باسلام. با افرادی برخورد داشتم که بی‌دین هستند و به توهین دین اسلام و مذهب می‌پردازند و یا آن‌را دست مایه طنز می‌کنند! وقتی پرسیدم که چرا این کار را می‌کنید. در جواب می‌گویند اگر ما این کار را با شما می‌کنیم پیش‌تر پیامبرانی مانند ابراهیم هم، همچین توهینی به خدایان قوم‌های خودشان کردند و بت‌های آنان را شکستند و باعث آزردگی و دلخوری آنها شدند. من جوابی برای این سؤال پیدا نکردم که چرا حضرت ابراهیم دست به چنین کاری زد؟!
در این زمینه باید توجه داشته باشید که حضرت ابراهیم(ع) ابتدا از راه‌های عاطفی و منطقی با بت‌پرستان به بحث و گفت‌وگو پرداختند.[1]  دلایلی که حضرت ابراهیم(ع) بیان می‌کردند به اندازه‌ای واضح و روشن بود که بت‌پرستان نیز گاه اعتراف به قانع کننده بودن آن ‌کرده و عجز و ناتوانی خود را از پاسخ‌گویی به آن اعلام می‌کردند، ولی با این حال فقط بر اساس تعصب و لجاجت به کفر و بت‌پرستی ادامه می‌دادند. حضرت ابراهیم(ع) پس از این‌که متوجه شد پرده‌های جهل و غفلت، ضمیر باطن و قلب آنان را پوشانده و طوفان‌های تعصب و لجاجت چراغ عقل آنها را خاموش کرده، و آنان چشم و گوش خود را در مقابل استدلال­های منطقی بسته‌اند، چاره‌ای ندید جز این‌که با روشی دیگر وارد مبارزه جدی با آنها شود تا از این طریق بتواند پوشالی بودن خدایان دروغین را به آنان نشان دهد؛ اتفاقا وی در این جهت موفق نیز شد؛ زیرا کفار با چشم خود پوشالی بودن خدایانشانان را مشاهده کردند؛ و اعتراف به عجز و ناتوانی آنها نمودند؛ پرده‌های جهل و غفلت هر چند در لحظاتی کوتاه از جلوی چشمانشان برداشته شد. در این‌جا گوشه‌ای از داستان حضرت ابراهیم(ع) را برا اساس قرآن بازخوانی می‌کنیم: «هنگامی که ابراهیم به پدرش و قومش گفت: این مجسمه‌‏ها و پیکره‌‏ها چیست که برای آنها خدمت و عبادت می‌کنید؟ گفتند: ما پدران و نیاکان خود را در پرستش آنها یافتیم. ابراهیم گفت: مسلماً شما و پدران شما در گمراهی آشکار هستید. گفتند: آیا راست می‌‏گویی یا این‌که با ما شوخی می‌کنی؟ ابراهیم گفت: البته که راست می‌گویم. پروردگار شما پروردگار آسمان‌ها و زمین است که آنها را پدید آورده و من بر این حقیقت گواهم. (ابراهیم پیش خود گفت) به خدا سوگند، پس از این‌که شما رفتید، بت‌های شما را خواهم شکست. (پس، از غفلت بت‌پرستان استفاده کرد و) و تمام آنها را درهم شکست. تنها بت بزرگ را برای آنان باقی گذاشت تا به او رجوع کنند. (بت‌پرستان پس از این‌که متوجه شدند) گفتند: هر کس با خدایان ما چنین کرده، قطعا از ستمکاران بوده است. عده‌‏ای گفتند: ما شنیدیم جوانی به نام ابراهیم به بت‌‏ها اهانت می‌‌کرد. گفتند: او را جلوی چشم مردم بیاورید تا بر اعمال او شهادت دهند. (ابراهیم را آوردند و) گفتند: یا ابراهیم، آیا تو با خدایان ما چنین کردی؟ ابراهیم گفت: شاید این عمل از بزرگ آنها سرزده است، اگر حرف می‌زند از او بپرسید. آن‌گاه بت‌پرستان با هم به گفت‌وگو پرداختند (و گفتند) در واقع شما خودتان ستمکارید (نه ابراهیم). سپس در حالی‌که سرشان پائین بود گفتند: (یا ابراهیم) تو خود می‌دانی که اینها قادر به حرف زدن نیستند. ابراهیم گفت: آیا به جای پرستش خدا، چیزهایی را می‌‏پرستید که برای شما نفع و ضرری ندارند. ننگ بر شما که به جای پرستش خدا، معبودان (بی‌‏منطق و جامد) را می‌‏پرستید. پس چرا عاقلانه فکر نمی‌کنید؟ (نمرودیان) گفتند: او را بسوزانید و معبودان خود را نجات دهید، اگر اهل عمل هستید». [2] بنابراین در هیچ‌یک از رفتار حضرت ابراهیم(ع) چیزی به نام توهین وجود ندارد. در هیچ جای دنیا مبارزه با طرف مقابل را توهین نمی‌گویند. مبارزه یک میدان عمل است که هر کس از کیان خود دفاع می‌کند. در هر صورت خدایانی که قوم ابراهیم آنها را می‌پرستیدند، ساخته دست خودشان بودند و پایه و اساسی نداشت و به همین دلیل، با اندک برخورد و پرسشی را که در ذهن کافران ایجاد کرد، آنان پاسخی برای این پرسش نداشتند و به همین دلیل، آن دین و خدایان آنان در گذر تاریخ به فراموشی سپرده شد. اما خدایی که ادیان الاهی آن‌را معرفی می‌کنند، قدرتی بی‌نهایت است که تمام موجودات در سیطره او قرار دارند و با تمسخر نمی‌توان آن‌را ازبین برد و گرنه بسیاری بودند که از گذشته به تمسخر دین اسلام می‌پرداختند، اما اسلام همچنان زنده و پاینده است و این مسخره کنندگانند که به فراموشی سپرده خواهند شد.[3]   [1] . برای اطلاع بیشتر رجوع شود به پاسخ: 20137(مناظرات حضرت ابراهیم(ع))؛ پیامبران و بهره‌گیری از استدلال‌های منطقی – فلسفی، 43380. [2] . انبیاء 52 - 68. [3] . «وَ لَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِنْ قَبْلِکَ فَحاقَ بِالَّذینَ سَخِرُوا مِنْهُمْ ما کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُن». انعام، 10 و انبیاء، 41.
عنوان سوال:

باسلام. با افرادی برخورد داشتم که بی‌دین هستند و به توهین دین اسلام و مذهب می‌پردازند و یا آن‌را دست مایه طنز می‌کنند! وقتی پرسیدم که چرا این کار را می‌کنید. در جواب می‌گویند اگر ما این کار را با شما می‌کنیم پیش‌تر پیامبرانی مانند ابراهیم هم، همچین توهینی به خدایان قوم‌های خودشان کردند و بت‌های آنان را شکستند و باعث آزردگی و دلخوری آنها شدند. من جوابی برای این سؤال پیدا نکردم که چرا حضرت ابراهیم دست به چنین کاری زد؟!


پاسخ:

در این زمینه باید توجه داشته باشید که حضرت ابراهیم(ع) ابتدا از راه‌های عاطفی و منطقی با بت‌پرستان به بحث و گفت‌وگو پرداختند.[1]
 دلایلی که حضرت ابراهیم(ع) بیان می‌کردند به اندازه‌ای واضح و روشن بود که بت‌پرستان نیز گاه اعتراف به قانع کننده بودن آن ‌کرده و عجز و ناتوانی خود را از پاسخ‌گویی به آن اعلام می‌کردند، ولی با این حال فقط بر اساس تعصب و لجاجت به کفر و بت‌پرستی ادامه می‌دادند.
