آقای مرادی سلام خسته نباشید من دختری 23 ساله هستم و عاشق زندگی هستم در زندگی 23 ساله ام خیلی از پسرها به من ابراز محبت کردند و عاشقم شدن ولی غرور بیش از حد من باعث شد هیچکدوم از حرفهایه اونارو جدی نگیرم و خیلی راحت از نه گفتنم لذت می بردم در کنار این قضیه یه چیز دیگه هم هست اونم اینه که 1 بار در نوجوانی ناخواسته وارد عشقی شدم که با دوستی و گفتگوی تلفنی به ظاهر بچه گانه شروع شد و خلاصه سرنوشت بدی پیدا نکردیم جز اینکه هر دو خیلی عقلمون زیاد بود و فقط همدیگر و در زندگی نصیحت می کردیم اون با نصیحت های من سیگار کشیدن و ترک کرد سر کار رفت و بعد خیلی راحت منو ترک کرد و ازدواج کرد و نمیدونم چرا هر پسری به من میرسه عاشقانه دوستم دارن و به من محبت می کنن و در آخر که باید حرف از ازدواج بزنیم با رویی نگران میگن ترانه به خدا با من بدبخت میشی بذار رابطه ما تو همینجا خاتمه پیدا کنه و من از این بیشتر عذاب وجدان نداشته باشم با همه ی وابستگی های عاطفی ام به آنها 2 تا از پسرها را اینگونه فراموش کردم و حالا باز هم این داستانها همچنان ادامه دارد و من خوب می دانم نتیجه ی اینهمه عشق اینها هم به این موضوع جدایی به خاطر نداشتن عذاب وجدان ختم می شود جالبه حاج اقا بدونید من فقط عاشق مادر شدنم و هیچ چیزی جز بغل کردن بچه و تربیت بچه و محبت کردن به شوهر از خدا نخواستم نمی دانم چرا همه دلشان نمی یاد با من باشن و منو بزرگتر از خودشون می بینن میشه منو راهنمایی کنید گرچه همگان آینده ای بسیار روشن را برایم دیده اند اما من احساس می کنم هرگز شاهد آن آینده نخواهم بود خیلی حرفها دارم بازم می یام به دیدن وب سایت شما راستی من یکی از وبلاگ نویسان تقریبا فعال هستم که در کافی نت کار می کنم دانشجو هم هستم و برنامه شما را زمانی که می خواهم تند تند آماده بشم برای رفتن سرکار فقط گوش می کنم هر وقت آهنگ پایانی برنامه مردم ایران سلام بین حرفهاتون می یاد به خودم می گم وای ترانه بدو لباس هنوز نپوشیدی یه خوش به حال هم به مجری این برنامه میگم که می تونه راحت جلوتون بشینه و گوش کنه به حرفهای زیبای شما منه بیچاره که در حال دویدن به حرفهاتون گوش می دم تا این حد از شما خوشم اومد که دنبال سایت تون اومدم نمی دونم اونایی که لم میدن تماشا می کنن چه حالی دارن تنها روحانیه محبوب من هستید البته بعد از آقای محسن قرائتی یک ایول هم دارید چون خوب تو دل جوونها میرین شکر خدا از این روحانی های سربالا یا سرپایین نیستید که همش از مردم فراری هستن خوشم میاد مخصوصا زمانیکه عین مردم عادی صحبت می کنید و لفظ قلم نمی یاین من خیلی رک هستم و راحت حرفامو میزنم هرجا بی احترامی بود شرمنده.
سلام/ از لطف شما متشکرم. مشکل اصلی اینه که این روابط عشق نیستند واگر هر دختری به این اشتباه افتاده باشد شانس ازدواج را کم کم از دست می دهد. در کم ترین فرصت وکوتاه ترین زمان عشق!و عاشق! را با خواستگاری محک بزنید و... لینک ظاهرا شرایط شغلی شما موجب تقویت این توهم است(همه عاشق من هستند و...) تمایل جنسی و تمایل به ارتباط به اصطلاح عشقی وعاطفی (بدون هر نوع تعهد وتقیدی) با انتخاب وخواستگاری مردانه فرق می کند.
عنوان سوال:

آقای مرادی سلام خسته نباشید من دختری 23 ساله هستم و عاشق زندگی هستم در زندگی 23 ساله ام خیلی از پسرها به من ابراز محبت کردند و عاشقم شدن ولی غرور بیش از حد من باعث شد هیچکدوم از حرفهایه اونارو جدی نگیرم و خیلی راحت از نه گفتنم لذت می بردم در کنار این قضیه یه چیز دیگه هم هست اونم اینه که 1 بار در نوجوانی ناخواسته وارد عشقی شدم که با دوستی و گفتگوی تلفنی به ظاهر بچه گانه شروع شد و خلاصه سرنوشت بدی پیدا نکردیم جز اینکه هر دو خیلی عقلمون زیاد بود و فقط همدیگر و در زندگی نصیحت می کردیم اون با نصیحت های من سیگار کشیدن و ترک کرد سر کار رفت و بعد خیلی راحت منو ترک کرد و ازدواج کرد و نمیدونم چرا هر پسری به من میرسه عاشقانه دوستم دارن و به من محبت می کنن و در آخر که باید حرف از ازدواج بزنیم با رویی نگران میگن ترانه به خدا با من بدبخت میشی بذار رابطه ما تو همینجا خاتمه پیدا کنه و من از این بیشتر عذاب وجدان نداشته باشم با همه ی وابستگی های عاطفی ام به آنها 2 تا از پسرها را اینگونه فراموش کردم و حالا باز هم این داستانها همچنان ادامه دارد و من خوب می دانم نتیجه ی اینهمه عشق اینها هم به این موضوع جدایی به خاطر نداشتن عذاب وجدان ختم می شود جالبه حاج اقا بدونید من فقط عاشق مادر شدنم و هیچ چیزی جز بغل کردن بچه و تربیت بچه و محبت کردن به شوهر از خدا نخواستم نمی دانم چرا همه دلشان نمی یاد با من باشن و منو بزرگتر از خودشون می بینن میشه منو راهنمایی کنید گرچه همگان آینده ای بسیار روشن را برایم دیده اند اما من احساس می کنم هرگز شاهد آن آینده نخواهم بود خیلی حرفها دارم بازم می یام به دیدن وب سایت شما راستی من یکی از وبلاگ نویسان تقریبا فعال هستم که در کافی نت کار می کنم دانشجو هم هستم و برنامه شما را زمانی که می خواهم تند تند آماده بشم برای رفتن سرکار فقط گوش می کنم هر وقت آهنگ پایانی برنامه مردم ایران سلام بین حرفهاتون می یاد به خودم می گم وای ترانه بدو لباس هنوز نپوشیدی یه خوش به حال هم به مجری این برنامه میگم که می تونه راحت جلوتون بشینه و گوش کنه به حرفهای زیبای شما منه بیچاره که در حال دویدن به حرفهاتون گوش می دم تا این حد از شما خوشم اومد که دنبال سایت تون اومدم نمی دونم اونایی که لم میدن تماشا می کنن چه حالی دارن تنها روحانیه محبوب من هستید البته بعد از آقای محسن قرائتی یک ایول هم دارید چون خوب تو دل جوونها میرین شکر خدا از این روحانی های سربالا یا سرپایین نیستید که همش از مردم فراری هستن خوشم میاد مخصوصا زمانیکه عین مردم عادی صحبت می کنید و لفظ قلم نمی یاین من خیلی رک هستم و راحت حرفامو میزنم هرجا بی احترامی بود شرمنده.


پاسخ:

سلام/ از لطف شما متشکرم.
مشکل اصلی اینه که این روابط عشق نیستند واگر هر دختری به این اشتباه افتاده باشد شانس ازدواج را کم کم از دست می دهد.
در کم ترین فرصت وکوتاه ترین زمان عشق!و عاشق! را با خواستگاری محک بزنید و... لینک
ظاهرا شرایط شغلی شما موجب تقویت این توهم است(همه عاشق من هستند و...) تمایل جنسی و تمایل به ارتباط به اصطلاح عشقی وعاطفی (بدون هر نوع تعهد وتقیدی) با انتخاب وخواستگاری مردانه فرق می کند.





سوال مرتبط یافت نشد
مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین