سلام/ 1. زمان پهلوی فرزندان علما و فقها به دانشگاه می رفتند چه داخل و یا خارج. دانشگاه که بد نیست و در بین علما و حوزویان و طلاب هم ابدا منع نمی شود. پس این منع ربطی به دیدگاه اسلامی یا حوزوی ندارد. 2. از روزهایت برای خواندن و نوشتن و فراگیری استفاده کن. کتاب های درسی مربوط به رشته مورد علاقه ات را بگیر و در منزل بخوان و از طریق اینترنت به پاسخ سوالات و ابهامات برس و تمام وقت کار علمی کن. 3. اگر تلاش علمی شما در منزل چشمگیر باشد معمولا در تغییر نظر مخالف والدین تاثیر فراوان دارد. 4. اما اگر تنبلی کنی که می کنی! و از زمانت استفاده نکنی فقط نق و ناله و گلایه، محبوبیتت را تخریب می کند. 5. یادداشت مشق شب را بخوان و عمل کن. اگر پیدا کردید، خواندید و شروع کردید اطلاع بدهید. 6. ادای آدم های بدبخت و قابل ترحم را در نیاور و به جای انفعال، ابتکار داشته باش و پویا و با نشاط ، پدر را به تعامل و همراهی سوق بده. مثلا با او برای خرید یک کتاب یا یک کار ساده به بیرون برو و سعی گن از این بیرون رفتن لذت ببری. این به استقلالت کمک می کند.
سلام به قول ودستورشما:1.بایددانشجو میبودم اما نشوندنم تو خونه بیکارو علاف2.نه نامزددارم نه رابظه ای ازاین کار متنفرم3.بابابا مشکل صحبت کردن دارم(بعضی ازحروف نوشته نمیشه ازجاگزین استفاده میکنم مانند همین)4. توحرفامون به جایی نمیرسیم یا به دعوا یارفتن من ازصحنه به خاطردل شکستم ختم میشه همه صحبتهای شمارو درباره ی صحبت کردن که باید دو طرف صریح باشن در برنامه بارک ملت شنیدم واجراکردم اما روی خودم اما بالاخره من یک طرف ماجرام بابارو جه کار کنم6.برای نمونه: من19سالمه اماابدا بابا اجازه رفتو آمد به تنهایی رو به من نمیده جه بیرون جه با دوستان جه اینکه کلاس تفریحی رفتن من هفته به هفته کاهی ماه به ماه ازخونه بیرون نمیرم خواهرندارم 2تابرادر کوجکترازخودم دارم الانم که بیشتراوغات رو میخوابم وشبهاکه همه خوابن من تا نزدیکای صبح بیدارم تمام روزهام تکراری وبی معنی هستن.7.ضمنانمازمیخونم وایمان دارم کاهی کم میشه اما ازبین نمیره جون آخرش اونه که فقط صدامو میشنوه08عاشق هنرم نه بازیکریو این حرفا منظورم نقاشی-خطاطی-موسیقیو...تعریف ازخود نباشه به قول بقیه استعدادمم زیاده اما جه کنم ازدست باباکه اصلااینکاربراش هیج ارزشی نداره9.باباتحصیلات دانشکاهیش لیسانس روانشناسیه تحصیلات حوزوی هم داره طلبه است اما ملبس نیست کارمند حوزه است.10.باآدمهای بزرکترازخودم صحبت کردم ازهمه قشری به جزقشرطلبه همه کفتن همینی که هست بایدباوضعیتت کناربیای تازه با شما آشناشدم میخواستم برای آخرین نفرنظرشمارم بدونم هیج همصحبتی ندارم جزخداکه بعضی وقتا دیکه اصلا روم نمیشه باهاش حرف بزنم ودرودیواراتاقم.ممنون ببخشید زیادحرف زدم.لطفاجوابمو بدین.بازم ممنون.
سلام/ 1. زمان پهلوی فرزندان علما و فقها به دانشگاه می رفتند چه داخل و یا خارج. دانشگاه که بد نیست و در بین علما و حوزویان و طلاب هم ابدا منع نمی شود. پس این منع ربطی به دیدگاه اسلامی یا حوزوی ندارد.
2. از روزهایت برای خواندن و نوشتن و فراگیری استفاده کن. کتاب های درسی مربوط به رشته مورد علاقه ات را بگیر و در منزل بخوان و از طریق اینترنت به پاسخ سوالات و ابهامات برس و تمام وقت کار علمی کن.
3. اگر تلاش علمی شما در منزل چشمگیر باشد معمولا در تغییر نظر مخالف والدین تاثیر فراوان دارد.
4. اما اگر تنبلی کنی که می کنی! و از زمانت استفاده نکنی فقط نق و ناله و گلایه، محبوبیتت را تخریب می کند.
5. یادداشت مشق شب را بخوان و عمل کن. اگر پیدا کردید، خواندید و شروع کردید اطلاع بدهید.
6. ادای آدم های بدبخت و قابل ترحم را در نیاور و به جای انفعال، ابتکار داشته باش و پویا و با نشاط ، پدر را به تعامل و همراهی سوق بده. مثلا با او برای خرید یک کتاب یا یک کار ساده به بیرون برو و سعی گن از این بیرون رفتن لذت ببری. این به استقلالت کمک می کند.