مراجع معظم تقلید در مورد سؤالات ذکر شده، اذن پدر را لازم می‌دانند، فقط درباره سؤال دوم؛ در صورتی که ازدواج اول با اذن پدر بوده، برخی[1] اذن پدر را لازم ندانسته و در مورد سؤال سوم هم برخی[2] اذن پدر را احتیاط مستحب می‌دانند. ضمن اینکه در مورد پنجم بعضی[3] از فقها می‌گویند، اگر دختر رشیده باشد، چنین ازدواجی جایز است. ضمائم: پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است:[4] حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای (مد ظله العالی): 1و 4. اگر بکارتش به غیر ازدواج و به غیر از وطی به شبهه یا زنا (مانند پریدن) از بین رفته باشد، حکم باکره را دارد و در این صورت ازدواج بدون اذن ولیّ دختر بنابر احتیاط باطل است. 2. در این صورت به احتیاط واجب اذن ولیّ دختر لازم است. 3. در صورتی که بکارتش به واسطه وطی به شبهه یا زنا از بین رفته باشد، اگرچه حکم باکره را ندارد، ولی احتیاط در اجازه از پدر یا جدّ پدری ترک نشود. 5. بطور کلی بنابر احتیاط واجب در ازدواج با دختر باکره اجازه پدر یا جدّ پدری او لازم است و بدون آن بنا بر احتیاط واجب عقد صحیح ‏نیست. حضرت آیت الله العظمی سیستانی (مد ظله العالی): در تمامی موارد اذن پدر برای ازدواج دختر لازم است، مگر این‌که در مورد دوم دختر با اذن پدر ازدواج کرده باشد و از جلو یا پشت، دخول حاصل شده باشد، در این فرض اذن پدر ساقط می‌شود. حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی): 1و3و4و5. در مورد ازدواج دختر باکره، این کار بدون کسب اجازه ولیّ دختر جایز نیست. و منظور از باکره دختری است که قبلا شوهر نکرده است، خواه عضو بکارت موجود باشد، یا نه. 2. اگر ازدواج اول با اذن پدر باشد در ازدواج بعدی نیاز به اذن پدر نیست. حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (مد ظله العالی): در تمام موارد مذکوره در سؤال احتیاط واجب اینست که عقد او با اذن ولی شرعی او باشد. حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی(مد ظله العالی): در تمام صور دختر برای ازدواج مجدد نیاز به اذن ولی دارد. پاسخ حضرت آیت الله هادوی تهرانی (دامت برکاته) به سؤال پنجم، چنین است: اگر دختر رشیده باشد اشکال ندارد. لینک به سایت استفتائات [1] . حضرت آیت الله مکارم شیرازی. [2] . حضرت آیت الله خامنه‌ای. [3] . آیت الله هادوی تهرانی. [4] . استفتا از دفاتر آیات عظام: خامنه‌ای، سیستانی، مکارم شیرازی، صافی گلپایگانی، نوری همدانی (مد ظلهم العالی) توسط سایت اسلام کوئست.
لطفاً نظر شریفتان را دربارهی سؤالات زیر بیان فرمایید. 1. آیا دختری که بر اثر ورزش یا سوانح طبیعی، پرده بکارت را از دست داده، باکره است، که نیاز به اذن پدر در ازدواج داشته باشد؟ 2. آیا دختری که ازدواج کرده و هم آغوشی داشته ولی دخولی انجام نشده، برای ازدواج مجدد احتیاج به اذن پدر دارد؟ 3. آیا دختری که در اثر زنا و یا وطی به شبهه پرده بکارت را از دست داده، برای ازدواج احتیاج به اذن پدر دارد؟ 4. آیا دختری که از راه نامشروع (مانند مساحقه یا دخول وسیلهای)، پرده بکارت را از دست داده، برای ازدواج آیا احتیاج به اذن پدر دارد؟ 5. آیا ازدواج با دختری که از پشت زنا کرده است بدون اذن پدر صحیح است؟
مراجع معظم تقلید در مورد سؤالات ذکر شده، اذن پدر را لازم میدانند، فقط درباره سؤال دوم؛ در صورتی که ازدواج اول با اذن پدر بوده، برخی[1] اذن پدر را لازم ندانسته و در مورد سؤال سوم هم برخی[2] اذن پدر را احتیاط مستحب میدانند. ضمن اینکه در مورد پنجم بعضی[3] از فقها میگویند، اگر دختر رشیده باشد، چنین ازدواجی جایز است.
ضمائم:
پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است:[4]
حضرت آیت الله العظمی خامنهای (مد ظله العالی):
1و 4. اگر بکارتش به غیر ازدواج و به غیر از وطی به شبهه یا زنا (مانند پریدن) از بین رفته باشد، حکم باکره را دارد و در این صورت ازدواج بدون اذن ولیّ دختر بنابر احتیاط باطل است.
2. در این صورت به احتیاط واجب اذن ولیّ دختر لازم است.
3. در صورتی که بکارتش به واسطه وطی به شبهه یا زنا از بین رفته باشد، اگرچه حکم باکره را ندارد، ولی احتیاط در اجازه از پدر یا جدّ پدری ترک نشود.
5. بطور کلی بنابر احتیاط واجب در ازدواج با دختر باکره اجازه پدر یا جدّ پدری او لازم است و بدون آن بنا بر احتیاط واجب عقد صحیح نیست.
حضرت آیت الله العظمی سیستانی (مد ظله العالی):
در تمامی موارد اذن پدر برای ازدواج دختر لازم است، مگر اینکه در مورد دوم دختر با اذن پدر ازدواج کرده باشد و از جلو یا پشت، دخول حاصل شده باشد، در این فرض اذن پدر ساقط میشود.
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی):
1و3و4و5. در مورد ازدواج دختر باکره، این کار بدون کسب اجازه ولیّ دختر جایز نیست. و منظور از باکره دختری است که قبلا شوهر نکرده است، خواه عضو بکارت موجود باشد، یا نه.
2. اگر ازدواج اول با اذن پدر باشد در ازدواج بعدی نیاز به اذن پدر نیست.
حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (مد ظله العالی):
در تمام موارد مذکوره در سؤال احتیاط واجب اینست که عقد او با اذن ولی شرعی او باشد.
حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی(مد ظله العالی):
در تمام صور دختر برای ازدواج مجدد نیاز به اذن ولی دارد.
پاسخ حضرت آیت الله هادوی تهرانی (دامت برکاته) به سؤال پنجم، چنین است:
اگر دختر رشیده باشد اشکال ندارد. لینک به سایت استفتائات [1] . حضرت آیت الله مکارم شیرازی. [2] . حضرت آیت الله خامنهای. [3] . آیت الله هادوی تهرانی. [4] . استفتا از دفاتر آیات عظام: خامنهای، سیستانی، مکارم شیرازی، صافی گلپایگانی، نوری همدانی (مد ظلهم العالی) توسط سایت اسلام کوئست.
- [آیت الله اردبیلی] منظور از دختر باکره در امر ازدواج که نیاز به اذن و ولایت پدر دارد کیست؟ آیا دختری که به سبب زنا دوشیزگی خود را از دست بدهد نیاز به اذن ولی دارد؟ آیا دختری که با وطی به شبهه دوشیزگی خود را از دست داده در تحت ولایت پدر قرار دارد؟ اگر پس از ازدواج و نزدیکی ازاله بکارت نشود، در ازدواج بعد دختر نیاز به اذن ولی دارد؟ اگر پس از عقد و بدون دخول از شوهر خود جدا شود در ازدواج مجدد نیاز به اذن ولی دارد؟ آیا سن خاصی برای رشیده شدن دختر در ازدواج وجود دارد؟ ازدواج دختر دوشیزه رشیده بدون اذن ولی باطل است یا صحیح؟ در صورت بطلان آیا مرتکب زنا شده است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] پسرم از دختری با تأکید بر باکره بودن وی خواستگاری کرده، و صیغه عقد شرعی و دائمی زوجیّت با شرط باکره بودن زوجه جاری گردیده است. پس از گذشت ده ماه از اجرای صیغه دائمی عقد، و قبل از برگزاری مراسم ازدواج، زوجه اعلام می دارد که پرده بکارت وی ازاله گردیده، (و این امر قطعی و اثبات شده است.) ولی خود زوج اقدام به ازاله بکارت کرده، امّا زوج با اتیان سوگند شرعی منکر ادّعای زوجه می باشد. لطفاً در این مورد به سؤالات زیر پاسخ فرمایید: 1 آیا پسرم، حقّ فسخ نکاح را دارد؟ 2 آیا زوج باید اثبات کند که اقدامی نکرده است؟ 3 در صورت فسخ نکاح، آیا زوجه حقّ دریافت مهر المسمّی، یا مهر المثل دارد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] عده ای از دختران و پسران نامحرم با اعتقاد به اینکه رضایت قلبی جهت ازدواج دائم یا موقت کافی است و نیازی به خطبه عقد نمی باشد اقدام به زندگی مشترک در کنار هم و برقراری روابط زن و شوهری بدون عقد شرعی می نمایند؛ لطفا نظر مبارکتان را در مورد این کار که در اصطلاح برخی به ازدواج سفید نام گرفته است در سوالات ذیل مرقوم فرمایید؛ با تشکر و احترام. 1- آیا صرف رضایت دختر و پسر نامحرم برای زندگی در کنار هم به معنای محرمیت بوده و کفایت از صیغه عقد دائم و یا موقت می کند؟ 2- آیا ازدواج دختر باکره بدون اذن ولی او صحیح است؟ و مراد از دختر باکره چیست؟ 3- در صورتی که دختر و پسری قبلا با جهل به لزوم خواندن عقد ازدواج و بدون اطلاع پدر دختر رابطه جنسی داشته اند برای حفظ آبرو می توانند بدون اطلاع پدر دختر در حال حاضر خودشان عقد شرعی بخوانند؟
- [آیت الله جوادی آملی] چنانچه مستحضرید گاهی مردم عادی یا بنگاههای اقتصادی برای تهیه کالاهای مورد نیاز خود، به سازنده آن کالاها سفارش ساخت میدهند. مانند سفارش ساخت در، پنجره، اتومبیل، کشتی، هواپیما، خانه، بیمارستان و.. در این موارد سازنده طی قراردادی متعهد میشود کالای مورد نظر را با مشخصات معین ساخته در تاریخ مشخص تحویل دهد و سفارش دهنده نیز متعهد میشود مبلغ معینی را طبق زمانبندی مشخص بپردازد (برای مثال 25% پیشپرداخت، 50% زمان تحویل و 25% بعد از دو ماه پس از تحویل). در برخی موارد پیشپرداختی صورت نمیپذیرد؛ در این قراردادها به طور معمول مواد اولیه و مصالح به عهده سازنده است. مستدعی است نسبت به سؤالات زیر راهنمایی فرمایید. 1.آیا چنین قراردادی صحیح است؟ 2.آیا این قرارداد که در کشورهای عربی به عقد استصناع معروف است در قالب یکی از عقود متعارف قرار میگیرد یا عقد مستقلی است؟ 3.در صورتی که عقد استصناع عقد مستقل باشد، آیا عقد لازم است یا عقد جایز؟ 4.در صورتی که عقد استصناع عقد مستقل باشد، چه نوع خیاراتی در آن جاری است؟ 5.در صورتی که عقد استصناع عقد مستقل باشد، شرایط صحّت آن چیست؟ 6.آیا سازنده میتواند ساخت کالای مورد نظر را به دیگری واگذار نماید؟ 7.آیا سازنده میتواند کالای ساخته شدهای را خریداری و به سفارش دهنده تحویل دهد؟
- [آیت الله جوادی آملی] چنانچه مستحضرید گاهی مردم عادی یا بنگاههای اقتصادی برای تهیه کالاهای مورد نیاز خود، به سازنده آن کالاها سفارش ساخت میدهند. مانند سفارش ساخت در، پنجره، اتومبیل، کشتی، هواپیما، خانه، بیمارستان و در این موارد سازنده طی قراردادی متعهد میشود کالای مورد نظر را با مشخصات معین ساخته در تاریخ مشخص تحویل دهد و سفارش دهنده نیز متعهد میشود مبلغ معینی را طبق زمانبندی مشخص بپردازد ( برای مثال 25% پیش پرداخت، 50% زمان تحویل و 25% بعد از دو ماه پس از تحویل). در برخی موارد پیش پرداختی صورت نمیپذیرد؛ در این قراردادها به طور معمول مواد اولیه و مصالح به عهده سازنده است. مستدعیست نسبت به سؤالات زیر راهنمایی فرمایید. 1. آیا چنین قراردادی صحیح است؟ 2. آیا این قرارداد که در کشورهای عربی به عقد استصناع معروف است در قالب یکی از عقود متعارف قرار میگیرد یا عقد مستقلی است؟ 3. در صورتی که عقد استصناع عقد مستقل باشد، آیا عقد لازم است یا عقد جایز؟ 4. در صورتی که عقد استصناع عقد مستقل باشد، چه نوع خیاراتی در آن جاری است؟ 5. در صورتی که عقد استصناع عقد مستقل باشد، شرایط صحّت آن چیست؟ 6. آیا سازنده میتواند ساخت کالای مورد نظر را به دیگری واگذار نماید؟ 7. آیا سازنده میتواند کالای ساخته شدهای را خریداری و به سفارش دهنده تحویل دهد؟
- [سایر] سلام 1.پدر و مادرم از اول با هم مشکل داشتند و مادرم بیماری قلبی دارند و من به دلیل علاقۀ زیاد به مادرم چون همیشه احساس می کردم که در حق ایشان ظلم می شود ، تصمیم به فرار از دست پدری که مدام با خواستگارهای من و ازدواج من مخلفت می کرد با خواستگاری از یک مسیر خیلی دور ازدواج کرده و به عبارتی خیلی از پدرم و اخلاقش دور شم و مادرم رو هم با خودم ببرم . 2.این خواستگار بر خلاف این که ظاهری مومن داشتند ، کلاً بی دین بودند و دوگانگی دینی خانوادۀ اونها باعث شد من هم از دین خسته بشم و بی نهایت سست شم ، و ایشون بعبارتی رفتند آمریکا و آمریکایی شدند . 3.بالاخره جر و بحث های مادر و پدر به ایست قلبی مادرم در اثر ضرب و جرح پدرم منجر شد و به لطف خدا مادرم احیا شد و مجبور شدیم برای ایشان باطری نصب کنیم و این 18.5 میلیون پول باطری رو که بیمه برگردوند پدرم به ما برنگردوند و ما رو با دنیایی بدهی بیرون کرد . 4.من از زمان عقد فقط 20 روز بعد از عقد و 39 روز یکسال بد از عقد همسرم رو دیدم .ولی ازدواج صورت گرفته و ایشان الآن با بهانۀ جدید وضعیت پدر و مادرم که در دادگاه هستند تصمیم به طلاق گرفته و حتی حاضر نیست 14 سکه مهریه من رو هم بدهد . 5.اصل سئوال : من کلاً بهم ریختم ، نیاز روحی به ازدواج و همراه فکری دارم ، کلاً از نظر دینی مشکل پیدا کردم ، 99 درصد افرادی که به هر دلیل ابراز علاقه می کنند حتماً یه جایی مشخص می شه که این آقای متشخص قصد سوء استفاده دارند حتی این برای خانوادشون هم امری عادیه و با تعجب نگاه می کنن که خوب مثلاً دیگه چه انتظاری داشتی . من الان دقیقاً جائی ایستادم که کم موندم سر بخورم لطفاً کمکم کنید .کل ماجرا رو خلاصه گفتم که ان شاء الله در مشاوره به دردتون بخوره . 6. از این که از همسرم جدا می شم اصلاً ناراحت نیستم چون عملاً هرگز در هیچ یک از سختی ها کنار من نبوده و هیچ ، هیچ علاقه ای بین ما نیست . 7. احتمال این که من حتی یک لحظه بتونم پدر رو بعنوان پدر بپذیرم محال و صفر هست چون به دفعات صدمات غیر قابل جیرانی به زندگی من وارد کرده . از لطف و همکاری شما استاد ارجمند بی نهایت متشکرم . s.sohrabifar@gmail.com
- [سایر] سلام حاج آقا وقت شما بخیر... 1- من دختری 29 ساله و فوق لیسانس هستم.. 2- چهار سال پیش عقد ناموفقی داشتم که بنا به دلایل خودش به هم خورد و من از نامزد سابق جدا شدم در طول 8 ماهی که عقد بودم به هیچ وجه رابطه ی جنسی با هم نداشتیم و بنده از لحاظ فیزیولوژیکی " دختر " هستم . 3- حدودا 4 ماه قبل آقایی به خواستگاری من اومدن که با هم نزدیک به 15 سال اختلاف سنی داشتیم..ایشون هم فوق لیسانس بود و کارمند یه اداره دولتی و جدیدا هم دکترا قبول شدن... 4- پدر و مادرش بنا به دلایلی که صحتش هیچوقت مشخص نشد برای من و خانواده م چند سال قبل از هم جدا شده بودن و این آقا با مادر و سه خواهرشون زندگی میکنن و نان آور خانواده شون هستن و به شدت هم خانواده روی ایشون حساس بودن 5- از نظر ظاهری هم ایشون چاق بود و هرچقدر هم بنده میگفتم باید لاغر بشی تمایلی نشون نمی داد و میگفت که چاقی مشکلی بوجود نمیاره ولی بالاخره با اصرارهای زیاد من با اکراه تمام شروع به ورزش کرد و مدام می نالید و غر میزد 6- اوایل من با سن و سالشون مشکلی نداشتم چون با خودم میگفتم که ایشون پخته و با تجربه ست و بچه نیست و خیلی هم خوبه ..اما حاج آقا مشکل اینجا بود که به دلیل اینکه ایشون ساکن یه شهرستان دیگه ای بودن ما مجبور بودیم به مدت یک ماه اون هم فقط از طریق تلفن و اس ام اس همدیگه رو بشناسیم ..!! علی رغم میل باطنی ، پذیرفتم این شیوه رو...حاج آقا اوایل من خیلی مشتاق بودم به این رابطه و ازدواج با این آقا اما ایشون خیلی زود رنج بود و تا کوچکترین اختلاف نظری پیش میومد بشدت ناراحت میشد و حتی قهر میکرد و یکی دو روز اصلا خبری ازش نبود بعد هم که پیداش میشد بهانه می آورد که گوشیم بدهی داشته و یه طرفه بوده و از این حرفها که من مطمئن بودم راست نمی گه ...روحیه ی فوق العاده حساسی داشت و کلا باید نازک تر از گل به ایشون کسی نگه و جالب این بود که تقریبا هر اختلاف نظری که پیش میومد می گفت که تو داری به من بی احترامی میکنی ...تو داری منو تحقیر میکنی و...به قول امروزی ها یخورده زیادی ( پاستوریزه ) بود !!..جالبه که حتی دو سه بار پشت تلفن بغض کرد و من واقعا داشتم شاخ در می آوردم ! من هم واقعا خسته شده بودم و بالاخره به ایشون جواب رد دادم ...اما این جواب رد به قدری به ایشون برخورد و ناراحتش کرد که احساس کردم انگار بهش فحش دادم ! ایشون به من گفت که تو به من مدیونی و باید جوابگوی خدا باشی .. اما حاج آقا به نظر شما من کار درستی کردم که ردش کردم ؟ من واقعا به ایشون مدیونم ؟ ضمنا خانواده ام می گن که چون شرایطش خوب بوده اشتباه کردی که ردش کردی و به اخلاقاش زیاد سخت گرفتی چون همه همینطوری ان ! ممنونم میشم از راهنمایی تون ..
- [آیت الله مکارم شیرازی] بنده از اینترنت شرایطی را در مورد ازدواج دیدم که خیلی خوب و عادلانه هم بود و من از آنها پرینت گرفتم و به دوستانم هم نشان دادم و آنها هم تایید کردند که شرایط بسیار خوبی است و می تواند برای دختری که قصد ازدواج دارد بسیار مفید باشد برای همین با خواستگارم مطرح کردم و آن هم پذیرفت ولی وقتی رفتیم محضر، محضر دار که یک روحانی هم بود گفت اکثر این ها شرایط خلاف شرع هستند و بدرد نمی خورند و حتی به تمسخر گفتند که شاید هر کس این ها را نوشته قصد دست انداختن خانمها را داشته است و من خیلی ناراحت شدم واقعاً همین مسایل است که باعث می شود ما جوانها دین گریز باشیم چرا نباید به شرایط مورد توافق طرفین احترام قایل شد ؟ من شرایط را هم برایتان ارسال می کنم و از شما خواهش دارم که مرا راهنمایی فرمایید از لطف شما هم ممنونم 1.زوج به زوجه وکالت بلاعزل با حق توکیل به غیر داد تا زوجه در هر زمانی که بخواهد از جانب زوج اقدام به متارکه کرده و خود را از علقه زوجیت رها سازد به هر طریق اعم از بذل یا اخذ مهریه. 2.زوج به زوجه وکالت بلا عزل داد تا هر زمان خواست مهریه را به هر میزان که خواست افزایش دهد. 3- زوجه اجازه دارد هر زمان اراده نمود به خارج از کشور مسافرت نموده و نیازی به اجازه مجدد زوج نباشد چه برای اخذ یا تمدید یا تجدید گذرنامه و این اجازه دائمی است. 4- زوجه حق ادامه تحصیل را تا هر مرحله یی که لازم بداند خواهد داشت در هر مکان و محلی که ایجاب کند . 5- زوج، زوجه را در انتخاب هر شغلی که مایل باشد و در هر محلی که صلاح بداند مخیر می نماید. 6- زوج مکلف است هنگام جدایی اعم از اینکه متارکه به درخواست زوج باشد یا به درخواست زوجه ، کلیه دارایی خود را اعم از منقول و غیر منقول و وجوه نقدی بلا عوض به زوجه منتقل نماید. 7- حق انتخاب مسکن و تعیین کشور و شهر یا محل آن با زوجه خواهد بود. 8- حضانت فرزندان بعد از طلاق مطلقاً با زوجه خواهد بود و در صورت خروج از کشور نیز نیازی به اذن پدر نخواهد بود. 9.اختیار زمان بچه دار شدن مطلقاً در اختیار زوجه خواهد بود. 10.نزدیکی و تمکین در اختیار زوجه بوده و هر زمان که اراده نمود زوج مکلف به همبستری با زوجه خواهد بود. 11.اگر احیاناً تقاضای همبستری از سوی زوج باشد زوج باید قبلاً مبلغی (که از سوی زوجه تعیین می شود) به شماره حساب زوجه واریز نماید با این حال زوجه در نزدیکی مخیر بوده و این امر موجد هیچ حقی هم برای زوج نخواهد بود. 12.زوج به هیچ عنوان حق طلاق زوجه را نخواهد داشت. 13.زوج پس از متارکه به هیچ عنوان حق ازدواج را نخواهد داشت اعم از نکاح دائم یا نکاح منقطع. 14.زوجه هر وقت مصلحت بداند می تواند زوج را تنبیه بدنی نماید و زوج حق هر گونه اعتراض بعدی را در این خصوص از خود سلب و ساقط می نماید. 15.زوج مکلف به انجام کلیه کارهای منزل بوده و در موقع جدایی نیز حق درخواست اجرت المثل را از این حیث نخواهد داشت. 16.زوجه هر گونه که مقتضی و صلاح بداند در برقراری ارتباط با دیگران مخیر بوده و زوج حق هر گونه اعتراض بعدی را از خود سلب و ساقط می نماید. 17.درخصوص تربیت اولاد زوجه هر گونه صلاح بداند اقدام خواهد نمود و زوج حق دخالت در این خصوص را نخواهد داشت. 18.ریاست خانواده با زوجه خواهد بود. 19.زوجه شرط نمود که زوج ضمن اطاعت کامل از زوجه از والدین ایشان نیز تبعیت کامل داشته باشد. 20.زوجه شرط نمود عند اللزوم نفقه والدین ایشان نیز با زوج باشد. 21.حق رجوع بعد از طلاق با زوجه خواهد بود. 22.نفقه زوجه علاوه بر مصادیق قانونی که عبارت از تهیه مسکن و البسه و خوراک و هزینه های بهداشتی و داروییٍٍ می باشد شامل کلیه تفریحات زوجه نیز از قبیل مسافرت خارج از کشور و غیره خواهد بود و میزان نفقه نیز توسط زوجه بدون لحاظ کردن وضعیت مالی زوج تعیین خواهد شد.
- [سایر] بنده دختری هستم 23 ساله ساکن شهر ملبورن در کشور استرالیا که از سن 5 سالگی همراه با خانواده ام در این شهر زندگی می کنم. حدود چهارده ماه قبل به عقد دایم نامزدم در آمدم. پس از گذشت مدتی متوجه مداخلات بعضی از اعضای خانواده وی و تغییراتی در رفتار نامزدم نیز گردیدم که باعث سردی روابط میان ما گردید. از چند ماه بدین سو تقریباً رابطه ای میان ما وجود نداشته است، در صورتیکه پدر و مادرم همیشه تلاش داشتند تا با همکاری خانواده نامزدم روابط ما را دوباره برقرار و مشکلات ما را حل کنند. دوماه قبل فامیل نامزدم با مراجعه به شخصی که مرا به عقد دایم نامزدم در حضور بیشتر از 200 تن از مهمانان در محفل نامزدی مان نموده بود از وی خواستند تا صیغه طلاق را جاری کنید که نامبرده با رد این مطلب گفته بود که قبل از هر اقدامی می بایست با دختر و پسر مستقیماً صحبت نماید. لهذا ایشان یعنی شخص عاقد با پدرم تماس گرفته و از وی خواستند تا دختر و پسر را برای صحبت نزد ایشان ببرند. پدر با قبول این مطلب با پدر نامزدم تماس گرفته و گفتند که آقای ..... می خواهند دخترم و پسر شما را از نزدیک ببیند . اما پدر نامزدم در جواب گفته بودند که ما چه وقت بیاییم؟ پدرم در پاسخ گفتند که ما و شما نمی رویم و فقط من دخترم را می رسانم و پسر شما نیز بیاید . وقتی پدرم مرا به منزل شخص عاقد که محل ملاقات ما تعیین شده بود بردند متوجه شدیم که نامزدم با پدر و دایی اش آمده است. اما پدرم مرا آنجا گذاشته و از ایشان نیز خواستند که بگذارند دختر و پسر با آقای عاقد صحبت نمایند. اما آنها بدون توجه به این مطلب وارد منزل آقای عاقد شده و با مداخلات در صحبت ها سعی بر محکوم کردن من داشتند . من ناگزیز شدم به پدرم که از آنجا رفته بودند تا ما آزادانه صحبت های خویش را بنماییم زنگ زدم که شما نیز بیایید ، چون اینها آمده اند . پدرم پس از چند دقیقه آمدند و صحبت هایی صورت گرفت. آقای .... ( شخص عاقد) گفتند که خوشبختانه دلایل کافی برای انجام طلاق ندارید و از والدین هردوی ما خواستند تا با تلاش و دادن فرصت به این دو جوان سعی در حل مشکلات شان نمایند و از دایی نامزدم نیز خواستند تا با صحبت با خانواده خودش و خانواده ما میانجی شده و برای حل این مشکلات تلاش کند . اما با تأسف هیچ گونه تماسی صورت نگرفت تا اینکه دوشب قبل پدر نامزدم برای پدرم زنگ زده و گفت که دختر شما آزاد است چون ما به مراجعه به عالم دینی صیغه طلاق را جاری ساختیم ، پدرم با تعجب از این خبر بسیار ناراحت شدند و گفتند آیا دخترم هیچ گونه حق و حقوقی نداشته است که شما خودسرانه چنین کاری را انجام دادید و آیا لازم نبود که ما را در جریان می گذاشتید؟ و از آنها خواهان دادن نام شخصی را که ایشان ادعای عالم بودنش را داشتند و نام شاهدین را خواستند، اما ایشان با رد این مطلب گفتند شما می خواهید با دختر تان تجارت کنید!!!! حال از حضرت عالی می خواهم با رهنمایی های عالمانه تان مرا یاری رسانیده و از این سردرگمی برهانید: 1 – آیا آنها این حق را داشتند که بدون اجازه من و خانواده ام اقدام به این کار نمایند؟ 2 – آیا شخص عالمی که صیغه طلاق را جاری ساخته است نمی بایست از من و یا پدرم اجازه بگیرد؟ 3 – آیا نداشتن عذر شرعی دختر در هنگام طلاق یکی از شرایط اصلی انجام طلاق نیست؟ در حالیکه من واقعآ در هنگام انجام این کار عذر شرعی داشتم. 4 – آیا هیچ گونه حق و حقوقی برای من تعلق نمی گیرد ، در حالیکه در هنگامی که من به عقد دایم نامزدم در آمدم و در حضور بیشتر از 200 تن از مهمانان وی پذیرفت که مرا در قبال یک جلد کلام الله مجید به خط عثمان طاها ، چهارده شاخه گل محمدی به عشق چهارده معصوم ، یکصد سکه طلای تمام عیار بهار آزادی و همچنین یک سفر حج که به درخواست مادر نامزدم به آن افزوده شد به عقد دایم خود درآورد؟ آیا نداشتن روابط زنا شویی این حقوق را از من سلب می کند؟ در حالیکه ما در دوران نامزدی قرار داشتیم؟!!!! چون وقتی پدرم برای شان گفتند که شما با وجود اینکه دوبار به زیارت خانه خدا مشرف شدید، حق و حقوق دخترم را پایمال کردید، آنها گفتند چون عروسی نکرده بودند و همخوابی صورت نگرفته هیچگونه حقی ندارد!!!! با آرزوی سلامتی حضرت عالی منتظر نظر عالمانه تان هستم تشکر