در گوشه‌ای از داستان حضرت سلیمان(ع) که در سوره نمل به آن پرداخته شده، خداوند اشاره‌ای به سخن گفتن یک مورچه با دیگر مورچه‌ها می‌کند. در این آیه چنین آمده است: «حَتَّیٰ إِذَا أَتَوْا عَلَیٰ وَادِ النَّمْلِ قَالَتْ نَمْلَةٌ یَا أَیُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَسَاکِنَکُمْ لَا یَحْطِمَنَّکُمْ سُلَیْمَانُ وَجُنُودُهُ وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ»؛[1] تا آن‌گاه که به وادی النمل(سرزمین مورچگان در طائف یا شام) سرازیر شدند، مورچه‌ای گفت: ای مورچگان! به لانه‌های خود درآیید مبادا سلیمان و سپاهیانش ناآگاهانه شما را پایمال کنند. هرچند که سخن گفتن مورچه با هم‌نوعان خود نشانه وجود ارتباط حیوانات با یکدیگر در انتقال مفهوم - و لو از طریق شاخک‌ها - است، اما در ترجمه مفاهیم رد و بدل شده بین این موجودات به الفاظ موجود بین انسان‌ها، نباید دقت عقلی در کلماتی که برای تفسیر آن مفاهیم به کار برده می‌شود، داشته باشد. به عنوان مثال؛ در آیه مذکور، نباید انتظار داشت که مورچه از ریشه کلمات و تفاوت این الفاظ با مترادف‌هایش مطلع باشد. درباره «مسکن» باید گفت؛ این واژه یک معنای خاص دارد که با سکینه در ارتباط است و یک معنای عام که به معنای محل زندگی است. در این‌جا ظاهر آیه آن است که معنای عام آن مورد نظر باشد. درباره عبارت «لا یشعرون» نیز باید گفت؛ در همه مواردی که استعمال می‌شود، ناظر به عقل ظریف انسانی نیست، بلکه معنای عام آن، که عبارت است از: «ناخواسته و ناخودآگاه بودن انجام کاری»، مد نظر قرار گرفته است. [1] . نمل، 18.
وقتی موجودی از کلمهای در جملهای استفاده میکند؛ یعنی معنای دقیق آنرا میداند. سوره نمل آیه 18 مورچه در مورد سلیمان و جنودش میگوید (هم لایشعرون). آیا مورچه معنای کلمه (شعور) را میشناسد؟ شعور عقل ظریف و مخصوص انسان است که دارای روح خدایی است. عکس العمل سلیمان خطاب به مورچه نیست، بلکه به خدا است از اینکه شعور به وادی نمل دارد این نعمت را خدا به او داده است شکر میکند. سؤال دوم: در این آیه مورچه خطاب به مورچهها میگوید (ادخلوا مساکنکم)؛ از کلمه (مسکن) استفاده میکند جای سکونت به سکینه رسیدن. آیا حیوانات هم مسکن دارند. آیا آنها موجودات ذی شعور نیستند که از حیوان بالاتر و از انسان پستتر؟
در گوشهای از داستان حضرت سلیمان(ع) که در سوره نمل به آن پرداخته شده، خداوند اشارهای به سخن گفتن یک مورچه با دیگر مورچهها میکند. در این آیه چنین آمده است: «حَتَّیٰ إِذَا أَتَوْا عَلَیٰ وَادِ النَّمْلِ قَالَتْ نَمْلَةٌ یَا أَیُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَسَاکِنَکُمْ لَا یَحْطِمَنَّکُمْ سُلَیْمَانُ وَجُنُودُهُ وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ»؛[1] تا آنگاه که به وادی النمل(سرزمین مورچگان در طائف یا شام) سرازیر شدند، مورچهای گفت: ای مورچگان! به لانههای خود درآیید مبادا سلیمان و سپاهیانش ناآگاهانه شما را پایمال کنند.
هرچند که سخن گفتن مورچه با همنوعان خود نشانه وجود ارتباط حیوانات با یکدیگر در انتقال مفهوم - و لو از طریق شاخکها - است، اما در ترجمه مفاهیم رد و بدل شده بین این موجودات به الفاظ موجود بین انسانها، نباید دقت عقلی در کلماتی که برای تفسیر آن مفاهیم به کار برده میشود، داشته باشد. به عنوان مثال؛ در آیه مذکور، نباید انتظار داشت که مورچه از ریشه کلمات و تفاوت این الفاظ با مترادفهایش مطلع باشد.
درباره «مسکن» باید گفت؛ این واژه یک معنای خاص دارد که با سکینه در ارتباط است و یک معنای عام که به معنای محل زندگی است. در اینجا ظاهر آیه آن است که معنای عام آن مورد نظر باشد.
درباره عبارت «لا یشعرون» نیز باید گفت؛ در همه مواردی که استعمال میشود، ناظر به عقل ظریف انسانی نیست، بلکه معنای عام آن، که عبارت است از: «ناخواسته و ناخودآگاه بودن انجام کاری»، مد نظر قرار گرفته است. [1] . نمل، 18.