با جست و جو در منابع روایی، حدیث مورد سؤال یافت نشد، اما روایاتی وجود دارد که می گوید؛ صلوات با صدای بلند نفاق را از انسان دور می کند. امام صادق(ع) در این باره از رسول خدا(ص) نقل می فرمایند: "ارْفَعُوا أَصْوَاتَکُمْ بِالصَّلَاةِ عَلَیَّ فَإِنَّهَا تَذْهَبُ بِالنِّفَاقِ"؛[1] به هنگام صلوات فرستادن صدایتان را بلند کنید؛ چراکه صلوات با صدای بلند نفاق را از بین میبرد. برای فهم بیشتر این روایت، و این که چطور صلوات بر پیامبر(ص) موجب از بین بردن نفاق می شود، لازم است ابتدا معنای "نفاق" و بعد از آن، آیات و روایات مرتبط با صلوات بر پیامبر مورد عنایت و بررسی قرار گیرد. "نفاق" در لغت به معنای خروج، است،[2] و منافق یعنی کسی که کفر خود را پنهان و ایمان آشکار نماید.[3] به چنین شخصی به این دلیل منافق می گویند که گویا ایمان از وجودش خارج شده، یا او از ایمان خارج شده است.[4] خدای سبحان در باره آثار صلوات در قرآن کریم می فرماید: "او است که خود و فرشتگانش بر شما درود میفرستند تا شما را از تاریکی به روشنی برد؛ زیرا خداوند با مؤمنان مهربان است".[5] امام صادق(ع) می فرماید: کسی که بر پیامبر و آل او ده بار صلوات بفرستد، خدا و ملائکه اش بر او صد بار صلوات می فرستند و کسی که بر پیامبر و آلش صد بار صلوات بفرستد، خدا و ملائکه اش بر او هزار بار صلوات می فرستند... .[6] با عنایت به این که خداوند و فرشتگانش بر کسی که بر پیامبر(ص) و آلش صلوات بفرستد، صلوات می فرستند و صلوات خدا و فرشتگان نیز موجب می شود انسان از تاریکی های جهالت، غرور و گناهان نجات یابد و به روشنی دل و صفای باطن برسد. بدیهی است کسی که قلبش نورانی و صراط مستقیم برای او روشن شد، در راه و مسیر روشن قدم بر می دارد و از راه مستقیم خارج نمی شود، و دچار نفاق نمی گردد. اگر نفاقی داشت به جهت کور دلی و تاریکی مسیر بوده که با روشن شدن دل و مسیر -به واسطۀ صلوات بر پیامبر(ص) و آل او- راه مستقیم را پیدا می کند و نفاقش از بین خواهد رفت.[7] بنابر این، از آن جا که اظهار صلوات به صدای بلند و هماهنگی با جمع به تدریج در باطن اثر می گذارد، این اثر گذاری باعث می شود که انسان در خلوتش نیز بتواند از این اثر بهرمند شود. آن گاه خلوت و اجتماع، و ظاهر و باطن انسان هماهنگ گشته و بدین سان نفاق از درون انسان بیرون خواهد رفت. تذکر این نکته ضروری به نظر می رسد که در روایت منقول از امام صادق (ع)، لفظ "ارفعوا" به کار رفته که از مادّۀ "رفع" است و رفع، در لغت به معنای بالا بردن هر چیزی از مقرّ و جایگاه خویش است.[8] و بالا بردن صدا هنگام صلوات هم؛ یعنی صدا را از حلق و حنجره که جایگاه آن است بالاتر بیاورید و خیلی آهسته و بی رمق صلوات نفرستید، نه این که منظور فریاد زدن و جیغ کشیدن باشد؛ چون در عرب، از فریاد کشیدن و جیغ زدن به "صیحه" تعبیر می شود.[9] علاوه بر این، خدای سبحان در قرآن مجید صدای بلند و نامتعارف را مذموم شمرده است.[10] لذا هرگز مراد از صلوات با صدای بلند، به معنای فریاد کشیدن و بلند کردن صدا به حدّ غیر متعارف نیست، بلکه بلند کردن صدا به حدّ متعارف منظور است، به گونه ای که موجب اذیت دیگران نشود؛ چرا که اسلام دینی است که در تمام امور، حدّ اعتدال و میانه روی را توصیه نموده، همچنان که فرمود: "خیر الامور اوسطها"؛[11] بهترین کارها، رفتارها و گفتارها میانه روی در آنها است. [1] کلینی، کافی، محقق، مصحح، پژوهشگران مرکز تحقیقات دار الحدیث، ج 4، ص 353، دار الحدیث للطباعة و النشر، قم- ایران، چاپ اول، 1429 ق. [2] مصطفوی حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج 12، ص 206، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، تهران، 1360 ش. [3] مهیار رضا، فرهنگ ابجدی عربی- فارسی، ص 866. [4] راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، صفوان عدنان داودی، ص 819، دارالعلم الدار الشامیة، دمشق بیروت، چاپ اول، 1412 ق؛ ابن منظور، لسان العرب، ج 10، ص 359، ذیل واژه "المنافق". [5] "هُوَ الَّذی یُصَلِّی عَلَیْکُمْ وَ مَلائِکَتُهُ لِیُخْرِجَکُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ وَ کانَ بِالْمُؤْمِنینَ رَحیما"، احزاب، 43. [6] کافی، ج 4، ص 353- 354. [7] در باره نفاق و انواع آن، ر. ک: 5286 (سایت: 5875). [8] المفردات فی غریب القرآن، ج 1، ص 360. [9] صیح: الصِّیاحُ: الصوتُ و فی التهذیب: صوتُ کل شیء إِذا اشتدّ. صاحَ یَصِیحُ صَیْحة و صِیاحاً و صُیاحاً، بالضم، و صَیْحاً و صَیَحاناً، بالتحریک، و صَیَّحَ: صَوَّتَ بأَقصی طاقته، لسان العرب، ج 2، ص 521. [10] "وَ لا تَجْهَرْ بِصَلاتِکَ وَ لا تُخافِتْ بِها وَ ابْتَغِ بَیْنَ ذلِکَ سَبیلاً"، اسراء، 110. [11] مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج 48، ص 154، ح 26، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403 ق.
آیا روایتی به این معنا داریم که (هر قدر صلوات بلندتر فرستاده شود، شیطان دورتر میشود)؟ و آیا این یعنی ترغیب به فریاد کشیدن در صلوات! چنانچه در بسیاری از مجالس دیده میشود؟
با جست و جو در منابع روایی، حدیث مورد سؤال یافت نشد، اما روایاتی وجود دارد که می گوید؛ صلوات با صدای بلند نفاق را از انسان دور می کند. امام صادق(ع) در این باره از رسول خدا(ص) نقل می فرمایند: "ارْفَعُوا أَصْوَاتَکُمْ بِالصَّلَاةِ عَلَیَّ فَإِنَّهَا تَذْهَبُ بِالنِّفَاقِ"؛[1] به هنگام صلوات فرستادن صدایتان را بلند کنید؛ چراکه صلوات با صدای بلند نفاق را از بین میبرد. برای فهم بیشتر این روایت، و این که چطور صلوات بر پیامبر(ص) موجب از بین بردن نفاق می شود، لازم است ابتدا معنای "نفاق" و بعد از آن، آیات و روایات مرتبط با صلوات بر پیامبر مورد عنایت و بررسی قرار گیرد. "نفاق" در لغت به معنای خروج، است،[2] و منافق یعنی کسی که کفر خود را پنهان و ایمان آشکار نماید.[3] به چنین شخصی به این دلیل منافق می گویند که گویا ایمان از وجودش خارج شده، یا او از ایمان خارج شده است.[4] خدای سبحان در باره آثار صلوات در قرآن کریم می فرماید: "او است که خود و فرشتگانش بر شما درود میفرستند تا شما را از تاریکی به روشنی برد؛ زیرا خداوند با مؤمنان مهربان است".[5] امام صادق(ع) می فرماید: کسی که بر پیامبر و آل او ده بار صلوات بفرستد، خدا و ملائکه اش بر او صد بار صلوات می فرستند و کسی که بر پیامبر و آلش صد بار صلوات بفرستد، خدا و ملائکه اش بر او هزار بار صلوات می فرستند... .[6] با عنایت به این که خداوند و فرشتگانش بر کسی که بر پیامبر(ص) و آلش صلوات بفرستد، صلوات می فرستند و صلوات خدا و فرشتگان نیز موجب می شود انسان از تاریکی های جهالت، غرور و گناهان نجات یابد و به روشنی دل و صفای باطن برسد. بدیهی است کسی که قلبش نورانی و صراط مستقیم برای او روشن شد، در راه و مسیر روشن قدم بر می دارد و از راه مستقیم خارج نمی شود، و دچار نفاق نمی گردد. اگر نفاقی داشت به جهت کور دلی و تاریکی مسیر بوده که با روشن شدن دل و مسیر -به واسطۀ صلوات بر پیامبر(ص) و آل او- راه مستقیم را پیدا می کند و نفاقش از بین خواهد رفت.[7] بنابر این، از آن جا که اظهار صلوات به صدای بلند و هماهنگی با جمع به تدریج در باطن اثر می گذارد، این اثر گذاری باعث می شود که انسان در خلوتش نیز بتواند از این اثر بهرمند شود. آن گاه خلوت و اجتماع، و ظاهر و باطن انسان هماهنگ گشته و بدین سان نفاق از درون انسان بیرون خواهد رفت. تذکر این نکته ضروری به نظر می رسد که در روایت منقول از امام صادق (ع)، لفظ "ارفعوا" به کار رفته که از مادّۀ "رفع" است و رفع، در لغت به معنای بالا بردن هر چیزی از مقرّ و جایگاه خویش است.[8] و بالا بردن صدا هنگام صلوات هم؛ یعنی صدا را از حلق و حنجره که جایگاه آن است بالاتر بیاورید و خیلی آهسته و بی رمق صلوات نفرستید، نه این که منظور فریاد زدن و جیغ کشیدن باشد؛ چون در عرب، از فریاد کشیدن و جیغ زدن به "صیحه" تعبیر می شود.[9] علاوه بر این، خدای سبحان در قرآن مجید صدای بلند و نامتعارف را مذموم شمرده است.