رکن در نماز به چه معنا است و چرا قیام متصل به رکوع رکن است؟
  واژه‌ی «رکن»؛ مفرد، و جمع آن ارکان است. رکن در لغت، به جانب قوی یک چیز گفته می‌شود که قوام و پایداری آن چیز به این جزء مستند می‌گردد.[1] بنابر نظر گروهی از فقها؛ رکن در نماز، عبارت است از اموری که ترک آن - چه به‌ صورت عمدی چه به ‌صورت سهوی - موجب باطل شدن نماز می‌شود.[2] و بنابر نظر برخی دیگر؛ رکن در نماز، عبارت است از چیزی که ترک کردن یا زیاد کردن آن - چه عمدی و چه سهوی - موجب باطل شدن نماز می‌شود.[3] تعبیر به رکن در کلام فقهای گذشته - غیر از شیخ طوسی(ره) در «مبسوط» و ابن حمزه در «الوسیله»- تا قبل از محقق حلی(ره)، رواج نداشته حتی در روایات وارده از امامان معصوم(ع) نیز چنین تعبیری نیامده است، این تعبیر از زمان محقق حلی(ره)، شروع شده و تا زمان ما ادامه پیدا کرده و مشهور شده است.[4] فقها با مراجعه به روایاتی که امور معتبره در نماز را ذکر می‌کردند دیدند برخی از آن امور به ‌گونه‌ای هستند که اخلال به آن - چه عمدی و چه سهوی - موجب باطل شدن نماز می‌شود ولی برخی دیگر به ‌گونه‌ای هستند که اخلال آن سهواً موجب باطل شدن نماز نمی‌شود، بلکه فقط اگر عمداً اخلال صورت گیرد موجب باطل شدن می‌شوند. از این‌رو، به دسته اول رکن نماز گفته‌اند به مناسبت معنای لغوی رکن.[5] قیام متصل به رکوع نیز از اموری است که فقها همگی نسبت به باطل شدن نماز با ترک آن حتی از روی سهو دیدگاه یکسان دارند و می‌گویند: رکوع به ‌صورت نشسته و بدون قیام حتی اشتباهاً، موجب باطل شدن نماز است».[6] در نتیجه، قیام متصل به رکوع از ارکان نماز است. دلیل نقلی از آیه یا روایت به ‌صورت صریح مبنی بر رکن بودن قیام متصل به رکوع، نداریم و تنها برخی از فقها دلیل بر رکن بودن آن‌را اجماع ذکر کرده‌اند.[7] اما چون قیام متصل به رکوع داخل در مفهوم رکوع است[8] و با ادله‌ای - آیات[9] و روایات[10] - که دلالت بر رکن بودن رکوع دارند می‌توان رکن بودن قیام متصل به رکوع را استنباط نمود.[11] و این موضوع از امور تعبّدی است که باید به آن پایبند بود. [1] . ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 13، ص 185 - 186، دار صادر، بیروت، 1414 ق. [2] . طباطبایی، حکیم، سید محسن‌، مستمسک العروة الوثقی، ج 6، ص 54، مؤسسة دار التفسیر‌، قم، چاپ اول، 1416ق؛ طباطبایی بروجردی، آقا حسین، نهایة التقریر فی مباحث الصلاة، مقرر: فاضل لنکرانی، محمد، ج 2، ص 62، مرکز فقهی ائمه اطهار(ع)، قم، چاپ اول، بی‌تا؛ مشکینی، میرزا علی‌، مصطلحات الفقه، ص 274، بی‌نا، بی‌جا، بی‌تا. [3] . شهید ثانی، زین الدین، روض الجنان فی شرح إرشاد الأذهان، ص 249، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، قم، چاپ اول، 1402 ق. [4] . نهایة التقریر، ج 2، ص 62. [5] . بروجردی طباطبایی، آقا حسین، تبیان الصلاة، مقرر: صافی گلپایگانی، علی، ج 5، ص 67، گنج عرفان للطباعة و النشر‌، قم، چاپ اول، 1426ق. [6] . حسینی عاملی، سید جواد، مفتاح الکرامة فی شرح قواعد العلاّمة، محقق و مصحح: خالصی، محمد باقر، ج 6، ص 552، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، 1419ق؛ موسوی عاملی، محمد بن علی، مدارک الأحکام فی شرح عبادات شرائع الإسلام، ج 3، ص 326، مؤسسه آل البیت(ع)، بیروت، چاپ اول، 1411ق؛ حائری یزدی، مرتضی بن عبد الکریم، خلل الصلاة و أحکامه، محقق و مصحح: امرالله، محمد حسین، ص 33، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، 1420ق؛ امام خمینی، توضیح المسائل (محشّی)، گردآورنده: بنی‌هاشمی خمینی، سید محمدحسین، ج 1، ص 531، م 942، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ هشتم، 1424ق. [7] . تقریر بحث السید البروجردی، ج 2، ص 137‌؛ میر داماد، محمّد باقر، السبع الشداد، ص 78، نشر سید جمال الدین میرداماد‌، تهران، چاپ اول، 1397ق؛ نهایة التقریر، ج 2، ص 63‌ و 65؛ خلل الصلاة و أحکامه، ص 39‌. [8] . موسوی خویی، سید ابو القاسم، موسوعة الإمام الخوئی، ج 14، ص 169، مؤسسة إحیاء آثار الإمام الخوئی، قم، چاپ اول، 1418ق. [9] . وَ قُومُوا لِلّٰهِ قٰانِتِینَ، بقره، 238؛ الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللّٰهَ قِیٰاماً وَ قُعُوداً، آل عمران، 191. [10] . مانند: عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ(ع) أَنَّهُ قَالَ: «لَا تُعَادُ الصَّلَاةُ إِلَّا مِنْ خَمْسَةٍ: الطَّهُورِ وَ الْوَقْتِ وَ الْقِبْلَةِ وَ الرُّکُوعِ وَ السُّجُود»، ابن بابویه، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه،‏ محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 339، دفتر انتشارات اسلامی‏، قم، چاپ دوم، 1413ق؛ قال رسول الله(ص): «مَنْ لَمْ‏ یُقِمْ‏ صُلْبَهُ‏ فَلَا صَلَاةَ لَه»‏، من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 303. [11] . موسوعة الإمام الخوئی، ج 14، ص 166‌- 167؛ السبع الشداد، ص 79.‌‌    
عنوان سوال:

رکن در نماز به چه معنا است و چرا قیام متصل به رکوع رکن است؟


پاسخ:

  واژه‌ی «رکن»؛ مفرد، و جمع آن ارکان است. رکن در لغت، به جانب قوی یک چیز گفته می‌شود که قوام و پایداری آن چیز به این جزء مستند می‌گردد.[1] بنابر نظر گروهی از فقها؛ رکن در نماز، عبارت است از اموری که ترک آن - چه به‌ صورت عمدی چه به ‌صورت سهوی - موجب باطل شدن نماز می‌شود.[2] و بنابر نظر برخی دیگر؛ رکن در نماز، عبارت است از چیزی که ترک کردن یا زیاد کردن آن - چه عمدی و چه سهوی - موجب باطل شدن نماز می‌شود.[3] تعبیر به رکن در کلام فقهای گذشته - غیر از شیخ طوسی(ره) در «مبسوط» و ابن حمزه در «الوسیله»- تا قبل از محقق حلی(ره)، رواج نداشته حتی در روایات وارده از امامان معصوم(ع) نیز چنین تعبیری نیامده است، این تعبیر از زمان محقق حلی(ره)، شروع شده و تا زمان ما ادامه پیدا کرده و مشهور شده است.[4] فقها با مراجعه به روایاتی که امور معتبره در نماز را ذکر می‌کردند دیدند برخی از آن امور به ‌گونه‌ای هستند که اخلال به آن - چه عمدی و چه سهوی - موجب باطل شدن نماز می‌شود ولی برخی دیگر به ‌گونه‌ای هستند که اخلال آن سهواً موجب باطل شدن نماز نمی‌شود، بلکه فقط اگر عمداً اخلال صورت گیرد موجب باطل شدن می‌شوند. از این‌رو، به دسته اول رکن نماز گفته‌اند به مناسبت معنای لغوی رکن.[5] قیام متصل به رکوع نیز از اموری است که فقها همگی نسبت به باطل شدن نماز با ترک آن حتی از روی سهو دیدگاه یکسان دارند و می‌گویند: رکوع به ‌صورت نشسته و بدون قیام حتی اشتباهاً، موجب باطل شدن نماز است».[6] در نتیجه، قیام متصل به رکوع از ارکان نماز است. دلیل نقلی از آیه یا روایت به ‌صورت صریح مبنی بر رکن بودن قیام متصل به رکوع، نداریم و تنها برخی از فقها دلیل بر رکن بودن آن‌را اجماع ذکر کرده‌اند.[7] اما چون قیام متصل به رکوع داخل در مفهوم رکوع است[8] و با ادله‌ای - آیات[9] و روایات[10] - که دلالت بر رکن بودن رکوع دارند می‌توان رکن بودن قیام متصل به رکوع را استنباط نمود.[11] و این موضوع از امور تعبّدی است که باید به آن پایبند بود.
