اگر از شواهد و قرائن، رضایت صاحب آب برای وضو گرفتن استفاده شود، استفاده از آن مانعی ندارد. بله اگر انسان بداند مالک آب راضی نیست، اکثر فقها تصرف در آن آب را جایز نمی دانند.[1] البته برخی فقها با استفاده از بنای عقلا در این موضوع، (حتی بر فرض عدم رضایت مالک هم)، تصرف در آب را جایز شمرده اند.[2] ضمائم: پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است:[3] حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مد ظله العالی): اگر بدون رضایت صاحب آب باشد، حکم آب غصبی را دارد و وضو با آب غصبی صحیح نیست. حضرت آیت الله العظمی سیستانی (مد ظله العالی): وضو گرفتن از نهرهایی که بنای عقلاء بر جواز تصرف در آنهاست بدون اجازه مالک (حتی در صورتی که مالک صغیره باشد) اگر چه انسان نداند که صاحب آنها راضی است، اشکال ندارد. بلکه حتی اگر صاحب آنها از وضو گرفتن نهی کند، یا اینکه انسان بداند که مالک راضی نیست، یا اینکه مالک صغیر یا مجنون باشد، باز هم تصرف جایز است. حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی): وضو گرفتن از نهرهای بزرگ و کوچک جایز است، هرچند انسان نداند صاحبان آنها راضی هستند، امّا اگر صاحب آنها از وضو گرفتن صریحاً نهی کند احتیاط واجب ترک است و اگر مجرای نهر را بدون اجازه صاحبش تغییر داده اند، احتیاط آن است که از آن وضو نگیرند. حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (مد ظله العالی): وضو از نهر مذکور اگر چه انسان نداند که صاحب آنها راضی هست اشکال ندارد. [1] . آیات عظام خامنه ای، مکارم شیرازی و صافی گلپایگانی. [2] . آیت الله سیستانی. [3] . استفتا از دفاتر آیات عظام: خامنه ای، سیستانی، مکارم شیرازی، صافی گلپایگانی (مدظلهم العالی)، توسط سایت اسلام کوئست.
روستای ما دارای یک جوی آب است. در کنار آن، مسجد جامع قرار دارد و مردم بدون هماهنگی و کسب رضایت صاحب آب (آبیار آن موقع) اقدام به وضو برای نماز ظهر و عصر و مغرب و... می کنند، آیا وضوی آنها صحیح است؟ اگر خیر؟ مردمی که همیشه با آن آب وضو گرفتند چه کنند؟
اگر از شواهد و قرائن، رضایت صاحب آب برای وضو گرفتن استفاده شود، استفاده از آن مانعی ندارد. بله اگر انسان بداند مالک آب راضی نیست، اکثر فقها تصرف در آن آب را جایز نمی دانند.[1] البته برخی فقها با استفاده از بنای عقلا در این موضوع، (حتی بر فرض عدم رضایت مالک هم)، تصرف در آب را جایز شمرده اند.[2] ضمائم: پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است:[3] حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مد ظله العالی): اگر بدون رضایت صاحب آب باشد، حکم آب غصبی را دارد و وضو با آب غصبی صحیح نیست. حضرت آیت الله العظمی سیستانی (مد ظله العالی): وضو گرفتن از نهرهایی که بنای عقلاء بر جواز تصرف در آنهاست بدون اجازه مالک (حتی در صورتی که مالک صغیره باشد) اگر چه انسان نداند که صاحب آنها راضی است، اشکال ندارد. بلکه حتی اگر صاحب آنها از وضو گرفتن نهی کند، یا اینکه انسان بداند که مالک راضی نیست، یا اینکه مالک صغیر یا مجنون باشد، باز هم تصرف جایز است. حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی): وضو گرفتن از نهرهای بزرگ و کوچک جایز است، هرچند انسان نداند صاحبان آنها راضی هستند، امّا اگر صاحب آنها از وضو گرفتن صریحاً نهی کند احتیاط واجب ترک است و اگر مجرای نهر را بدون اجازه صاحبش تغییر داده اند، احتیاط آن است که از آن وضو نگیرند. حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (مد ظله العالی): وضو از نهر مذکور اگر چه انسان نداند که صاحب آنها راضی هست اشکال ندارد. [1] . آیات عظام خامنه ای، مکارم شیرازی و صافی گلپایگانی. [2] . آیت الله سیستانی. [3] . استفتا از دفاتر آیات عظام: خامنه ای، سیستانی، مکارم شیرازی، صافی گلپایگانی (مدظلهم العالی)، توسط سایت اسلام کوئست.
