با تذکر نکاتی می‌توان به تصور روشنی از این واقعه رسید: 1. اصل این واقعه از وقایع مشهور در بین متون برادران اهل سنت است. 2. از این متون استفاده می شود که عامل ننوشتن وصیت، ترس پیامبر(ص) نبوده است بلکه چون جنجال و اختلاف بالا گرفت پیامبر فرمود: از نزد من برخیزید و بیرون بروید که در چنین محضری، غوغا روا نیست. 3. بر اساس متون اهل سنت رسول خدا در روز غدیر که در سال دهم هجرت اتفاق افتاد، از اینکه تنها هستند ترس و نگرانی داشتند پس ترس پیامبر(ص) از یک نفر نبوده است. 4. امر وصایت علی (ع) و رهبری امت اسلامی مسئله مهمی بود که لازم بود بارها و بارها پیامبر (ص) بر آن تأکید ورزد به طوری که بر همگان حجت شرعی تمام شود. 5. قراینی از این مطلب حکایت می کند که حضرت رسول(ص) می خواسته است مسئله جانشینی حضرت علی (ع) را در این وصیت مطرح نماید زیرا اولا جمله "حسبنا کتاب الله" در مقابل این تفکر قرار دارد که تنها کتاب خدا کافی نیست باید مفسرانی برای این کتاب باشند که از تفسیر غلط و در نتیجه گمراهی انسانها جلوگیری کنند. اینان همان کسانی اند که در حدیث ثقلین در کنار قرآن قرار داده شده اند و از آنان به ثقل اصغر تعبیر شده است. ثانیا امر ولایت و جانشینی از مهمترین مسائل جامعه اسلامی است و معمولا کسی که از دنیا می رود نگران مهمترین چیزها برای بعد از خود است همانگونه که خلیفه اول و خلیفه دوم هم این گونه بودند. 6. دلیل عقب نشینی حضرت پیامبر(ص) در این حادثه دقیقا همان عاملی است که موجب شد حضرت علی (ع) در این باره اقدامی نکند و سکوت نماید. در این باره نمایه: منع از نوشته شدن وصیت پیامبر(ص)، سؤال 1527 (سایت: 1692) را مطالعه کنید.
با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما دوست عزیز. در مورد رد یا توجیه حدیث قلم و کاغذ که اصطلاحا به (حدیث قرطاس) معروف گشته است تاویلات و حتی کتابهایی نیز نوشته شده است. اما در مورد حدیث مذکور شبهات و اشکالاتی به میان می آید که جواب دادن به آنها قدری مشکل و ناممکن مینماید از آن جمله: 1 از کجا معلوم پیامبر میخواسته در باب جانشینی خود چیزی بنویسد؟ 2 اگر پیامبر میخواست چیزی در مورد جانشینی خود نوشته شود، پس چرا حدیث ثقلین را به اصحاب فرموده است؟ 3 مگر قبل از مریضی پیامبر و قبل از به رختخواب افتادن ایشان، آیه (الیوم اکملت لکم دینکم و رضیت لکم الاسلام دینا) نازل نشده بود؟ 4 مگر قبل از آن دین اسلام تکمیل نشده بود؟ 5 پس پیامبر چه چیز مهمی را میخواست بنویسد که تا آن مدت و در عرض 23 سال از امت خود مخفی نگهداشته بود؟ 6 مگر نعوذ بالله پیامبر رسالت خود را ناتمام گذاشته و رفته است؟ 7 مگر پیامبر با وجود حمایت ذات اقدس الهی، از اطرافیان خود میترسیدند که با تهدید و حرفهای یک نفر از یاران خود، کسانی که به دست خود آنحضرت تربیت یافته بودند از موضع خود (آن هم موضوعی به آن مهمی) عقب نشینی کند؟ 8 اگر حکم نوشتن جانشینی پیامبر یک حکم الهی باشد، نعوذ بالله باید بگوییم پیامبر در انجام تبلیغ خود کوتاهی کرده است که حکم خداوندی را به خاطر ترس از اطرافیان از امت خود مخفی داشته و اگر آن حکم الهی نباشد دیگر احتیاجی به مطرح کردن آن نیست. در هر صورت ایراد و نقصان بزرگی متوجه پیامبر میگردد. لذا با توجه به ایراداتی که ذکر گردید اصل حدیث محل تردید با سلام احتراماً موارد بالا جواب اهل سنت در مورد حدیث ذکر شده در باره حدیث قلم ( قرطاس) می باشد. خواهشمند در این مورد راهنمایی فرمائید . با تشکر
با تذکر نکاتی میتوان به تصور روشنی از این واقعه رسید: 1. اصل این واقعه از وقایع مشهور در بین متون برادران اهل سنت است. 2. از این متون استفاده می شود که عامل ننوشتن وصیت، ترس پیامبر(ص) نبوده است بلکه چون جنجال و اختلاف بالا گرفت پیامبر فرمود: از نزد من برخیزید و بیرون بروید که در چنین محضری، غوغا روا نیست. 3. بر اساس متون اهل سنت رسول خدا در روز غدیر که در سال دهم هجرت اتفاق افتاد، از اینکه تنها هستند ترس و نگرانی داشتند پس ترس پیامبر(ص) از یک نفر نبوده است. 4. امر وصایت علی (ع) و رهبری امت اسلامی مسئله مهمی بود که لازم بود بارها و بارها پیامبر (ص) بر آن تأکید ورزد به طوری که بر همگان حجت شرعی تمام شود. 5. قراینی از این مطلب حکایت می کند که حضرت رسول(ص) می خواسته است مسئله جانشینی حضرت علی (ع) را در این وصیت مطرح نماید زیرا اولا جمله "حسبنا کتاب الله" در مقابل این تفکر قرار دارد که تنها کتاب خدا کافی نیست باید مفسرانی برای این کتاب باشند که از تفسیر غلط و در نتیجه گمراهی انسانها جلوگیری کنند. اینان همان کسانی اند که در حدیث ثقلین در کنار قرآن قرار داده شده اند و از آنان به ثقل اصغر تعبیر شده است. ثانیا امر ولایت و جانشینی از مهمترین مسائل جامعه اسلامی است و معمولا کسی که از دنیا می رود نگران مهمترین چیزها برای بعد از خود است همانگونه که خلیفه اول و خلیفه دوم هم این گونه بودند. 6. دلیل عقب نشینی حضرت پیامبر(ص) در این حادثه دقیقا همان عاملی است که موجب شد حضرت علی (ع) در این باره اقدامی نکند و سکوت نماید. در این باره نمایه: منع از نوشته شدن وصیت پیامبر(ص)، سؤال 1527 (سایت: 1692) را مطالعه کنید.