیچ عذاب و وابستگی در این روابط و برخورداریهای عالم کثرت نبوده و تعلقی ذاتی بهبود و نبود آنها وجود نخواهد داشت. بنابر این، کسی که عاشق خدا باشد محبتی بهدور از نیاز و از سرعشق بهمحبوب حقیقی، نسبت به همۀ مخلوقات الاهی دارد. با این حال، حالات عرفا و عشاق خدا ،در شیدایی و بیاعتنایی به دنیا و مافیها، همواره باعث ترس دلبستگان عالم مجاز و حاشیه نشینان عشق الاهی بوده است؛ غافل از اینکه وجود عارف بعد از فنا بهبقای الاهی نایل میشود و عالم مجاز نیز با نگاه خدایی عارف، حیاتی الاهی مییابد و حتی موهبتهای دنیوی را هم تنها عاشق خداوند استکه در مییابد و جلوه نور و سرور و لذت نهفته در آن را بیشتر از دیگران دریافت میکند. دلدادگان عالم مجاز هرگز نمیخواهند با نیستی خود و هستی خدا مواجه شوند، هر چند که در نهایت – پس از مرگ و قیامت – چارهای جز آن ندارند. اینان از عشق بهذات الاهی گریزان بوده و فقط به دعوای عشق در پیشگاه دلبران جهان، دل خوش داشتهاند و هرچند خود بهعذاب این رابطهها گرفتارند، اما هنوز رهایی خود را خوش نمیدارند.