رازداری، فضیلتی اخلاقی است که در توفیق یافتن به انجام کارها و سعادت و نیک بختی انسان ها نقش بسزایی دارد. امیرمؤمنان علی (ع) فرمود: پیروزی، به محکم کاری بسته است و آن هم به اندیشه بستگی دارد و اندیشه نیز به نگهداری رازها است. ایشان در سخنی دیگر، رسیدن به موفقیت را در سایه راز داری دانسته و فرموده است: موفق ترین کارها آن است که پنهان کاری آن را فرا گیرد. در مقابل، افشای اسرار سبب دوری از موفقیت و حتی سقوط و شکست فرد در راه تصمیم های او می شود، چنان که امام صادق(ع) فرمود: برملا کردن راز، ) مایه) سقوط است. رازها بر دو گونه است: راز های خویشتن و راز های دیگران. فاش کردن رازهای خوب خویش سبب ایجاد حسادت و توقع بی جای دیگران و رازهای ناخوشایند خویشتن موجب شماتت دشمنان، ناراحتی دوستان و موجب ذلت و خفت شخص در برابر ظاهر بینان می گردد. اما فاش نمودن راز دیگران نیز در بسیاری از مواردی موجب دامن زدن به مفاسد اجتماعی و کینه و دشمنی می شود. عوامل افشای راز عبارت اند: پرحرفی، دوستی و رفاقت، احساساتی شدن و عصبانیت، جهالت و نادانی نسبت به سرانجام بد افشای راز، دشمنی نسبت به صاحب راز، وجود امکانات و وسایل ارتباطی عمومی از جمله: تلفن، اینترنت و... . راه های حفظ راز نیز عبارت اند: از کم حرفی و سکوت، تقویت اراده و عادت نفس به نگهداری اسرار، آگاهی و اندیشه نسبت به سرانجام وخیم افشای راز و تقویت ایمان و ترس از پروردگار.
از شما تقاضا دارم که راز داری را تبیین کنید و راه های حفظ آن و عوامل افشای راز چیست؟ این پرسش سه قسمت دارد: (تبیین راز داری-راه حفظ آن-عوامل افشا). با تشکر
رازداری، فضیلتی اخلاقی است که در توفیق یافتن به انجام کارها و سعادت و نیک بختی انسان ها نقش بسزایی دارد. امیرمؤمنان علی (ع) فرمود: پیروزی، به محکم کاری بسته است و آن هم به اندیشه بستگی دارد و اندیشه نیز به نگهداری رازها است. ایشان در سخنی دیگر، رسیدن به موفقیت را در سایه راز داری دانسته و فرموده است: موفق ترین کارها آن است که پنهان کاری آن را فرا گیرد. در مقابل، افشای اسرار سبب دوری از موفقیت و حتی سقوط و شکست فرد در راه تصمیم های او می شود، چنان که امام صادق(ع) فرمود: برملا کردن راز، ) مایه) سقوط است. رازها بر دو گونه است: راز های خویشتن و راز های دیگران. فاش کردن رازهای خوب خویش سبب ایجاد حسادت و توقع بی جای دیگران و رازهای ناخوشایند خویشتن موجب شماتت دشمنان، ناراحتی دوستان و موجب ذلت و خفت شخص در برابر ظاهر بینان می گردد. اما فاش نمودن راز دیگران نیز در بسیاری از مواردی موجب دامن زدن به مفاسد اجتماعی و کینه و دشمنی می شود. عوامل افشای راز عبارت اند: پرحرفی، دوستی و رفاقت، احساساتی شدن و عصبانیت، جهالت و نادانی نسبت به سرانجام بد افشای راز، دشمنی نسبت به صاحب راز، وجود امکانات و وسایل ارتباطی عمومی از جمله: تلفن، اینترنت و... . راه های حفظ راز نیز عبارت اند: از کم حرفی و سکوت، تقویت اراده و عادت نفس به نگهداری اسرار، آگاهی و اندیشه نسبت به سرانجام وخیم افشای راز و تقویت ایمان و ترس از پروردگار.
- [آیت الله مکارم شیرازی] دو جنسی های کاذب از لحاظ پزشکی بر دو دسته اند: دسته اوّل دو جنسی هایِ کاذبِ مؤنّث اند، که از لحاظ کروموزومی مؤنّث، ولی ظاهری کاملاً مردانه دارند. دسته دوّم دو جنسی هایِ کاذب مذکّر هستند، که وضعیّت کروموزومی آنان مذکّر، ولی دارای ظاهری کاملاً زنانه هستند. ضمناً دو جنسی های حقیقی (که در فقه به آنها خنثای مشکل می گویند) دارای دو گناد (بیضه و تخمدان) هستند، و ممکن است هر دو فعّال باشد. (ممکن است تخمدان در یک طرف و بیضه ها در طرف دیگر باشد، یا مخلوطی از بافت بیضه و تخمدان در یک طرف، یا در هر دو طرف باشد. خلاصه دارای اندام تناسلی، به اشکال گوناگون هستند.) باتوجّه به مطالب بالا بفرمایید: 1. آیا پزشک در دو جنسی های کاذب مؤنّث، مجاز است، در صورت تمایل فرد و علیرغم ماهیّت زنانه، اقدامی کند که ظاهر مردانه وی حفظ شود؟ 2. اگر دوجنسی کاذب مؤنّث که ماهیّتش زنانه است با زن سالم ازدواج کرده باشد، تکلیف شرعی پزشک در اقدام به عمل جرّاحی برای حفظ ظاهر مردانه وی چیست؟ 3. اگر دو جنسی کاذب مؤنّث هنوز ازدواج نکرده باشد، با توجّه به اینکه اگر ازدواج کند هرچند ظاهرش بر اثر عمل جرّاحی باقی می ماند دو زن با هم ازدواج کرده اند، تکلیف پزشک در انجام عمل جرّاحی برای ظاهر مردانه چیست؟ 4. در مواردی که دو جنسی کاذب مؤنّث با زن ازدواج کرده باشد، و پزشک متوجّه دو جنسی بودن وی شود، وظیفه اش در کتمان یا افشای اسرار چیست؟ (کتمان سر موجب ازدواج یا ادامه ازدواج دو زن می شود، و افشای سرّ نیز کار ناشایستی است، چون صاحب آن راضی به افشا نیست.) پزشک چه کند؟ 5. آیا پزشک مجاز است در مورد دو جنسی های کاذب مذکّر، که علی رغم ظاهر زنانه از لحاظ ماهیّت مرد هستند، برای حفظ ظاهر زنانه آنها، عمل جرّاحی انجام دهد؟
- [سایر] سلام حاج اقا ارادتمندیم فقط خواهش می کنم اصلا به فکر شناختن و ... نباشید.خدا به شکل معجزه آسایی آبروی من رو توی این 13_14 سال حفظ کرده و الحمد الله زندگی آروم و حتی از نظر بسیاری از نزدیکان زندگی ایده آلی داریم و من هم قبل از فرستادن این پیام در مورد شما و جلسه های مشاورتان تحقیق و پرس و جو کرده بودم و شنیدم که شما اسرار مراجعین را فاش نمی کنید و به خاطر اهمیتی که این موضوع برای من داره این قول رو به من بدید که این راز هرگز فاش نخواهد شد وشما هم هیچ تلاشی برای شناختن ارسال کننده پیام نخواهید کرد بی صبرانه منتظر شنیدن پاسخ 2 پیغام ارسالی ام هستم .با تشکر .
- [سایر] به نام خدا سلام و خدا قوت 1. تشکر میکنم و خسته نباشید. 2. عذرخواهی میکنم بابت ... 3.بحث دیشب تو پارک ملت خیلی خوب بود با اینکه من آخرش رو دیدم. بحث نحوه گفتگو و اصلیتش تو زندگی و اینکه رعایت اخلاق اسلامی و تاکیدتون رو بحث عدم سرزنش عالی بود. ممنون 4.نکته ای رو در مورد کلاس سه شنبه میخواستم با شما مطرح کنم،اینکه تو کلاس بعضی مواقع قصد برخورد با افرادی رو پیدا میکنم که تذکر بدم ولی این رغبت بخاطر حفظ احترام استاد در کلاس کم رنگ میشه که ممکن به شما هم بی احترامی بشه. حالا میخواستم نظرتون رو تو این مورد جویا بشم. البته ترجیح اول حضوری وبعد تلفنی مطرح کنم که فعلا مقدور نیست. 5.از هویت طلبگی برای من بگید؛ بپرسم که منبعی یا کتابی تو این زمینه هست البته احتمال میدم بقیه هم استقبال کنن. 6.ممنون و تشکر و خدا قوت یاعلی
- [سایر] بسم الله الرحمن الرحیم با عرض سلام و ادب سوالی در خصوص یکی از استفتائات آیت الله سیستانی داشتم. از ایشان سوالی در مورد سپرده گذاری به شرط وام پرسیده شده که قسمت دوم جواب ایشان را متوجه نشدم. سوال و جواب به شرح ذیل می باشد: پرسش: اخیرا قرض الحسنه ها شرطی برای دادن وام قرار داده اند که برای دادن وام معینی باید درآن قرض الحسنه سپرده گذاری شود اینکار چه حکمی دارد ثانیا این قرض الحسنه ها عموما با این سپرده ها فعالیتهای اقتصادی کرده وبه سپرده گذاران هیچ سودی از در آمد های که دارد وندارد وعلاوه برآن کارمزد هم میگیرند آیا شرعا جایز است؟ پاسخ: سپردن مبلغ یاد شده به شرط اینکه صندوق قرض بدهد جایز نیست وعلی أی حال گرفتن قرض از صندوق قرض الحسنه بعد ازآن اشکال ندارد. قسمت دوم پاسخ معظم له که می فرمایند :(وعلی أی حال گرفتن قرض از صندوق قرض الحسنه بعد ازآن اشکال ندارد.) را متوجه نشدم. منظور ایشان از این قسمت چیست؟ با تشکر و سپاس
- [سایر] با سلام و احترام . بدون مقدمه : از اینکه دو سه سالیست رویکرد خود را در سخنرانیهای دهگی به سمت مسائل مبتلابه جامعه تغییر دادهاید تشکر میکنم . و به دنبال آن از اینکه در محرم امسال صریحتر و شفافتر به مسائل جامعه پرداختید بسیار زیاد سپاسگزارم . باعث بسی تأسف است که اهل فن و دولتمردان ما اصل و فرع موضوعات را یا جابجا میکتتد و یا جابجا میپندارند . به زعم اینجانب تصور آنکه مشکلات جامعه ما در گرو رتق و فتق موضوعات بزرگ است پنداری غلط و راه به ناکجا آباد دارد . به زعم بنده مشکلات فعلی ما موضوعات پیش پا افتاده دینی و اخلاقی است که به مشکلات بزرگ تبدیل شدهاند . مجدداً از انتخاب و رویکرد شما کمال تشکر و سپاس را دارم . همچنین از آنجا که تأثیر موضوعات فرهنگی و اخلاقی مبتنی بر تکرار به شیوههای مختلف و یا تکرار عین موضوع میباشد ، لذا استدعا دارد به منظور حک شدن مطالب در اذهان مستمع اقدام شایسته و مقتضی به عمل آورید . پیشنهاد اینجانب آنستکه در هر جلسه رئوس مطالب پیشین را به عنوان بازبینی یا به زبان نامادریمان Review فرموده و یا در قالب پرسش و پاسخ چند دقیقهای مستمع منفعل را به حالت فعال و هوشیار در جلسه وعظ درآورید . مجدداً مراتب تشکر و سپاس خود را تقدیم حضور مینمایم . و من الله التوفیق و علیه التکلان
- [سایر] سلام من دانشجوی سال آخر رشته معماری هستم و طراحی مسجد رو به عنوان موضوع پروژه نهاییم انتخاب کردم البته باید بگم بچه های همکلاسیم معمولا به چنین موضوعی حتی فکر هم نمی کنن (شاید به کلاسشون نمی خوره)به همین خاطر اولش حتی می ترسیدم به استادم بگم که میخوام رو چه موضوعی کار کنم ترس از مورد تمسخر واقع شدن اما بلاخره دل به دریا زدم و گفتم و خوشبختانه نه با تمسخر بلکه با استقبال شدید استادم روبرو شدم من دلایل زیادی برای این انتخاب دارم اما مهمترینش شاید فهمیدن راز ماندگاری و همیشه تازه موندن مساجد قدیمی ومعروف ایران وجهان باشه ( انگار هر وقت که می بینی بار اول و همیشه یک حرف تازه برای گفتن دارن ) و اینکه چکار باید کرد تا مسجد امروز احیا بشه با دید جدید بهش نگاه کنیم مکانی که علاوه بر پاسخگویی به انتظاراتی که از مسجد داریم دارای حس روحانی ومعنوی جدید جذاب و متفاوتی باشه تا هر بیننده ورهگذری رو تحریک کنه درونش کشش ایجاد کنه و برای یک بار هم که شده نمازشو تو مسجد بخونه آقای مرادی بعد از این مقدمه طولانی می خواستم ازتون تقاضا کنم اگه امکان داشته باشه منو توی این راه هدایت وراهنمایی کنید البته تذکرتون در مورد عدم پرسش راجع به پایان نامه ها رو خوندم اما فکر کنم این یک استثنا کوچیک باشه یا مصداق وحدت وهمکاری حوزه و دانشگاه البته من مشتاقانه منتظر دریافت نظرهای شخصی خودتون هم هستم
- [سایر] در یکی از جواب های که در سایت خوب شما خواندم چنین نوشته بودید: (عوالم وجود در طول هم قرار دارند و هر مرتبه نازله عبارت است از مظهر و مثالی برای مراتب بالاتر که این مرحله نازله در ظل آن مرحله پدیدار می شود، و دنیایی که ما در آن زندگی می کنیم، نازل ترین مراتب عالم موجودات است که عالم مجاز و عالم پوسته ها است و موجودات این عالم تنها نشانه و مثالی از عالم بالایند. و بالاتر از این عالم عالمی است که در قوس صعودمان عالم برزخ است که واسطه بین عالم دنیا و عالم قیامت است و عالم برزخ همان عالم صورت و معنا است و ما فوق آن همان عالم قیامت است که عالم \"جمع\" و عالم حقیقت و عالم حیات و منتهای سیر بشریت است. همانا از نام های قیامت می توان به \"الحاقه\" اشاره کرد که به معنای حاق واقع و عین واقعیت است؛ یعنی روزی که در آن همه اسرار و بواطن امور آشکار می شود: \"یوم تبلی السرائر\".پس قیامت روزی است که در آن همه اسرار آشکار شده و عالم حیات است: \"و أن الدار الآخرة لهی الحیوان لو کانوا یعلمون\".آیا شرحی برای این قسمت از جواب وجود دارد؟؛ زیرا بحث مهمی است و برای من اهمیت زیادی دارد. آیا وجود یک حقیقت کشیده شده است؟ از شما تقاضا داریم که مفصلا جوابم را بدهید. از این که سایتی علمی و دقیق مانند سایت شما را پیدا کرده ام بسیار خوشوقت هستم. با تشکر فراوان
- [سایر] برای آخرین بار برایتان میفرستم : با سلام: جوانی17ساله ام و در رشته ی ریاضی کلاس دوم را به پایان رسانده ام وامسال دیپلم میگیرم. می خواستم درباره ی مشکلم با شما صحبت کنم ومیدانم که شما حالت جوانان رامی فهمید.(با این اوضاع جامعه و تهاجم فرهنگی) من هم مانند خیلی از جوانهای دیگر وقتی در حال راه رفتن در خیابان هستم با دیدن صحنه هایی از بد حجابی ها و بدن نمایی ها احساس شهوت پیدا میکنم. اما سعی میکنم خودم را کنترل کنم وبه خدا نیز توکل دارم اما این توکل باید با تلاش و کنترل همراه باشد که (این تلاش وکوشش)برای من سخت است .میترسم کاری د ست خودم بدهم و مرتکب گناهی بشوم . گناهی که تاکنون توانسته ام خودم را از آن حفظ کنم (مثلا:دوست دختر گرفتن.حرف زدن با دختران و... ). میدانم که ازدواج مرا از این پل صراط جوانی به راحتی عبور میدهد.ولی شرایط آن (از طرف خانواده) مقدور نیست. میگویند یکی دو سالی سنت کم است ولی می ترسم تا آن موقع کار از کار بگذرد. هرچند که بر خدا توکل کردم ولی خود را قادر به کنترل نمیدانم . میخواستم از شما اجازه ای بگیرم واگر صلاح میدانید با خانواده حرف بزنم درباره ی انتخاب دختری (محجبه) به عنوان همسر آینده ی خودم البته من نمیخواهم سفره ی عقد بچینم ویا سالن عروسی رزرو کنم تنها می خواهم دختری را به عنوان همسر آینده ی خویش انتخاب کنم تا در مواقع(( نزدیکی به گناه)) به یاد او بیافتم . مطمئن باشید هیچ هوسرانی در این کار نیست و نخواهد بود.اگر بدانید که چه بلاهایی در این چند روز به سر من آمده است میترسم وضع از این بدتر شود. 1-اگر نظرتا ن مثبت است راه وروش آنرا به من یاد دهید وچگونگی گفتن موضوع به خانواده و... 2-اگر نظرتا ن منفی است د لیل خود را مفصلا برایم بگویید. (معمولا جوانان را به سختی می توان قانع کرد) ازنامه ی طولانی خود معذ رت میخواهم واز پرسش وپاسخ غیر حضوری شما بسیار تشکر میکنم زیرا من روی گفتن این چیزها را به هیچ روحانی آشنا وغریبه ای نداشتم. با تشکر
- [سایر] با درود و خسته نباشید و شادباش سال نو خدمت خواهر گرامی سرکار خانم کهتری سوال قبلم از خانم عطاریان بود و این متن رو برای پرسش از ایشون نوشتم اما فقط جنبعالی مشاوربودید دیگه از شمامی پرسم ____________________________ پیرو پرسش شماره 851453 به علت ناقص بودن پاسخ شما به نحوی دیگه از شما درخواست راهنمایی دارم من مطالعاتم روی دو حوزه هست حوزه زبان خارجه و حوزه مهندسی و درمورد روانشناسی بازاری و روانشناسی محض مطالعات خیلی خیلی کمی دارم اینکه مجبورم تو خونه بمونم و مطالعه کنم بر سر علاقه نیست بر سر اجباری هست که از دو جهت به من وارد میشه یکی ضرورت اونها که به خاطر پیدا کردن شغل هست و ناچارم تو زمان کوتاه مطالب زیادی رو مطالعه کنم و دیگری به خاطر محیط هست چون من توی شهری زندگی می کنم که مهاجرم . روزی یک ساعت بیرون میرم هر چند که کار ضروری ندارم فقط به خاطر بیرون رفتن .. تمایل زیادی به بودن در کنار همسالان دارم ولی کسی نیست که باهاش باشم از طرفی همه ایده های شما رو تصدیق می کنم و سعی می کنم به توصیه های شما عمل کنم در مورد شیزوفرنی کاملا حق با شماست و اینو رو خیلی خوب می دونم که بدترین کار برای فردی که احساس روان رنجوری می کنه اینه که کتاب بخونه و نشونه های اون را با زندگی خودش تطبیق بده . من از لحاظ روحی کاملا سالمم . سوال اصلیم این بود که من تیک حرکت سر رو از زمان دبیرستان یعنی 17 سالگی داشتم اون موقع که خیلی توی جمع بودم ... الان این یه مشکله برای درمانش باید چکار کنم به روانپزشک روانشناس یا متخصص مغر و اعصاب یا گفتاردرمانی یا .... مراجعه کنم یا ؟ ورزش انجام نمی دادم ولی از اسفند ماه شروع کردم به ورزش کردن از طرفی وضعیت مالی خانواده خرابه نمی تونم زیاد خرج کنم یا به تفریح و مسافرت و ... برم توی خیلی چیزها محدودم امیدوارم بتونید درک کنید زیاد طفره نمی رم . خریدهای منزل رو هم انجام می دادم و می دم مثلا هر روز نون یا سبزی یا ... تهیه می کنم سوال من درباره داروهای ضد اضطراب این نبود که شما اینجا اعلام کنید خواستم بدونم با دارو قابل کنترل هست و باید به چه نوع پزشکی مراجعه کنم که بیان فرمودید روانپزشک . ضمن تشکر به خاطر وقتی که صرف می کنید به طور خلاصه سوالهام رو تکرار می کنم: 1- من تیک ( احتمالاً عصبی ) سر دارم .سرم رو تکون می دم برای درمانش باید چکار کنم ؟ 2- زمانی که تحت فشار قرار می گیرم دچار استرس می شم که به تناسب شدت و مدت زمان استرس دچار سردردی میشم که با کدئین و مسکن های گیاهی قابل درمان نیست برای درمانش باید چیکار کنم ؟ ( حالت های استرس زا : وانمود کردن دروغین ، حضور در مصاحبه های شغلی ، مشاجره ، مسافرت بیش از سه ساعت ، رانندگی بیش از سه ساعت ، تغییر وضعیت محل خواب و استراحت ، احساس عقب بودن از حدی که برای خودم مشخص کردم ، حضور در مکان هایی که پلیس هست ) 3- شما جوشانده بابونه یا جوشانده های دیگه رو چقدر مفید می دونید ؟
- [سایر] سلام حاج اقا. خدا قوت خسته نباشین. ان شاالله که خواب کردین؟ یه چیزی جدی میگم. ته دلم خیلی دوست دارم بفهمم که یه روز قشنگ توپ توپ خوابیده باشین و فقط یه 24 ساعت استراحت کرده باشید. همینجوری. چون میدونم استراحت با خیال راحت بعد از کلی کار چه کیفی داره. خدا بهتون قدرت بدهد ... و انرژی مضاعف به مقدار کافی. ان شاالله. گاهی وقتا بعضی افراد با یک حرکت کوچیک و یا سکوت و یا حتی مکث چند ثانیه ای میخوان که حرفی رو به مخاطب القا کنن که فکر میکنم روش موثر و هوشمندانه ایه. احساس کردم امروز یه همچین چیزی رو دیدم. ولی دوزاریم دیر افتاد. واقعا از این که متوجه شدم در کنارتونم ، چه در قلب و چه در معنا خوشحال شدم. ممنونم از این که منو کنارتون میبینید. همیشه و مطمئنم که خداحافظی امروز معنا نداشت. شایدم جوگیر شده بودم. به هر حال ممنونم؛ تبلیغ دین هم که موضوع کلاس بود واقعا از دغدغه های خود منه. من همین الانم به نیت تبلیغ دین خدا دارم درس میخونم و امیدارم که این نیت قلبی من در سینم حفظ باشه به نظرم ما خیلی دیر فهمیدیم وقتی که ماهواره کوفتی گوش و چشم مردم پر کرده بود و مردم فقط حرف غلط اونارو میدیدن و جواب در مقابلشون نبود. به نظر من با دشمن باید با سلاح خودش بهش حمله کرد. با رسانه. با فیلم. با تبلیغات گسترده تصویری که با ابزاری مثل گرافیک و معنا سازی عقاید مردم رو زنده کنیم. بفهمونیمشون ما از جنس خودشونیم. نه یه مشت ... که ... بگذریم . مطمئن باشین اگر خدا توفیقشو به من بده و نیتم رو محفوظ بداره از بزرگترین اهداف زندگیم گستردگی اسلام و روشن سازی تمام مردم دنیاست. راستی میخواستم حضوری بابت شب 23 تشکر کنم نشد. خیلی اون شب حال داد. هنوز دسمالی که اشکامو باهاش پاک کردم دور ننداختم... حاج اقا خیلی خیلی خیلی دوستتون دارم به اندازه ده تای یه بچه سه ساله که خیلی زیاده اگه خواستید این جایی که از خودم ابراز محبت تولید کردم پخش نکنید . مارو هم دعا کنید... من هم شما رو دعا میکنم. خیلی... التماس دعا. عرفان.