در ارتباط با پرسش مطرح شده باید گفت؛ اولاً: آیا عقل و فطرت انسان می‌فهمد که توان درک همه چیز را ندارد یا نه؟ اگر می‌فهمد که همه چیز را نمی‌فهمد، پس می‌داند کمالاتی وجود دارد که عقل و فطرت او به تنهایی قادر بر شناخت آن نیست. اما اگر مدعی شوید که عقل و فطرت چنین اعترافی ندارند، به نظر می‌رسد این ادعا خلاف عقل و فطرت است؛ زیرا انسانی را نمی‌توان یافت که اعتراف به نقصان علم خود نکند؛ نوابغ بشری همه اعتراف به ناقص بودن علم خود می‌کنند، تا چه رسد به انسان‌های عادی، بلکه اولیای الهی با این‌که از راه وحی و علم الهی متصل به سرچشمه تمام علوم هستند، درخواست فزونی علم دارند.[1] ثانیاً: آیا خدای حکیم می‌داند انسان از راه هدایت انبیا می‌تواند به کمالات و خوبی‌های برتری دست پیدا کند و با برخوردار نبودن از این هدایت الهی از بسیاری از کمالات محروم می‌ماند یا نه؟ به نظر می‌رسد با توجه ظرفیت وسیع، بلکه بی‌نهایت انسان، این مطلب روشن می‌شود که خداوند متعال می‌داند انسان از راه هدایت انبیا می‌تواند به کمالات برتری دست پیدا کند و با عدم برخورداری از این هدایت الهی، از بسیاری از کمالات محروم می‌ماند. بنابراین آیا نمی‌توان گفت بعثت انبیا از راه قاعده لطف بر خداوند واجب است و عقل حکم به ضرورت بعثت انبیا می‌کند؟[2] [1] . «فَتَعالَی اللَّهُ الْمَلِکُ الْحَقُّ وَ لا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ یُقْضی‏ إِلَیْکَ وَحْیُهُ وَ قُلْ رَبِّ زِدْنی‏ عِلْماً». طه، 114. [2] . برای اطلاع بیشتر رجوع شود به: پاسخ 64846(عقل نظری و عملی و عدم ضرورت نبوت عامه).
با سلام. ما در اثبات ضرورت نبوت از استدلالهای مختلفی؛ مانند محدودیت عقل یا برهان لطف و... استفاده میکنیم، ولی همه این براهین پیش فرضی دارند مبنی بر اینکه ما نیاز به کمالی داریم که نمیفهمیم. به عبارتی سؤالم من این است که چرا ما نمیتوانیم اینگونه در نظر بگیریم که خداوند به ما عقل و فطرت و حس داده و ما را با توجه به آن چیزهایی که به ما میرسد مورد آزمایش قرار میدهد و به میزان عدم عناد و پاسخ صحیح به آن دادههای رسیده، ما را جزا میدهد! به بیان دیگر، کمالی که خداوند میخواهد بدهد، یا به عبارتی پاداشی که خداوند میدهد به اندازه درست مصرف کردن و پاسخ مناسب دادن به عقل و فطرت است و لازم نیست حتماً دستوراتی دیگر؛ یعنی دین باشد که ما اگر از آنها تبعیت کردیم مستحق پاداش شویم. در این صورت ضرورت نبوت زیر سؤال میرود. برای اینکه سؤال کمی بیشتر جا بیفتد به چند نکته اشاره میکنم: مثلاً ما در ادبیات دینی اشخاصی به عنوان مستضعف داریم که میگوییم در صورتیکه مقصر نباشند بر آنها عیبی نیست، اگر نتوانند به دین حق برسند. یا مثلاً در بحث اجتهاد در زمان غیبت و مصلحت سلوکیهای که شیخ انصاری مطرح میکند قریب به این مضمون داریم.
در ارتباط با پرسش مطرح شده باید گفت؛ اولاً: آیا عقل و فطرت انسان میفهمد که توان درک همه چیز را ندارد یا نه؟ اگر میفهمد که همه چیز را نمیفهمد، پس میداند کمالاتی وجود دارد که عقل و فطرت او به تنهایی قادر بر شناخت آن نیست. اما اگر مدعی شوید که عقل و فطرت چنین اعترافی ندارند، به نظر میرسد این ادعا خلاف عقل و فطرت است؛ زیرا انسانی را نمیتوان یافت که اعتراف به نقصان علم خود نکند؛ نوابغ بشری همه اعتراف به ناقص بودن علم خود میکنند، تا چه رسد به انسانهای عادی، بلکه اولیای الهی با اینکه از راه وحی و علم الهی متصل به سرچشمه تمام علوم هستند، درخواست فزونی علم دارند.[1]
ثانیاً: آیا خدای حکیم میداند انسان از راه هدایت انبیا میتواند به کمالات و خوبیهای برتری دست پیدا کند و با برخوردار نبودن از این هدایت الهی از بسیاری از کمالات محروم میماند یا نه؟ به نظر میرسد با توجه ظرفیت وسیع، بلکه بینهایت انسان، این مطلب روشن میشود که خداوند متعال میداند انسان از راه هدایت انبیا میتواند به کمالات برتری دست پیدا کند و با عدم برخورداری از این هدایت الهی، از بسیاری از کمالات محروم میماند.
بنابراین آیا نمیتوان گفت بعثت انبیا از راه قاعده لطف بر خداوند واجب است و عقل حکم به ضرورت بعثت انبیا میکند؟[2] [1] . «فَتَعالَی اللَّهُ الْمَلِکُ الْحَقُّ وَ لا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ یُقْضی إِلَیْکَ وَحْیُهُ وَ قُلْ رَبِّ زِدْنی عِلْماً». طه، 114. [2] . برای اطلاع بیشتر رجوع شود به: پاسخ 64846(عقل نظری و عملی و عدم ضرورت نبوت عامه).