در آیه شریفه (وَ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً وَ بِذِی الْقُرْبی وَ الْیَتامی وَ الْمَساکینِ وَ الْجارِ ذِی الْقُرْبی وَ الْجارِ الْجُنُبِ وَ الصَّاحِبِ بِالْجَنْبِ وَ ابْنِ السَّبیلِ وَ ما مَلَکَتْ أَیْمانُکُمْ إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ مَنْ کانَ مُخْتالًا فَخُورا)؛ اولاً، چه ارتباطی میان (توحید) و (احسان به همسایه) است؟ ثانیاً تعبیر (احسان) چه نکته‌ای را می‌خواهد بگوید؟ و ثالثاً، تفاوت (الإحسان إلی الجار) با (الاحسان بالجار) چیست؟ و رابعاً چرا بجای برخورد (عادلانه) با والدین، (احسان) به آنان سفارش شده است؟
خداوند در قرآن پس از دستور به عبادت خود و امر به توحید در عبادت، سفارش می‌کند که به نسبت به والدین، احسان و نیکی شود. سپس این سفارش را نسبت به افراد دیگری که با انسان رابطه دارند؛ مانند خویشاوندان و بی‌نوایان و همسایگان دور و نزدیک و افرادی که همنشین شخص محسوب می‌شوند و یتیمان و حتی بردگان مورد تأکید قرار می‌دهد. ارتباط بین توحید و احسان به دیگران این است که هر دو مربوط به مقوله توحید می‌شوند؛ زیرا احسان به همسایه، بخشی از توحید عملی محسوب می‌شود. علت این‌که بجای سفارش به رعایت عدالت نسبت به والدین، احسان به آنان را مطرح کرده، این است که این احسان، قدردانی کوچکی در مقابل احسان بی‌حدی است که آنان در زمان طفولیت فرزند نسبت به او انجام داده بودند. فرقی که بین «الاحسان ب...» و «الاحسان الی...» وجود دارد، این است که حرف «باء» دلالت بر انجام احسان بدون واسطه می‌کند و نیز اشاره‌ای به عطوفت و مهربانی دارد.  
عنوان سوال:

در آیه شریفه (وَ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً وَ بِذِی الْقُرْبی وَ الْیَتامی وَ الْمَساکینِ وَ الْجارِ ذِی الْقُرْبی وَ الْجارِ الْجُنُبِ وَ الصَّاحِبِ بِالْجَنْبِ وَ ابْنِ السَّبیلِ وَ ما مَلَکَتْ أَیْمانُکُمْ إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ مَنْ کانَ مُخْتالًا فَخُورا)؛ اولاً، چه ارتباطی میان (توحید) و (احسان به همسایه) است؟ ثانیاً تعبیر (احسان) چه نکته‌ای را می‌خواهد بگوید؟ و ثالثاً، تفاوت (الإحسان إلی الجار) با (الاحسان بالجار) چیست؟ و رابعاً چرا بجای برخورد (عادلانه) با والدین، (احسان) به آنان سفارش شده است؟


پاسخ:

خداوند در قرآن پس از دستور به عبادت خود و امر به توحید در عبادت، سفارش می‌کند که به نسبت به والدین، احسان و نیکی شود. سپس این سفارش را نسبت به افراد دیگری که با انسان رابطه دارند؛ مانند خویشاوندان و بی‌نوایان و همسایگان دور و نزدیک و افرادی که همنشین شخص محسوب می‌شوند و یتیمان و حتی بردگان مورد تأکید قرار می‌دهد.
ارتباط بین توحید و احسان به دیگران این است که هر دو مربوط به مقوله توحید می‌شوند؛ زیرا احسان به همسایه، بخشی از توحید عملی محسوب می‌شود. علت این‌که بجای سفارش به رعایت عدالت نسبت به والدین، احسان به آنان را مطرح کرده، این است که این احسان، قدردانی کوچکی در مقابل احسان بی‌حدی است که آنان در زمان طفولیت فرزند نسبت به او انجام داده بودند.
فرقی که بین «الاحسان ب...» و «الاحسان الی...» وجود دارد، این است که حرف «باء» دلالت بر انجام احسان بدون واسطه می‌کند و نیز اشاره‌ای به عطوفت و مهربانی دارد.
 





سوال مرتبط یافت نشد
مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین