سلام. درباره اختلاف نوعی وجود رابط و محمولی یک نظریه وجود دارد که می‌گوید اگر بتوان به حقیقت وجود رابط نگاه استقلالی کرد بین این دو اشتراک معنوی برقرار است و اگر نتوان به وجود رابط نگاه استقلالی کرد مشترک لفظی بین این دو حاکم است. آیا این نظریه درست است؟ نقدی براین نظر وارد است یا نه؟
موجود بر دو قسم است: 1. موجودی که وجودش «فی نفسه» است؛ و آن‌را وجود مستقل، وجود محمولی و یا وجود نفسی می‌‏نامند. 2. موجودی که وجودش «فی غیره» است؛ و به آن وجود رابط گفته می‌شود. در مورد وجود محمولی و وجود رابط مباحث متعددی وجود دارد، یکی از مباحث این است که آیا اختلاف میان وجود مستقل و رابط، یک اختلاف نوعی است یا نه؟ اگر بگوییم: اختلاف میان آنها یک اختلاف نوعی نیست، معنایش این است که وجود رابط، با آن‌‏که یک معنای تعلقی و وابسته به غیر دارد، امّا در صورتی که با نظر استقلالی به آن نگریسته شود می‏‌تواند از این وابستگی و عدم استقلال در مفهومیت جدا شده و به شکل یک معنای مستقل درآید. و اگر بگوییم: اختلاف میان آنها یک اختلاف نوعی است، معنایش این است که هرگز نمی‏‌توان از وجود رابط مفهوم مستقلی به دست آورد. نظریه صحیح آن است که اختلاف میان وجود رابط و مستقل، اختلاف نوعی نیست؛ زیرا همان‌‏گونه که حکیمان در بحث‏‌های علت و معلول فلسفه بیان کردند، نیازمندی و وابستگی معلول به علت ذاتی معلول است، و لازمه این امر آن است که معلول عین نیاز و وابستگی به وجود علت بوده و هیچ نحوه استقلالی از آن نداشته باشد. مقتضای مطلب یاد شده آن است که وجودهای معلول به هر صورتی که باشند؛ خواه جوهر و خواه عرض که آن ‏هم یک موجود فی نفسه است؛ نسبت به علتشان رابط باشند، اگرچه همان وجودهای معلول با نظر به خودشان و در مقایسه با یکدیگر جوهر یا عرض می‌‏باشند. [حاصل آن‏‌که به مقتضای فقر ذاتی و نیاز ذاتی معلول به علت، وجود معلول نسبت به علتش یک وجود رابط است. از طرف دیگر تمام موجودات خارجی معلول خدای سبحان هستند، پس همه آنها رابط هستند؛ اما در عین حال ما از آنها ماهیات گوناگون انتزاع می‌‏کنیم، و این نشان می‌‏دهد که می‌‏توان وجود رابط را مستقلاً لحاظ نمود و از آن مفهوم مستقل به دست آورد.] به این صورت ثابت می‌‏شود که اختلاف وجود رابط و مستقل، یک اختلاف نوعی نیست؛ یعنی مفهوم غیر مستقلی که از وجود رابط انتزاع می‏‌شود، قابلیت آن‌را دارد که به مفهوم مستقلی که از وجود مستقل انتزاع می‌‏شود، تبدیل گردد.[1] البته، ملا صدرا در اسفار مطلبی را بیان کرده و آن این‌که معنای وجود، بر وجود رابطی و محمولی به اشتراک لفظی حمل می‌شود؛ ولی همان‌گونه که در شرح اسفار بیان شده: مقصود صدرا از قول به تباین و اشتراک لفظی، برای نشان دادن شدّت بُعد بین این دو نوع از وجود است؛ و گرنه قول به تباین و اشتراک لفظی دو معنای وجود رابطی و محمولی با مبادی حکمت متعالیه، یعنی وحدت مفهوم وجود و تشکیک حقیقت آن، ناسازگار است. وی می‌گوید آنچه که این گفته را تأیید می‌کند تصریح صدرالمتألهین در اشتراک عرفی وجود بین دو قسم از وجود نفسی است که در برابر دو قسم از وجود رابطی هستند؛ زیرا شکی نیست که مصادیق این دو قسم متباین نبوده و از مراتب حقیقت مشککه خارجی هستند.[2]   [1] . ر. ک: طباطبایی، محمد حسین، نهایة الحکمة، ترجمه و شرح، شیروانی، علی، ج ‏1، ص 161- 172، قم، موسسه بوستان کتاب، چاپ دوم، 1387ش. [2] . ر ک: جوادی آملی، عبدالله، رحیق مختوم شرح حکمت متعالیه( صدر الدین شیرازی)، ج 1، ص 531، قم، اسراء، 1386ش.
عنوان سوال:

سلام. درباره اختلاف نوعی وجود رابط و محمولی یک نظریه وجود دارد که می‌گوید اگر بتوان به حقیقت وجود رابط نگاه استقلالی کرد بین این دو اشتراک معنوی برقرار است و اگر نتوان به وجود رابط نگاه استقلالی کرد مشترک لفظی بین این دو حاکم است. آیا این نظریه درست است؟ نقدی براین نظر وارد است یا نه؟


پاسخ:

موجود بر دو قسم است:
1. موجودی که وجودش «فی نفسه» است؛ و آن‌را وجود مستقل، وجود محمولی و یا وجود نفسی می‌‏نامند.
2. موجودی که وجودش «فی غیره» است؛ و به آن وجود رابط گفته می‌شود.
در مورد وجود محمولی و وجود رابط مباحث متعددی وجود دارد، یکی از مباحث این است که آیا اختلاف میان وجود مستقل و رابط، یک اختلاف نوعی است یا نه؟ اگر بگوییم: اختلاف میان آنها یک اختلاف نوعی نیست، معنایش این است که وجود رابط، با آن‌‏که یک معنای تعلقی و وابسته به غیر دارد، امّا در صورتی که با نظر استقلالی به آن نگریسته شود می‏‌تواند از این وابستگی و عدم استقلال در مفهومیت جدا شده و به شکل یک معنای مستقل درآید. و اگر بگوییم: اختلاف میان آنها یک اختلاف نوعی است، معنایش این است که هرگز نمی‏‌توان از وجود رابط مفهوم مستقلی به دست آورد.
نظریه صحیح آن است که اختلاف میان وجود رابط و مستقل، اختلاف نوعی نیست؛ زیرا همان‌‏گونه که حکیمان در بحث‏‌های علت و معلول فلسفه بیان کردند، نیازمندی و وابستگی معلول به علت ذاتی معلول است، و لازمه این امر آن است که معلول عین نیاز و وابستگی به وجود علت بوده و هیچ نحوه استقلالی از آن نداشته باشد. مقتضای مطلب یاد شده آن است که وجودهای معلول به هر صورتی که باشند؛ خواه جوهر و خواه عرض که آن ‏هم یک موجود فی نفسه است؛ نسبت به علتشان رابط باشند، اگرچه همان وجودهای معلول با نظر به خودشان و در مقایسه با یکدیگر جوهر یا عرض می‌‏باشند.
[حاصل آن‏‌که به مقتضای فقر ذاتی و نیاز ذاتی معلول به علت، وجود معلول نسبت به علتش یک وجود رابط است. از طرف دیگر تمام موجودات خارجی معلول خدای سبحان هستند، پس همه آنها رابط هستند؛ اما در عین حال ما از آنها ماهیات گوناگون انتزاع می‌‏کنیم، و این نشان می‌‏دهد که می‌‏توان وجود رابط را مستقلاً لحاظ نمود و از آن مفهوم مستقل به دست آورد.] به این صورت ثابت می‌‏شود که اختلاف وجود رابط و مستقل، یک اختلاف نوعی نیست؛ یعنی مفهوم غیر مستقلی که از وجود رابط انتزاع می‏‌شود، قابلیت آن‌را دارد که به مفهوم مستقلی که از وجود مستقل انتزاع می‌‏شود، تبدیل گردد.[1]
البته، ملا صدرا در اسفار مطلبی را بیان کرده و آن این‌که معنای وجود، بر وجود رابطی و محمولی به اشتراک لفظی حمل می‌شود؛ ولی همان‌گونه که در شرح اسفار بیان شده: مقصود صدرا از قول به تباین و اشتراک لفظی، برای نشان دادن شدّت بُعد بین این دو نوع از وجود است؛ و گرنه قول به تباین و اشتراک لفظی دو معنای وجود رابطی و محمولی با مبادی حکمت متعالیه، یعنی وحدت مفهوم وجود و تشکیک حقیقت آن، ناسازگار است. وی می‌گوید آنچه که این گفته را تأیید می‌کند تصریح صدرالمتألهین در اشتراک عرفی وجود بین دو قسم از وجود نفسی است که در برابر دو قسم از وجود رابطی هستند؛ زیرا شکی نیست که مصادیق این دو قسم متباین نبوده و از مراتب حقیقت مشککه خارجی هستند.[2]   [1] . ر. ک: طباطبایی، محمد حسین، نهایة الحکمة، ترجمه و شرح، شیروانی، علی، ج ‏1، ص 161- 172، قم، موسسه بوستان کتاب، چاپ دوم، 1387ش. [2] . ر ک: جوادی آملی، عبدالله، رحیق مختوم شرح حکمت متعالیه( صدر الدین شیرازی)، ج 1، ص 531، قم، اسراء، 1386ش.





سوال مرتبط یافت نشد
مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین