در ارتباط با این موضوع باید گفت؛ اگر مردی نسبت به وظایف خود در قبال همسرش کوتاهی می‌کند، این مشکل آن فرد است، نه نقص و اشکال دین. دین اسلام تمام این مسائل حتی ریزترین مسائل همبستری زن و شوهر را لحاظ کرده و برای هر یک از آنان وظایفی را معین نموده است،[1] و بسیاری از مردان و زنان مسلمان به آنها عمل می‌کنند و از این جهت مشکلی ندارند. اما کوتاهی عده‌ای از مردان در روابط زناشویی را باید با مراجعه به متخصصان بررسی کرد. به هرحال اگر به هر دلیلی برخی از مردان نتوانستند که نیازهای جنسی همسرانشان را برآورده سازند، تا زمانی که این‌گونه نیازها به حد عسر و حرج نرسیده و مشکلی ایجاد نمی‌کند، باید سعی نمود با استمداد از خدا صبر پیشه نمود و آن‌را تحمل کرد. در این‌گونه مشکلات باید زنانی را که در طول تاریخ با مردانی؛ مانند فرعون زندگی کردند و مسائلی سخت‌تر از این‌را تحمل نمودند، الگو قرار داد. قرآن کریم در باره همسر فرعون می‌فرماید:«و خداوند برای کسانی که ایمان آورده‏اند زن فرعون را مثل زده: آن‌گاه که گفت: پروردگارا، برای من در نزد خود (در قرب جلال و رحمت خود) در بهشت خانه‌‏ای بساز، و مرا از فرعون و عمل وی رهایی بخش، و از گروه ظالمان (دربار و ملتش) نجات ده».[2] گفتنی است که برطرف کردن نیاز جنسی و روانی، بخشی از موضوع ازدواج است، زندگی زناشویی بخش‌ها و مسائل مهم‌تری نیز دارد که ممکن است با طلاق و ازدواج مجدد، آن بخش کوچک حل شود، اما خدای ناکرده جنبه‌های مهم‌ترش قابل جبران نباشد. بنابر این توصیه ما این است، تا جایی که امکان دارد و قابل تحمل است، باید تحمل کرد، شاید به مرور زمان این مشکل برطرف شود. اما با این وجود، اگر تحمل این وضعیت دشوار باشد زن می‌تواند با مراجعه به دادگاه و بیان مشکل، حکم طلاق را گرفته و از همسرش جدا شود. [1] . به عنوان نمونه این پاسخ‌ها را مطالعه کنید: 850، 18699، 5556، 6285، 16600. [2] . تحریم، 11.
آیا مردانی که به احساسات و نیازهای روحی و جنسی همسرانشان توجه ندارند، و براساس قوانین اسلام حق طلاق هم با آنها است، باعث سست شدن اعتقادات دینی همسران نمیشود؟!
در ارتباط با این موضوع باید گفت؛ اگر مردی نسبت به وظایف خود در قبال همسرش کوتاهی میکند، این مشکل آن فرد است، نه نقص و اشکال دین. دین اسلام تمام این مسائل حتی ریزترین مسائل همبستری زن و شوهر را لحاظ کرده و برای هر یک از آنان وظایفی را معین نموده است،[1] و بسیاری از مردان و زنان مسلمان به آنها عمل میکنند و از این جهت مشکلی ندارند. اما کوتاهی عدهای از مردان در روابط زناشویی را باید با مراجعه به متخصصان بررسی کرد.
به هرحال اگر به هر دلیلی برخی از مردان نتوانستند که نیازهای جنسی همسرانشان را برآورده سازند، تا زمانی که اینگونه نیازها به حد عسر و حرج نرسیده و مشکلی ایجاد نمیکند، باید سعی نمود با استمداد از خدا صبر پیشه نمود و آنرا تحمل کرد. در اینگونه مشکلات باید زنانی را که در طول تاریخ با مردانی؛ مانند فرعون زندگی کردند و مسائلی سختتر از اینرا تحمل نمودند، الگو قرار داد.
قرآن کریم در باره همسر فرعون میفرماید:«و خداوند برای کسانی که ایمان آوردهاند زن فرعون را مثل زده: آنگاه که گفت: پروردگارا، برای من در نزد خود (در قرب جلال و رحمت خود) در بهشت خانهای بساز، و مرا از فرعون و عمل وی رهایی بخش، و از گروه ظالمان (دربار و ملتش) نجات ده».[2]
گفتنی است که برطرف کردن نیاز جنسی و روانی، بخشی از موضوع ازدواج است، زندگی زناشویی بخشها و مسائل مهمتری نیز دارد که ممکن است با طلاق و ازدواج مجدد، آن بخش کوچک حل شود، اما خدای ناکرده جنبههای مهمترش قابل جبران نباشد. بنابر این توصیه ما این است، تا جایی که امکان دارد و قابل تحمل است، باید تحمل کرد، شاید به مرور زمان این مشکل برطرف شود. اما با این وجود، اگر تحمل این وضعیت دشوار باشد زن میتواند با مراجعه به دادگاه و بیان مشکل، حکم طلاق را گرفته و از همسرش جدا شود. [1] . به عنوان نمونه این پاسخها را مطالعه کنید: 850، 18699، 5556، 6285، 16600. [2] . تحریم، 11.
- [سایر] با توجه به جاودانگی دین اسلام، قوانین محدود و ثابت آن چگونه پاسخ گوی نیازهای نامحدود و متغیر بشر است؟
- [سایر] کارشناسان دینی در توجیه علت برخی محدودیت هایی که فقه برای زنان در امور اجتماعی مانند شهادت، قضاوت، حق طلاق و ... قائل شده، مسأله احساسات زنانه را مطرح می کنند. و می گویند که زن ممکن است در امور ذکر شده تحت تأثیر احساسات زنانه، عقلش تحت الشعاع قرار گیرد و لذا اعتبار چندانی نمی توان برای رأی زنان قائل شد. پس چگونه است که اسلام اجازه تعدد ازدواج را برای مردان داده است، که ناگفته پیداست، این مسأله، شکنجه روحی شدید برای زنان و بدترین نوع نادیده گرفتن احساسات آنهاست. پس اینجا احساسات زنانه و محترم شمردن آن چه می شود؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] زمانی که شوهر زن جوانی به مسافرت طولانی مدت رفته در واقع زن شوهری کنار خود ندارد و نمی تواند نیازهای جنسی خود را ارضا کند و وقتی اطمینان دارد شوهرش تا مثلاً یک سال دیگر باز نمی گردد ممکن است که به گناه بیافتد، پس چرا نمی توانند همانند مردی که از زن خود جداست از عقد موقت استفاده کند؟ چرا اسلام به نیازهای جنسی مرد توجه می کند اما به زن بی توجه است؟
- [سایر] دو اشکال در باب ازدواج موقت مطرح است:1- از جنبه روانشناسی هنگامی که یک دختر و پسر با هم رابطه دوستی برقرار می کنند، با اینکه هر دو به شدت درگیر احساسات و عواطف هستند، این دختر است که انرژی عاطفی و روحی بیشتری از خودش مصرف می کند که با توجه به ساختار روحی زن امری کاملا طبیعی است و پسرها هم هر چه قدر که بخواهند از خود ابراز احساسات کنند، در اغلب مواقع به پای دختر نمی رسند، اما این جور روابط و دوستی ها دوام و پایداری نخواهد داشت و اگر هم احیانا به ازدواج منجر شود، امکان جدایی بسیار بیشتر خواهد بود آن هم به دلایلی که فعلا نیاز به طرح آنها نیست. بعد از پایان این رابطه، این دختر است که ضربه عاطفی سختی خواهد خورد؛ چون او احساساتش درگیر بوده است و با تمام وجود ابراز احساسات می کرده است. لطفا از منظر روانشناسی و اجتماعی در این باب صحبت کنید. چون اشکال تراشان در این امر، غالبا قصد نشان دادن ناکارمدی دین و قوانین ناب اسلام را دارند. به همین دلیل مستندات دینی برای آنها غیر قابل قبول است. (پاسخ دو اشکال مطرح شده را برای بحث با چنین افرادی نیاز دارم.)
- [آیت الله مکارم شیرازی] از آنجا که برخی از موادّ کنوانسیون مذکور از نظر فقهی قابل نقد است، مستدعی است نظر مبارک خود را نسبت به مورد زیر بیان نمایید: براساس مادّه یک این معاهده، باید هرگونه تمایز، استثنا و یا محدودیّت بر اساس جنسیّت در زمینه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، مدنی، و یا هر زمینه دیگر لغو گردد. با توجّه به این مادّه تفاوت زن و مرد در مواردی چون، میزان پوشش واجب بدن، نظر و لمس بدن جنس مخالف، دیه، قصاص، شهادت، ارث، طلاق، تعدّد همسران، امامت جماعت، لزوم تمکین جنسی، ولایت بر فرزندان، سر پرستی خانواده، حقّ حضانت، عیوب موجب فسخ نکاح، نشوز، لزوم سپری شدن عدّه برای ازدواج بعدی، مرجعیّت و قضاوت; تبعیض تلقّی می گردد، و باید از میان برداشته شود. آیا تساوی زن و مرد در موارد ذکر شده با احکام شرع مطابقت دارد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] لطفاً به سؤالات زیر پیرامون فیلمها پاسخ فرمایید: 1 ساخت انواع فیلمهای تخیّلی، وحشت زا، خشونت آمیز، کمدی و جنسی، از نظر اسلام چه حکمی دارد؟ 2 بیان احساسات زن و مرد نامحرم در فیلم چه حکمی دارد؟ 3 اگر فردی نقش همسر دیگری را بازی کند، با توجّه به این که محرمیّتی وجود ندارد چگونه است؟ 4 آیا پوشاندن کلاه گیس زنان از دید مردان در فیلم واجب، حکم موی طبیعی را دارد؟ 5 تفاوت تماشای زنان اهل کتاب و زنان کافر در چیست؟ 6 تماشای فیلمهای کمدی (خنده دار) که فقط جنبه خنداندن دارد، چه حکمی دارد؟ 7 تقلید صدا در فیلمها، مثل این که مردی صدای زنی را تقلید کند یا بالعکس، چه حکمی دارد؟
- [سایر] خانواده من در آمریکا زندگی می کنند ، در محل زندگی ما یک مسجد خوب وجود دارد که امام جماعت آن، در بین مردم به خیر و نیکی شناخته شده است. من هم مدت هاست که او را می شناسم و او را آدم خوبی می دانم. گر چه در جلسات مسجد کراوات می بندد. امام جماعت مسجد و مسئولین هیأت اداره کننده مسجد با دولتمردان و رؤسا (وزارت دفاع و FBI) ارتباط نزدیک دارند. مسئولین و هیأت امنای مسجد برای دانشجویان مسلمان برنامه ای (طرح کار در ضمن آموزش) قرار داده اند که مبلغ هزار دلار به هر نفر پرداخت می کنند تا اطلاعات مؤمنینی را که به مسجد دسترسی ندارند، جهت ارسال کتب دینی برای آنان جمع آوری کنند و در اختیار مسئولین هیأت اداره کننده مسجد قرار دهند. با توجه به ارتباط نزدیک مسئولین مسجد با مأمورین دولت امریکا ، می ترسم این اطلاعات در دست آنان قرار گیرد و موجب تعرض و آزار و اذیت مؤمنین شود. (مخصوصاً با توجه به قوانین ضد تروریستی که دولت بوش اعمال می کند و حتی میانه روها هم در امان نیستند، اکثر مؤمنین معتدل هستند) آیا قبول این صحیح است؟
- [سایر] .1سلام وخسته نباشید از سایت خوب شما ممنونم لطف\"اگر امکان داره بیشتر در برنامه های تلویزیون شرکت کنید باتشکر 2.دختر 34ساله مجرد دکترای تخصصی 3.با توجه به خانه ما وتجربه ای که من دارم ما به توضیح در مورد هرسه نوع اداب احتیاج داریم چون نه رفتار پدرومادرها باهم خوبه نه ارتباط انها با فرزندان ونه رفتار فرزندان با پدر ومادرها 3.درمورد تبعیض بین فرزندان هم به والدین تذکر بدهید چون باعث عقدهای شدن بچه ها میشن مثل من که بعدازاین همه سال هنوز پرازکینه وتنفرم نسبت به والدینم پدرم بسیار پسر دوست است پسر را خدا ودختر مایه خفت وننگ 4.از تبعیض وبی عدالتیش دیوانه شدم خیلی تلاش کردم بی خیال بشم ولی نشده حتی پیش روانشناس وکارشناش دینی هم رفتم 5.الانم که دیگه پیروفرتوت شده بخاطر اینکه به من وخوهرانم ارث تعلق نگیره تمام اموالش را بنام برادرانم کرده 6.در گذشته خیلی باهاشون بدرفتاری میکردم از 4سال پیش توبه کردم ولی درظاهرباهوشون خوبم قلب\" ازشون متنفرم ایا این نفاق نیست نمی توانم ببخشمشون برام دعا کنید از این وضیعت روحی نجات پیداکنم 7. با ازدواجم مخالف هستند ودعا میکنند تا اخرعمرشون من کنارشون باشم وقتی به دعاها فکر میکنم دلم میخواهد کتکشون بزنم واقع\"خدا این دعا را مستجاب میکند 8.خواهش میکنم جواب بدهید تا بلکه کمی ارام شوم
- [سایر] سلام 1.پدر و مادرم از اول با هم مشکل داشتند و مادرم بیماری قلبی دارند و من به دلیل علاقۀ زیاد به مادرم چون همیشه احساس می کردم که در حق ایشان ظلم می شود ، تصمیم به فرار از دست پدری که مدام با خواستگارهای من و ازدواج من مخلفت می کرد با خواستگاری از یک مسیر خیلی دور ازدواج کرده و به عبارتی خیلی از پدرم و اخلاقش دور شم و مادرم رو هم با خودم ببرم . 2.این خواستگار بر خلاف این که ظاهری مومن داشتند ، کلاً بی دین بودند و دوگانگی دینی خانوادۀ اونها باعث شد من هم از دین خسته بشم و بی نهایت سست شم ، و ایشون بعبارتی رفتند آمریکا و آمریکایی شدند . 3.بالاخره جر و بحث های مادر و پدر به ایست قلبی مادرم در اثر ضرب و جرح پدرم منجر شد و به لطف خدا مادرم احیا شد و مجبور شدیم برای ایشان باطری نصب کنیم و این 18.5 میلیون پول باطری رو که بیمه برگردوند پدرم به ما برنگردوند و ما رو با دنیایی بدهی بیرون کرد . 4.من از زمان عقد فقط 20 روز بعد از عقد و 39 روز یکسال بد از عقد همسرم رو دیدم .ولی ازدواج صورت گرفته و ایشان الآن با بهانۀ جدید وضعیت پدر و مادرم که در دادگاه هستند تصمیم به طلاق گرفته و حتی حاضر نیست 14 سکه مهریه من رو هم بدهد . 5.اصل سئوال : من کلاً بهم ریختم ، نیاز روحی به ازدواج و همراه فکری دارم ، کلاً از نظر دینی مشکل پیدا کردم ، 99 درصد افرادی که به هر دلیل ابراز علاقه می کنند حتماً یه جایی مشخص می شه که این آقای متشخص قصد سوء استفاده دارند حتی این برای خانوادشون هم امری عادیه و با تعجب نگاه می کنن که خوب مثلاً دیگه چه انتظاری داشتی . من الان دقیقاً جائی ایستادم که کم موندم سر بخورم لطفاً کمکم کنید .کل ماجرا رو خلاصه گفتم که ان شاء الله در مشاوره به دردتون بخوره . 6. از این که از همسرم جدا می شم اصلاً ناراحت نیستم چون عملاً هرگز در هیچ یک از سختی ها کنار من نبوده و هیچ ، هیچ علاقه ای بین ما نیست . 7. احتمال این که من حتی یک لحظه بتونم پدر رو بعنوان پدر بپذیرم محال و صفر هست چون به دفعات صدمات غیر قابل جیرانی به زندگی من وارد کرده . از لطف و همکاری شما استاد ارجمند بی نهایت متشکرم . s.sohrabifar@gmail.com
- [سایر] با سلام و خسته نباشید. راستش از دیدن سایت و این حجم سوال و بیشتر از اون، پاسخهای شما هیجان زده شدم. واقعاً ممنون راستش من 28سالمه، کارشناس ارشد روانشناسی و مشاور هستم. دو سال هست که ازدواج کردم. با پسری که به قول مادرش بسیار متقی است و البته من که نمیدونم ملاکهای تقوا چیه؟ ولی الان بخاطر برخی مسایل دچار مشکل هستم که هم راهنمایی برای خودم میخوام و هم برای کسای دیگه ای که مثل من هستند(البته ببخشید که صریح صحبت میکنم): همسر من به لحاظ میل جنسی بسیار قوی هست اما خیلی به من راغب نیست و این موضوع را به این دلیل میدونه که من اندام خوش تراشی ندارم. کمی بعد از ازدواج به من گفت که قبلا با دخترخانمی صیغه محرمیت خوانده و فقط نیازهای جنسی اش را برطرف می کرده، فیلمها و عکسهایی را در اینترنت سرچ میکنه که بسیار زننده است. حتی برای همین موضوع اقدام به خرید ماهواره کرد که من بارها به طرق گوناگون صحبت ردم و نهایتاً با دعوا از دست کانالهای ماهواره راحت شدم. تمام این مسایل با این توجیه بوده که وضعیتش نسبت به من که همسرش هستم بهتر میشه حتی من رو مجبور میکرد براش دنبال زن صیغه ای بگردم تا به عنوان جایزه کمی به من توجه کنه وووو من بسیار در فشار هستم چون خودم هم نیازهایی دارم و خیلی کم و مطابق شرع اسلام 4ماه یکبار برآورده میشه. خیلی کارها کردم که بهتر بشه، خیلی خرج ظاهرم کردم اما بنظر میرسه همه اش بهانه است و یکی از بهانه ها این است که اشان از نظر عاطفی حساس هستند اگر مثلا اسم یکی از اعضای خانواده شان را بیاورم روی احساسشان نسبت به من تاثیر منفی می گذارد. من چه کار باید بکنم؟ برای همسرم؟ برای رفع نیاز خودم؟ واقعاً ملاکهای تقوا چیه؟