در مکتب شیعه قیاس پذیرفته نیست و بر این اساس، اگر رفتاری در برابر امام در حیاتشان جایز بود، نمی‌توان نتیجه گرفت که بعد از وفاتشان باید همان رفتار در برابر قبورشان نیز روا باشد. با این وجود باید گفت که در زمان زندگی حضرات معصومان نیز سزاوار نبود که افراد جنب قبل از غسل به حضور آنان برسند. ابو بصیر می‌گوید: با کنیزکی که همراه داشتم وارد مدینه شدم، و بعد از آمیزش با او بیرون آمدم که به حمام بروم، در راه با شیعیانی برخورد کردم که (برای کسب فیض) به محضر امام صادق(ع) می‌رفتند، ترسیدم که در صورت تأخیر، فرصت ورود به آن مجلس برایم مقدور نشود. به همین دلیل با ایشان رفتم تا داخل منزل امام(ع) شدم، وقتی در برابر آن بزرگوار قرار گرفتم به من نظری کرد و فرمود: «ای ابا بصیر! ندانسته‌ای که کسی به خانه‌های پیامبران، و فرزندان آنها، به حالت جُنُب وارد نمی‏شود؟» من شرمنده شدم و گفتم: ای فرزند رسول خدا! من یارانم را ملاقات کردم و ترسیدم آمدن من به همراه ایشان فوت شود و هرگز این کار را تکرار نخواهم کرد.[1] البته نمی‌توان گفت که زنان و فرزندان ائمه نیز موظف بودند که هنگام حیض و جنابت، از اطراف آن حضرات دور شوند، زیرا چنین الزامی موجب عسر و حرج برایشان می‌شد. [1] . ابن شهر آشوب مازندرانی، محمد بن علی‏، مناقب آل أبی‌طالب(ع)، ج ‏4، ص 226، قم، علامه‏، چاپ اول، 1379ق‏.
چرا افرادی که عذر شرعی (جنابت) دارند نمیتوانند نزد ضریح مطهر معصومان(ع) بروند؟ مگر در زمان حیات معصوم این امر اتفاق نمیافتاد؟ افرادی با این عذرها نزد معصوم بودند حتی با آنان زندگی میکردند.
در مکتب شیعه قیاس پذیرفته نیست و بر این اساس، اگر رفتاری در برابر امام در حیاتشان جایز بود، نمیتوان نتیجه گرفت که بعد از وفاتشان باید همان رفتار در برابر قبورشان نیز روا باشد. با این وجود باید گفت که در زمان زندگی حضرات معصومان نیز سزاوار نبود که افراد جنب قبل از غسل به حضور آنان برسند.
ابو بصیر میگوید: با کنیزکی که همراه داشتم وارد مدینه شدم، و بعد از آمیزش با او بیرون آمدم که به حمام بروم، در راه با شیعیانی برخورد کردم که (برای کسب فیض) به محضر امام صادق(ع) میرفتند، ترسیدم که در صورت تأخیر، فرصت ورود به آن مجلس برایم مقدور نشود. به همین دلیل با ایشان رفتم تا داخل منزل امام(ع) شدم، وقتی در برابر آن بزرگوار قرار گرفتم به من نظری کرد و فرمود: «ای ابا بصیر! ندانستهای که کسی به خانههای پیامبران، و فرزندان آنها، به حالت جُنُب وارد نمیشود؟» من شرمنده شدم و گفتم: ای فرزند رسول خدا! من یارانم را ملاقات کردم و ترسیدم آمدن من به همراه ایشان فوت شود و هرگز این کار را تکرار نخواهم کرد.[1]
البته نمیتوان گفت که زنان و فرزندان ائمه نیز موظف بودند که هنگام حیض و جنابت، از اطراف آن حضرات دور شوند، زیرا چنین الزامی موجب عسر و حرج برایشان میشد. [1] . ابن شهر آشوب مازندرانی، محمد بن علی، مناقب آل أبیطالب(ع)، ج 4، ص 226، قم، علامه، چاپ اول، 1379ق.
- [آیت الله علوی گرگانی] در صورتی که نمایش زندگی و چهره معصومین در فیلم مستلزم هیچگونه اهانتی به ساحت مقدّس آن حضرات نباشد و مردم را به تأسّی و الگوپذیری از روشها، منشها و اخلاقیات آن بزرگواران ترغیب نماید : اوّلا: بازی هنرپیشگان در نقش معصومین چه حکمی دارد؟ ثانیا: نشان دادن چهره هنرپیشه به جای چهره معصوم و نمایش حرکات و سکنات معصوم مثل راه رفتن، نشستن، برخاستن، غذا خوردن و خوابیدن چه حکمی دارد؟ ثالثا: آیا میتوان به منظور آب و تاب دادن و جذابیّت بخشیدن به داستان سخنانی را که از معصومی صادر شده از زبان معصوم دیگری بیان کرد؟ رابعا: آیا میتوان برای به تصویر کشیدن مواضع فکری معصوم واقعهای را به تصویرکشید که اتّفاق نیفتاده مثلامیدانیم که همه معصومین در مقابل ستمگران محکم و استوار بودهاند حال اگر فرض کنیم در زندگی یکی از معصومین اتّفاقی نیفتاده که حضرت معصوم در مقابل ستمگری ایستادگی کند یا تاریخ آن را برای ما نقل نکرده باشد آیا میتوان داستانی را ساخت و تصویر کرد تا روحیه ظلم ستیزی معصوم 7 نمایش داده شود؟
- [سایر] بنده دختری هستم 23 ساله ساکن شهر ملبورن در کشور استرالیا که از سن 5 سالگی همراه با خانواده ام در این شهر زندگی می کنم. حدود چهارده ماه قبل به عقد دایم نامزدم در آمدم. پس از گذشت مدتی متوجه مداخلات بعضی از اعضای خانواده وی و تغییراتی در رفتار نامزدم نیز گردیدم که باعث سردی روابط میان ما گردید. از چند ماه بدین سو تقریباً رابطه ای میان ما وجود نداشته است، در صورتیکه پدر و مادرم همیشه تلاش داشتند تا با همکاری خانواده نامزدم روابط ما را دوباره برقرار و مشکلات ما را حل کنند. دوماه قبل فامیل نامزدم با مراجعه به شخصی که مرا به عقد دایم نامزدم در حضور بیشتر از 200 تن از مهمانان در محفل نامزدی مان نموده بود از وی خواستند تا صیغه طلاق را جاری کنید که نامبرده با رد این مطلب گفته بود که قبل از هر اقدامی می بایست با دختر و پسر مستقیماً صحبت نماید. لهذا ایشان یعنی شخص عاقد با پدرم تماس گرفته و از وی خواستند تا دختر و پسر را برای صحبت نزد ایشان ببرند. پدر با قبول این مطلب با پدر نامزدم تماس گرفته و گفتند که آقای ..... می خواهند دخترم و پسر شما را از نزدیک ببیند . اما پدر نامزدم در جواب گفته بودند که ما چه وقت بیاییم؟ پدرم در پاسخ گفتند که ما و شما نمی رویم و فقط من دخترم را می رسانم و پسر شما نیز بیاید . وقتی پدرم مرا به منزل شخص عاقد که محل ملاقات ما تعیین شده بود بردند متوجه شدیم که نامزدم با پدر و دایی اش آمده است. اما پدرم مرا آنجا گذاشته و از ایشان نیز خواستند که بگذارند دختر و پسر با آقای عاقد صحبت نمایند. اما آنها بدون توجه به این مطلب وارد منزل آقای عاقد شده و با مداخلات در صحبت ها سعی بر محکوم کردن من داشتند . من ناگزیز شدم به پدرم که از آنجا رفته بودند تا ما آزادانه صحبت های خویش را بنماییم زنگ زدم که شما نیز بیایید ، چون اینها آمده اند . پدرم پس از چند دقیقه آمدند و صحبت هایی صورت گرفت. آقای .... ( شخص عاقد) گفتند که خوشبختانه دلایل کافی برای انجام طلاق ندارید و از والدین هردوی ما خواستند تا با تلاش و دادن فرصت به این دو جوان سعی در حل مشکلات شان نمایند و از دایی نامزدم نیز خواستند تا با صحبت با خانواده خودش و خانواده ما میانجی شده و برای حل این مشکلات تلاش کند . اما با تأسف هیچ گونه تماسی صورت نگرفت تا اینکه دوشب قبل پدر نامزدم برای پدرم زنگ زده و گفت که دختر شما آزاد است چون ما به مراجعه به عالم دینی صیغه طلاق را جاری ساختیم ، پدرم با تعجب از این خبر بسیار ناراحت شدند و گفتند آیا دخترم هیچ گونه حق و حقوقی نداشته است که شما خودسرانه چنین کاری را انجام دادید و آیا لازم نبود که ما را در جریان می گذاشتید؟ و از آنها خواهان دادن نام شخصی را که ایشان ادعای عالم بودنش را داشتند و نام شاهدین را خواستند، اما ایشان با رد این مطلب گفتند شما می خواهید با دختر تان تجارت کنید!!!! حال از حضرت عالی می خواهم با رهنمایی های عالمانه تان مرا یاری رسانیده و از این سردرگمی برهانید: 1 – آیا آنها این حق را داشتند که بدون اجازه من و خانواده ام اقدام به این کار نمایند؟ 2 – آیا شخص عالمی که صیغه طلاق را جاری ساخته است نمی بایست از من و یا پدرم اجازه بگیرد؟ 3 – آیا نداشتن عذر شرعی دختر در هنگام طلاق یکی از شرایط اصلی انجام طلاق نیست؟ در حالیکه من واقعآ در هنگام انجام این کار عذر شرعی داشتم. 4 – آیا هیچ گونه حق و حقوقی برای من تعلق نمی گیرد ، در حالیکه در هنگامی که من به عقد دایم نامزدم در آمدم و در حضور بیشتر از 200 تن از مهمانان وی پذیرفت که مرا در قبال یک جلد کلام الله مجید به خط عثمان طاها ، چهارده شاخه گل محمدی به عشق چهارده معصوم ، یکصد سکه طلای تمام عیار بهار آزادی و همچنین یک سفر حج که به درخواست مادر نامزدم به آن افزوده شد به عقد دایم خود درآورد؟ آیا نداشتن روابط زنا شویی این حقوق را از من سلب می کند؟ در حالیکه ما در دوران نامزدی قرار داشتیم؟!!!! چون وقتی پدرم برای شان گفتند که شما با وجود اینکه دوبار به زیارت خانه خدا مشرف شدید، حق و حقوق دخترم را پایمال کردید، آنها گفتند چون عروسی نکرده بودند و همخوابی صورت نگرفته هیچگونه حقی ندارد!!!! با آرزوی سلامتی حضرت عالی منتظر نظر عالمانه تان هستم تشکر