پیرامون ضمیر «ه» در کلمۀ «إنّه» در آیۀ شریفۀ «وَ إِنَّهُ لَفِی زُبُرِ الْأَوَّلِینَ[1] » احتمالاتی وجود دارد که به آن اشاره می‌کنیم. 1. شاید منظور، اخباری است که پیش از این آیه،[2] سخن از آن به میان آمده است. 2. احتمال دارد مراد از ضمیر، صفت قرآن باشد. یعنی اصل قرآن در دیگر کتابهای آسمانی توصیف شده است. 3. محتمل است که منظور حضرت محمد(ص) باشد. یعنی نام حضرتشان را می توان در نسخه های تحریف نشده آن کتب یافت. 4. شاید هم مراد انواع تخویف و ترساندن باشد. تمام این احتمالاتی که بیان شد در آیات پیشین ذکر شده‌اند.[3] با این وجود – حتی اگر ضمیر را به خود قرآن بازگردانیم - هر خردمندی با مشاهده این آیه به سادگی به این درک خواهد رسید که مراد از وجود قرآن در کتاب‌های گذشته نه بدان معنا است که تمام آیات قرآن با همین زبان و همین الفاظ و ذکر جزئیاتی چون جنگ بدر و حنین در کتاب‌های قدیمی نیز وجود دارد، بلکه معنایش یا یکی از احتمالاتی است که در متن بالا به آن اشاره شده است و یا آنکه کلیات آموزه‌های دینی که در قرآن وجود دارد را در دیگر کتب آسمانی نیز می توان یافت. علاوه بر این، آن‌که گفته شده تسلسل لازم می‌آید باید گفت بر فرض پذیرش آن، هیچ تسلسلی لازم نمی‌آید، بلکه این حلقه با رسیدن به اولین کتاب آسمانی نازل شده پایان می‌یابد. [1] . شعراء، 196. [2] . شعراء، 192 - 195. [3] . فخر الدین رازی، مفاتیح الغیب، ج‏24، ص 533، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، بیروت، 1420ق.
(سوره 26 آیه 192-195-196) میگوید این (قرآن) وحی است، از طرف خداوند... به زبان عربی و این (قرآن) در نوشتههای (پیامبران) قبلی نیز وجود دارد. حال با دانستن اینکه انجیل و تورات به زبان عبری و یونانی نوشته شده است. چطور یک کتاب عربی میتواند در آن کتابهای غیر عربی آمده باشد؟ علاوه بر این اگر این قرآن در آن کتابها گنجانده شده است، همین (سوره 26 آیه 192-195-196) نیز باید در آن کتابها باشد، بنابر این آن کتابها نیز باید در کتابهای قبلی همین سوره را داشته باشند و همینگونه به یک حلقه بینهایت و تسلسل میرسیم؟
پیرامون ضمیر «ه» در کلمۀ «إنّه» در آیۀ شریفۀ «وَ إِنَّهُ لَفِی زُبُرِ الْأَوَّلِینَ[1] » احتمالاتی وجود دارد که به آن اشاره میکنیم.
1. شاید منظور، اخباری است که پیش از این آیه،[2] سخن از آن به میان آمده است.
2. احتمال دارد مراد از ضمیر، صفت قرآن باشد. یعنی اصل قرآن در دیگر کتابهای آسمانی توصیف شده است.
3. محتمل است که منظور حضرت محمد(ص) باشد. یعنی نام حضرتشان را می توان در نسخه های تحریف نشده آن کتب یافت.
4. شاید هم مراد انواع تخویف و ترساندن باشد.
تمام این احتمالاتی که بیان شد در آیات پیشین ذکر شدهاند.[3]
با این وجود – حتی اگر ضمیر را به خود قرآن بازگردانیم - هر خردمندی با مشاهده این آیه به سادگی به این درک خواهد رسید که مراد از وجود قرآن در کتابهای گذشته نه بدان معنا است که تمام آیات قرآن با همین زبان و همین الفاظ و ذکر جزئیاتی چون جنگ بدر و حنین در کتابهای قدیمی نیز وجود دارد، بلکه معنایش یا یکی از احتمالاتی است که در متن بالا به آن اشاره شده است و یا آنکه کلیات آموزههای دینی که در قرآن وجود دارد را در دیگر کتب آسمانی نیز می توان یافت.
علاوه بر این، آنکه گفته شده تسلسل لازم میآید باید گفت بر فرض پذیرش آن، هیچ تسلسلی لازم نمیآید، بلکه این حلقه با رسیدن به اولین کتاب آسمانی نازل شده پایان مییابد. [1] . شعراء، 196. [2] . شعراء، 192 - 195. [3] . فخر الدین رازی، مفاتیح الغیب، ج24، ص 533، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، بیروت، 1420ق.