شناخت دقیق و جزئی تعداد موجودات در حیطه فهم انسان نیست؛ زیرا ابزار ادراک و راه‌های شناخت انسان عبارت است از: حس، خیال، عقل و وحی؛ این مطلب از امور حسی و خیالی نیست که انسان بتواند با حواس ظاهری و باطنی یا با نیروی خیال خود آن‌را درک کند؛ عقل نیز فقط کلیات مسائل را درک می‌کند؛ از طریق وحی نیز تعداد دقیق موجودات بیان نشده است. البته عقل به صورت کلی می‌فهمد هر چیزی که صلاحیت و قابلیت وجود داشته باشد و مانعی برای به وجود آمدن او نباشد خداوند خلعت وجود را بر آن چیز می‌پوشاند؛ اما عقل نه قدرت درک تمام مصالح را دارد، نه توان فهم تمام مفاسد و موانع را. بنابراین نمی‌تواند تعداد موجودات را تعیین کند. برای اطلاع بیشتر در مورد کثرت موجودات رجوع شود به پاسخ‌های: کثرت موجودات؛ 21168. کثرت عرضی موجودات؛ 19387. کثرت نفسی و خارجی؛ 31862.
تعداد موجودات در هر گروه مثل انسان بر چه اساسی است؟ چون موجود وجود نداشته، بلکه خلق شده است و فقط هر موجودی یک (من) است که به او اراده داده میشود، تعداد بر چه اساسی میتواند باشد که یک عدد ثابتی باشد که نه اینکه موجودی خلق نشود و نه موجودی اضافه خلق شود؟ آفرینش (من) بر چه اساسی است تا مطمئن شویم موجودی نیست که خلق نشده باشد؟
شناخت دقیق و جزئی تعداد موجودات در حیطه فهم انسان نیست؛ زیرا ابزار ادراک و راههای شناخت انسان عبارت است از: حس، خیال، عقل و وحی؛ این مطلب از امور حسی و خیالی نیست که انسان بتواند با حواس ظاهری و باطنی یا با نیروی خیال خود آنرا درک کند؛ عقل نیز فقط کلیات مسائل را درک میکند؛ از طریق وحی نیز تعداد دقیق موجودات بیان نشده است. البته عقل به صورت کلی میفهمد هر چیزی که صلاحیت و قابلیت وجود داشته باشد و مانعی برای به وجود آمدن او نباشد خداوند خلعت وجود را بر آن چیز میپوشاند؛ اما عقل نه قدرت درک تمام مصالح را دارد، نه توان فهم تمام مفاسد و موانع را. بنابراین نمیتواند تعداد موجودات را تعیین کند.
برای اطلاع بیشتر در مورد کثرت موجودات رجوع شود به پاسخهای: کثرت موجودات؛ 21168.
کثرت عرضی موجودات؛ 19387.
کثرت نفسی و خارجی؛ 31862.