ازدواج یکی از مهم‏ترین حوادث زندگی انسان است و موفقیت یا شکست در آن سرنوشت ساز خواهد بود. اگر در گزینش همسر اصول صحیح رعایت شود، بخش عظیمی از ناگواری‏ها و نابسامانی‏ها و مشکلات از میان می‏رود و زندگی جوانان پربارتر و زیباتر می‏شود. از طرفی، رعایت حجاب و پوشش اسلامی امری واجب و غیر قابل چشم پوشی است که اگر یکی از زوجین، خود را معتقد به اصول اسلامی و از جمله حجاب دانسته، اما طرف مقابل چنین التزامی نداشته باشد، چه بسا بعدها در مسیر زندگی آنان مشکلاتی ایجاد شود. بنا براین قبل از ازدواج باید با صحبت کردن صمیمانه، منطقی و صریح، تکلیف رعایت این واجب شرعی را روشن نموده و به یک نقطه مشترک برسید. اگر بعد از سعی و تلاش از راه های مختلف موفق نشدید ایشان را به رعایت حجاب متقاعد کنید و احتمال می دهید که این عدم هماهنگی در زندگی مشترک شما مشکل ساز باشد، به هم زدن نامزدی در این مرحله موجب مدیون شدن شما به ایشان نخواهد بود، گرچه سزاوار بود در مراحل اولیه، دقت بیشتری به عمل می آوردید.
یک سال قبل با دختری به قصد ازدواج آشنا شدم. اما الآن به خاطر عدم رعایت حجاب کامل او به این نتیجه رسیده ام که ازدواج ما موفق نخواهد بود. با توجه به اینکه او در این مدت فرصت های ازدواجش را به خاطر من از دست داده است آیا رد کردن او کار درستی است؟ و آیا این کار حق الناس بر گردن من به جا می گذارد؟
ازدواج یکی از مهمترین حوادث زندگی انسان است و موفقیت یا شکست در آن سرنوشت ساز خواهد بود. اگر در گزینش همسر اصول صحیح رعایت شود، بخش عظیمی از ناگواریها و نابسامانیها و مشکلات از میان میرود و زندگی جوانان پربارتر و زیباتر میشود. از طرفی، رعایت حجاب و پوشش اسلامی امری واجب و غیر قابل چشم پوشی است که اگر یکی از زوجین، خود را معتقد به اصول اسلامی و از جمله حجاب دانسته، اما طرف مقابل چنین التزامی نداشته باشد، چه بسا بعدها در مسیر زندگی آنان مشکلاتی ایجاد شود. بنا براین قبل از ازدواج باید با صحبت کردن صمیمانه، منطقی و صریح، تکلیف رعایت این واجب شرعی را روشن نموده و به یک نقطه مشترک برسید. اگر بعد از سعی و تلاش از راه های مختلف موفق نشدید ایشان را به رعایت حجاب متقاعد کنید و احتمال می دهید که این عدم هماهنگی در زندگی مشترک شما مشکل ساز باشد، به هم زدن نامزدی در این مرحله موجب مدیون شدن شما به ایشان نخواهد بود، گرچه سزاوار بود در مراحل اولیه، دقت بیشتری به عمل می آوردید.
- [سایر] سلام من 29 سال سن دارم و در شرف ازدواج هستم ولی همه دختر های هم سن و سالم سطح تحصیلاتشان از من بالاتره به نظر شما ازدواج به این صورت که همسر سواد بیشتری داره موفق خواهد بود در ضمن من با دختری اشنا شدم که برای او تحصیلاتم ملاک نیست مهم کار ابرومند داشتن است و خانواده خوب و که همه چیز را پذیرفته
- [سایر] با سلام ، من از دست همه ی شما روانشناسا خسته شدم یعنی من دانشجو به خاطر اینکه معلوم نیست کی برم سر کار نباید ازدواج کنم ؟ ببخشید اینقدر بد شروع کردم واقعا معذرت میخوام قبول کنید که شما اشتباه میکنید که پسری که کار نداره نمیتونه ازدواج کنه ، من با دختری آشنا هستم که دقیقا 1 سال هست باهمیم و خیلی واقعا عاشق هم هستیم ولی مشکل اینجاست که خانواده من میگن چون کار نداری نمیشه ، چون درس میخونی نمیشه ، یعنی من باید پیر بشم که همه ی شور و هیجان جوونیم از بین بره ، سالها گناه بکنم تا ازدواج کنم ، واقعا خستم از خودم از بقیه از همه خستم ، یعنی شمام میخواین مثل بقیه روانشناسا که مامانم مخفیانه باهاشون حرف زدنه بگین زوده ؟؟؟؟
- [سایر] سلام. دختری 18 ساله هستم. در یکی از شبکه های اجتماعی ناخواسته با پسری آشنا شدم که برام پست های عاشقانه ای گذاشت و من هم چندین بار جوابش رو دادم و او حالا می خواهد حضوری مرا ببیند و مدتی با هم دوست شویم ولی من مخالفم و می دانم این نوع روابط از لحاظ شرعی اشکال دارد و الان هم به فکر قطع این رابطه هستم و می دانم که اشتباه کردم که این رابطه اینترنتی رو شروع کردم. موضوعی که مرا نگران کرده این است که او وابستگی روحی به من پیدا کرده و می ترسم پس از قطع ارتباط، ضربه ببیند و مرا نبخشد و نفرین کند و خدا هم زندگی آینده مرا به خاطر این کار و نفرین او نابود کند. می ترسم حق الناس به گردنم باشه. آیا خدا منو می بخشه؟ تو رو خدا راهنماییم کنید.
- [سایر] با سلام بنده 5 سال است که ازدواج نموده ام و دختری چهار ساله دارم. چند روز پس از عروسی متوجه ارتباط شوهرم با زنان بسیار زیادی شدم. البته او در دوران مجردی طبق گفته همه پسر بسیار خوبی بوده است و در دوران عقد هم مورد خیلی خاصی از او ندیدم ولی چند روز پس از عروسی متوجه این موضوع شدم. طی این مدت چندین بار به حالت قهر خانه پدرم بوده ام هر بار بازگشته ام ولی تغییری نداده است. حدود سه سال پیش گفت این کارها دست خودش نیست ولی باز هم ادامه می دهد. الان دو ماه است منزل پدرم هستم و تقاضای طلاق داده ام. جهیزیه ام را هم اورده ام. او مدام می گوید که طلاق نمی دهم . حالا عده ای می گویند به خاطر بچه فرصت دیگری این بار به او بده شاید تغییر کرده باشد به نظر شما این کار درست است یا خیر؟ اگر این کار اعتیاد جنسی باشد قابل درمان است یا خیر؟
- [آیت الله خامنه ای] 13 سال پیش در جشن ازدواج یکی از اقوام در حالی که روسری بر سر نداشتم در مقابل داماد که نامحرم بود به همراه چند تن از دختران فامیل دقایقی رقصیدم که از مراسم فیلمبردای نیز به عمل آمد (البته با جهل از عقوبت عدم رعایت حجاب در مقابل نامحرم و حرام بودن رقصیدن). اما پس از آن به دلیل آگاهی نسبت به مسائل شرعی، مسائل شرعی را کاملاً رعایت نموده، در مراسم جشن ازدواج که احتمال عدم رعایت مسائل شرعی میباشد، شرکت نمیکنم. اما مدام این فکر که به خاطر آن کار حرام در روز حساب مورد بازخواست قرار خواهم گرفت، آزارم میدهد و اینکه آیا هربار که آن فیلم توسط افراد نامحرم فامیل دیده میشود برای من گناهی ثبت میشود؟
- [سایر] سلام لطفا سوالم را در بخش عمومی پاسخ دهید. خواهش می کنم این دومین باریه که این سوالو می پرسم خواهش می کنم راهنماییم کنید... با اینکه 29 سال از عمرم می گذره و تجربیات زیادی به خاطر زندگی سختم به دست آوردم اما... هنوزم وقتی موضوع ازدواج پیش میاد نمی تونم درست تصمیم بگیرم مدام با این سوال روبرو می شم که مجرد بمونم بهتره یا اینکه ازدواج کنم اما تو جواب وزنه هیچ طرف معادله ام سنگین تر نمی شه. به شدت دچار تردید می شم و نمی تونم درست تصمیم بگیرم شاید یکی از دلایلی که تا حالا مجرد موندم همینه..... این روزا فرصت جدیدی قراره برام پیش بیاد ولی همش از خودم می پرسم برم دنبال تفریحات و مسافرت و هر چیزی که دلم میخواست داشته باشم بهتره یا ... ازدواج کنم؟ خواهش میکنم راهنمایی ام کنید من الآن یک ماهه که این آشنایی را عقب انداختم تا بتونم تصمیم بگیرم اما هنوز موفق نشدم!
- [سایر] با سلام دختری 25 ساله هستم که مدت 1ساله با آقایی دوست بودم و آقا 10ماه از خودم کوچکتره، الان برام 1خواستگار اومده که شرایط خوبی داره ولی من به علت دلبستگی شدید نمیتونم از دوستی خودم دست بکشم و آقایی هم که باهاش دوست دوستم قصد ازدواج داره ولی میگه تا 3 یا 4 سال دیگه نمی تونم بیام خواستگاری، باتوجه به اینکه سبک خانواده من اینطوره که میگن دختر باید زود ازدواج کنه و خانواده آقا باتوجه به اطلاعاتی که خودم به عینه دیدم با ازدواج سن بالا مشکل ندارن آیا اینکه منتظرش بمونم کار درستی هست؟ این آقا بخاطر اینکه پدر ندارن و 2 خواهر مجرد دارن که در شرف ازدواج هستن ازدواجمون رو به تعویق انداختن
- [سایر] با سلام من و همسرم حدود سه ماه است که به صورت پنهانی از خانواده هایمان با هم ازدواج کردیم (من و همسرم هر دو مطلقه هستیم و صیغه موقت کردیم) و میخواهیم که عقد دائم کنیم و برای همیشه در کنار هم زندگی کنیم و الان مشکل ما گرفتن رضایت خانواده هاست و میخواهیم که زودتر بتونیم رضایتشون رو کسب کنیم ، ما سال پیش از طریق سایت ازدواج با هم آشنا شدیم و هر دو خانواده در جریان بودن و نظر من و خانواده ام مساعد نبود و با وجود اصرار خواهر همسرم برای اجازه واسه خواستگاری و آشنایی بیشتر من قانع نشدم و ایشون رو رد کردم تا اینکه امسال آشنایی ما دوباره شروع شد و با توجه به اینکه الان ازشون شناخت درستی دارم به عقد ایشون در اومدم ولی خانواده همسرم تقریبا تمایلی واسه اومدن به خواستگاری من ندارن و یه ذهنیت منفی نسبت به تغییر عقیده من راجع به پسرشون پیدا کردن در حالیکه همسرم بهشون گفته که من گفتم تصمیم پارسال من اشتباه بوده و شناخت درستی ازش نداشتم (همسرم پارسال در همون اوایل آشنایی اشتباهاتشون رو گفتن و منم که مدت زیادی از جداییم نمیگذشت نسبت به ایشون بدبین شدم ) مخصوصا پدر ایشون مخالفند و یکی از دلایلشون دوربودن راهمون هست من اهل چناران(خراسان رضوی) و ایشون اهل بیرجند هستند ، لطفا راهنمایی بفرمایید که از چه راه هایی میتونیم خانواده ها رو راضی کنیم واسه این ازدواج؟ مخصوصا همسرم چطور میتونه خانواده اش رو واسه اومدن به خواستگاری و ازدواج مون راضی کنه؟ خواهش میکنم راهنمایی بفرمایید؟
- [سایر] سلام با تشکر از راهنماییتان.این خواستگار نامادری داردودر واقع نامادری ایشان اورا از ازدواج با خواهرم منصرف کردچون خواهرم روز خواستگاری از ایشان پرسیده بودکه ایا شما با این مسئله که من از شما بزرگتر هستم مشکلی ندارید تو همون جلسه گفته بود نه من با این مسئله مشکلی ندارم ومن واقعا از احساس واقعی ایشان نسبت به خواهرم خبری ندارم وبعدا عمه اش به مادرم گفته بود همه راضی بودند الا نا مادری حالا سوال من از شما این است که از کجا بدانم حرفهای نامادری روی ایشان اثر گذاشته یا واقعاخودش به این نتیجه رسیده که ازدواج با دختری که سه سال ازخودش بزرگتراست درست نمی باشدیا به خاطر حرفهای نامادری اش بوده کمکم کنید
- [سایر] دختری 25 ساله مدت 1 سال است که از شوهرش جداشده است - با توافق و قبول اشتباه توسط همسر قبلیش - اکنون 5 ماهی می شود که یکی از هم دانشگاهی های قدیمیش ابتدا توسط مادر و سپس خودش با این خانم در تماسند تا نظر او را برای ازدواج جلب کنند. اما این پسر از خانواده ای است که به اصول دینی؛ مثل حجاب نماز و محرم نامحرمی پایبند نیستند و حتی گاهی مشروب می خورند. اما دختر با این که حجاب خیلی خوبی ندارد، اما اهل نماز و قرآن است و خانواده مسلمانی دارد. این پسر اعتراف کرده که از15 سالگی با دخترها ارتباط داشته است. پدر این دختر فوت کرده و مادرش نمی داند چه کند. آیا این ازدواج به صلاح است؟ البته پسر گفته به خاطر دختر حاضر به خواندن نماز است، اما آیا اعتمادی به حرف او بعد از این همه سال تربیت در چنین خانواده ای است؟ لطفا به مادری نگران کمک کنید درضمن این خانم خواستگاران دیگری نیز دارد که به خاطر این پسر ندیده رد می کند.