در روایت مطرح شده در سؤال، عقد به این صورت تحقق پیدا کرده که اول مرد قبول را می گوید:(أتزوجک متعة علی...) و سپس زن ایجاب را با لفظ (نعم) انشاء می کند، که یکی از الفاظ ایجاب در صورت تقدم قبول (نعم) است و عقد هم صحیح می باشد. و مشهور بین فقهاء،با استناد به روایات (مانند روایت مطرح شده در سؤال)، این است که تقدیم ایجاب بر قبول شرط صحت عقد نکاح نیست؛ و می تواند مرد ابتدا قبول را گفته، سپس زن ایجاب را ایجاد کند. متن صیغه ای که در رساله های عملیه آمده، برگرفته از روایات از پیامبر اکرم (ص) و امامان معصوم (ع) بوده و دستور اجرای آن از آنان است؛مثلاً در هنگام ازدواج پیامبر اکرم (ص) با حضرت خدیجه (س)، حضرت خدیجه (س) اول ایجاب را به این صورت انشاء کردند:( ... قَدْ زَوَّجْتُکَ یَا مُحَمَّدُ نَفْسِی ...). و چون در عقد ازدواج دائم و موقت باید مهر معین شده باشد، و در موقت، مدت هم مشخص باشد، بجای این که خود اسم مهریه بیاید گفته می شود:(الصداق المعلوم) و این جمله بیانگر عنوان مهر است و می توان خود مهریه هم به عربی گفته شود؛ مانند این که در روایات اسم مهریه هم آمده است. و اگر عقد جاری شده، شرایط معتبر در عقد ازدواج موقت که در رساله های عملیه آمده را داشته باشد، عقد صحیح است و روایات هم منافاتی با محتوای رساله های عملیه ندارد.
هنگام مطالعه کتاب شریف کافی به نکته ای برخورده ام که امیدوارم شما بزرگواران اینجانب را در رسیدن به پاسخ سوالاتم یاری فرمایید.
عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَمْرِو بْنِ عُثْمَانَ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ الْفَضْلِ عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ وَ عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ مِهْرَانَ وَ مُحَمَّدِ بْنِ أَسْلَمَ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ الْفَضْلِ عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ قَالَ قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع کَیْفَ أَقُولُ لَهَا إِذَا خَلَوْتُ بِهَا قَالَ تَقُولُ أَتَزَوَّجُکِ مُتْعَةً عَلَی کِتَابِ اللَّهِ وَ سُنَّةِ نَبِیِّهِ ص لَا وَارِثَةً وَ لَا مَوْرُوثَةً کَذَا وَ کَذَا یَوْماً وَ إِنْ شِئْتَ کَذَا وَ کَذَا سَنَةً بِکَذَا وَ کَذَا دِرْهَماً وَ تُسَمِّی مِنَ الْأَجْرِ مَا تَرَاضَیْتُمَا عَلَیْهِ قَلِیلًا کَانَ أَمْ کَثِیراً فَإِذَا قَالَتْ نَعَمْ فَقَدْ رَضِیَتْ فَهِیَ امْرَأَتُکَ وَ أَنْتَ أَوْلَی النَّاسِ بِهَا قُلْتُ فَإِنِّی أَسْتَحْیِی أَنْ أَذْکُرَ شَرْطَ الْأَیَّامِ قَالَ هُوَ أَضَرُّ عَلَیْکَ قُلْتُ وَ کَیْفَ قَالَ إِنَّکَ إِنْ لَمْ تَشْتَرِطْ کَانَ تَزْوِیجَ مُقَامٍ وَ لَزِمَتْکَ النَّفَقَةُ فِی الْعِدَّةِ وَ کَانَتْ وَارِثَةً وَ لَمْ تَقْدِرْ عَلَی أَنْ تُطَلِّقَهَا إِلَّا طَلَاقَ السُّنَّةِ
از طرفی با جستجویی که در کتب روایی کردم، متوجه شدم متن صیغه ای که در رساله های عملیه آمده در هیچ روایتی ذکر نشده.
1- با توجه به این نکته که، صیغه ای که در رساله های عملیه آمده در هیچ یک از کتب معتبر روایی نیست، لطفا بفرمایید متن این صیغه و دستور اجرای آن از کجاست؟
3- اگر کسی زنی را مطابق با دستورات روایت فوق به عقد موقت خود در بیاورد و بعدا متوجه تفاوت آن با حکم مرجع بشود وظیفه اش چیست؟ آیا آن زن همچنان به او حلال است یا باید صیغه رساله را هم جاری کند؟
در روایت مطرح شده در سؤال، عقد به این صورت تحقق پیدا کرده که اول مرد قبول را می گوید:(أتزوجک متعة علی...) و سپس زن ایجاب را با لفظ (نعم) انشاء می کند، که یکی از الفاظ ایجاب در صورت تقدم قبول (نعم) است و عقد هم صحیح می باشد. و مشهور بین فقهاء،با استناد به روایات (مانند روایت مطرح شده در سؤال)، این است که تقدیم ایجاب بر قبول شرط صحت عقد نکاح نیست؛ و می تواند مرد ابتدا قبول را گفته، سپس زن ایجاب را ایجاد کند. متن صیغه ای که در رساله های عملیه آمده، برگرفته از روایات از پیامبر اکرم (ص) و امامان معصوم (ع) بوده و دستور اجرای آن از آنان است؛مثلاً در هنگام ازدواج پیامبر اکرم (ص) با حضرت خدیجه (س)، حضرت خدیجه (س) اول ایجاب را به این صورت انشاء کردند:( ... قَدْ زَوَّجْتُکَ یَا مُحَمَّدُ نَفْسِی ...). و چون در عقد ازدواج دائم و موقت باید مهر معین شده باشد، و در موقت، مدت هم مشخص باشد، بجای این که خود اسم مهریه بیاید گفته می شود:(الصداق المعلوم) و این جمله بیانگر عنوان مهر است و می توان خود مهریه هم به عربی گفته شود؛ مانند این که در روایات اسم مهریه هم آمده است. و اگر عقد جاری شده، شرایط معتبر در عقد ازدواج موقت که در رساله های عملیه آمده را داشته باشد، عقد صحیح است و روایات هم منافاتی با محتوای رساله های عملیه ندارد.