پیش از پاسخ، دانستن این نکته لازم است که گروهی از مشرکان بر این عقیده بودند که فرشتگان، از جنس مؤنث هستند که قرآن این عقیده را نفی می کند و آنان را منزّه از تذکیر و تأنیث می داند: (کسانی که به آخرت ایمان ندارند، فرشتگان را دختر (خدا) نامگذاری می کنند! آنها هرگز به این سخن دانشی ندارند، تنها از گمان بی پایه پیروی می کنند با اینکه گمان هرگز انسان را از حقّ بی نیاز نمیکند). [1] زیرا ملائکه از سنخ مجرّدات هستند، در حالی که تذکیر و تأنیث از ویژگی های موجودات مادّی است. [2] با توجه به این نکته، درباره دو قرائت (فَنَادَتْهُ) و (فَنَادَاهُ) در آیه شریفه مزبور به صورت مؤنّث و مذکّر چند دلیل بیان شده که به دو مورد اشاره می شود: یک. (ناداه) به صورت مذکّر قرائت شود؛ زیرا ندا کننده جبرئیل بوده که لفظ آن مذکر است. [3] دو. جمهور قراء فعل را به صورت (فَنَادَتْهُ) (مؤنث) قرائت کرده اند؛ به جهت این که، واژه (الْمَلآئِکَةُ) جمع است و زمانی که فعل به جمع اسناد داده می شود، تأنیث آن به اعتبار تأویل به (جماعة) جایز است؛ یعنی، (نادته جماعة من الملائکة). [4] به هر حال، از نظر معنا فرقی بین این دو کلمه نیست. این پرسش، پاسخ تفصیلی ندارد. [1] . نجم، 27 و 28. [2] . ر.ک: نمایه های (تجرد ملائکه)، سؤال 93 (سایت: 1654) ؛ ( جایگاه وجودی ملائکه)، سؤال 1853 (سایت: 1922) ؛ ( زوجیت در مخلوقات و ملائکه)، سؤال 17947 (سایت: 18974) . [3] . ابن عاشور، محمد بن طاهر، التحریر و التنویر، ج 3، ص 91، بی جا، بی تا. [4] . همان، ص 90 و 91؛ طیب، سید عبد الحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج 3، ص 187، انتشارات اسلام، چاپ دوم، تهران، سال 1378 ش؛ عکبری، عبدالله بن حسین، التبیان فی اعراب القرآن، ص 77، بیت الافکار الدولیه، عمان- ریاض، چاپ اول، بی تا.
آیه (فَنَادَتْهُ الْمَلآئِکَةُ وَهُوَ قَائِمٌ یُصَلِّی فِی الْمِحْرَابِ ...39/آل عمران) کلمه (فنادته) در قرائت عاصم، قالون، ورش، دوری، سوسی، هشام، ابن ذکوان، ابن وردان، و ابن جماز، به همین گونه است، ولی خلف، خلاد، ابوحارث، دوری (کسائی)، اسحاق و ادریس، این گونه قرائت کرده اند: (فَنَادَاْهُ الْمَلآئِکَةُ وَهُوَ قَائِمٌ یُصَلِّی فِی الْمِحْرَابِ). بفرمایید که چه فرقی از نظر اعراب و معنا بین دو کلمه (فَنَادَتْهُ) و (فَنَادَاهُ) وجود دارد؟
پیش از پاسخ، دانستن این نکته لازم است که گروهی از مشرکان بر این عقیده بودند که فرشتگان، از جنس مؤنث هستند که قرآن این عقیده را نفی می کند و آنان را منزّه از تذکیر و تأنیث می داند: (کسانی که به آخرت ایمان ندارند، فرشتگان را دختر (خدا) نامگذاری می کنند! آنها هرگز به این سخن دانشی ندارند، تنها از گمان بی پایه پیروی می کنند با اینکه گمان هرگز انسان را از حقّ بی نیاز نمیکند). [1] زیرا ملائکه از سنخ مجرّدات هستند، در حالی که تذکیر و تأنیث از ویژگی های موجودات مادّی است. [2] با توجه به این نکته، درباره دو قرائت (فَنَادَتْهُ) و (فَنَادَاهُ) در آیه شریفه مزبور به صورت مؤنّث و مذکّر چند دلیل بیان شده که به دو مورد اشاره می شود: یک. (ناداه) به صورت مذکّر قرائت شود؛ زیرا ندا کننده جبرئیل بوده که لفظ آن مذکر است. [3] دو. جمهور قراء فعل را به صورت (فَنَادَتْهُ) (مؤنث) قرائت کرده اند؛ به جهت این که، واژه (الْمَلآئِکَةُ) جمع است و زمانی که فعل به جمع اسناد داده می شود، تأنیث آن به اعتبار تأویل به (جماعة) جایز است؛ یعنی، (نادته جماعة من الملائکة). [4] به هر حال، از نظر معنا فرقی بین این دو کلمه نیست. این پرسش، پاسخ تفصیلی ندارد.
[1] . نجم، 27 و 28. [2] . ر.ک: نمایه های (تجرد ملائکه)، سؤال 93 (سایت: 1654) ؛ ( جایگاه وجودی ملائکه)، سؤال 1853 (سایت: 1922) ؛ ( زوجیت در مخلوقات و ملائکه)، سؤال 17947 (سایت: 18974) . [3] . ابن عاشور، محمد بن طاهر، التحریر و التنویر، ج 3، ص 91، بی جا، بی تا. [4] . همان، ص 90 و 91؛ طیب، سید عبد الحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج 3، ص 187، انتشارات اسلام، چاپ دوم، تهران، سال 1378 ش؛ عکبری، عبدالله بن حسین، التبیان فی اعراب القرآن، ص 77، بیت الافکار الدولیه، عمان- ریاض، چاپ اول، بی تا.