من با خانمی ازدواج کردم که قبل از ازداج با تعدادی پسر رابطه تلفنی داشته و حتی در یک مورد با یکی از آنها موقع سلام کردن دست می داده است. این مواردی که نوشتم با درخواست خودم که قبل از ازدواج از او کردم که تمام راز زندگیت را به من بگو و او هم گفت، فکر می کردم که با این موضوع کنار میام اما حالا که مدتی از ازدواجمان گذشته خیلی برایم سخت است که بی خیال بشم و همیشه و مخصوصا هنگامی که با هم هستیم بیشتر به کارهایی که می کرده فکر می کنم، لازم به ذکر است حال آدمی متفاوت شده و از هر نظر پشیمان هست و جوری رفتار می کند که به من بفهماند اگر آن موقع این کارها را می کردم اشتباه بوده اما برای من خیلی سخت است که گذشت کنم، به طوری که چند بار خواستم از هم جدا بشویم؛ این را هم بگویم که خودم هم قبل از ازدواج با تعدادی خانم رابطه داشتم، از شما خواهش می کنم کمکم کنید تا با این موضوع کنار بیام.

دختران و پسران جوانان باید به طهارت و پاکی، در دوران قبل از ازدواج اهمیت دهند که چنین مشکلاتی در زندگی آینده آنان پدید نیاید به هر حال گناه گردابی است که عواقب سوئی را به دنبال خواهد داشت اما با این نباید از لطف و بخشش خداوند ناامید بود.   جز معصومان و اولیاء خدا، چه کسانی مصون از اشتباه و گناه هستند؟، در خواست شما از همسرتان برای بیان تمام رازهای زندگیش موضوع درستی نبوده است. با این حال همین که همسرتان در خواست شما را اجابت کرد، نشان از آمادگی او برای شروع یک زندگی صادقانه و براساس محبت به همسرش، را دارد. به نظر می آید در مورد این چنین انصاف اقتضا می کند که زندگی خوبتان را با این وسوسه های شیطانی خراب نکنید، هرگز به این موضوع فکر نکنید، طوری با همسرتان برخورد کنید که احساس کند، بزرگوارانه خطای او را بخشیده اید، راه او را جهت دستیابی به رضایت خودتان کوتاه کنید، حتماً مطمئن باشید با این بخشش مورد لطف خداوند قرار می گیرید. به خداوند توکل کنید و از او یاری بخواهید.