در منابع روایی احادیثی از شیعه و سنی نقل شده‌ است که ارزانی و گرانی را از سوی خدا می‌دانند؛ از این‌رو موضوع اصلی این دسته از روایات مربوط به اصول و قواعد اقتصادی نیست تا منافات با آنها داشته باشد، بلکه موضوع اصلی آنها به مباحث عقیدتی برمی‌گردد. بر سر این موضوع که قیمت‌گذاری و تعیین نرخ، فعل خداوند است یا انسان‌ها هم می‌توانند نرخ‌گذاری کنند، میان متکلمان اسلامی اختلاف نظر وجود دارد. از دیدگاه متکلمان امامیه، گرانی و ارزانی به کسی که اسباب آن‌را فراهم آورده نسبت داده می‌شود، اگر سبب آن فعل خداوند باشد آن‌را به خداوند نسبت می‌دهیم و اگر علت آن فعل بندگان باشند به آنها نسبت داده می‌شود. اگر باعث گرانی و ارزانی خداوند باشد به خاطر مصلحتی یا تفضلی بوده است و باید بر آن صبر کرد و عوض آن بر خداوند واجب است و اگر عامل آن مردم باشند مورد مدح و یا ذم قرار می‌گیرند و عوض آن برعهده آنها خواهد بود. در نظام اقتصادی اسلام، تعیین قیمت در بازار، بر اساس عرضه و تقاضا است، ولی این بازار از سوی قوانین ثابت شرعی و متغیر حکومتی، محدود و توسط دولت نظارت می‌شود. البته اگر دولت در مواردی تشخیص دهد که تعیین قیمت خاص، تأمین کننده مصالح اسلام و مسلمانان است، می‌تواند اقدام به قیمت‌گذاری نماید.
منظور از اینکه در روایات، گرانی و ارزانی به خدا نسبت داده شده، چیست؟ مانند اینکه در حدیثی از امام صادق(ع) آمده: (إِنَّ اللَّهَ جَلَّ وَ عَزَّ وَ جلَ بِالسِّعْرِ مَلَکاً فَلَنْ یَغْلُوَ مِنْ قِلَّةٍ وَ لَا یَرْخُصَ مِنْ کَثْرَةٍ). به علاوه؛ این سخن، خلاف اوّلیترین اصول عرضه و تقاضا، و بدیهیترین وجدانیّات هرکس است، چطور ممکن است امام صادق(ع) یک عامل روشن گرانی و ارزانی را با این صراحت نفی کنند؟
در منابع روایی احادیثی از شیعه و سنی نقل شده است که ارزانی و گرانی را از سوی خدا میدانند؛ از اینرو موضوع اصلی این دسته از روایات مربوط به اصول و قواعد اقتصادی نیست تا منافات با آنها داشته باشد، بلکه موضوع اصلی آنها به مباحث عقیدتی برمیگردد.
بر سر این موضوع که قیمتگذاری و تعیین نرخ، فعل خداوند است یا انسانها هم میتوانند نرخگذاری کنند، میان متکلمان اسلامی اختلاف نظر وجود دارد. از دیدگاه متکلمان امامیه، گرانی و ارزانی به کسی که اسباب آنرا فراهم آورده نسبت داده میشود، اگر سبب آن فعل خداوند باشد آنرا به خداوند نسبت میدهیم و اگر علت آن فعل بندگان باشند به آنها نسبت داده میشود. اگر باعث گرانی و ارزانی خداوند باشد به خاطر مصلحتی یا تفضلی بوده است و باید بر آن صبر کرد و عوض آن بر خداوند واجب است و اگر عامل آن مردم باشند مورد مدح و یا ذم قرار میگیرند و عوض آن برعهده آنها خواهد بود.
در نظام اقتصادی اسلام، تعیین قیمت در بازار، بر اساس عرضه و تقاضا است، ولی این بازار از سوی قوانین ثابت شرعی و متغیر حکومتی، محدود و توسط دولت نظارت میشود. البته اگر دولت در مواردی تشخیص دهد که تعیین قیمت خاص، تأمین کننده مصالح اسلام و مسلمانان است، میتواند اقدام به قیمتگذاری نماید.
- [سایر] حدیثی میفرماید (اکثر اهل نار النساء) و حدیث دیگری هم از امام صادق(ع) وجود دارد که میفرمایند: (بیشترِ اهل بهشت از مستضعفان (در دنیا)، زنان هستند. خداوند عز و جل میدانست که آنها ناتواناند و بر ایشان رحم آورد)!. حال چگونه این دو حدیث قابل جمع است؟
- [سایر] آیا حدیث زیر که در اصول کافی است، درست است؟ اگر درست است از نظر علمی ثابت کنید؟ لطفاً نگویید چون پیامبر بوده است، اینها جواب نمیشود: (عن ابی عبد الله قال: لم یرضع الحسین من فاطمه و لا من أنثی، کان یؤتی به النبی فیضع اصبعه و لسانه فی فمه، فیمص منها ما یکفیه الیومین و الثلاث)؛ امام صادق(ع) فرمود: (حسین نه از پستان فاطمه و نه زنان دیگری شیر نمیخورد، پیامبر انگشت و زبانش را در دهان او میگذاشت و برای سه روزش کافی بود).
- [سایر] معنا و منظور امام صادق(ع) در روایت زیر در مورد عایشه و حفصه چیست؟ آیا این روایت از نظر سند اعتبار دارد؟ (مُحَمَّدُ بْنُ عُمَرَ بْنِ عَبْدِ الْعَزِیزِ الْکَشِّیُّ فِی کِتَابِ الرِّجَالِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ قُولَوَیْهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ الله عَنْ أَحْمَدَ بْنِ هِلَالٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ رِئَابٍ قَالَ دَخَلَ زُرَارَةُ عَلَی أَبِی عَبْدِ الله فَقَالَ یَا زُرَارَةُ مُتَأَهِّلٌ أَنْتَ قَالَ لَا قَالَ وَ مَا یَمْنَعُکَ مِنْ ذَلِکَ قَالَ لِأَنِّی لَا أَعْلَمُ تَطِیبُ مُنَاکَحَةُ هَؤُلَاءِ أَمْ لَا فَقَالَ فَکَیْفَ تَصْبِرُ وَ أَنْتَ شَابٌّ قَالَ أَشْتَرِی الْإِمَاءَ قَالَ وَ مِنْ أَیْنَ طَابَ لَکَ نِکَاحُ الْإِمَاءِ قَالَ لِأَنَّ الْأَمَةَ إِنْ رَابَنِی مِنْ أَمْرِهَا شَیْءٌ بِعْتُهَا قَالَ لَمْ أَسْأَلْکَ عَنْ هَذَا وَ لَکِنْ سَأَلْتُکَ مِنْ أَیْنَ طَابَ لَکَ فَرْجُهَا قَالَ لَهُ فَتَأْمُرُنِی أَنْ أَتَزَوَّجَ فَقَالَ لَهُ ذَلِکَ إِلَیْکَ قَالَ فَقَالَ لَهُ زُرَارَةُ هَذَا الْکَلَامُ یَنْصَرِفُ عَلَی ضَرْبَیْنِ إِمَّا أَنْ لَا تُبَالِیَ أَنْ أَعْصِیَ الله إِذْ لَمْ تَأْمُرْنِی بِذَلِکَ وَ الْوَجْهُ الْآخَرُ أَنْ یَکُونَ مُطْلَقاً لِی قَالَ فَقَالَ لِی عَلَیْکَ بِالْبَلْهَاءِ قَالَ فَقُلْتُ مِثْلُ الَّذِی یَکُونُ عَلَی رَأْیِ الْحَکَمِ بْنِ عُتَیْبَةَ وَ سَالِمِ بْنِ أَبِی حَفْصَةَ قَالَ لَا الَّتِی لَا تَعْرِفُ مَا أَنْتُمْ عَلَیْهِ وَ لَا تَنْصِبُ قَدْ زَوَّجَ رَسُولُ الله أَبَا الْعَاصِ بْنَ الرَّبِیعِ وَ عُثْمَانَ بْنَ عَفَّانَ وَ تَزَوَّجَ عَائِشَةَ وَ حَفْصَةَ وَ غَیْرَهُمَا قُلْتُ لَسْتُ أَنَا بِمَنْزِلَةِ النَّبِیِّ ص الَّذِی کَانَ یَجْرِی عَلَیْهِمْ حُکْمُهُ وَ مَا هُوَ إِلَّا مُؤْمِنٌ أَوْ کَافِرٌ قَالَ الله عَزَّ وَ جَلَّ فَمِنْکُمْ کافِرٌ وَ مِنْکُمْ مُؤْمِنٌ فَقَالَ لَهُ أَبُو عَبْدِ الله فَأَیْنَ أَصْحَابُ الْأَعْرَافِ وَ أَیْنَ الْمُؤَلَّفَةُ قُلُوبُهُمْ وَ أَیْنَ الَّذِینَ خَلَطُوا عَمَلًا صَالِحاً وَ آخَرَ سَیِّئاً وَ أَیْنَ الَّذِینَ لَمْ یَدْخُلُوهَا وَ هُمْ یَطْمَعُونَ...).
- [سایر] در کتاب (احقاق الحق) این حدیث آمده است: حضرت امیر المؤمنین علی(ع) فرمود: (إذا رأیتم الرایات السود فالزموا الأرض و لا تحرکوا أیدیکم و لا أرجلکم ثم یظهر قوم ضعفاء لا یُوبه لهم قلوبهم کزُبَر الحدید هم أصحاب الدولة لا یفون بعهد و لا میثاق یدعون إلی الحق و لیسوا من أهله أسماؤهم الکنی ونسبتهم القری حتی یختلفوا فیما بینهم ثم یؤتی الله الحق من یشاء...)؛ زمانی که پرچمهای سیاه را دیدید از جای خود حرکت نکنید – به این معنا که دعوت آنان باطل است و نباید به کمک آنان بشتابید – سپس قومی ضعیف ظاهر میشوند که قلبهایشان؛ مانند برادههای آهن سخت است، آنها وفادار به هیچ عهدی نیستند، به حق فرا میخوانند در حالی که از آن نیستند، اسامیشان، کنیه و نسبتهایشان از نام شهرها گرفته شده؛ تا اینکه در بین خود اختلاف نظر پیدا میکنند و خداوند اهل حق – هر کسی که بخواهد را ظاهر میسازد. چند سؤال درباره این حدیث: 1. آیا این حدیث تنها در کتاب (احقاق الحق) آمده است؟ 2. این حدیث، چه نوع حدیثی است؟ 3. آیا میتوان برای احادیث معصومین مصداق تعیین کرد؟ 4. آیا میتوان گفت این حدیث پیشگویی در مورد داعش است؟
- [سایر] سلام من حدیثی شنیدم از پیامبر(ص) که فرمودن بر هر مسلمانی واجبه که اصول دین ،اصول اخلاق،واحکام اسلام رو یاد بگیره... با توجه به اینکه من 25 ساله هستم و متاسفانه در محیطی بزرگ نشدم که به این مسائل آگاهی پیدا کنم و به شدت احساس نیاز به دانستن این موارد به شکل صحیح و در محیط سالم میکنم به نحوی که وقتی گیج میشوم و در جاهایی پیش میاد که کوتاهی یا زیاده روی میکنم و بعد که میفهمم بسیار نگران میشم و مایلم که تقوا رو در وجودم پرورش بدم به نحوی که امام صادق (ع) در حدیث عنوان بصری میفرمایند ولی خب به دلیل عادتهای غلطی که تا حالا داشتم خیلی چیزا رو باید به تنهایی یاد بگیرم البته به یاری خداوند متعال و به حول و قوه الهی انشاالله به نحوی که این تنهایی آزاردهنده رو در بین آدمها فراموش کنم و به سمت مسیر روشن الهی قدم بردارم اگه امکان داره جایی که مناسب آموزش خانومها باشه رو به من معرفی کنید ، برام دعا کنید و. . . خدا نگهدار