[1] . ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 13، ص 185 - 186، دار صادر، بیروت، 1414 ق. [2] . طباطبایی، حکیم، سید محسن‌، مستمسک العروة الوثقی، ج 6، ص 54، مؤسسة دار التفسیر‌، قم، چاپ اول، 1416ق؛ طباطبایی بروجردی، آقا حسین، نهایة التقریر فی مباحث الصلاة، مقرر: فاضل لنکرانی، محمد، ج 2، ص 62، مرکز فقهی ائمه اطهار(ع)، قم، چاپ اول، بی‌تا؛ مشکینی، میرزا علی‌، مصطلحات الفقه، ص 274، بی‌نا، بی‌جا، بی‌تا. [3] . شهید ثانی، زین الدین، روض الجنان فی شرح إرشاد الأذهان، ص 249، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، قم، چاپ اول، 1402 ق. [4] . نهایة التقریر، ج 2، ص 62. [5] . بروجردی طباطبایی، آقا حسین، تبیان الصلاة، مقرر: صافی گلپایگانی، علی، ج 5، ص 67، گنج عرفان للطباعة و النشر‌، قم، چاپ اول، 1426ق. [6] . حسینی عاملی، سید جواد، مفتاح الکرامة فی شرح قواعد العلاّمة، محقق و مصحح: خالصی، محمد باقر، ج 6، ص 552، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، 1419ق؛ موسوی عاملی، محمد بن علی، مدارک الأحکام فی شرح عبادات شرائع الإسلام، ج 3، ص 326، مؤسسه آل البیت(ع)، بیروت، چاپ اول، 1411ق؛ حائری یزدی، مرتضی بن عبد الکریم، خلل الصلاة و أحکامه، محقق و مصحح: امرالله، محمد حسین، ص 33، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، 1420ق؛ امام خمینی، توضیح المسائل (محشّی)، گردآورنده: بنی‌هاشمی خمینی، سید محمدحسین، ج 1، ص 531، م 942، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ هشتم، 1424ق. [7] . تقریر بحث السید البروجردی، ج 2، ص 137‌؛ میر داماد، محمّد باقر، السبع الشداد، ص 78، نشر سید جمال الدین میرداماد‌، تهران، چاپ اول، 1397ق؛ نهایة التقریر، ج 2، ص 63‌ و 65؛ خلل الصلاة و أحکامه، ص 39‌. [8] . موسوی خویی، سید ابو القاسم، موسوعة الإمام الخوئی، ج 14، ص 169، مؤسسة إحیاء آثار الإمام الخوئی، قم، چاپ اول، 1418ق. [9] . وَ قُومُوا لِلّٰهِ قٰانِتِینَ، بقره، 238؛ الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللّٰهَ قِیٰاماً وَ قُعُوداً، آل عمران، 191. [10] . مانند: عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ(ع) أَنَّهُ قَالَ: «لَا تُعَادُ الصَّلَاةُ إِلَّا مِنْ خَمْسَةٍ: الطَّهُورِ وَ الْوَقْتِ وَ الْقِبْلَةِ وَ الرُّکُوعِ وَ السُّجُود»، ابن بابویه، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه،‏ محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 339، دفتر انتشارات اسلامی‏، قم، چاپ دوم، 1413ق؛ قال رسول الله(ص): «مَنْ لَمْ‏ یُقِمْ‏ صُلْبَهُ‏ فَلَا صَلَاةَ لَه»‏، من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 303. [11] . موسوعة الإمام الخوئی، ج 14، ص 166‌- 167؛ السبع الشداد، ص 79.‌‌    





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین