در صدر اسلام و دوران حکومت پیامبر اسلام(ص)؛ اداره امور بیت‌المال از ناحیه آن‌حضرت محدود به 10 سال بود، و از طرفی در آن دوران، در «عمل» نه امکان شناسایی همه واجدین شرایطِ دریافت از بیت‌المال وجود داشت، و نه امکان جمع‌آوری همه اموال، و نه امکان پرداخت به همه واجدین شرایط در دورترین نقاط قلمروی پهناور اسلام. اینها محدودیت‌هایی بود که هم منابع تأمین کننده بیت‌المال و هم مصارف آن محدود به شهر مدینه و اطراف آن باشد، ولی با این وجود؛ شیوه آن‌حضرت در گردآوری، حفظ و نگهداری، تقسیم و مصرف بیت‌المال قانون عدل و انصاف بوده است؛ چنان‌که امام صادق(ع) می‌فرماید: «رسول خدا(ص) زکات روستاییان را میان روستاییان، و زکات شهر نشینان را میان شهر نشینان تقسیم می‌کرد».[1] پس از پیامبر اسلام(ص)؛ امام علی(ع) نیز در تقسیم غنیمت‌ها و سایر اموال بیت‌المال، قانون عدل و انصاف را رعایت می‌کردند و مردم مکانی را به مردم مکان دیگر ترجیح نمی‌دادند، و علاوه بر مدینه، شهرهای دیگر را هم از اموال بیت‌المال سهیم می‌کردند؛ چنان‌که این بخش از عهدنامه امام علی(ع) به مالک اشتر به وضوح گویای آن است که تنها گرفتن مالیات از مردم ساکن در نقاط غیر پایتخت مورد نظر ایشان نبوده، بلکه توجه به آبادسازی همان مناطقی که مالیات از آن‌جا گردآوری شده بود به عنوان اولویتی مهم‌تر به شمار آمده بود: «باید بیش از آن‌که درباره گردآوری مالیات می‌اندیشی، در فکر آبادیِ زمین باشی؛ زیرا مالیات جز از طریق آبادی زمین به دست نیاید؛ و هر کس بدون آباد کردن زمین مالیات طلب کند، شهرها را ویران و بندگان را هلاک سازد».[2] با این وجود، با توجه به حضور حضرتشان در پایتخت، تقسیم عادلانه ثروت بیشتر به چشم آمده و گزارش می‌شد: 1. به هنگام تقسیم اموال، دو زن نزد علی(ع) آمدند، یکی عرب و دیگری از غیر عرب. امام به هر یک، بیست و پنج درهم و پیمانه‌ای خوراک داد. زن عرب گفت: «ای امیرالمؤمنین! من زنی عرب هستم و او غیر عرب!» علی(ع) فرمود: «به خدا سوگند! من در این غنایم، برای فرزندان اسماعیل حقّی بیش از فرزندان اسحاق نمی‌بینم».[3] 2. فَضالة بن عبدالملک از کریمه طابیّه دختر همّام چنین نقل می‌کند: «در کوفه، علی(ع) میان ما قرمزدانه تقسیم می‌کرد». فضاله می‌گوید: «این را نشانه دادگریِ حضرت علی دانسته‌ایم».[4] 3. امام علی(ع) فرمود: «[در دوران حکومت من‏] هیچ‌کس در کوفه شب را به روز نمی‌رسانَد، مگر این‌که زندگی آسوده‌ای دارد. فروپایه‌ترینِ مردم نان گندم می‌خورَد، سایبانی دارد، و آب گوارا می‌نوشد».[5] [1] . کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ‏3، ص 554، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق. [2] . سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صبحی صالح، ص 436، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق. [3] . ثقفی، ابراهیم بن محمد، الغارات (الإستنفار و الغارات)، ج ‏1، ص 46، قم، دار الکتاب الإسلامی، چاپ اول، 1410ق؛ ر. ک: بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج ‏2، ص 141، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1417ق. [4] . «کَانَ عَلِیٌّ یَقْسِمُ فِینَا الْوَرْسَ بِالْکُوفَةِ، قَالَ فَضَالَةُ: حَمَلْنَاهُ عَلَی الْعَدْلِ مِنْهُ رَضِیَ اللهُ عَنْهُ»؛ شیبانی، أحمد بن محمد بن حنبل، فضائل الصحابة، ج 1، ص 547، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ اول، 1403ق؛ محب الدین طبری‏، أحمد بن عبد الله‏، ذخائر العقبی فی مناقب ذوی القربی(ع)، ج ‏1، ص 504، قم، مؤسسه دار الکتاب الإسلامی‏، چاپ اوّل‏، 1428ق‏. [5] . فضائل الصحابة، ج 1، ص 531.
در مورد تقسیم عادلانه بیت المال در صدر اسلام، به نظر میرسد این عدالت فقط شامل مردم مدینه میشد و بعید است که در مناطق دوردست این اصل اسلامی رعایت شده باشد. به خصوص اینکه مالیاتها از آن مناطق گرفته میشد و به مدینه منتقل میگردید و ارسال دوباره آنها از مدینه به مناطق دوردست طبعاً غیرممکن بود. آیا روایات و شواهد تاریخی گواه این است که در همان مناطق دوردست هم بیتالمال به مساوات تقسیم میشد و حداقل نخست به مستمندان چیزی پرداخت میشد و سپس بقیه مالیات به مدینه ارسال میگردید؟!
در صدر اسلام و دوران حکومت پیامبر اسلام(ص)؛ اداره امور بیتالمال از ناحیه آنحضرت محدود به 10 سال بود، و از طرفی در آن دوران، در «عمل» نه امکان شناسایی همه واجدین شرایطِ دریافت از بیتالمال وجود داشت، و نه امکان جمعآوری همه اموال، و نه امکان پرداخت به همه واجدین شرایط در دورترین نقاط قلمروی پهناور اسلام. اینها محدودیتهایی بود که هم منابع تأمین کننده بیتالمال و هم مصارف آن محدود به شهر مدینه و اطراف آن باشد، ولی با این وجود؛ شیوه آنحضرت در گردآوری، حفظ و نگهداری، تقسیم و مصرف بیتالمال قانون عدل و انصاف بوده است؛ چنانکه امام صادق(ع) میفرماید: «رسول خدا(ص) زکات روستاییان را میان روستاییان، و زکات شهر نشینان را میان شهر نشینان تقسیم میکرد».[1]
پس از پیامبر اسلام(ص)؛ امام علی(ع) نیز در تقسیم غنیمتها و سایر اموال بیتالمال، قانون عدل و انصاف را رعایت میکردند و مردم مکانی را به مردم مکان دیگر ترجیح نمیدادند، و علاوه بر مدینه، شهرهای دیگر را هم از اموال بیتالمال سهیم میکردند؛ چنانکه این بخش از عهدنامه امام علی(ع) به مالک اشتر به وضوح گویای آن است که تنها گرفتن مالیات از مردم ساکن در نقاط غیر پایتخت مورد نظر ایشان نبوده، بلکه توجه به آبادسازی همان مناطقی که مالیات از آنجا گردآوری شده بود به عنوان اولویتی مهمتر به شمار آمده بود: «باید بیش از آنکه درباره گردآوری مالیات میاندیشی، در فکر آبادیِ زمین باشی؛ زیرا مالیات جز از طریق آبادی زمین به دست نیاید؛ و هر کس بدون آباد کردن زمین مالیات طلب کند، شهرها را ویران و بندگان را هلاک سازد».[2]
با این وجود، با توجه به حضور حضرتشان در پایتخت، تقسیم عادلانه ثروت بیشتر به چشم آمده و گزارش میشد:
1. به هنگام تقسیم اموال، دو زن نزد علی(ع) آمدند، یکی عرب و دیگری از غیر عرب. امام به هر یک، بیست و پنج درهم و پیمانهای خوراک داد. زن عرب گفت: «ای امیرالمؤمنین! من زنی عرب هستم و او غیر عرب!» علی(ع) فرمود: «به خدا سوگند! من در این غنایم، برای فرزندان اسماعیل حقّی بیش از فرزندان اسحاق نمیبینم».[3]
2. فَضالة بن عبدالملک از کریمه طابیّه دختر همّام چنین نقل میکند: «در کوفه، علی(ع) میان ما قرمزدانه تقسیم میکرد». فضاله میگوید: «این را نشانه دادگریِ حضرت علی دانستهایم».[4]
3. امام علی(ع) فرمود: «[در دوران حکومت من] هیچکس در کوفه شب را به روز نمیرسانَد، مگر اینکه زندگی آسودهای دارد. فروپایهترینِ مردم نان گندم میخورَد، سایبانی دارد، و آب گوارا مینوشد».[5] [1] . کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 3، ص 554، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق. [2] . سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صبحی صالح، ص 436، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق. [3] . ثقفی، ابراهیم بن محمد، الغارات (الإستنفار و الغارات)، ج 1، ص 46، قم، دار الکتاب الإسلامی، چاپ اول، 1410ق؛ ر. ک: بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج 2، ص 141، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1417ق. [4] . «کَانَ عَلِیٌّ یَقْسِمُ فِینَا الْوَرْسَ بِالْکُوفَةِ، قَالَ فَضَالَةُ: حَمَلْنَاهُ عَلَی الْعَدْلِ مِنْهُ رَضِیَ اللهُ عَنْهُ»؛ شیبانی، أحمد بن محمد بن حنبل، فضائل الصحابة، ج 1، ص 547، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ اول، 1403ق؛ محب الدین طبری، أحمد بن عبد الله، ذخائر العقبی فی مناقب ذوی القربی(ع)، ج 1، ص 504، قم، مؤسسه دار الکتاب الإسلامی، چاپ اوّل، 1428ق. [5] . فضائل الصحابة، ج 1، ص 531.