- [آیت الله اردبیلی] بنده جنب شدم و متوجه شدم، اما موقع نماز ظهر وضو گرفته و نماز ظهر و عصر و حتی نماز مغرب و عشاء را به همین حالت خواندم و بعد از چند روز یادم آمد. تکلیف چیست؟ آیا نمازم صحیح است؟
- [آیت الله اردبیلی] بنده جنب شدم و متوجه شدم، اما موقع نماز ظهر وضو گرفته و نماز ظهر و عصر و حتی نماز مغرب و عشاء را به همین حالت خواندم و بعد از چند روز یادم آمد. تکلیف چیست؟ آیا نمازم صحیح است؟
- [آیت الله اردبیلی] بنده جنب شدم و متوجه شدم، اما موقع نماز ظهر وضو گرفته و نماز ظهر و عصر و حتی نماز مغرب و عشاء را به همین حالت خواندم و بعد از چند روز یادم آمد. تکلیف چیست؟ آیا نمازم صحیح است؟
- [آیت الله اردبیلی] بنده جنب شدم و متوجه شدم، اما موقع نماز ظهر وضو گرفته و نماز ظهر و عصر و حتی نماز مغرب و عشاء را به همین حالت خواندم و بعد از چند روز یادم آمد. تکلیف چیست؟ آیا نمازم صحیح است؟
- [آیت الله خامنه ای] آیا وضویی که قبل از نماز ظهر و عصر گرفته شده، برای خواندن نماز مغرب و عشا هم با علم به این که در این مدت هیچیک از مبطلات وضو از وی سرنزده است، کافی است؟ یا آنکه هر نمازی نیت و وضوی جداگانهای دارد؟
- [سایر] 1. آیا عطسه کردن و فرو بردن آب دهان پس از عطسه روزه را باطل میکند؟ 2. آیا مستحاضه قلیله پس از اتمام دوران استحاضه خود بایستی غسل کند یا فقط اعمال قبلی مربوط به استحاضه را انجام دهد؟ 3. آیا اگر مستحاضه قلیله برای هر نماز خود یک وضو نگرفته باشد؛ یعنی برای نماز صبح یک وضو و برای نماز ظهر و عصر یک وضو و برای نماز مغرب و عشا یک وضو گرفته باشد مشروط بر این که پس از مطالعه احکام و کتب مراجع تقلید نفهمیده که بایستی برای هر نماز یک وضو بگیرد، آیا نماز او درست بوده یا باید دوباره بخواند؟
- [آیت الله جوادی آملی] یکی از روستاهای شهرستان … قطعه زمین بزرگی وجود دارد که اختصاصا برای ایجاد قبرستان و دفن اموات توسط مالک آن از سالهای بسیار دور وقف گردیده است و وقف نامه آن نیز موجود است در درون این زمین مقبره ای وجود دارد که متعلق به یکی از بزرگ زادگان است که نسب وی با چندین واسطه به یکی از امامان عَلَیْهمُالسَّلَام میرسد این مقبره هیچ گونه زمین موقوفه ای ندارد و زمینهای اطراف این مقبره همانگونه که فوقا عرض شد دارای مالک بوده که جهت دفن اموات وقف گردیده است حال با توجه به مراتب فوق: 1 - آیا ایجاد ساختمان غسال خانه در زمین مذکور منافی با نیت واقف میباشد 2 - بر اثر بی اطلاعی عده ای و عدم کسب اجازه از مجتهد جامع الشرایط شاختمانهای به اسم تکیه و سقا تالار در زمین ساخته شده و قسمتی از محوطه نیز به عنوان آشپزخانه مورد استفاده قرار میگیرد که این مستحدثات قسمتهایی از زمین مذکور را از حیز انتفاع مورد نظر واقف انداخته است a. الف: آیا بقای چنین مستحدثاتی از نظر شرعی صحیح میباشد یا خیر؟ b. حکم نماز و سایر عبادات در این ساختمانها چیست؟ 3 - اخ
- [سایر] این جانب دختری 23 ساله ،ساکن قم ، دارای مدرک کارشناسی در رشته ریاضی از دانشگاه تهران و بزرگ شده در خانواده ای مذهبی هستم و البته چند ماهی است که نامزد کرده ام . قبلا از راهنمایی و کمک شما نهایت تشکر و سپاس را دارم . اما مادرم اگرچه شخصی است که مسائل پاکی و نجسی را به دقت مراعات می کند ، اما به هیچ وجه در این زمینه وسواس ندارد و اگر جایی یا چیزی نجس باشد به سرعت و البته به طور صحیح آن را آب می کشد و هیچ وقت در این زمینه سخت گیری نمی کند . خود من هم تا قبل از ورود به دانشگاه و قرار گرفتن در محیط خوابگاه وضعی شبیه مادرم داشتم . یعنی خیلی به خوبی و به دقت این مسائل را رعایت می کردم و اگر چیزی نجس می شد یا برای مثال قسمتی از بدنم نجس بود ، خیلی به راحتی و به سرعت آن را آب می کشیدم و به هر حال در برخورد با این مسائل راحت بودم و به هیچ وجه وسواس نداشتم . اما زمانی که وارد دانشگاه شدم و در محیط خوابگاه قرار گرفتم ، همه چیز عوض شد . در خوابگاه با کسانی هم اتاق شدم که افرادی بی بند و بار بودند و اصلا اهل نماز و روزه نبودند و به طور کلی می دیدم که مسائل مربوط به نجاست و پاکی را به هیچ وجه رعایت نمی کنند . همین موضوع باعث شد که از آنها کناره گیری کنم . برای مثال تا جایی که امکان داشت با آنها هم غذا نمی شدم و اگر هم با آنها غذا می خوردم ، حتما دهانم را آب می کشیدم . چون به چشم خودم می دیدم که اصلا این مسائل برایشان مهم نیست و رعایت نمی کنند یا تا جایی که امکان داشت در خوابگاه لباس نمی شستم و اگر هم گاهی مجبور می شدم در خوابگاه لباس بشویم ، روی بندی که آنها لباسهایشان را پهن می کردند ، لباسهایم را پهن نمی کردم . همین طور برای وضو گرفتن و ظرف شستن همیشه مشکل داشتم . چون با خودم می گفتم آنها هم از همین ظرف شویی ها و دست شویی ها استفاده می کنند و لذا صد در صد اینها نجس هستند و مثلا اگر موقع وضو گرفتن از داخل دست شویی به لباسم آب می پاشید ، دیگر آن لباس را نجس می دانستم و یا موقع نماز خواندن در خوابگاه اگر چه روی سجاده نماز می خواندم ، اما از پرزها و موهایی که به هر حال به چادر نمازم می چسبید اجتناب می کردم و به طور کلی اگر لباسی نجس باشد خیلی با احتیاط آن را جا به جا می کنم و از پرزهای آن و یا حتی اگر ذرات گرد و غباری روی آن باشد از آن دوری می کنم .در دانشگاه هم وضعیتم تا حدود زیادی به همین شکل بود و چون این افراد در دانشگاه هم رفت و آمد می کردند آن جا را هم نجس می دانستم و مثلا موقع وضو گرفتن در دانشگاه هم همین مشکل را داشتم . همین طور موقع غذا خوردن در دانشگاه ؛ برای مثال اگر گوشه ای از میز غذا کمی خیس بود و آستین مانتویم به آن برخورد می کرد ، آستین مانتویم را آب می کشیدم و .... و البته من هر هفته روزهای آخر هفته به قم ( خانه ) می آمدم و زمانی که به خانه می آمدم تمام بدن و لباس ها و حتی گاهی اوقات کیف و کفش و مداد و خودکارهایم را هم آب می کشیدم . اما باز هفته بعد وضع به همین منوال بود و دوباره وقتی به خانه می آمدم همه چیز را آب کشی می کردم . اما اواخر سال دوم بود که پدر و مادرم فهمیدند که دچار وسواس شده ام . خلاصه به یک مرکز مشاوره در قم که البته وابسته به حوزه بود مراجعه کردم . در آن جا مرا به یک متخصص اعصاب و روان معرفی کردند . ایشان هم قرص های فلوکستین را برایم تجویز کرد . حدود یک سال این قرص ها را مصرف کردم . در طول مدتی که قرص ها را مصرف می کردم احساس کردم که وضعیتم خیلی بهتر شده و هم به نظر خودم و هم به نظر پدر و مادرم دیگر حالت وسواس در من وجود نداشت و حالتی شبیه گذشته پیدا کرده بودم و دیگر این مسائل تقریبا برایم عادی بود و وسواس نداشتم . خلاصه بعد از یک سال که دوباره به پزشک مراجعه کردم ، ایشان از من خواست تا چند ماه دیگر هم مصرف قرص ها را ادامه دهم و اگر هم چنان وضعیتم خوب بود ، قرص ها را قطع کنم . من