درباره حادث یا قدیم بودن کلام خدا اختلاف نظر وجود دارد؛ امامیه عقیده دارند که کلام خدا حادث است و می‌گویند کلام خدا از صفات فعل و قائم به غیر است و معنای تکلم خدا این است که اصوات و حروفی را در محلی از قبیل درخت و غیره ایجاد می‌کند‏. قرآن این معنا را اثبات کرده آن‌جا که می‌فرماید: «وَ کَلَّمَ اللَّهُ مُوسی‏ تَکْلیماً». امامیّه درباره قرآن بر این باورند که آیات قرآنی همان الفاظ و حروف است که گاه در قالب سخن و گاه در شکل نوشته ظهور می‌یابد و بدین‌سان، کلام اللّه، حادث است نه قدیم. با آن‌که قرآن «مخلوق» است اما بهتر است جهت احترام، چنین وصفی را برای قرآن مورد استفاده قرار نداد؛ زیرا گاه لفظ «مخلوق» جایی به‌کار می‌رود که حکایت از جعل و ساختگی بودن آن کند و به گوینده‌ای به دروغ نسبت دهند. این دیدگاه منحصر به نویسنده کتاب منشور عقاید شیعه نیست، بلکه شیخ مفید، نیز چنین نظری دارد و هرگز اصطلاح معتزلی «مخلوق» را به‌کار نمی‌برد، بلکه بجای آن، از آموزه امامیّه پیروی می‌کند و قرآن را «پدیدارشده در زمان (مُحدَث)» می‌داند.
آیا کلام خدا و قرآن حادث است یا قدیم؟ و مقصود از این سخن آقای سبحانی که در منشور عقاید امامیه گفتهاند، چیست: (با آنکه کلام خدا حادث است برای رعایت ادب و نیز به منظور اینکه سوء تفاهمی پیش نیاید به کلام خدا "مخلوق" نمیگوییم؛ زیرا چه بسا آنرا به معنای "مجعول" و ساختگی تفسیر کنند). لطفا اینرا تبیین بفرمایید و چه ارتباطی بین این دو امر است؟
درباره حادث یا قدیم بودن کلام خدا اختلاف نظر وجود دارد؛ امامیه عقیده دارند که کلام خدا حادث است و میگویند کلام خدا از صفات فعل و قائم به غیر است و معنای تکلم خدا این است که اصوات و حروفی را در محلی از قبیل درخت و غیره ایجاد میکند. قرآن این معنا را اثبات کرده آنجا که میفرماید: «وَ کَلَّمَ اللَّهُ مُوسی تَکْلیماً».
امامیّه درباره قرآن بر این باورند که آیات قرآنی همان الفاظ و حروف است که گاه در قالب سخن و گاه در شکل نوشته ظهور مییابد و بدینسان، کلام اللّه، حادث است نه قدیم.
با آنکه قرآن «مخلوق» است اما بهتر است جهت احترام، چنین وصفی را برای قرآن مورد استفاده قرار نداد؛ زیرا گاه لفظ «مخلوق» جایی بهکار میرود که حکایت از جعل و ساختگی بودن آن کند و به گویندهای به دروغ نسبت دهند. این دیدگاه منحصر به نویسنده کتاب منشور عقاید شیعه نیست، بلکه شیخ مفید، نیز چنین نظری دارد و هرگز اصطلاح معتزلی «مخلوق» را بهکار نمیبرد، بلکه بجای آن، از آموزه امامیّه پیروی میکند و قرآن را «پدیدارشده در زمان (مُحدَث)» میداند.