1. بعد از قضیّه جادوگران و بلعیدن عصای موسی سحر آنها را، علاوه بر بنی اسرائیل، خود ساحران و نیز جمعی از قبطیان به موسی ایمان آوردند.[1] 2. رفتن به سوی سرزمین موعود «فلسطین»، دستوری از جانب خداوند بود برای پیامبرش موسی(ع) که باید این مأموریت را به سرانجام برساند. پس از اظهار معجزات و ایمان آوردن گروهی از بنی اسرائیل؛ از طرف حق تعالی به موسی(ع) وحی گردید که بندگان مرا شبانه حرکت ده که فرعون و لشگریانش به تعقیب شما خواهند پرداخت.[2] 3. تمام کسانی که با حضرت موسی(ع) از مصر خارج شدند بنی اسرائیل نبودند، بلکه جمعی از مردم مصر (قبطیان) نیز در میان آنان بودند،[3] از این‌رو؛ آن‌حضرت مأمور است شبانه بندگان مؤمن خدا یعنی بنی اسرائیل را که به او ایمان آورده بودند، و جمعی از مردم مصر را که قلب‌هایی آماده‌تر داشته و دعوت او را لبیک گفته‌اند با خود حرکت دهد، و به ساحل نیل آید، و به طرز اعجازآمیزی از نیل بگذرد و راهی سرزمین موعود یعنی فلسطین گردد.[4] 4. قبطیان مصر با دیدن تمام آن آیات و معجزات، حجت بر آنها تمام شده بود و اگر طالب هدایت بودند، نشانه‌های کافی برای آنها عرضه شده بود، لذا می‌بینیم حتی فرعون نیز در آخرین لحظات عمرش اظهار ایمان می‌کند. خداوند می‌فرماید: «[سرانجام] بنی اسرائیل را از دریا (رود نیل) عبور دادیم و فرعون و لشکرش از سر ظلم و تجاوز، به دنبال آنها رفتند هنگامی که غرقاب دامن او را گرفت، گفت: ایمان آوردم که هیچ معبودی، جز کسی که بنی اسرائیل به او ایمان آورده‌اند، وجود ندارد و من از مسلمانان هستم!».[5] 5. این‌طور نبود که پس از غرق شدن فرعونیان، حضرت موسی با تمام مؤمنان (اعم از بنی اسرائیل و قبطیان) از مصر خارج شده و به سوی فلسطین حرکت کرده باشند، بلکه بسیاری از آنان به مصر برگشتند و وارث میراث فراعنه شده و در آن‌جا حکومت تشکیل داده‌اند.[6] در قرآن می‌خوانیم: «[آری!] این‌چنین بود ماجرای آنها، و ما [اموال و حکومت] اینها را میراث برای اقوام دیگری قرار دادیم»،[7] که منظور بنی اسرائیل است؛[8] و تعبیر به «ارث» اشاره به این است که آنها بدون دردسر این همه اموال و ثروت‌ها را به چنگ آوردند، همان‌گونه که انسان ارث را بی‌زحمت به چنگ می‌آورد. اما این سخن با آنچه در آیات قرآن آمده است که بنی اسرائیل بعد از نجات از چنگال فرعونیان به سوی سرزمین موعود سرزمین فلسطینی حرکت کردند که حوادث آن در قرآن مشروحاً آمده منافات ندارد، ممکن است گروهی از آنها در سرزمین مصر که به دست آنها افتاده بود به عنوان نمایندگانی از سوی موسی(ع) اقامت کرده باشند، و گروه بیشتری راهی دیار فلسطین شده‌اند.[9] [1] . طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‏25، ص 72، بیروت، دار المعرفة، چاپ اول، 1412ق؛ طیب، سید عبد الحسین، أطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج ‏12، ص 85، تهران، انتشارات اسلام، چاپ دوم، 1378ش. [2] . دخان، 23: «فَأَسْرِ بِعِبادی لَیْلاً إِنَّکُمْ مُتَّبَعُونَ». [3] . جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‏25، ص 72. [4] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‏21، ص 174، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول‏، 1374ش‏. [5] . «وَ جاوَزْنا بِبَنی‏ إِسْرائیلَ الْبَحْرَ فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ وَ جُنُودُهُ بَغْیاً وَ عَدْواً حَتَّی إِذا أَدْرَکَهُ الْغَرَقُ قالَ آمَنْتُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ الَّذی آمَنَتْ بِهِ بَنُوا إِسْرائیلَ وَ أَنَا مِنَ الْمُسْلِمینَ»؛ یونس، 90. [6] . طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‏9، ص 97، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش؛ تفسیر نمونه، ج ‏21، ص 178. [7] . «کَذلِکَ وَ أَوْرَثْناها قَوْماً آخَرین‏»؛ دخان، 28. [8] . همان‌طور که در آیه 59 سوره شعراء به آن تصریح شده است: «کَذلِکَ وَ أَوْرَثْناها بَنی‏ إِسْرائیل‏»؛ [آری!] این‌چنین کردیم! و بنی اسرائیل را وارث آنها ساختیم! [9] . تفسیر نمونه، ج ‏21، ص 178.
چرا حضرت موسی(ع) قوم بنی اسرائیل را از مصر به فلسطین کوچ داد در حالی که فرعون و سپاهیان او کشته شدند و آنها بازگشتند و طلاهای آنها را برداشتند و حتی با طلاهای زیاد بهدست آمده گوساله ساختند؟ قرآن نیز این مطلب را تأیید میکند، آنجا که میفرماید: (فارسل معی بنی اسرائیل)، که در سه جای قرآن آمده و چرا حضرت موسی سعی بر هدایت قبطیان مصر نکرد، و فقط به بنی اسرائیل پرداخت در حالی که یک پیامبر هدایت همه مردم میبایست برایش مهم باشد؟ آیا این یک عمل نژادگرایانه نیست؟!
1. بعد از قضیّه جادوگران و بلعیدن عصای موسی سحر آنها را، علاوه بر بنی اسرائیل، خود ساحران و نیز جمعی از قبطیان به موسی ایمان آوردند.[1]
2. رفتن به سوی سرزمین موعود «فلسطین»، دستوری از جانب خداوند بود برای پیامبرش موسی(ع) که باید این مأموریت را به سرانجام برساند. پس از اظهار معجزات و ایمان آوردن گروهی از بنی اسرائیل؛ از طرف حق تعالی به موسی(ع) وحی گردید که بندگان مرا شبانه حرکت ده که فرعون و لشگریانش به تعقیب شما خواهند پرداخت.[2]
3. تمام کسانی که با حضرت موسی(ع) از مصر خارج شدند بنی اسرائیل نبودند، بلکه جمعی از مردم مصر (قبطیان) نیز در میان آنان بودند،[3] از اینرو؛ آنحضرت مأمور است شبانه بندگان مؤمن خدا یعنی بنی اسرائیل را که به او ایمان آورده بودند، و جمعی از مردم مصر را که قلبهایی آمادهتر داشته و دعوت او را لبیک گفتهاند با خود حرکت دهد، و به ساحل نیل آید، و به طرز اعجازآمیزی از نیل بگذرد و راهی سرزمین موعود یعنی فلسطین گردد.[4]
4. قبطیان مصر با دیدن تمام آن آیات و معجزات، حجت بر آنها تمام شده بود و اگر طالب هدایت بودند، نشانههای کافی برای آنها عرضه شده بود، لذا میبینیم حتی فرعون نیز در آخرین لحظات عمرش اظهار ایمان میکند. خداوند میفرماید: «[سرانجام] بنی اسرائیل را از دریا (رود نیل) عبور دادیم و فرعون و لشکرش از سر ظلم و تجاوز، به دنبال آنها رفتند هنگامی که غرقاب دامن او را گرفت، گفت: ایمان آوردم که هیچ معبودی، جز کسی که بنی اسرائیل به او ایمان آوردهاند، وجود ندارد و من از مسلمانان هستم!».[5]
5. اینطور نبود که پس از غرق شدن فرعونیان، حضرت موسی با تمام مؤمنان (اعم از بنی اسرائیل و قبطیان) از مصر خارج شده و به سوی فلسطین حرکت کرده باشند، بلکه بسیاری از آنان به مصر برگشتند و وارث میراث فراعنه شده و در آنجا حکومت تشکیل دادهاند.[6] در قرآن میخوانیم: «[آری!] اینچنین بود ماجرای آنها، و ما [اموال و حکومت] اینها را میراث برای اقوام دیگری قرار دادیم»،[7] که منظور بنی اسرائیل است؛[8] و تعبیر به «ارث» اشاره به این است که آنها بدون دردسر این همه اموال و ثروتها را به چنگ آوردند، همانگونه که انسان ارث را بیزحمت به چنگ میآورد.
اما این سخن با آنچه در آیات قرآن آمده است که بنی اسرائیل بعد از نجات از چنگال فرعونیان به سوی سرزمین موعود سرزمین فلسطینی حرکت کردند که حوادث آن در قرآن مشروحاً آمده منافات ندارد، ممکن است گروهی از آنها در سرزمین مصر که به دست آنها افتاده بود به عنوان نمایندگانی از سوی موسی(ع) اقامت کرده باشند، و گروه بیشتری راهی دیار فلسطین شدهاند.[9] [1] . طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج 25، ص 72، بیروت، دار المعرفة، چاپ اول، 1412ق؛ طیب، سید عبد الحسین، أطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج 12، ص 85، تهران، انتشارات اسلام، چاپ دوم، 1378ش. [2] . دخان، 23: «فَأَسْرِ بِعِبادی لَیْلاً إِنَّکُمْ مُتَّبَعُونَ». [3] . جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج 25، ص 72. [4] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 21، ص 174، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش. [5] . «وَ جاوَزْنا بِبَنی إِسْرائیلَ الْبَحْرَ فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ وَ جُنُودُهُ بَغْیاً وَ عَدْواً حَتَّی إِذا أَدْرَکَهُ الْغَرَقُ قالَ آمَنْتُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ الَّذی آمَنَتْ بِهِ بَنُوا إِسْرائیلَ وَ أَنَا مِنَ الْمُسْلِمینَ»؛ یونس، 90. [6] . طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 9، ص 97، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش؛ تفسیر نمونه، ج 21، ص 178. [7] . «کَذلِکَ وَ أَوْرَثْناها قَوْماً آخَرین»؛ دخان، 28. [8] . همانطور که در آیه 59 سوره شعراء به آن تصریح شده است: «کَذلِکَ وَ أَوْرَثْناها بَنی إِسْرائیل»؛ [آری!] اینچنین کردیم! و بنی اسرائیل را وارث آنها ساختیم! [9] . تفسیر نمونه، ج 21، ص 178.