هم مدتی مصرف قرص ها را ادامه دادم و البته زودتر از موعدی که دکتر گفته بود ، آنها را قطع کردم . بعدا از قطع قرص ها تا حدود 2-3 ماهی وضعیتم مانند قبل بود، اما بعد از 2-3 ماه احساس کردم که دوباره همان حالات دارد به سراغم می آید و همین اتفاق هم افتاد و به تدریج وسواس در من شدید تر شد . البته چون باز هم با محیط خوابگاه و دانشگاه سروکار داشتم فکر می کردم با تمام شدن درسم و نبودن در محیط خوابگاه و دانشگاه مشکلم هم حل خواهد شد اما الان حدود یک سالی است که درسم تمام شده و دیگر با محیط خوابگاه و دانشگاه در ارتباط نیستم ؛ اما هم چنان مشکل وسواس در من وجود دارد و حتی نسبت به قبل شاید شدیدتر هم شده باشد . البته من در خانه خودمان خیلی راحت ترم . چون در خانه خودمان همه چیز و همه جا پاک است . مثلا دست شویی خانه ما کاملا پاک است ؛ به طوری که اگر برای مثال گوشه لباسم به زمین برخورد کند و تر شود ؛ نمی گویم نجس است . به هر حال در خانه خودمان وضعیتم خیلی بهتر است و خیلی راحت تر هستم و به همه جا دست تر می زنم و اصلا احساس بدی ندارم . البته در آب کشیدن جای نجس یا لباس نجس خیلی مشکل دارم و هم وقت زیاد و هم آب زیادی برای این کار صرف می کنم و در آخر هم انواع و اقسام سوالات برایم پیش می آید که آیا لباسم کاملا پاک شد ؟ آیا به فلان جا آب نپاشید ؟ آیا آن قسمت را آب کشیدم ؟ و هزاران سوال دیگر و خلاصه ذهنم به شدت مشوش می شود . به طوری که همان طور که گفتم اگر لباس نجسی را بشویم و بعد بخواهم لباس و به هر حال زمینی را که لباس را آن جا شسته ام و یا به آن جا آب پاشیده است آب بکشم ، معمولا اضطراب دارم و وقت بسیار زیادی و هم چنین آب زیادی صرف این کار می کنم وگاهی آخر سر هم خیلی اطمینان به پاک شدن آن پیدا نمی کنم و انواع سوالات به ذهنم خطور می کند و ذهنم را مشوش می کند . و یک مسئله دیگر هم که برای من به شدت ایجاد مشکل کرده مسئله برفی است که در زمستان گذشته آمد . با توجه به این که در زمستان گذشته برف شدیدی آمد و من بارها دیدم که افراد مسائل پاکی و نجسی را رعایت نمی کنند و مثلا روی برف گوسفند می کشتند و خونش را رها می کردند و گاهی آدم در جایی قرار می گرفت که مجبور می شد روی این خون ها هم پا بگذارد و خلاصه با این کفش به همه جا می رفت و همه جا به این ترتیب نجس می شد . حتی چند بار اتفاق افتاد که در حالی که برف آمده بود ، از داخل کوچه یمان سگ رد شده بود و به هر حال بعد هم که خواستیم از خانه بیرون برویم ته کفش ها و لاستیک های ماشین با این برف ها برخورد کرد و خلاصه جاهای دیگر را هم نجس کرد و همین طور خیلی اوقات این برف ها و آب و گلی که در خیابان جمع می شد به لباسهایم می پاشید و خلاصه وضعیت طوری بود که همه جا نجس می شد و اگر انسان واقعا می خواست رعایت کند ، خیلی سخت بود و یا حتی غیر ممکن . البته من و هم چنین پدر و مادرم تا جایی که امکان داشت مراقب بودیم و رعایت می کردیم ؛ اما دیگران که مثل ما رعایت نمی کردند و در واقع این برای من مشکل ساز بود . البته زمانی هم که من نامزد کردم زمانی بود که وضعیتم خیلی بهتر شده بود و فکر نمی کردم که دوباره این مشکل برایم ایجاد شود ؛ وگرنه اگر در آن زمان هم مشکلم به این شکل و به این شدت بود مطمئنا ازدواج نمی کردم . چون من اصلا دوست ندارم که با این کارم باعث ناراحتی و سختی دیگران شوم. لطفا در این زمینه مرا راهنمایی بفرمایید .
- [سایر] با سلام خدمت شما که وقت و نیروی خود راصرف پاسخ دادن به پرسش های مردم برای کمک به آنها در جهت دست یافتن به راه حل مناسبشان می کنید پیشاپیش از خداوند متعال پیشرفت و موفقیت شما را در این زمینه خواهانم مطلبی را که می خواهم با شما به عنوان یک کارشناس در میان بگذارم مشکلی است که شاید به شکلهای گوناگون در بسیاری از جوانان مخصوصا در جوانان کشور ما وجود دارد منظورم مشکلات جنسی و مسائل مربوط به آن است من نیز از این روند جدا نیستم و درگیر مشکلی هستم که هر لحظه مرا ناتوان تر می سازد چندی پیش این مسئله را با شبکهء پرسمان که یک سایت دانشجویی است در میان گذاشتم آنها نیز لطف کردند و پاسخم را دادند اما این مشکل آن قدر بر روح من چیره گشته که راه حلهای آنها را نتوانستم اجرا کنم چرا که اراده ام بسیار ضعیف شده است مشکلی که در مورد آن می خواستم صحبت کنم کاری است بسیار بسیاربدتر از اعتیاد به مواد مخدر،استمناء!آری درد من این است دردی که هم جسمم را و هم روحم را چند سال مورد حملهء خود قرار داده و تا کنون نتوانسته ام به طور قطعی از پس آن بر بیایم اجازه می خواهم به دلیل اینکه شناخت هر چه بیشتر شخصیت فرد پرسش کننده می تواند به مشاور در جهت ارائهء پاسخی بهتر و جامع تر کمک کند وقتتان را بگیرم و کمی از زندگی ام را برایتان شرح دهم ... باید بگویم به خاطر این که همه فکر می کردند من فرد بسیارپاکی هستم و به خاطر این که قلبا پاک بودم و نظر بدی نسبت به دختران فامیل نداشتم و بسیار از متلک گویی به آنها متنفر بودم همیشه در میان آنها بودم و با آنهابسیار صمیمی تر از هم جنسانم بودم به همین دلیل به من می گفتند مریم خانم در جمع آنها احساس راحتی می کردم و تا اکنون نیز آنها مرا پسری خوب و پاک می دانند به خاطر همین ارتباط پاک احساس بد و شرورانه ای نسبت به آنها نداشتم زمان می گذشت و هر بار که استمناء می کردم بیشتر به درون گمراهی فرو می رفتم هر بار پس از انجام این کار به خودم قول می دادم که دیگر این کار را نکنم و توبه می کردم اما باز این کار تکرار می شد تا همین الان ..... در مقطع پیش دانشگاهی که بودم از یک طرف به نمراتم حساس بودم و از طرفی نگران وضعیت کنکور خود بودم تصمیم گرفتم آن سهل را به دلیل یا بهانهء سنگین بودن درسها و نبود وقت کنکور ندهم و سال آینده با فراغ فکر بیشتری برای کنکور درس بخوانم کارم را خوب شروع کردم و بدون مشورت در چند کلاس کنکور ثبت نام کردم اما هنگامی که دیدم بیشتر به فکر پول هستند تا انتقال مفاهیم انگیزه ام را از دست دادم و دیگر به آن کلاسها نرفتم و تقریبا دیگر درس نخواندم بسیار با خانواده ام درگیر بودم آنها مدام مرا به ادامهء کار تشویق می کردند ولی من مقاومت می کردم زیرا توقعم بالا بود و می خواستم در رشتهء خوبی قبول شوم دلیل این که در این مورد می نویسم این است که می خواهم بگویم یکی از زیانهای استمناء کاهش اراده است من هنگامی که در درسهایم به مشکلی بر می خوردم خیلی سریع ناراحت می شدم و بدتر این که این ناراحتی را به درسهای دیگر نیز می کشاندم و دیگر دوست نداشتم به درس خواندن در آن ساعت ادامه دهم چرا که اراده ام ضعیف شده بود آن سال نیز گذشت وسال تحصیلی جدید را با انگیزه ای قوی شروع کردم در ابتدای شروع کارم چون می دانستم که اگر استمناء را ادامه دهم باز هم سرنوشتم مانند سال گذشته خواهد شد با حال التماس و تضرع پس از نماز به سجده افتادم و قران در بغل از خداوند به زاری خواستم هدایتم کند و مرا از این منجلاب بیرون آورد خداوند نیز با لطف همیشگی که به من داشته است هدایتم کرد هر روز رابطه ام با خداوند بهتر می شد پس از نماز اول وقت مغرب و عشاء هر شب تا شب کنکور به طور مرتب دو صفحه قران را با معنی آن وبا تفکر می خواندم مدت عبادت من یک ساعت به طول می انجامید ولی گذشتن زمان را حس نمی کردم اوایل کار دو سه مرتبه استمناء کردم ولی کم کم این کار را ترک کردم آن قدر خود را به خداوند نزدیک می دیدم که در نماز گریه می کردم و از این که دارم با پروردگار و آفرینندهء خودم صحبت می کنم شور و شعف سراسر وجودم را فرا می گرفت وبا تعجب و شرمندگی به گذشته ام فکرمی کردم جدولی درست کرده بودم که سعود و سقوط اخلاقی را توسط فلشهایی در آن نشان می دادم دائم در حال مراقبهء نفس بودم هر شب بعد از نماز عشاء کل کارهای دیروز و امروزم را مرور می کردم و نکته های مثبت و منفی را یادداشت می کردم تا دیگر بدیها را تکرارنکنم شبهای جمعه را مرتب به حرم می رفتم یک شب حرم خیلی شلوغ بود و من که همیشه دنبال جای خلوتی می گشتم یکی دیگرازبلاهای استمناءگوشه گیری من بود هیچ جای خالی پیدا نکردم و با حالت حزن بسیار به امام رضا ع سلام کردم و با ناراحتی از حرم خارج شدم در مجلسی که به مناسبت چهلم فوت پدربزرگم برگزار شده بود دختر عمه ام به مادرم گفت چند شب پیش احسان را در خواب دیده ام که به حرم رفته و حرم بسیار شلوغ بود و درهای منتهی به ضریح بسته بود و خادمان اجازهء ورود نمی دادند که احسان جلو رفت در را برای او باز کردند وقتی این خواب را شنیدم گریه کردم که چگونه من که آن قدر بد سیرت بودم به کوتاه مدتی آن چنان مورد لطف خداوند قرار گرفته ام که زیر سایهء رحمت امام رضا ع قرار گرفته ام در آن نه ماه که برای کنکور درس می خواندم دعا می کردم که در رشتهء داروسازی در شهر خودم قبول شوم پس از کنکور مانند هر سال تابستان را برای شبکاری به مغازهء تولیدی پدرم رفتم روزی پس از نماز صبح تلفن مغازه به صدا درآمد و صدای پدرم را شنیدم که خبر قبول شدن در رشتهء داروسازی مشهد را به من می داد بسیار خوشحال شدم و نماز شکر خواندم هدف من از درس خواندن رسیدن به پول و ثروت نبود بلکه می خواستم تا پله های پیشرفت را طی کنم و وزیر شوم و به کشور و هم وطنانم خدمت کنم تمام وجودم سرشار از عشق به پیشرفت میهنم بود قبلا مطالعات زیادی در مورد تاریخ باستان ایران و افتخارات آن داشتم و حال پلهء اول را با لطف بسیار خداوند و تلاش خودم با موفقیت طی کرده بودم در تابستان تحقیقی در زمینهء امام زمان ع و وظایف شیعیان ایشان انجام دادم تحقیق بسیار جالبی شده بود باید بگویم در این نه ماه نمازهای ظهرو عصر و مغرب و عشائم را مرتب به مسجد می رفتم به پیشنهاد امام جماعت مسجد محلمان تصمیم گرفتم جمعه شبها آن را برای نمازگزاران آن را ارائه دهم جمعه شبها پس از نماز عشاء بر می خواستم و این تحقیق را می خواندم و حضار با علاقه گوش می کردند خلاصه آدم خوبی شده بودم ولی پس از این که به قول قران کشتی من به ساحل نجات رسیده بود و به هدفم رسیده بودم ارتباطم با خدا ضعیف تر شد و پس از مدتی دوباره با ناسپاسی تمام استمناء کردم و آن را تکرار کردم تا اکنون که در اواخر ترم اول هستم در این چند سال بر اثر این کار همیشه کم بنیه بوده ام مخصوصا این اواخر که به طور جنون آمیزی تقریبا هر دو شب یک باراین کار را می کنم دستهایم می لرزند چشمانم ضعیف شده است در مدت کوتاهی دوبار عینکم را عوض کردم موهایم بسیار نازک و نرم وشکننده شده است و به راحتی و بسیار زیاد می ریزند لبهایم را نا خود آگاه گاز می گیرم مادرم می گوید تازگی ها عصبی شده ای زیاد پلک می زنی انگشتانت را گاز می گیری بر خلاف گذشته اعتماد به نفسم کم شده دیگر نمی توانم در کلاس از استاد سوال بپرسم هنگامی که مطلبی را نمی فهمم و نمی توانم سوال کنم بسیار ناراحت می شوم هنگامی که می خواهم مطلبی را برای هم کلاسی هایم که سی پسر و سی دختر هستند بگویم صورتم به طور محسوسی شروع به لرزش می کند و صدایم بسیار می لرزد چند روز پیش در عین ناباوری دیدم هنگامی که می خواستم چیزی را به دانشجویان یادآوری کنم زیر ناخنهایم کبود شده تمرکزم بر درسهایم بسیار کم شده است سر کلاس که هستم انگار مرده ای بیش نیستم و در دنیایی دیگر سیر می کنم و مرتب ذهنم منحرف می شود و درسها را نمی فهمم در خانه هم هر چه تلاش می کنم بعضی درسها را بفهمم نمی شود و هر روز نگران تر می شوم هر بار تصمیم می گیرم دیگر این کار را نکنم ولی نمی شود دیگر هدفم یادم رفته است دیگر خدا را نمی شناسم و نماز را به زور می خوانم در آیات قران شک می کنم و گاهی اوقات خدا را فاقد نقش در این دنیا می دانم و قران را داستان نمی دانم عاقبتم به کجا می کشد این ها بخشی از زندگی من بود حال امیدم پس از خداوند به شما است خواهش می کنم این برادرتان را اگر بدتان نمی آید کمک کنیدو از تاریکی ها او را دوباره به نور برگردانید خواهش می کنم پاسخی مقطعی به من ندهید و مرا مرحله به مرحله هدایت کنید اگر امثال مرا رها کنید به جای اول خود بر می گردند لطفا مرا راهنمایی کنید در ضمن خوشحال می شوم اگر این نوشته را بدون ذکر نام در معرض دید دیگر کاربران بگذارید چه بسا بخوانند و عبرت بگیرند
- [آیت الله فاضل لنکرانی] نماز ظهر و عصر هرکدام وقت مخصوص و مشترکی دارند: وقت مخصوص نماز ظهر از اوّل ظهر است تا وقتی که از ظهر به اندازه خواندن نماز ظهر بگذرد. و وقت مخصوص نماز عصر موقعی است که به اندازه خواندن نماز عصر، وقت به مغرب مانده باشد که اگر کسی تا این موقع نماز ظهر را نخوانده، نماز ظهر او قضا شده و باید نماز عصر را بخواند. و مابین وقت مخصوص نماز ظهر و وقت مخصوص نماز عصر، وقت مشترک نماز ظهر و نماز عصر است، و اگر کسی در این وقت اشتباهاً نماز ظهر یا عصر را به جای دیگری بخواند، نمازش صحیح است.
- [امام خمینی] نماز ظهر و عصر هر کدام وقت مخصوص و مشترکی دارند: وقت مخصوص نماز ظهر از اول ظهر است تا وقتی که از ظهر به اندازه خواندن نماز ظهر بگذرد. و وقت مخصوص نماز عصر موقعی است که به اندازه خواندن نماز عصر وقت به مغرب مانده باشد، که اگر کسی تا این موقع نماز ظهر را نخواند، نماز ظهر او قضا شده و باید نماز عصر را بخواند. و ما بین وقت مخصوص نماز ظهر و وقت مخصوص نماز عصر وقت مشترک نماز ظهر و نماز عصر است. و اگر کسی اشتباها نماز ظهر یا عصر را در وقت مخصوص دیگری بخواند، نمازش صحیح است.
- [آیت الله علوی گرگانی] نماز ظهر وعصر هر کدام وقت مخصوص ومشترکی دارند. وقت مخصوص نماز ظهر از اوّل ظهر است تاوقتی که از ظهر به اندازه خواندن نماز ظهر بگذرد، که اگر کسی سهواً تمام نماز عصر را در این وقت بخواند، نمازش صحیح است ولی احتیاطاً یک نماز چهار رکعتی به قصد ما فی الذمّْ بخواند وقصد ظهر وعصر را بالخصوص ننماید ووقت مخصوص نماز عصر موقعی است که به اندازه خواندن نماز عصر، وقت به مغرب مانده باشد، که اگر کسی تا این موقع نماز ظهر را نخواند، نماز ظهر او قضا شده و باید نماز عصر رابخواند، ومابین وقت مخصوص نماز ظهر ووقت مخصوص نماز عصر، وقت مشترک نماز ظهر ونماز عصر است، که اگر کسی در این وقت اشتباهاً تمام نماز عصر را پیش از نماز ظهر بخواند نمازش صحیح است و باید نماز ظهر را بعد از آن بجا آورد.
- [آیت الله بهجت] در استحاضه کثیره علاوه بر کارهای استحاضه متوسطه که در مسئله پیش گفته شد، باید برای هر نماز دستمال را عوض کند یا آب بکشد و یک غسل برای نماز ظهر و عصر و یکی برای نماز مغرب و عشا بهجا آورد و بنابر احتیاط واجب با هر غسلی یک وضو هم بگیرد، بلکه برای نماز عصر و نماز عشا نیز باید بنابر احتیاط واجب وضو بگیرد، و همچنین باید بین نماز ظهر و عصر فاصله نیندازد. و اگر فاصله بیندازد، باید برای نماز عصر دوباره غسل کند، و نیز اگر بین نماز مغرب و عشا فاصله بیندازد باید برای نماز عشا دوباره غسل نماید.
- [آیت الله نوری همدانی] نماز ظهر و عصر هر کدام وقت مخصوص و مشترکی دارند ، وقت مخصوص نماز ظهر ، از اول ظهر است تا وقتی که از ظهر به اندازة خواندن نماز ظهر بگذرد . و وقت مخصوص نماز عصر موقعی است که به اندازة خواندن نماز عصر ، وقت به مغرب مانده باشد ، که اگر کسی تا این موقع نماز ظهر را عمداً نخواند ، نماز ظهر او قضا شده و باید نماز عصر بخواند . ولی اگر سهواً نماز عصر را جلوتر بخواند ، نماز ظهر را در وقت اختصاصی عصر،به نیت ادا بخواند وما بین وقت مخصوص نماز ظهرو وقت مخصوص نماز عصر ، وقت مشترک نماز ظهر و نماز عصر است . و اگر کسی در این وقت اشتباهاً نماز ظهر یا عصر را در وقت مخصوص دیگری بخواند ، نمازش صحیح است .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . بنابر قول مشهور نماز ظهر و عصر هر کدام وقت مخصوص و مشترکی دارند، وقت مخصوص نماز ظهر از اول ظهر است تا وقتی که از ظهر به اندازه خواندن نماز ظهر بگذرد که اگر کسی سهواً تمام نماز عصر را در این وقت بخواند، نمازش باطل است و این قول موافق با احتیاط است. و وقت مخصوص نماز عصر موقعی است که به اندازه خواندن نماز عصر، وقت به مغرب مانده باشد که اگر کسی تا این موقع نماز ظهر را نخواند، نماز ظهر او قضا شده و باید نماز عصر را بخواند و ما بین وقت مخصوص نماز ظهر و وقت مخصوص نماز عصر، وقت مشترک نماز ظهر و نماز عصر است که اگر کسی در این وقت اشتباهاً تمام نماز عصر را پیش از نماز ظهر بخواند، نمازش صحیح است و باید نماز ظهر را بعد از آن به جا آورد.
- [آیت الله بروجردی] نماز ظهر و عصر هر کدام وقت مخصوص و مشترکی دارند:وقت مخصوص نماز ظهر از اوّل ظهر است تا وقتی که از ظهر به اندازهی خواندن نماز ظهر بگذرد، که اگر کسی سهواً تمام نماز عصر را در این وقت بخواند، نمازش باطل است و وقت مخصوص نماز عصر موقعیست که به اندازهی خواندن نماز عصر، وقت به مغرب مانده باشد، که اگر کسی تا این موقع نماز ظهر را نخوانده، نماز ظهر او قضا شده و باید نماز عصر را بخواند و ما بین وقت مخصوص نماز ظهر و وقت مخصوص نماز عصر، وقت مشترک نماز ظهر و نماز عصر است، که اگر کسی در این وقت اشتباهاً نماز عصر را پیش از نماز ظهر بخواند، نمازش صحیح است و باید نماز ظهر را بعد از آن به جا آورد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . در استحاضه کثیره علاوه بر کارهای استحاضه متوسطه که در مسأله پیش گفته شد، باید برای هر نماز دستمال را عوض کند، یا آب بکشد و یک غسل برای نماز ظهر و عصر و یکی برای نماز مغرب و عشا، به جا آورد، و بین نماز ظهر و عصر فاصله نیندازد و اگر فاصله بیندازد، باید برای نماز عصر دوباره غسل کند، و نیز اگر بین نماز مغرب و عشا فاصله بیندازد، باید برای نماز عشا دوباره غسل کند و چون وجوب وضو در استحاضه کثیره محل تأمل است، احتیاط آن است که پیش از غسل، بقصد رجاء وضو بگیرد و در میان نماز ظهر و عصر و نماز مغرب و عشا اگر جمع بین آنها می نماید گرفتن وضو، برای مستحاضه کثیره، خلاف احتیاط است مگر در حال گفتن اقامه نماز دوم که با جمع عرفی منافی نباشد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] وضو با آب غصبی و با آبی که معلوم نیست صاحب آن راضیست یا نه، حرام و بنا بر احتیاط مستحب باطل است؛ ولی اگر صاحب آن سابقاً راضی بوده و معلوم نیست که از رضایت خود برگشته یا نه، وضو گرفتن جایز و بیتردید صحیح است و اگر آب وضو از صورت و دستها در جای غصبی بریزد بنا بر احتیاط مستحب وضوی او باطل است؛ چه بتواند در جای دیگر وضو بگیرد یا نتواند.
- [آیت الله وحید خراسانی] وقت نماز ظهر و عصر ما بین زوال تا غروب افتاب است ولی چنانچه نماز عصر را عمدا قبل از نماز ظهر بخواند باطل است مگر این که از اخر وقت بیش از به جا اوردن یک نماز وقت نباشد که در این فرض اگر کسی تا این موقع نماز ظهر را نخوانده باید نماز عصر را بخواند و بعد از ان نماز ظهر را قضا کند و اگر کسی پیش از این وقت سهوا تمام نماز عصر را پیش از نماز ظهر بخواند نمازش صحیح است و احتیاط واجب ان است که ان را نماز ظهر قرار داده و چهار رکعت دیگر به قصد ما فی الذمه به جا اورد