با سلام؛ آیا غیبت امام زمان(ع) از دوران اولیه غیبت تا به حال این‌را نمی‌رساند که مردمان گذشته از هر نسل لیاقت و قابلیتشان بیشتر از مردمان زمان غیبت بوده که می‌توانستند از امام خود بهره‌ی معنوی و ارشادی ببرند و حتی صرف دیدن آن بزرگواران می‌توانست اثرات روحی و معنوی داشته باشد و با طرح سؤالاتی مشکلات مادی و معنوی خود را حل کنند؟ آیا ما از خیلی از این امتیازات محروم نیستیم؟ من خدای ناکرده منکر وجود حضرت مهدی (ع) در میان مردم نیستم و می‌دانم که واقعاً خیلی از ما قابلیت درک در محضر ایشان را نداریم، ولی آیا از خیلی از یاران امامان گذشته که به سپاه دشمن ملحق می‌شدند هم کمتریم؟ با تشکر از جواب قانع کننده‌ای که به من حقیر خواهید داد.
بی‌گمان حضور امام معصوم(ع) فواید و آثاری دارد که این آثار را نمی‌توان در زمان غیبت یافت، اما حضور امام(ع) تنها به دلیل لیاقت معاصران ایشان نیست تا غیبت را لزوماً به دلیل عدم شایستگی تمام افراد موجود در زمان غیبت بدانیم. معاصر بودن با یک پیامبر و یا یک امام و یا حتی دیدن و سخن گفتن با آنان به تنهایی دلیلی بر امتیاز نیست؛ زیرا به عنوان نمونه حتی در زمان حضور پیامبر(ص) و ائمه(ع) بسیاری از مسلمانانی که در نقاط دوردست زندگی می‌کردند، همچنین آنانی که نام اسلام به گوششان نخورده بود، امکان شرفیابی نداشتند. از طرفی شاید این امتیاز برای نسل ما باشد که بدون آن‌که پیشوایان خود را دیده باشیم به آنان ایمان آوردیم. بودند برخی افرادی که بسیار خدمت پیامبر(ص) شرفیاب می‌شدند اما ایمان واقعی به حضرتشان نداشتند و  شخصی به نام اویس قرنی هم بود که حتی یک بار هم موفق به زیارت آن‌حضرت نشد، اما پیامبر(ص) در باره او فرمود: نسیم رحمانی خداوند را از او استشمام می‌کنم.[1]   در این باره به چند روایت اشاره می‌کنیم. الف. قتاده از ایمن و او از ابو امامه نقل می‏کند که پیامبر خدا (ص) فرمود: خوشا به حال کسی که مرا دیده و به من ایمان آورده و خوشا خوشا- تا هفت مرتبه- به حال کسی که مرا ندیده، به من ایمان آورده است.[2] 1. یا علی، گروهی در آخر الزمان خواهند آمد که یقین و ایمان آنان موجب شگفتی خواهد بود، با این‌که آن جماعت، پیامبری را ندیده و حجت ظاهری از آنها پوشیده شده است، آنان فقط با دیدن آثار، ایمان می‌آورند.[3] 2. رسول خدا(ص) خطاب به حضرت علی(ع)، فرمود: آیا می‌‏خواهی با مژده‌‏هایی که به تو می‌‏دهم تو را خرسند سازم؟ تو، برادر و وزیر من هستی. دین مرا ادا می‏‌کنی، وعده مرا به پایان می‌‏رسانی و ذمّه مرا بری می‌‏کنی. اینک کسی که در زنده بودن من تو را دوست بدارد، به مرگ طبیعی می‌‏میرد و کسی که پس از رحلت من و در روزگار زندگی تو، تو را دوست بدارد، خدای تعالی سرانجام او را به امن و ایمان نائل می‌‏گرداند و کسی که تو را پس از رحلت من دوست بدارد در حالی‌که تو را ندیده است، خدای تعالی ایمنی و ایمان به او ارزانی می‌‏فرماید و او را از بیم روز قیامت ایمنی می‏‌بخشد و کسی که کینه تو را در دل داشته باشد و با چنین حالی بمیرد، به مرگ جاهلیت مرده و به آنچه در اسلام عمل کرده است محاسبه خواهد شد. این حدیث را «طبرانی» از «ابن عمر» روایت کرده است.[4]   [1] .  ورام ابن ابی فراس، مجموعة ورام(تنبیه الخواطر)، عطائی، محمد رضا، ج ‏1، ص 154، مشهد، آستان قدس، چاپ اول، 1369ش. [2] . صدوق، الخصال، ج ‏2، ص 342، قم، جامعه مدرسین، چاپ اول، 1362ش. [3] . صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ‏4، ص 366، قم، جامعه مدرسین، چاپ دوم، 1404ق. [4] . فیروز آبادی، سید مرتضی، فضائل پنج تن علیهم السلام در صحاح ششگانه اهل سنت، محقق، ساعد، محمد باقر، ج ‏2، ص 61، قم، فیروزآبادی، چاپ اول، 1374ش، به نقل از کنز العمال، ج 6، ص 155.
عنوان سوال:

با سلام؛ آیا غیبت امام زمان(ع) از دوران اولیه غیبت تا به حال این‌را نمی‌رساند که مردمان گذشته از هر نسل لیاقت و قابلیتشان بیشتر از مردمان زمان غیبت بوده که می‌توانستند از امام خود بهره‌ی معنوی و ارشادی ببرند و حتی صرف دیدن آن بزرگواران می‌توانست اثرات روحی و معنوی داشته باشد و با طرح سؤالاتی مشکلات مادی و معنوی خود را حل کنند؟ آیا ما از خیلی از این امتیازات محروم نیستیم؟ من خدای ناکرده منکر وجود حضرت مهدی (ع) در میان مردم نیستم و می‌دانم که واقعاً خیلی از ما قابلیت درک در محضر ایشان را نداریم، ولی آیا از خیلی از یاران امامان گذشته که به سپاه دشمن ملحق می‌شدند هم کمتریم؟ با تشکر از جواب قانع کننده‌ای که به من حقیر خواهید داد.


پاسخ:

بی‌گمان حضور امام معصوم(ع) فواید و آثاری دارد که این آثار را نمی‌توان در زمان غیبت یافت، اما حضور امام(ع) تنها به دلیل لیاقت معاصران ایشان نیست تا غیبت را لزوماً به دلیل عدم شایستگی تمام افراد موجود در زمان غیبت بدانیم.
معاصر بودن با یک پیامبر و یا یک امام و یا حتی دیدن و سخن گفتن با آنان به تنهایی دلیلی بر امتیاز نیست؛ زیرا به عنوان نمونه حتی در زمان حضور پیامبر(ص) و ائمه(ع) بسیاری از مسلمانانی که در نقاط دوردست زندگی می‌کردند، همچنین آنانی که نام اسلام به گوششان نخورده بود، امکان شرفیابی نداشتند. از طرفی شاید این امتیاز برای نسل ما باشد که بدون آن‌که پیشوایان خود را دیده باشیم به آنان ایمان آوردیم.
بودند برخی افرادی که بسیار خدمت پیامبر(ص) شرفیاب می‌شدند اما ایمان واقعی به حضرتشان نداشتند و  شخصی به نام اویس قرنی هم بود که حتی یک بار هم موفق به زیارت آن‌حضرت نشد، اما پیامبر(ص) در باره او فرمود: نسیم رحمانی خداوند را از او استشمام می‌کنم.[1]  
در این باره به چند روایت اشاره می‌کنیم.
الف. قتاده از ایمن و او از ابو امامه نقل می‏کند که پیامبر خدا (ص) فرمود: خوشا به حال کسی که مرا دیده و به من ایمان آورده و خوشا خوشا- تا هفت مرتبه- به حال کسی که مرا ندیده، به من ایمان آورده است.[2]
1. یا علی، گروهی در آخر الزمان خواهند آمد که یقین و ایمان آنان موجب شگفتی خواهد بود، با این‌که آن جماعت، پیامبری را ندیده و حجت ظاهری از آنها پوشیده شده است، آنان فقط با دیدن آثار، ایمان می‌آورند.[3]
2. رسول خدا(ص) خطاب به حضرت علی(ع)، فرمود: آیا می‌‏خواهی با مژده‌‏هایی که به تو می‌‏دهم تو را خرسند سازم؟ تو، برادر و وزیر من هستی. دین مرا ادا می‏‌کنی، وعده مرا به پایان می‌‏رسانی و ذمّه مرا بری می‌‏کنی. اینک کسی که در زنده بودن من تو را دوست بدارد، به مرگ طبیعی می‌‏میرد و کسی که پس از رحلت من و در روزگار زندگی تو، تو را دوست بدارد، خدای تعالی سرانجام او را به امن و ایمان نائل می‌‏گرداند و کسی که تو را پس از رحلت من دوست بدارد در حالی‌که تو را ندیده است، خدای تعالی ایمنی و ایمان به او ارزانی می‌‏فرماید و او را از بیم روز قیامت ایمنی می‏‌بخشد و کسی که کینه تو را در دل داشته باشد و با چنین حالی بمیرد، به مرگ جاهلیت مرده و به آنچه در اسلام عمل کرده است محاسبه خواهد شد.
این حدیث را «طبرانی» از «ابن عمر» روایت کرده است.[4]   [1] .  ورام ابن ابی فراس، مجموعة ورام(تنبیه الخواطر)، عطائی، محمد رضا، ج ‏1، ص 154، مشهد، آستان قدس، چاپ اول، 1369ش. [2] . صدوق، الخصال، ج ‏2، ص 342، قم، جامعه مدرسین، چاپ اول، 1362ش. [3] . صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ‏4، ص 366، قم، جامعه مدرسین، چاپ دوم، 1404ق. [4] . فیروز آبادی، سید مرتضی، فضائل پنج تن علیهم السلام در صحاح ششگانه اهل سنت، محقق، ساعد، محمد باقر، ج ‏2، ص 61، قم، فیروزآبادی، چاپ اول، 1374ش، به نقل از کنز العمال، ج 6، ص 155.





سوال مرتبط یافت نشد
مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین