1. طبیعی است؛ صفتی که کسی را به آن متصف می‌کنیم، ملکه‌ای است که باید در او وجود داشته باشد و با یک‌بار یا دو بار نمی‌شود کسی را به صفتی پسندیده و یا ناپسند متصف نمود، همان‌طوری که اگر کسی را با چند بار کار کردن در نانوایی، نانوا نمی‌توان گفت؛ لذا با یک کار بد شخص، آدم بدی نخواهد بود، و با یک کار خوب آدم خوب نخواهد شد. 2. باید میان فعل و فاعل تفاوت قائل شد؛ شاید گاه رفتار بدی از انسان خوبی سربزند و یا از شخص بدی رفتاری نیک مشاهده کنیم. 3. اگرچه با مشاهده یکی دو کار خوب از دیگران نمی‌توان قضاوتی در مورد آنان داشت، اما به هر حال؛ ما مأمور به ظاهریم و طبیعتاً فردی که همواره کارهای نیک انجام می‌دهد را انسانی خوب می‌دانیم و همین را نیز مبنای قضاوت خود در اموری مانند مشاوره قرار می‌دهیم. به عنوان نمونه؛ اگر فردی که او را به انجام کارهای خوب می‌شناسید قصد ازدواج داشته و طرف مقابل برای تحقیق نزد شما بیاید شما چه خواهید گفت؟ آیا خواهید گفت که شاید او آدم بدی باشد، اما کارهای خوب می‌کند؟! 4. البته میزان و محکی که میان عامه مردم وجود دارد با میزانی که خداوند و اولیای خاص او دارند متفاوت است؛ زیرا مردمی از علم عادی برخوردارند، حکمشان نیز باید بر اساس رفتار ظاهری باشد، ولی خداوند که عالم الغیب است و کسانی که خداوند آنان را از علم غیب برخوردار نمود، از قصد همه خبر دارند، لذا اگر کسی کارهای به ظاهر خیری داشته باشد؛ مثلاً مدرسه و مسجد بسازد و به فقرا کمک کند امّا قصدش خدایی نباشد در نگاه آنان انسان نیکی بشمار نخواهد آمد. 5. عملاً این‌که دیگری را نیکوکار اعلام کرده و یا آن‌که بگوییم کار او نیک است، تفاوت چندانی در نتیجه داشته و هر دو روش ممکن است فرد را دچار غرور و ریا کند که برای جلوگیری از این آفت می‌توان اعلام کرد که یک انسان باید از نیکوکاری خود با نیت پاک و نیز استمرار کار نیک نگهداری کند. 6. برای آگاهی بیشتر پاسخ‌های زیر را مطالعه کنید: «ملاک و معیار ارزش اخلاقی»، سؤال 74273 «تفاوت اخلاق و علم اخلاق»، سؤال 12617
یک مشاور روانشناسی که تمامی مباحثش حول دیانت دور میزند، یکی از نکاتی را که بر روی آن تأکید میکند این است که؛ اگر دیدید فردی صدقه داد نگویید این فرد آدم خوبی است، صفت به شخصیت فرد ندهید، بسیار خطرناک است اینگونه صفت دادنها که حداقل آسیب آن، ریاکار بار آوردن افراد است، بلکه بگویید این کار فرد، خوب بود. این فرد بر این باور است که اگر معصوم(ع) به فرد، صفتی میداد چه خوب چه بد، از علم غیبشان استفاده کرده است و لاغیر. آیا این توصیهها قابل اعتنا است؟
1. طبیعی است؛ صفتی که کسی را به آن متصف میکنیم، ملکهای است که باید در او وجود داشته باشد و با یکبار یا دو بار نمیشود کسی را به صفتی پسندیده و یا ناپسند متصف نمود، همانطوری که اگر کسی را با چند بار کار کردن در نانوایی، نانوا نمیتوان گفت؛ لذا با یک کار بد شخص، آدم بدی نخواهد بود، و با یک کار خوب آدم خوب نخواهد شد.
2. باید میان فعل و فاعل تفاوت قائل شد؛ شاید گاه رفتار بدی از انسان خوبی سربزند و یا از شخص بدی رفتاری نیک مشاهده کنیم.
3. اگرچه با مشاهده یکی دو کار خوب از دیگران نمیتوان قضاوتی در مورد آنان داشت، اما به هر حال؛ ما مأمور به ظاهریم و طبیعتاً فردی که همواره کارهای نیک انجام میدهد را انسانی خوب میدانیم و همین را نیز مبنای قضاوت خود در اموری مانند مشاوره قرار میدهیم. به عنوان نمونه؛ اگر فردی که او را به انجام کارهای خوب میشناسید قصد ازدواج داشته و طرف مقابل برای تحقیق نزد شما بیاید شما چه خواهید گفت؟ آیا خواهید گفت که شاید او آدم بدی باشد، اما کارهای خوب میکند؟!
4. البته میزان و محکی که میان عامه مردم وجود دارد با میزانی که خداوند و اولیای خاص او دارند متفاوت است؛ زیرا مردمی از علم عادی برخوردارند، حکمشان نیز باید بر اساس رفتار ظاهری باشد، ولی خداوند که عالم الغیب است و کسانی که خداوند آنان را از علم غیب برخوردار نمود، از قصد همه خبر دارند، لذا اگر کسی کارهای به ظاهر خیری داشته باشد؛ مثلاً مدرسه و مسجد بسازد و به فقرا کمک کند امّا قصدش خدایی نباشد در نگاه آنان انسان نیکی بشمار نخواهد آمد.
5. عملاً اینکه دیگری را نیکوکار اعلام کرده و یا آنکه بگوییم کار او نیک است، تفاوت چندانی در نتیجه داشته و هر دو روش ممکن است فرد را دچار غرور و ریا کند که برای جلوگیری از این آفت میتوان اعلام کرد که یک انسان باید از نیکوکاری خود با نیت پاک و نیز استمرار کار نیک نگهداری کند.
6. برای آگاهی بیشتر پاسخهای زیر را مطالعه کنید:
«ملاک و معیار ارزش اخلاقی»، سؤال 74273
«تفاوت اخلاق و علم اخلاق»، سؤال 12617