سلام حاج آقا بگذارید درد دل کنم درد دلی که با هیچکس نتونستم بکنم... دردی که روحم رو داره نابود میکنه.... حالم خیلی بده.. حاج آقا این روزها حس میکنم به لطف خدا و امام زمان متحول شده ام... خیلی به یاد مرگ میفتم بیشتر روز رو به گریه دارم میگذرونم... از عاشورا تا به حال این حس برام به وجود اومده... من خیلی گناه کردم تو 24 سال عمرم الان دائم به استغفارم اگر خدا قبول کنه اما حاج آقا یه موردی هست که همش حس میکنم خدا نمیبخشدش و با یاداوریش تنم میلزره ... [شرح ماجرا] ... وسواس فکری گرفتم دائما دارم به این موضوع فکر میکنم...دائم در حال پرس و جو هستم میگم مفسد فی الارضم... گناهکار کبیرم... آشغالم اما.... خواهش میکنم کمکم کنین.. ذهنم رو آروم کنین.. بهم بگین چه کنم؟ زندگیمو دوس دارم... حال توبه رو دوس دارم اما دارم میمیرم از این افکار حاج آقا... تنهام خیلی تنهام... با هیچکس نمیتونم حرف بزنم راجع بهش... بیشتر وقتا تو خودم فرو میرم...کمک کنین حاج آقا.. شما رو به لباسی که تنتونه... به لباس پیامبر قسم میدم...
سلام/ بی تردید گناه زشتی بوده اما بی تردید آمرزیده شده و تمام. دقت کن: این احساس که مرقوم داشتید"همش حس میکنم خدا [آن گناه را] نمیبخشدش" از تمام گناهان سنگین تراست. این بد بینی به خدا و تهمت است. حالا از این احساس توبه کن و به مغفرت و مهربانی و بخشایش خدا اقرار کن و و را ستایش کن که مهربان است و رئوف مکرر بگو الحمدلله رب العالمین و خدا را شکر کن که در لحظه ی گناه نمردی که اگر می مردی با چه حال بد و چقدر روسیاه و بی آبرو وارد برزخ می شدی... . بنابراین از عمق جان خدا را شکر کن. خدایا لحظه مرگ را بهترین لحظه ی معنوی و عبادی ما قرار بده و ما را با بهترین و خالص ترین عملمان از دنیا ببر. خدایا شهادت را روزی ما کن. مکرر گفته ام خودتان را سرزنش نکنید. این رفتارها وسواسی است و از شیطان است. مکرر به خدا پناه ببر اما مراقب خودت باش تا روز به روز خردمندتر و هوشیارتر شوی و از مواقعی که تو را به گناه نزدیک می کند فرار کن. خصوصا حریم محرم و نامحرم را به دقت مراعات کن. بی تردید ازدواجت صحیح و شرعی است. ))یادداشت وسواس      
عنوان سوال:

سلام حاج آقا بگذارید درد دل کنم درد دلی که با هیچکس نتونستم بکنم... دردی که روحم رو داره نابود میکنه.... حالم خیلی بده.. حاج آقا این روزها حس میکنم به لطف خدا و امام زمان متحول شده ام... خیلی به یاد مرگ میفتم بیشتر روز رو به گریه دارم میگذرونم... از عاشورا تا به حال این حس برام به وجود اومده... من خیلی گناه کردم تو 24 سال عمرم الان دائم به استغفارم اگر خدا قبول کنه اما حاج آقا یه موردی هست که همش حس میکنم خدا نمیبخشدش و با یاداوریش تنم میلزره ... [شرح ماجرا] ... وسواس فکری گرفتم دائما دارم به این موضوع فکر میکنم...دائم در حال پرس و جو هستم میگم مفسد فی الارضم... گناهکار کبیرم... آشغالم اما.... خواهش میکنم کمکم کنین.. ذهنم رو آروم کنین.. بهم بگین چه کنم؟ زندگیمو دوس دارم... حال توبه رو دوس دارم اما دارم میمیرم از این افکار حاج آقا... تنهام خیلی تنهام... با هیچکس نمیتونم حرف بزنم راجع بهش... بیشتر وقتا تو خودم فرو میرم...کمک کنین حاج آقا.. شما رو به لباسی که تنتونه... به لباس پیامبر قسم میدم...


پاسخ:

سلام/ بی تردید گناه زشتی بوده اما بی تردید آمرزیده شده و تمام.
دقت کن: این احساس که مرقوم داشتید"همش حس میکنم خدا [آن گناه را] نمیبخشدش" از تمام گناهان سنگین تراست. این بد بینی به خدا و تهمت است. حالا از این احساس توبه کن و به مغفرت و مهربانی و بخشایش خدا اقرار کن و و را ستایش کن که مهربان است و رئوف مکرر بگو الحمدلله رب العالمین و خدا را شکر کن که در لحظه ی گناه نمردی که اگر می مردی با چه حال بد و چقدر روسیاه و بی آبرو وارد برزخ می شدی... . بنابراین از عمق جان خدا را شکر کن.
خدایا لحظه مرگ را بهترین لحظه ی معنوی و عبادی ما قرار بده و ما را با بهترین و خالص ترین عملمان از دنیا ببر. خدایا شهادت را روزی ما کن. مکرر گفته ام خودتان را سرزنش نکنید. این رفتارها وسواسی است و از شیطان است. مکرر به خدا پناه ببر
اما مراقب خودت باش تا روز به روز خردمندتر و هوشیارتر شوی و از مواقعی که تو را به گناه نزدیک می کند فرار کن. خصوصا حریم محرم و نامحرم را به دقت مراعات کن.
بی تردید ازدواجت صحیح و شرعی است. ))یادداشت وسواس      





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین