پیش از پرداختن به پاسخ توجه به این نکته ضروری است که قرآن دارای آیات محکم و متشابه،[1] ناسخ و منسوخ، عام و خاص، مطلق و مقید، و ... است، و اگر کسی احاطه به قرآن نداشته باشد نمی‌تواند تفسیر جامعی از قرآن ارائه نماید، و هر چه احاطه بیشتر باشد تفسیر کامل‌تر است؛ از این‌رو با توجه به این‌که پیامبر اسلام(ص) و اهل بیت(ع) مفسر قرآن و هم‌طراز آن هستند، ما بر این باوریم که تفسیر را باید از خود قرآن و نیز اهل بیت فراگرفت.[2] هنگامی که خداوند صریحاً توصیه می‌کند که شهیدان را مرده نپندارید و آنان به هم‌رزمان خود مژده می‌دهند و ... همه نشان از آن است که حتی بدون جسم مادی، حیات و زندگی می‌تواند ادامه یابد. بویژه در مورد پیامبرانی که برتر از شهیدانند. اما در مورد دو آیه مرتبط: 1. گاه خداوند در زندگی قبل از مرگ نیز حالاتی چون تشنج، راه رفتن در خواب و .... را برای انسان‌ها ایجاد می‌کند و آنان با آن‌که زنده‌اند از فعالیت‌های پیرامونی بی‌خبرند و زمان را نمی‌شناسند و .... اگر خدا به مصلحتی، چنین حالتی را تنها جهت آزمایش – آن هم بعد از مرگ - برای یکی از پیامبران ایجاد کرد، منافاتی با اصل حیات برزخی و اطلاع پیامبران از دنیای پیرامونی خود بعد از مرگ ندارد. مورد اشاره شده در قرآن، تنها یک حادثه بود که ممکن است چنین حالتی بدون مرگ نیز اتفاق افتد. 2. عیسی(ع) نیز می‌خواهد ابراز دارد که بعد از وفات ارتباط مستقیم و دو طرفه ایشان با پیروانشان - مانند آنچه قبل از وفات جریان داشته - ادامه نخواهد یافت و این آیه هرگز به دنبال اثبات این مطلب نیست که حضرتشان نمی­توانند بعد از مرگشان هیچ اطلاعی از محیط پیرامونی داشته باشند. علاوه بر آن‌که در آیاتی، پیامبر اسلام(ص) به عنوان شهید بر امت اسلامی اعلام شده و این موضوع به زمان حیاتشان مقید نشده است. الف. هنگامی که از جهاد برگشتید، (منافقانِ متخلّف از جنگ تبوک،) برای شما عذر می‌‏آوردند. بگو: عذرتراشی نکنید، ما هرگز حرف شما را باور نمی‌‏کنیم، خداوند ما را از اخبار (و احوال) شما آگاه کرده است. خداوند و پیامبرش عملکرد شما را می‏‌بینند، آن‌گاه نزد خدایی که دانای پنهان و آشکار است بازگردانده می‌‏شوید و او شما را به آنچه می‌‏کردید، آگاه خواهد کرد.[3] ب. و بگو: (هر گونه که می‌‏خواهید و می‌‏توانید) عمل کنید، که بزودی خداوند و پیامبرش و مؤمنان کار شما را می‌‏نگرند و بزودی به سوی دانای غیب و آشکار بازگردانده می‌‏شوید، پس شما را به آنچه انجام می‌‏دادید، آگاه خواهد کرد.[4] ج. آری چنین است که شما را بهترین امّت‌ها گردانیدیم تا بر مردمان گواه باشید و پیامبر بر شما گواه باشد.[5] [1] . آل عمران، 7، «هُوَ الَّذی أَنْزَلَ عَلَیْکَ الْکِتابَ مِنْهُ آیاتٌ مُحْکَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ». [2] . علی (ع) فرمود: «آیه‌‏ای از قرآن نازل نشده مگر آن‌که می‌دانم کجا نازل شده در باره کی نازل شده و در چه موضوعی نازل شده، در دشت است یا کوه»‏، صدوق، امالی، ص 276، انتشارات کتابخانه اسلامیه، 1362ش. [3] . توبه، 94، «یَعْتَذِرُونَ إِلَیْکُمْ إِذا رَجَعْتُمْ إِلَیْهِمْ قُلْ لا تَعْتَذِرُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَکُمْ قَدْ نَبَّأَنَا اللَّهُ مِنْ أَخْبارِکُمْ وَ سَیَرَی اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلی‏ عالِمِ الْغَیْبِ وَ الشَّهادَةِ فَیُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُون». [4] . توبه، 105، «وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَی اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ سَتُرَدُّونَ إِلی‏ عالِمِ الْغَیْبِ وَ الشَّهادَةِ فَیُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُون». [5] . بقره، 143، «وَ کَذلِکَ جَعَلْناکُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَکُونُوا شُهَداءَ عَلَی النَّاسِ وَ یَکُونَ الرَّسُولُ عَلَیْکُمْ شَهیداً».
با سلام و سپاس از سایت خوبتان؛ وهابیان با استناد به دو آیه شریفه مدعیاند ارواح مؤمنان هرچند دارای حیات برزخی هستند، (و عند ربهم یرزقون)، اما از وقایع دنیا خبری ندارند: (أَوْ کاَلَّذِی مَرَّ عَلیَ قَرْیَةٍ وَ هِیَ خَاوِیَةٌ عَلیَ عُرُوشِهَا قَالَ أَنیَ یُحْیِ هَذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِاْئَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ کَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ یَوْمًا أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ قَالَ بَل لَّبِثْتَ مِاْئَةَ عَام) بقره، 259. حضرت عزیر(ع) در عالم برزخ حتی متوجه نشده بود که در دنیا صدام گذشته است و تصور میکرد نصف روز گذشته است. (ما قُلْتُ لَهُمْ إِلاَّ ما أَمَرْتَنی بِهِ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّی وَ رَبَّکُمْ وَ کُنْتُ عَلَیْهِمْ شَهیداً ما دُمْتُ فیهِمْ فَلَمَّا تَوَفَّیْتَنی کُنْتَ أَنْتَ الرَّقیبَ عَلَیْهِمْ وَ أَنْتَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ شَهید). مائده، 117. حضرت عیسی(ع) میگوید تا زمانی که در میانشان بودم من شاهد اعمالشان بودم، امّا پس از آن تو شاهد بودی. لطفاً راهنمایی بفرمایید، با سپاس
پیش از پرداختن به پاسخ توجه به این نکته ضروری است که قرآن دارای آیات محکم و متشابه،[1] ناسخ و منسوخ، عام و خاص، مطلق و مقید، و ... است، و اگر کسی احاطه به قرآن نداشته باشد نمیتواند تفسیر جامعی از قرآن ارائه نماید، و هر چه احاطه بیشتر باشد تفسیر کاملتر است؛ از اینرو با توجه به اینکه پیامبر اسلام(ص) و اهل بیت(ع) مفسر قرآن و همطراز آن هستند، ما بر این باوریم که تفسیر را باید از خود قرآن و نیز اهل بیت فراگرفت.[2]
هنگامی که خداوند صریحاً توصیه میکند که شهیدان را مرده نپندارید و آنان به همرزمان خود مژده میدهند و ... همه نشان از آن است که حتی بدون جسم مادی، حیات و زندگی میتواند ادامه یابد. بویژه در مورد پیامبرانی که برتر از شهیدانند.
اما در مورد دو آیه مرتبط:
1. گاه خداوند در زندگی قبل از مرگ نیز حالاتی چون تشنج، راه رفتن در خواب و .... را برای انسانها ایجاد میکند و آنان با آنکه زندهاند از فعالیتهای پیرامونی بیخبرند و زمان را نمیشناسند و .... اگر خدا به مصلحتی، چنین حالتی را تنها جهت آزمایش – آن هم بعد از مرگ - برای یکی از پیامبران ایجاد کرد، منافاتی با اصل حیات برزخی و اطلاع پیامبران از دنیای پیرامونی خود بعد از مرگ ندارد. مورد اشاره شده در قرآن، تنها یک حادثه بود که ممکن است چنین حالتی بدون مرگ نیز اتفاق افتد.
2. عیسی(ع) نیز میخواهد ابراز دارد که بعد از وفات ارتباط مستقیم و دو طرفه ایشان با پیروانشان - مانند آنچه قبل از وفات جریان داشته - ادامه نخواهد یافت و این آیه هرگز به دنبال اثبات این مطلب نیست که حضرتشان نمیتوانند بعد از مرگشان هیچ اطلاعی از محیط پیرامونی داشته باشند.
علاوه بر آنکه در آیاتی، پیامبر اسلام(ص) به عنوان شهید بر امت اسلامی اعلام شده و این موضوع به زمان حیاتشان مقید نشده است.
الف. هنگامی که از جهاد برگشتید، (منافقانِ متخلّف از جنگ تبوک،) برای شما عذر میآوردند. بگو: عذرتراشی نکنید، ما هرگز حرف شما را باور نمیکنیم، خداوند ما را از اخبار (و احوال) شما آگاه کرده است. خداوند و پیامبرش عملکرد شما را میبینند، آنگاه نزد خدایی که دانای پنهان و آشکار است بازگردانده میشوید و او شما را به آنچه میکردید، آگاه خواهد کرد.[3]
ب. و بگو: (هر گونه که میخواهید و میتوانید) عمل کنید، که بزودی خداوند و پیامبرش و مؤمنان کار شما را مینگرند و بزودی به سوی دانای غیب و آشکار بازگردانده میشوید، پس شما را به آنچه انجام میدادید، آگاه خواهد کرد.[4]
ج. آری چنین است که شما را بهترین امّتها گردانیدیم تا بر مردمان گواه باشید و پیامبر بر شما گواه باشد.[5] [1] . آل عمران، 7، «هُوَ الَّذی أَنْزَلَ عَلَیْکَ الْکِتابَ مِنْهُ آیاتٌ مُحْکَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ». [2] . علی (ع) فرمود: «آیهای از قرآن نازل نشده مگر آنکه میدانم کجا نازل شده در باره کی نازل شده و در چه موضوعی نازل شده، در دشت است یا کوه»، صدوق، امالی، ص 276، انتشارات کتابخانه اسلامیه، 1362ش. [3] . توبه، 94، «یَعْتَذِرُونَ إِلَیْکُمْ إِذا رَجَعْتُمْ إِلَیْهِمْ قُلْ لا تَعْتَذِرُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَکُمْ قَدْ نَبَّأَنَا اللَّهُ مِنْ أَخْبارِکُمْ وَ سَیَرَی اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلی عالِمِ الْغَیْبِ وَ الشَّهادَةِ فَیُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُون». [4] . توبه، 105، «وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَی اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ سَتُرَدُّونَ إِلی عالِمِ الْغَیْبِ وَ الشَّهادَةِ فَیُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُون». [5] . بقره، 143، «وَ کَذلِکَ جَعَلْناکُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَکُونُوا شُهَداءَ عَلَی النَّاسِ وَ یَکُونَ الرَّسُولُ عَلَیْکُمْ شَهیداً».