سلام. در سوره طارق می‌‌خوانیم: پس انسان باید بنگرد که از چه آفریده شده است: فَلْیَنظُرِ الْإِنسَانُ مِمَّ خُلِقَ ﴿5﴾ از آب جهندهای خلق شده: خُلِقَ مِن مَّاء دَافِقٍ ﴿6﴾[که] از صلب مرد و میان استخوان‌های سینه زن بیرون می‌آید: یَخْرُجُ مِن بَیْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ ﴿7﴾. تولید اسپرماتوزوم (منی) توقفی ندارد. امّا در عضو کوچک بالای هر بیضه و مجاری اسپرم (اپیدیدیم) جمع می‌‌شود و ممکن است تا ماه‌‌ها همانجا بماند بدون آنکه قدرت باروری خود را کاملاً از دست بدهد و تنها با انجام نزدیکی، خود ارضائی و یا احتلام در خواب به بیرون از بدن منتقل می‌‌شوند. یکی از جاهایی که منی در آن ساخته می‌‌شود، غده وزیکولی است. این غده در لگن خاصره قرار دارد. فرایند جنسی که به بیرون ریخته شدن منی از بدن منتهی می‌‌شود انزال می‌‌گویند. این آیه‌‌ها محل بارآمدن منی مرد را قفسه‌ سینه‌ مرد معرفی می‌‌کنند. در حالی‌‌که انسان امروزی از مدت‌‌ها پیش، محل بارآمدن منی مرد را نه قفسه‌ سینه، بلکه خیلی پایین‌‌تر در جایی در لگن خاصره می‌‌داند. بهاء‌الدین خرم‌‌شاهی مترجم و مفسر قرآن، در پایان قرآن ترجمه‌ خود به این آیه‌‌ها اشاره می‌‌کند. و می‌‌گوید: (این آیات، به ویژه آخرین کلمه‌ آیه‌ آخر، معرکه‌ آراء مفسران، خصوصاً مفسران جدیدی است که می‌‌کوشند آن‌را با علم امروز تطبیق دهند.... ترائب جمع است و مفرد آن تریبه به معنای استخوان سینه یا ترقوه ‌است. [اما] بعضی از مفسران آن‌را قفسه‌ سینه و توسعاً قسمت پیشین بدن زن گرفته‌‌اند و بعضی دیگر از جمله محمد اسد (یکی از مترجمان قرآن کریم به انگلیسی) آن‌را به لگن خاصره ترجمه کرده‌‌اند. خرم‌‌شاهی با این توضیح نتیجه می‌‌گیرد: (باری اگر مترجم به لغت [لغت قرآن] وفادار باشد، ترائب را سینه‌‌ها یا استخوان‌‌های سینه ترجمه می‌‌کند. اما اگر به علم وفادار باشد، آن‌را به چیزی دیگر باید ترجمه کند. این اشکالات علمی در این آیات چگونه پاسخ داده می‌‌شود؟
دو پاسخ در این ارتباط قابل طرح است: 1. مراد از این‌که نطفه‌ی انسان از پشت مرد و سینه زن[1] خارج می‌شود این است که نشو و نمای انسان ابتدا از پشت مرد آغاز شده و سپس با شیردهی توسط زن تکمیل می‌شود. 2. تفسیر دیگر آنکه نطفه از تمام وجود انسان خارج شده و نماینده‌ای از تمامیت انسان است و صلب و ترائب تنها به عنوان نمادی از تمامیت انسان اعلام شده است. روایتی از امام صادق(ع) که خروج منی را نتیجه فعل و انفعالات مختلفی در بدن انسان می­داند تأییدی بر این تفسیر خواهد بود.[2] تفاسیر دیگری نیز در این زمینه ارائه شده که در پاسخ تفصیلی به برخی از آنها اشاره شده است.   [1] . قال الفرَّاء: یعنی صُلْبَ الرجلِ و تَرائبَ المرأَةِ. (لسان العرب). [2] مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج10، ص 213، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403 ق. «ثُمَّ مِنْ جَمِیعِ الْجَسَدِ وَ یَکُونُ فِی الْأَیَّامِ وَ الْبَوْلُ ضَرُورَةٌ وَ یَکُونُ فِی الْیَوْمِ مَرَّاتٍ قَالَ أَبُو حَنِیفَةَ کَیْفَ یَخْرُجُ مِنْ جَمِیعِ الْجَسَدِ وَ اللَّهُ یَقُولُ یَخْرُجُ مِنْ بَیْنِ الصُّلْبِ وَ التَّرائِبِ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) فَهَلْ قَالَ لَا یَخْرُجُ مِنْ غَیْرِ هَذَیْنِ الْمَوْضِعَیْن»‏.
عنوان سوال:

سلام. در سوره طارق می‌‌خوانیم: پس انسان باید بنگرد که از چه آفریده شده است: فَلْیَنظُرِ الْإِنسَانُ مِمَّ خُلِقَ ﴿5﴾ از آب جهندهای خلق شده: خُلِقَ مِن مَّاء دَافِقٍ ﴿6﴾[که] از صلب مرد و میان استخوان‌های سینه زن بیرون می‌آید: یَخْرُجُ مِن بَیْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ ﴿7﴾. تولید اسپرماتوزوم (منی) توقفی ندارد. امّا در عضو کوچک بالای هر بیضه و مجاری اسپرم (اپیدیدیم) جمع می‌‌شود و ممکن است تا ماه‌‌ها همانجا بماند بدون آنکه قدرت باروری خود را کاملاً از دست بدهد و تنها با انجام نزدیکی، خود ارضائی و یا احتلام در خواب به بیرون از بدن منتقل می‌‌شوند. یکی از جاهایی که منی در آن ساخته می‌‌شود، غده وزیکولی است. این غده در لگن خاصره قرار دارد. فرایند جنسی که به بیرون ریخته شدن منی از بدن منتهی می‌‌شود انزال می‌‌گویند. این آیه‌‌ها محل بارآمدن منی مرد را قفسه‌ سینه‌ مرد معرفی می‌‌کنند. در حالی‌‌که انسان امروزی از مدت‌‌ها پیش، محل بارآمدن منی مرد را نه قفسه‌ سینه، بلکه خیلی پایین‌‌تر در جایی در لگن خاصره می‌‌داند. بهاء‌الدین خرم‌‌شاهی مترجم و مفسر قرآن، در پایان قرآن ترجمه‌ خود به این آیه‌‌ها اشاره می‌‌کند. و می‌‌گوید: (این آیات، به ویژه آخرین کلمه‌ آیه‌ آخر، معرکه‌ آراء مفسران، خصوصاً مفسران جدیدی است که می‌‌کوشند آن‌را با علم امروز تطبیق دهند.... ترائب جمع است و مفرد آن تریبه به معنای استخوان سینه یا ترقوه ‌است. [اما] بعضی از مفسران آن‌را قفسه‌ سینه و توسعاً قسمت پیشین بدن زن گرفته‌‌اند و بعضی دیگر از جمله محمد اسد (یکی از مترجمان قرآن کریم به انگلیسی) آن‌را به لگن خاصره ترجمه کرده‌‌اند. خرم‌‌شاهی با این توضیح نتیجه می‌‌گیرد: (باری اگر مترجم به لغت [لغت قرآن] وفادار باشد، ترائب را سینه‌‌ها یا استخوان‌‌های سینه ترجمه می‌‌کند. اما اگر به علم وفادار باشد، آن‌را به چیزی دیگر باید ترجمه کند. این اشکالات علمی در این آیات چگونه پاسخ داده می‌‌شود؟


پاسخ:

دو پاسخ در این ارتباط قابل طرح است:
1. مراد از این‌که نطفه‌ی انسان از پشت مرد و سینه زن[1] خارج می‌شود این است که نشو و نمای انسان ابتدا از پشت مرد آغاز شده و سپس با شیردهی توسط زن تکمیل می‌شود.
2. تفسیر دیگر آنکه نطفه از تمام وجود انسان خارج شده و نماینده‌ای از تمامیت انسان است و صلب و ترائب تنها به عنوان نمادی از تمامیت انسان اعلام شده است. روایتی از امام صادق(ع) که خروج منی را نتیجه فعل و انفعالات مختلفی در بدن انسان می­داند تأییدی بر این تفسیر خواهد بود.[2]
تفاسیر دیگری نیز در این زمینه ارائه شده که در پاسخ تفصیلی به برخی از آنها اشاره شده است.   [1] . قال الفرَّاء: یعنی صُلْبَ الرجلِ و تَرائبَ المرأَةِ. (لسان العرب). [2] مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج10، ص 213، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403 ق. «ثُمَّ مِنْ جَمِیعِ الْجَسَدِ وَ یَکُونُ فِی الْأَیَّامِ وَ الْبَوْلُ ضَرُورَةٌ وَ یَکُونُ فِی الْیَوْمِ مَرَّاتٍ قَالَ أَبُو حَنِیفَةَ کَیْفَ یَخْرُجُ مِنْ جَمِیعِ الْجَسَدِ وَ اللَّهُ یَقُولُ یَخْرُجُ مِنْ بَیْنِ الصُّلْبِ وَ التَّرائِبِ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) فَهَلْ قَالَ لَا یَخْرُجُ مِنْ غَیْرِ هَذَیْنِ الْمَوْضِعَیْن»‏.





سوال مرتبط یافت نشد
مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین