هر کسی حق دارد در ملک خود هر تصرف مشروعی از جمله اتصال آن به برق، انجام دهد. بنابراین دربارۀ دزدی که بدون رضایت صاحب‌خانه به خانه او وارد شده است، صاحب‌خانه ضامن خسارت‌های وارد بر وی نیست. ضمائم: پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است:[1] حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای (مد ظله العالی): در فرض مرقوم ضامن نیست. حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی): در فرض سؤال ضامن نیست. حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی(مد ظله العالی): در فرض سوال ضمانی بر عهده صاحب ملک نیست. حضرت آیت الله هادوی تهرانی (دامت برکاته): هر کسی حق دارد در ملک خود هر تصرف مشروعی از جمله اتصال آن به برق، انجام دهد. بنابراین دربارۀ دزدی که بدون رضایت صاحب‌خانه به خانه او وارد شده است، صاحب‌خانه ضامن خسارت‌های وارد بر وی نیست. لینک به سایت استفتائات [1] . استفتا از دفاتر آیات عظام: خامنه‌ای، مکارم شیرازی، نوری همدانی (مد ظلهم العالی) توسط سایت اسلام کوئست.
فرض کنید دزدی به خانهها بزند و صاحبخانه به خانه خود برق وصل کرده باشد و موجب برق گرفتگی دزد بشود، آیا صاحبخانه ضامن است؟
هر کسی حق دارد در ملک خود هر تصرف مشروعی از جمله اتصال آن به برق، انجام دهد. بنابراین دربارۀ دزدی که بدون رضایت صاحبخانه به خانه او وارد شده است، صاحبخانه ضامن خسارتهای وارد بر وی نیست.
ضمائم:
پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است:[1]
حضرت آیت الله العظمی خامنهای (مد ظله العالی):
در فرض مرقوم ضامن نیست.
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی):
در فرض سؤال ضامن نیست.
حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی(مد ظله العالی):
در فرض سوال ضمانی بر عهده صاحب ملک نیست.
حضرت آیت الله هادوی تهرانی (دامت برکاته):
هر کسی حق دارد در ملک خود هر تصرف مشروعی از جمله اتصال آن به برق، انجام دهد. بنابراین دربارۀ دزدی که بدون رضایت صاحبخانه به خانه او وارد شده است، صاحبخانه ضامن خسارتهای وارد بر وی نیست.
لینک به سایت استفتائات [1] . استفتا از دفاتر آیات عظام: خامنهای، مکارم شیرازی، نوری همدانی (مد ظلهم العالی) توسط سایت اسلام کوئست.
- [آیت الله بهجت] در بعضی موارد، به جهت تعمیر یا قطع و وصل برق توسط اداره برق، به وسایل برقی مردم خسارت وارد می شود، در این موارد بفرمایید چه کسی ضامن می باشد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا اگر کسی با دزدی که وارد خانه اش شده درگیر شود و به او اسیب برساند باید به او (دزد) دیه بپردازد؟
- [آیت الله بهجت] اگر کسی ساختمانی را آتش بزند که موجب کشته شدن عده ای نیز بشود اما این فرد فقط قصد آتش زدن را داشته نه کشتن افراد را، آیا ضامن دیه افراد نیز می باشد؟
- [سایر] با سلام، 1. در برخی گفتار فقها میخوانیم که اسراف در مصرف برق و آب موجب ضمان میشود، این سخن به چه معناست و کسی که هزینه برق و آب مصرفی خود را میدهد، ضامن چه چیزی خواهد بود؟ 2. آیا همینکه مراکز مربوطه هزینه مصرف را به صورت تصاعدی محاسبه میکنند، موجب رفع ضمان میشود؟ آیا اگر در این موضوع مبلغی را به فقرا و یا مؤسسات خیریه بپردازد، کافیست؟
- [آیت الله اردبیلی] اینجانب در خانه سازمانی ساکن هستم که یک باب زیرزمین آنجا می باشد. حدود 7 سال پیش بنده با هزینه خودم از محل فروش طلای همسرم به ارزش یک میلیون تومان آن روز آن زیرزمین را تبدیل به واحد مسکونی کردم. از آن موقع کنتور آب ندارد و کنتور برق را هم درست وصل نکرده اند که مبلغ ناچیزی حدود صد تومان قبض می آید. آیا استفاده بنده از آب و برق اشکال دارد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا اگر کسی با دزدی که وارد خانه اش شده درگیر شود و به او اسیب برساند باید به او (دزد) دیه بپردازد؟ اگر اینطور است پس تکلیف این حکم (دفاع از جان و مال و ناموس واجب است) چه میشود؟ آیا با این حکم دزدان تشو یق نمیشوند؟
- [آیت الله خامنه ای] چنانچه برخی افراد آب بهای منزل خود را پرداخت ننمایند و از آن آب علاوه بر استفاده گوناگون غسل واجب نموده و یا برای ادای نماز وضو بگیرند استفاده از آن آب مخصوصاً غسل و وضوی آنان چه حکمی دارد؟ ج) امتناع از پرداخت آب بها جایز نیست و موجب بطلان وضو و غسل می شود. س: چنانچه برخی افراد هزینه برق مصرفی خانه و یا محل کار خود را پرداخت ننمایند از نظر شرعی چه حکمی دارد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] در مورد صدمات وارده بر شخص در مقام دفاع بفرمایید: الف) چنان چه شخصی در مقام دفاع از خود، مجبور به عملی شود که صدمه بدنی به وی وارد کند، یا موجب مرگ وی گردد، مسؤولیّت مرگ مدافع، یا صدمات وارده بر عهده کیست؟ به عنوان مثال اگر برای فرار از تجاوز جنسی خود را به شیشه ای بزند و مجروح شود، یا در اثر پریدن از بلندی پای او بشکند، یا فوت نماید، چه کسی ضامن است؟ ب) در فرض فوق، آیا بین صورتی که راه فرار منحصر در آنچه انتخاب کرده بوده، و موردی که راه دیگری برای فرار وجود داشته، ولی شخص مورد هجوم در اثر ترس یا عجله از این طریق اقدام نموده، تفاوتی وجود دارد؟
- [آیت الله اردبیلی] با توجه به این که بنده برای مدتی در خارج از ایران اقامت دارم، میخواستم بدانم که اگر به مهمانی یک مسلمان بروم و قبلاً از صحبتهایی که با آن مسلمان داشتهام این را فهمیده باشم که این شخص خیلی به حلال و حرام مواد غذایی مقید نیست، آیا غذایی که این مسلمان یا همسرش تهیه کردهاند حلال است یا نه؟ فرض بر این است که نمیشود از خود شخصی که غذا را تهیه کرده در مورد حلال یا حرام بودن سؤال شود چون این سؤال موجب ناراحتی و دلخوری شدید صاحب خانه میشود.
- [آیت الله مکارم شیرازی] به موجب مادّه 698 قانون مدنی (که برگرفته از فقه امامیّه است) بعد از این که ضمان بطور صحیح واقع شد، ذمّه مضمون عنه بری و ذمه ضامن نسبت به مضمون له مشغول میشود. در صورتی که در مادّه 723 همان قانون آمده: (ممکن است کسی در ضمن عقد لازمی به تأدیه دین دیگری ملتزم شود در این صورت تعلیق به التزام مبطل نیست مثل این که کسی التزام خود را به تأدیه دین مدیون معلق به عدم تأدیه او نماید) آیا مادّه اخیر در مقام ایجاد عقد دیگری مانند ماهیّت ضم ذمه به ذمه میباشد یا در مقام بیان یکی از اقسام ضمان است؟ همچنین در مادّه 699 همان قانون، تعلیق در ضمان مبطل عقد دانسته شده، ولی در ذیل ماده آمده: (ولی التزام به تأدیه ممکن است معلق باشد) چه تفاوتی بین این دو وجود دارد؟ خلاصه این که آیا ضامن می تواند ضمانت و پرداخت دین ضامن را مشروط به عدم پرداخت مدیون اصلی نماید و بر فرض مثبت بودن جواب آیا چنین عقدی از اقسام ضمان است یا عقد مستقلی میباشد؟
- [آیت الله سیستانی] نماز آیات که دستور آن بعداً گفته خواهد شد به واسطه سه مورد واجب میشود: اوّل: کسوف (خورشید گرفتگی). دوّم: خسوف (ماه گرفتگی). و در این دو مورد هر چند مقدار گرفتگی کم باشد و کسی هم از آن نترسد نماز آیات واجب است. سوّم: زلزله بنا بر احتیاط واجب اگرچه کسی هم نترسد. و اما در رعد و برق، و بادهای سیاه و سرخ، و مانند اینها از آیات آسمانی در صورتی که بیشتر مردم بترسند، و همچنین در حوادث زمینی مانند فرو رفتن زمین، و افتادن کوه که موجب ترس اکثر مردم شود بنا بر احتیاط مستحب نماز آیات ترک نشود.
- [امام خمینی] کسانی که خانه یا دکان یا غیر آنها را از صاحبانش اجاره میکنند، مدت اجاره که به سر رسید حرام است بدون اذن صاحب محل در آن جا اقامت کنند، و باید محل را فوراً با عدم رضایت صاحبش تخلیه کنند، و اگر نکنند غاصب و ضامن محل، و ضامن مثل مال الاجاره آن هستند و برای آنها به هیچ وجه حقی شرعاً نیست، چه مدت اجاره آنها کوتاه باشد یا طولانی، و چه بودن آنها در مدت اجاره موجب زیادت ارزش محل شده باشد یا نه، و چه بیرون رفتن از محل، موجب نقص در تجارتشان باشد یا نه.
- [آیت الله علوی گرگانی] قبرستانهای مسلمانها اگر در مسیر خیابان قرار گیرد چنانچه زمین آن قبرستان ملک کسی بوده باشد آن حکم املاک شخصی است که قبلاً گفته شد و اگر وقف کرده باشند، حکم آن نیز گفته شد واین در صورتی است که عبور ومرور از آن زمینها موجب هتک و بیحرمتی به مردههای مسلمانان نشود و اگر راه قرار دادن وعبور از آنها موجب هتک بوده باشد عبور از آنها جائز نیست. و اگر نه ملک کسی بوده ونه وقف میباشد زمین بایر وبدون مالک بوده قبرستان شده است،درصورتی که هتکبهمردهها نشود،تصرّف در آنها جائزاست. واز اینجا حکم مصالح باقیمانده از آنها بعد از خرابی معلوم میگردد که در فرض اوّل تصرّف در آنها وخرید وفروش آنها بدون اجازه مالک جائز نیست و در صورت دوم تصرّف در آنها احتیاج به اجازه متولی وقف دارد وپول آنچه فروخته شود، باید مصرف نزدیکترین قبرستان بشود و در فرض سوم بدون احتیاج به اجازه کسی تصرّف در آنها جائز است.
- [امام خمینی] گوسفند یا حیوانات دیگر را اگر ذبح کنند با کارخانهها و مکینههایی که اخیراً در بعض بلاد متعارف شده است، حرام و نجس و مردار است، و فروش و خرید آنها جایز نیست، و فروشنده ضامن پول خریدار است چه کلید برق را مسلمان بزند و تسمیه بگوید و رو به قبله باشد و از حلقوم ببرد یا نه چه برسد به آن که این امور نیز مراعات نشود، ولی گوشتهایی که در بازار مسلمانان فروش میرود و احتمال داده میشود که به طور شرعی ذبح شده باشد، حلال و خرید و فروش آن جایز است.
- [آیت الله اردبیلی] کسانی که خانه یا مغازه یا غیر آنها را از صاحبان آن اجاره میکنند، حرام است پس از پایان یافتن مدّت اجاره بدون اذن صاحب محل در آنجا اقامت کنند و باید محل را در صورت عدم رضایت صاحب آن فورا تخلیه کنند و اگر نکنند، غاصب بوده و ضامن محل و اجرةالمثل آن هستند و برای آنها شرعا به هیچ وجه حقّی نیست، چه مدّت اجاره آنها کوتاه باشد یا طولانی و چه بودن آنها در مدّت اجاره موجب زیاد شدن ارزش محل شده باشد یا نه و چه بیرون رفتن از محل، موجب نقص در تجارت آنها باشد یا نه.
- [آیت الله بهجت] نماز خواندن در ملکی که منفعت آن مال دیگری است، بدون اجازه او باطل است؛ مثلاً در خانه اجارهای اگر صاحبخانه یا دیگری بدون اجازه کسی که آن خانه را اجاره کرده نماز بخواند، نمازش باطل است، مگر اینکه بداند و یا نشانههایی در کار باشد که گمان کند، مستأجر به نماز خواندن او راضی است، بنابر اظهر، بلکه اگر نداند یا نشانههایی نسبت به عدم رضایت مستأجر در کار نباشد تا موجب گمان به عدم رضایت مستأجر شود، باز میتواند بنابر اظهر نماز بخواند؛ و همچنین است اگر در ملکی که دیگری در آن حقّی دارد نماز بخواند؛ مثلاً اگر میت وصیت کرده باشد که ثلث مال او را به مصرفی برسانند، تا وقتی ثلث را جدا نکنند، نمیشود در ملک او نماز خواند.
- [آیت الله سیستانی] حکم قبرستانهای مسلمانان که در راهها قرار میگیرد و از املاک شخصی، یا اوقاف عام است، از آنچه گذشت، روشن میگردد. این مسأله در صورتی است که رفتوآمد در زمین قبرستان موجب هتک حرمت اموات مسلمان نشود وگرنه رفتوآمد در آن جایز نیست. لیکن اگر قبرستان ملک شخصی یا وقف نباشد، هر گونه تصرّف در آن در صورتی که هتک حرمت نباشد، اشکالی ندارد. از این مسأله حکم قسمتهای باقیمانده از قبرستان که جزء راه نشده است نیز روشن میشود، که در فرض اوّل (املاک شخصی) تصرف در آنها و فروش آنها جز با اجازه مالک جایز نیست. و در فرض دوّم (اوقاف عام) جز با اجازه متولّی یا آن که مانند او حق تصرف دارد جایز نیست، و بهای آن باید صرف در دیگر قبرستانهای مسلمانان بشود و بنا بر احتیاط واجب آنچه نزدیکتر است مقدم است، و در فرض سوّم تصرف در آن بدون نیاز به اجازه کسی، جایز است، در صورتی که این کار موجب تصرف در ملک دیگران مانند آثار قبرهای ویران شده نشود.
- [آیت الله مظاهری] قرآن شریف و روایات اهلبیت(سلاماللهعلیهم) مؤمن واقعی را کسی میداند که وفای به عهد کند و خلف وعده نداشته باشد. و خلف وعده اقسامی دارد: الف) تخلّف از عقود و شروطی که در اسلام لازم الوفاست، نظیر بیع و شرا و شروط در ضمن عقد بلکه مطلق شروط، و این قسم تخلّف علاوه بر اینکه حرام است، ضمانآور نیز میباشد، مثلاً اگر خانهای را فروخته باشد و در ضمن عقد شرط کرده باشد که مثلاً یک ماه پس از فروش در آن خانه بنشیند، اگر مشتری تخلّف از آن شرط نمود و خانه را پیش از اتمام یک ماه تصرّف کرد، علاوه بر اینکه کار حرامی انجام داده، تصّرف او نیز غصب و حرام است، و اگر خانه در این مدّت خراب شود یا آسیب ببیند ضامن است، همانگونه که اگر فروشنده از تسلیم خانه پس از اتمام یک ماه خودداری کند، علاوه بر حرمت، ضامن نیز میباشد و باید مشتری را راضی کند. ب) تخلّف از وعدههایی که موجب زیان و ضرر شود، نظیر اینکه وعده بدهد که مثلاً شام به خانه کسی برود و او غذا تهیه ببیند و افرادی را برای احترام او دعوت نموده باشد. این قسم از تخلّف وعده گرچه ضمانآور نیست، ولی علاوه بر اینکه خلاف انسانیّت است، از نظر شرعی نیز حرام است. ج) تخلّف از وعدهای که موجب زیان و ضرر مالی نشود، ولی ضرر آبرویی و نظیر آن داشته باشد، نظیر مثالی که گذشت، در صورتی که تنها ضرر آبرویی داشته باشد نه ضرر مالی، این قسم از تخلّف وعده گرچه ضمان ندارد، ولی حرام است و انسان واقعی از این کارها نمیکند. د) تخلّف از وعدهای که موجب اتلاف عمر میشود، نظیر اینکه وعده کند مثلاً در وقت معیّنی در کلاس درس حاضر شود، ولی تخلّف کند و در آن وقت معیّن نرود و یا اصلًا نرود. این قسم علاوه بر اینکه خلاف انسانیّت است حرام نیز میباشد، ولی برای اینکه وقت دیگران را تضییع نموده ضامن نیست. ه) تخلّف از وعدهای که موجب ضرر مالی یا ضرر آبرویی و یا تضییع عمر نیست، این قسم تخلّف وعده اگرچه حرام نیست و ضمانآور نیز نمیباشد، ولی کاشف از این است که مؤمن واقعی نیست: صفحه 398 (الْمُؤْمِنُ اذا وَعَدَ وَفی)[1] (انسان با ایمان هنگامی که وعده کرد، وفا میکند.) و از نظر کمال نیز نقص دارد و از این جهت مورد ملامت عقلا میباشد.
- [آیت الله علوی گرگانی] معامله سلف شش شرط دارد: اوّل خصوصیّاتی را که قیمت جنس به واسطه آنها فرق میکند معیّن نمایند ولی دقّت زیاد هم لازم نیست، همین قدر که مردم بگویند خصوصیّات آن معلوم شده کافی است، پس معامله سلف در نان وگوشت وپوست حیوان ومانند اینها که نمیشود خصوصیّاتشان را کاملاً معیّن کرد باطل است; دوم پیش از آن که خریدار و فروشنده از هم جدا شوند، خریدار تمام قیمت را به فروشنده بدهد یا به مقدار پول آن از فروشنده طلبکار باشد وطلب خود را بابت قیمت جنس حساب کند و او قبول نماید بشرط آن که وقت ادأ دین رسیده باشد و چنانچه مقداری از قیمت آن را بدهد، اگرچه معامله به آن مقدار صحیح است، ولی فروشنده میتواند معامله همان مقدار را به هم بزند; سوم مدّت را کاملاً معیّن کنند، و اگر مثلاً بگوید تا اوّل خرمن جنس را تحویل میدهم چون مدّت کاملاً معلوم نشده، معامله باطل است; چهارم وقتی را برای تحویل جنس معیّن کنند که در آنوقت، جنس به قدری کمیاب نباشد که فروشنده نتواند آن را تحویل دهد; پنجم جای تحویل جنس را معیّن نماید در صورتی که اختلاف جاها موجب خسارت بشود یا رساندن آن زحمت داشته باشد که موجب غرر بشود ولی اگر از حرفهای آنان جای آن معلوم باشد، لازم نیست اسم آنجا را ببرند; ششم وزن یا پیمانه یا عدد آن را معیّن کنند، ولی باید مثل بعضی از اقسام گردو وتخم مرغ تفاوت افراد آن به قدری کم باشد که مردم به آن اهمیّت ندهند.
- [آیت الله بهجت] دیه چند چیز مثل دیه قتل است که مقدار آن در مسئله 2269 گفته شد: 1 اگر دو چشم کسی را کور کند، یا چهار پلک چشم او را از بین ببرد؛ و اگر یک چشم او را کور کند، باید نصف دیه قتل را بدهد. 2 اگر دو گوش کسی را ببُرد، یا کاری کند که هر دو گوش او کر شود؛ و اگر یک گوش او را ببرد یا کر کند، باید نصف دیه قتل را بدهد؛ و اگر نرمه گوش او را ببرد باید ثلث دیه قتل را بدهد. 3 اگر تمام بینی یا نرمه بینی کسی را ببُرد. 4 زبان کسی را از بیخ ببُرد، در صورتی که شخص لال نباشد. 5 تمام دندانهای کسی را از بین ببرد و دیه هر کدام از دوازده دندان جلو دهان که شش عدد بالا و شش عدد پایین میباشد، پنجاه مثقال شرعی طلاست و هر مثقال شرعی 18 نخود است، و اگر یکی از شانزده دندان عقب را که هشت عدد آنها بالا و هشت عدد پایین است از بین ببرد، باید 2? مثقال شرعی طلا بدهد. 6 اگر هر دو دست کسی را از مچ جدا کند، و اما اگر یک دست را از مچ جدا کند، باید نصف دیه قتل را بدهد. 7 اگر ده انگشت کسی را ببُرد. و دیه هر انگشت، ده یک (1.10) دیه قتل است. 8 اگر پشت کسی را طوری بشکند که دیگر درست نشود و یا خمیده بماند. 9 اگر هر دو پستان زنی را ببرد، و اما اگر یکی از آنها را ببرد، باید نصف دیه قتل را بدهد. 10 اگر هر دو پای کسی را تا مفصل یا بالاتر، یا همه ده انگشت پا را قطع کند؛ و دیه هر انگشت، ده یک (1.10) دیه قتل است. 11 اگر بیضههای مردی را از بین ببرد و یا آلت مردی کسی را از ختنهگاه یا بیشتر قطع کند، و برای حکم دیه زنها در این مورد باید به کتابهای مفصّل مراجعه شود. 12 اگر طوری به کسی آسیب برساند که عقل او از بین برود. 13 اگر به کسی صدمهای بزند که دیگر بوها را احساس نکند. 14 اگر تمام موی سر و یا موی ریش کسی را از بین ببرد، بهطوریکه دیگر نَرویَد، و اگر موی ریش بعداً برویَد، بنابر اظهر و احوط، یک سوم دیه باید داده شود، و اگر موی سر برویَد باید تفاوت قیمت کسی که بنده است و چنین نقصی پیدا کرده داده شود. 15 شکسته یا کوبیده شدن تمام گردن، بهطوریکه نتواند آن را به طرف دیگر برگرداند. 16 کندن و یا قطع کردن تمام دو استخوان فک بهطوریکه همراه دندانها نباشد (مانند کودک یا پیر که دندان ندارند) وگرنه برای از بین رفتن دندانها دیه جداگانه لازم است. 17 از بین بردن یا قطع نخاع، اگرچه صاحبش بعداً زندگی کند. 18 افضا کردن زن به طوری که دیگر سالم نشود، البته اگر شوهر او بعد از تمام شدن نُه سال زن بهوسیله نزدیکی کردن موجب این کار بشود دیه بر او لازم نیست. 19 اگر دو قسمت برجسته پشت (الیتین) کسی را از بین ببرند. 20 اگر هر دو لب کسی را ببُرند. 21 اگر کاری کنند که شخص دید چشمش از بین برود و یا صدایش بیرون نیاید و صوت او از بین برود و یا مبتلا به بیماری ریزش بول شده و نتواند جلو ادرار خود را بگیرد که در هر یک از این موارد دیه کامل است. و بعضی موارد دیگر نیز موجب دیه کامل میشود که به کتابهای مفصل مراجعه شود.