حضرت ابراهیم(ع) پس از این‌که متوجه شد پرده‌های جهل و غفلت، ضمیر باطن و قلب آنان را پوشانده و طوفان‌های تعصب و لجاجت چراغ عقل آنها را خاموش کرده، و آنان چشم و گوش خود را در مقابل استدلال­های منطقی بسته‌اند، چاره‌ای ندید جز این‌که با روشی دیگر وارد مبارزه جدی با آنها شود تا از این طریق بتواند پوشالی بودن خدایان دروغین را به آنان نشان دهد؛ اتفاقا وی در این جهت موفق نیز شد؛ زیرا کفار با چشم خود پوشالی بودن خدایانشانان را مشاهده کردند؛ و اعتراف به عجز و ناتوانی آنها نمودند؛ پرده‌های جهل و غفلت هر چند در لحظاتی کوتاه از جلوی چشمانشان برداشته شد. در این‌جا گوشه‌ای از داستان حضرت ابراهیم(ع) را برا اساس قرآن بازخوانی می‌کنیم: «هنگامی که ابراهیم به پدرش و قومش گفت: این مجسمه‌‏ها و پیکره‌‏ها چیست که برای آنها خدمت و عبادت می‌کنید؟ گفتند: ما پدران و نیاکان خود را در پرستش آنها یافتیم. ابراهیم گفت: مسلماً شما و پدران شما در گمراهی آشکار هستید. گفتند: آیا راست می‌‏گویی یا این‌که با ما شوخی می‌کنی؟ ابراهیم گفت: البته که راست می‌گویم. پروردگار شما پروردگار آسمان‌ها و زمین است که آنها را پدید آورده و من بر این حقیقت گواهم. (ابراهیم پیش خود گفت) به خدا سوگند، پس از این‌که شما رفتید، بت‌های شما را خواهم شکست. (پس، از غفلت بت‌پرستان استفاده کرد و) و تمام آنها را درهم شکست. تنها بت بزرگ را برای آنان باقی گذاشت تا به او رجوع کنند. (بت‌پرستان پس از این‌که متوجه شدند) گفتند: هر کس با خدایان ما چنین کرده، قطعا از ستمکاران بوده است. عده‌‏ای گفتند: ما شنیدیم جوانی به نام ابراهیم به بت‌‏ها اهانت می‌‌کرد. گفتند: او را جلوی چشم مردم بیاورید تا بر اعمال او شهادت دهند. (ابراهیم را آوردند و) گفتند: یا ابراهیم، آیا تو با خدایان ما چنین کردی؟
ابراهیم گفت: شاید این عمل از بزرگ آنها سرزده است، اگر حرف می‌زند از او بپرسید. آن‌گاه بت‌پرستان با هم به گفت‌وگو پرداختند (و گفتند) در واقع شما خودتان ستمکارید (نه ابراهیم). سپس در حالی‌که سرشان پائین بود گفتند: (یا ابراهیم) تو خود می‌دانی که اینها قادر به حرف زدن نیستند. ابراهیم گفت: آیا به جای پرستش خدا، چیزهایی را می‌‏پرستید که برای شما نفع و ضرری ندارند. ننگ بر شما که به جای پرستش خدا، معبودان (بی‌‏منطق و جامد) را می‌‏پرستید. پس چرا عاقلانه فکر نمی‌کنید؟ (نمرودیان) گفتند: او را بسوزانید و معبودان خود را نجات دهید، اگر اهل عمل هستید». [2]
بنابراین در هیچ‌یک از رفتار حضرت ابراهیم(ع) چیزی به نام توهین وجود ندارد. در هیچ جای دنیا مبارزه با طرف مقابل را توهین نمی‌گویند. مبارزه یک میدان عمل است که هر کس از کیان خود دفاع می‌کند.
در هر صورت خدایانی که قوم ابراهیم آنها را می‌پرستیدند، ساخته دست خودشان بودند و پایه و اساسی نداشت و به همین دلیل، با اندک برخورد و پرسشی را که در ذهن کافران ایجاد کرد، آنان پاسخی برای این پرسش نداشتند و به همین دلیل، آن دین و خدایان آنان در گذر تاریخ به فراموشی سپرده شد.
اما خدایی که ادیان الاهی آن‌را معرفی می‌کنند، قدرتی بی‌نهایت است که تمام موجودات در سیطره او قرار دارند و با تمسخر نمی‌توان آن‌را ازبین برد و گرنه بسیاری بودند که از گذشته به تمسخر دین اسلام می‌پرداختند، اما اسلام همچنان زنده و پاینده است و این مسخره کنندگانند که به فراموشی سپرده خواهند شد.[3]   [1] . برای اطلاع بیشتر رجوع شود به پاسخ: 20137(مناظرات حضرت ابراهیم(ع))؛ پیامبران و بهره‌گیری از استدلال‌های منطقی – فلسفی، 43380. [2] . انبیاء 52 - 68. [3] . «وَ لَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِنْ قَبْلِکَ فَحاقَ بِالَّذینَ سَخِرُوا مِنْهُمْ ما کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُن». انعام، 10 و انبیاء، 41.





سوال مرتبط یافت نشد
مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین