یک انسان مسلمان در رفتار با پدر و مادر مشرک می­تواند دو رویکرد را پیش رو گیرد: اول: آن‌که علی‌رغم تمام احترامی که به پدر و مادر خود گذاشته و دستورات عادی آنان را روی چشم خود قرار می‌­دهد، اما در صورت تعارض خواسته­‌های آنان با عقیدۀ توحید و نیز دستورات پروردگار، آنچه لازمۀ خداپرستی است را بر خواسته‌­های آنان ترجیح ‌دهد. دوم: دائماً گوش به فرمان پدر و مادر خود بوده و از عقاید و دستورات اسلامی تنها به آن چیزهایی پای­‌بند باشد که والدین او نگاه مثبتی به آنها دارند. با مشاهده و جمع­‌بندی تمام آیات به این نتیجه خواهیم رسید که رویکرد اول مورد تأیید قرآن کریم است و هیچ تعارضی میان آیات وجود ندارد. به عنوان نمونه در آیات 14 و 15 سورۀ لقمان چنین توصیه شده­ است که به دلیل سختی­‌هایی که والدین برای پرورش انسان متحمل شده‌­اند، انسان باید شکرگذار آنان باشد، اما اگر آنان تلاش کردند تا انسان را به وادی شرک بکشانند، در این زمینه نباید به خواستۀ آنان اهمیتی داد، اما با این وجود - در دیگر موارد - باید رفتار پسندیده‌­ای با آنان داشت. در آیۀ 23 سورۀ توبه، توصیه می‌­شود که اگر بستگان انسان -از جمله پدر و مادر- کفر را بر ایمان ترجیح دهند، نباید آنان را ولیّ خود قرار دهیم و هرکه آنان را ولیّ خود قرار دهد، ستمکار خواهد بود. این آیه در تعارض با آیه قبل نیست؛ زیرا رفتار پسندیده با پدر و مادر و دیگر بستگان را منع نمی­‌کند، بلکه آنچه ممنوع است، آن است که بستگان مشرک را ولیّ خویشتن قرار دهیم و معنای ولایت آن است که هرچه آنان گفتند گوش به فرمانشان باشیم.(رویکرد دوم اشاره شده در ابتدای پاسخ). اگر ما بخواهیم بستگان کافر را ولی خود قرار دهیم، پس گویا آنان را بر پروردگارمان برتری داده‌­ایم که این رویکرد به هیچ وجه نمی‌­تواند مورد تأیید اسلام باشد؛ به همین دلیل، قرآن در آیۀ بعد(24 توبه) اعلام می­دارد: «به آنان بگو! اگر پدرانتان، فرزندانتان، برادرانتان، همسرانتان، بستگانتان، سرمایه­‌هایی که اندوخته‌­اید، داد و ستدی که نگران رکود آن هستید، خانه‌­هایی که دوستشان دارید، از خدا، پیامبرش و جهاد در راه پروردگار، برایتان با اهمیت­‌تر باشد، پس منتظر باشید تا دستور خدا فرا رسد و بدانید که خدا فاسقان را هدایت نخواهد کرد». براین اساس، حتی طبق همین آیه، اگر خوش‌­رفتاری با پدر و مادر مشرک به اندازه‌­ای نباشد که آنان را از پروردگار و پیامبرش با ­اهمیت‌­تر جلوه دهد، این رفتار نیک با آنها همچنان پسندیده خواهد بود و این آیه، تعارضی با دیگر آیات نخواهد داشت.
عقیده قرآن در مورد پدر و مادر ناباور چیست؟ قرآن در مورد رفتار یک شخص با والدینی که خدایانی به جز الله را میپرستند اطلاعات متناقضی میدهد. در سوره 31 آیه 15 از مسلمان معتقد میخواهد که همنشینی با والدین را حتی اگر آنها در ناباوری اسرار ورزیدند حفظ کند، اما سوره 9 آیه 23 میگوید پدران و برادرانتان را در صورتی که معتقد نیستند همنشین و دوست خود خود قرار ندهید! البته مشخص است که ایندو آیه در زمانها و در زمینههای مختلفی آورده شدهاند. ممکن است اسلامگرایان شبهه وارد کنند که سوره 9 آیه 23 تنها در زمینه و زمان خصومت آورده شده است، نه در هیچ موقعیت دیگری. اگر چنین شبههای وارد شود، سپس باید ما خصومت را تعریف کنیم و نباید فراموش کنیم که بسیاری از آیات قرآن از شرایط نوسانی بین باورمندان و ناباوران سخن میگوید. از آنجا که نه تمامی سورههای قرآن و نه حتی آیات درون یک سوره با توجه به مفادشان مرتب شدهاند و تمامی قرآن همینگونه سازمان نیافته است، موقعیت و زمینههای این آیات را به دشواری میتوان دریافت. اما جالب است که سوره 31 آیه 15 نیز همانند سوره 9 آیه 23 در زمینه و مفاد حمله به ناباوران آمده است. به عبارت (و ان جاهداک) در این آیه دقت کنید.
یک انسان مسلمان در رفتار با پدر و مادر مشرک میتواند دو رویکرد را پیش رو گیرد:
اول: آنکه علیرغم تمام احترامی که به پدر و مادر خود گذاشته و دستورات عادی آنان را روی چشم خود قرار میدهد، اما در صورت تعارض خواستههای آنان با عقیدۀ توحید و نیز دستورات پروردگار، آنچه لازمۀ خداپرستی است را بر خواستههای آنان ترجیح دهد.
دوم: دائماً گوش به فرمان پدر و مادر خود بوده و از عقاید و دستورات اسلامی تنها به آن چیزهایی پایبند باشد که والدین او نگاه مثبتی به آنها دارند.
با مشاهده و جمعبندی تمام آیات به این نتیجه خواهیم رسید که رویکرد اول مورد تأیید قرآن کریم است و هیچ تعارضی میان آیات وجود ندارد.
به عنوان نمونه در آیات 14 و 15 سورۀ لقمان چنین توصیه شده است که به دلیل سختیهایی که والدین برای پرورش انسان متحمل شدهاند، انسان باید شکرگذار آنان باشد، اما اگر آنان تلاش کردند تا انسان را به وادی شرک بکشانند، در این زمینه نباید به خواستۀ آنان اهمیتی داد، اما با این وجود - در دیگر موارد - باید رفتار پسندیدهای با آنان داشت.
در آیۀ 23 سورۀ توبه، توصیه میشود که اگر بستگان انسان -از جمله پدر و مادر- کفر را بر ایمان ترجیح دهند، نباید آنان را ولیّ خود قرار دهیم و هرکه آنان را ولیّ خود قرار دهد، ستمکار خواهد بود.
این آیه در تعارض با آیه قبل نیست؛ زیرا رفتار پسندیده با پدر و مادر و دیگر بستگان را منع نمیکند، بلکه آنچه ممنوع است، آن است که بستگان مشرک را ولیّ خویشتن قرار دهیم و معنای ولایت آن است که هرچه آنان گفتند گوش به فرمانشان باشیم.(رویکرد دوم اشاره شده در ابتدای پاسخ).
اگر ما بخواهیم بستگان کافر را ولی خود قرار دهیم، پس گویا آنان را بر پروردگارمان برتری دادهایم که این رویکرد به هیچ وجه نمیتواند مورد تأیید اسلام باشد؛ به همین دلیل، قرآن در آیۀ بعد(24 توبه) اعلام میدارد:
«به آنان بگو! اگر پدرانتان، فرزندانتان، برادرانتان، همسرانتان، بستگانتان، سرمایههایی که اندوختهاید، داد و ستدی که نگران رکود آن هستید، خانههایی که دوستشان دارید، از خدا، پیامبرش و جهاد در راه پروردگار، برایتان با اهمیتتر باشد، پس منتظر باشید تا دستور خدا فرا رسد و بدانید که خدا فاسقان را هدایت نخواهد کرد».
براین اساس، حتی طبق همین آیه، اگر خوشرفتاری با پدر و مادر مشرک به اندازهای نباشد که آنان را از پروردگار و پیامبرش با اهمیتتر جلوه دهد، این رفتار نیک با آنها همچنان پسندیده خواهد بود و این آیه، تعارضی با دیگر آیات نخواهد داشت.