شرایط تحقق غیبت عبارتست از: 1. فردی که از او غیبت می‌شود در جمع حاضر نباشد. 2. آن سخن، عیب و نقص وی محسوب شود. 3. این عیب از عیوب پنهان باشد. 4. فرد از شنیدن آنچه در موردش گفته می‌شود ناراحت شود.[1] بر این اساس، آنچه در سؤال آمده است، ظاهراً شرایط کامل غیبت را ندارد، اما اگر بازگو کردن آن، موجب آزار دیگران شود، جایز نبوده و باید از آن اجتناب کرد. ضمن اینکه برخی از مراجع تقلید[2] موارد مذکور در سؤال را غیبت دانسته‌اند. ضمایم: پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است:[3] حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای (مد ظله العالی): موارد مذکور هر چند غیبت محسوب نمی‌شود ولی اگر موجب ایذاء دیگران بشود جایز نیست و باید اجتناب شود. حضرت آیت الله العظمی سیستانی (مد ظله العالی): غیبت مؤمن از گناهان کبیره و حرام است. و غیبت: آن است که عیب مؤمنی - آن هم عیبی که پوشیده بر مردم است - در نبودش گفته شود خواه به قصد پایین آوردن منزلت او باشد یا نه و خواه عیب در بدنش باشد یا در نسب یا در اخلاق یا در عمل او یا در گفتار او یا در دین او یا در دنیای او یا در غیر آن از آنچه که پوشیده و پنهان بر مردم هست، باشد. همچنان که فرق نمی‌کند در بیان آن عیب این‌که به زبان بیان کند یا با انجام فعلی که از عیب او حکایت می‌کند باشد. و غیبت در صورتی حاصل می‌شود که شنونده‌ای باشد و گوینده قصد فهماندن و خبر دادن - یا آنچه که به حکم این دو هست - به شنونده باشد. همچنان در صورتی حاصل می‌گردد که شخص غیبت شونده را معیّن کند پس اگر گفت (یکی از اهل شهر ترسو است) غیبت نیست، و همچنین اگر بگوید: (یکی از فرزندان زید ترسو است)، بله ممکن است به لحاظ این‌که اهانت و انتقاص از آنان باشد حرام گردد و نه به لحاظ غیبت. و باید کسی که غیبت می‌کند از کرده خود پشیمان گردد و توبه کند، و احتیاط مستحب آن است که - اگر مفسده‌ای بار نشود - از شخص غیبت شده حلالیت بطلبد یا این‌که برای او استغفار کند. حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (مد ظله العالی): غیبت آن است که عیب کسی در غیاب او نزد اشخاصی گفته شود و طوری باشد که اگر بشنود ناراحت شود. بنابراین هر دو فرض سؤال را شامل می‌شود و عیب‌جویی و تفحص و تجسس از احوال خفیه مردم و استکشاف امور نهانی آنها حرام است. بله اگر ضرورت مهمی در بین باشد به طوری که اهمیت آن از حرمت تجسس در امور اشخاص که فی نفسه از محرمات قطعیه است بیشتر باشد در آن صورت منعی ندارد، البته احراز اهمیت در این گونه موارد با مجتهد جامع الشرایط است. حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی): غیبت آن است که عیب پنهانی کسی را پشت سر او بگویند ولی در مواردی که مسئله مهمّی مطرح است مانند موارد مشورت و اصلاح ذات البین و امثال آن استثنا شده است. حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی(مد ظله العالی): بیان عیوب پنهان دیگران که از افشای آن اکراه دارند جائز نیست. [1] . بر گرفته از نمایه 3217. [2] . آیت الله صافی گلپایگانی. [3] . استفتا از دفاتر آیات عظام: خامنه‌ای، سیستانی، مکارم شیرازی، صافی گلپایگانی و نوری همدانی (مد ظلهم العالی) توسط سایت اسلام کوئست.
میخواستم بدانم که اگر پشت سر کسی حرفی بزنیم و کسی که میشنود او را نشناسد و یا در صورت شناختن فردِ غایب، آن چیزی را که ما میگوییم او هم در مورد آن شخص بداند آیا مرتکب غیبت شدهایم؟ با توجه به فرضهایی که گفتم در مورد عیبجویی هم توضیح دهید.
شرایط تحقق غیبت عبارتست از:
1. فردی که از او غیبت میشود در جمع حاضر نباشد.
2. آن سخن، عیب و نقص وی محسوب شود.
3. این عیب از عیوب پنهان باشد.
4. فرد از شنیدن آنچه در موردش گفته میشود ناراحت شود.[1]
بر این اساس، آنچه در سؤال آمده است، ظاهراً شرایط کامل غیبت را ندارد، اما اگر بازگو کردن آن، موجب آزار دیگران شود، جایز نبوده و باید از آن اجتناب کرد. ضمن اینکه برخی از مراجع تقلید[2] موارد مذکور در سؤال را غیبت دانستهاند.
ضمایم:
پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است:[3]
حضرت آیت الله العظمی خامنهای (مد ظله العالی):
موارد مذکور هر چند غیبت محسوب نمیشود ولی اگر موجب ایذاء دیگران بشود جایز نیست و باید اجتناب شود.
حضرت آیت الله العظمی سیستانی (مد ظله العالی):
غیبت مؤمن از گناهان کبیره و حرام است. و غیبت: آن است که عیب مؤمنی - آن هم عیبی که پوشیده بر مردم است - در نبودش گفته شود خواه به قصد پایین آوردن منزلت او باشد یا نه و خواه عیب در بدنش باشد یا در نسب یا در اخلاق یا در عمل او یا در گفتار او یا در دین او یا در دنیای او یا در غیر آن از آنچه که پوشیده و پنهان بر مردم هست، باشد. همچنان که فرق نمیکند در بیان آن عیب اینکه به زبان بیان کند یا با انجام فعلی که از عیب او حکایت میکند باشد. و غیبت در صورتی حاصل میشود که شنوندهای باشد و گوینده قصد فهماندن و خبر دادن - یا آنچه که به حکم این دو هست - به شنونده باشد. همچنان در صورتی حاصل میگردد که شخص غیبت شونده را معیّن کند پس اگر گفت (یکی از اهل شهر ترسو است) غیبت نیست، و همچنین اگر بگوید: (یکی از فرزندان زید ترسو است)، بله ممکن است به لحاظ اینکه اهانت و انتقاص از آنان باشد حرام گردد و نه به لحاظ غیبت. و باید کسی که غیبت میکند از کرده خود پشیمان گردد و توبه کند، و احتیاط مستحب آن است که - اگر مفسدهای بار نشود - از شخص غیبت شده حلالیت بطلبد یا اینکه برای او استغفار کند.
حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (مد ظله العالی):
غیبت آن است که عیب کسی در غیاب او نزد اشخاصی گفته شود و طوری باشد که اگر بشنود ناراحت شود. بنابراین هر دو فرض سؤال را شامل میشود و عیبجویی و تفحص و تجسس از احوال خفیه مردم و استکشاف امور نهانی آنها حرام است. بله اگر ضرورت مهمی در بین باشد به طوری که اهمیت آن از حرمت تجسس در امور اشخاص که فی نفسه از محرمات قطعیه است بیشتر باشد در آن صورت منعی ندارد، البته احراز اهمیت در این گونه موارد با مجتهد جامع الشرایط است.
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی):
غیبت آن است که عیب پنهانی کسی را پشت سر او بگویند ولی در مواردی که مسئله مهمّی مطرح است مانند موارد مشورت و اصلاح ذات البین و امثال آن استثنا شده است.
حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی(مد ظله العالی):
بیان عیوب پنهان دیگران که از افشای آن اکراه دارند جائز نیست. [1] . بر گرفته از نمایه 3217. [2] . آیت الله صافی گلپایگانی. [3] . استفتا از دفاتر آیات عظام: خامنهای، سیستانی، مکارم شیرازی، صافی گلپایگانی و نوری همدانی (مد ظلهم العالی) توسط سایت اسلام کوئست.