[10] لذا هرگز مراد از صلوات با صدای بلند، به معنای فریاد کشیدن و بلند کردن صدا به حدّ غیر متعارف نیست، بلکه بلند کردن صدا به حدّ متعارف منظور است، به گونه ای که موجب اذیت دیگران نشود؛ چرا که اسلام دینی است که در تمام امور، حدّ اعتدال و میانه روی را توصیه نموده، همچنان که فرمود: "خیر الامور اوسطها"؛[11] بهترین کارها، رفتارها و گفتارها میانه روی در آنها است. [1] کلینی، کافی، محقق، مصحح، پژوهشگران مرکز تحقیقات دار الحدیث، ج 4، ص 353، دار الحدیث للطباعة و النشر، قم- ایران، چاپ اول، 1429 ق. [2] مصطفوی حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج 12، ص 206، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، تهران، 1360 ش. [3] مهیار رضا، فرهنگ ابجدی عربی- فارسی، ص 866. [4] راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، صفوان عدنان داودی، ص 819، دارالعلم الدار الشامیة، دمشق بیروت، چاپ اول، 1412 ق؛ ابن منظور، لسان العرب، ج 10، ص 359، ذیل واژه "المنافق". [5] "هُوَ الَّذی یُصَلِّی عَلَیْکُمْ وَ مَلائِکَتُهُ لِیُخْرِجَکُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ وَ کانَ بِالْمُؤْمِنینَ رَحیما"، احزاب، 43. [6] کافی، ج 4، ص 353- 354. [7] در باره نفاق و انواع آن، ر. ک: 5286 (سایت: 5875). [8] المفردات فی غریب القرآن، ج 1، ص 360. [9] صیح: الصِّیاحُ: الصوتُ و فی التهذیب: صوتُ کل شیء إِذا اشتدّ. صاحَ یَصِیحُ صَیْحة و صِیاحاً و صُیاحاً، بالضم، و صَیْحاً و صَیَحاناً، بالتحریک، و صَیَّحَ: صَوَّتَ بأَقصی طاقته، لسان العرب، ج 2، ص 521. [10] "وَ لا تَجْهَرْ بِصَلاتِکَ وَ لا تُخافِتْ بِها وَ ابْتَغِ بَیْنَ ذلِکَ سَبیلاً"، اسراء، 110. [11] مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج 48، ص 154، ح 26، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403 ق.
- [آیت الله مکارم شیرازی] در زمان حج اگر برای سنگ زدن به شیطان برای بار دوم کسی به جای اینکه خودش برود شخص دیگری را بفرستد البته که این شخص مشکلش بیماری و به علت دستور پزشک نبوده بلکه توسط دو نفر که او را ترغیب به این کار کرده اند و او قبول کرده و نرفته بلکه کسی را فرستاده حال باید چه کاری انجام دهد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] در زمان حج اگر برای سنگ زدن به شیطان برای بار دوم کسی به جای اینکه خودش برود شخص دیگری را بفرستد البته که این شخص مشکلش بیماری و به علت دستور پزشک نبوده بلکه توسط دو نفر که او را ترغیب به این کار کرده اند و او قبول کرده و نرفته بلکه کسی را فرستاده حال باید چه کاری انجام دهد؟
- [سایر] سلام یک شب دورتر از منبر نشسته بودم آقایی کنارم نشسته بود و از منبر فاصله داشتیم و شما تحلیلی را بیان فرمودید و او با خشم و تحقیر به من رو کرد و گفت این ها همه نادرست است چون این بابا استاد دانشگاه است و اینا حرفای خارجی هاست اما بعد از چند دقیقه شما روایتی را در شرح و تایید آن مطلب بیان کردید و او در حالی که مجاب به نظر می رسید باز به من زیر لب گفت چرا نمی ره بالا بشینه خب معلومه خیلی مغروره بعد شما در پاسخ سوال کاملا بی ربط یک کودک مقدمه روضه را رها کردید و به بهترین بیان در دودقیقه ابهام او و معلمی مثل من را برطرف کردید متاسفم که حواسم به آقای کناریم بود که به دقت دنبال عیب و ایرادی جدید در شما می گشت. خوبه منم بگم چرا میان پای منبر برای شام؟ من هر شب که می رفتم فقط به خودم در مورد شما می گفتم چقدر صبور است. ماشالله و چقدر آخوندی کار صعب و دشواریست اگر بخواهد تکراری و کپی نباشد اگر بخواهد مربی باشد و داستان و قصه های ... نگوید. خلاصه دلم برایتان سوخت و جسارتا می گفتم حیف است این مرد را باید فقط با شهیدی مجری مردم ایران سلام و پارک ملت دید که قدر کلامش را هوشمندانه می داند.