گاهی می‌گویند علت چهار قسم است: فاعلی، صوری، مادی و غایی. گاهی صحبت از علت تامه و ناقصه است. گاهی صحبت از مقتضی و عدم مانع است. این تقسیم‌ها به اعتبارات مختلفی است؟ رابطه آنها چیست؟ آیا آن علل چهارگانه مذکور از اقسام علت تامه‌اند؟
حکیمان بر این باورند که هر چیزی برای به وجود آمدن نیاز به چهار علت دارد. علت‌های چهارگانه در این تقسیم‌بندی عبارت‌اند از: 1. علت فاعلی، 2. علت مادی، 3. علت صوری، 4. علت غایی. توضیح و تفسیر هر یک از این علل چهارگانه در این‌جا ممکن نیست.[1] اما در یک مثال ساده با اندکی مسامحه می‌‌توان گفت: در جریان ساخت یک صندلی، «نجّار» علت فاعلی است، «چوب» علت مادّی، «شکل صندلی» علت صوری و «نشستن» علت غایی است.[2] مفهوم «علت تامه»، یک مفهوم بسیط است و منظور از آن مجموعه چیزهایی است که در تحقق و به وجود آمدن چیزی دخالت دارند؛ اعم از علل چهارگانه و شرایط انجام یک فعل، بلکه عدم مانع نیز در این مجموعه داخل است. اگر همه این امور مجتمع باشند به این مجموعه، «علت تامه» گفته می‌شود. قهراً منظور از مفهوم «علت ناقصه» این است که یک یا چند بخش از مجموعه‌ای که «علت تامه» را تشکیل می‌دهند، مفقود باشد. بنابراین مفهوم «علت تامه» اعم از مفهوم علت‌های چهارگانه است. اما بحث «مقتضی» و «عدم مانع» به این لحاظ است که گاهی وجود چیزی شرط برای تحقق امری است، و گاهی در جهت مقابل، وجود چیزی مانع از تحقق امری است. برای تمییز و جدایی این دو دسته، امور وجودی را که دخالت در تحقق چیزی دارند «مقتضی» می‌نامند، اما اموری که وجودشان مانع از تحقق چیزی است، از آن‌جا که در حقیقت، عدم آنها شرط برای تحقق است، از آنها تعبیر به «عدم مانع» می‌شود. بنابراین «علت تامه» مفهوم بسیطی است که می‌تواند مساوی با مجموع «مقتضی» و «عدم مانع» باشد؛ چنان‌که «مقتضی» مفهومی است که می‌تواند اعم از «علت‌های چهارگانه» باشد.  نتیجه: این واژه‌های «علل چهارگانه»، «علت تامه و ناقصه» و «مقتضی و عدم مانع» با توجه به هدف‌های مختلف طراحی شده‌اند که ممکن است گاه تداخل داشته باشند.  [1] . برای اطلاع بیشتر: ر. ک: طباطبائی، سید محمد حسین، بدایة الحکمة، ص 109 - 124، قم، مؤسسه نشر اسلامی، 1423ق. [2] . اقتباس از پاسخ 55133.
عنوان سوال:

گاهی می‌گویند علت چهار قسم است: فاعلی، صوری، مادی و غایی. گاهی صحبت از علت تامه و ناقصه است. گاهی صحبت از مقتضی و عدم مانع است. این تقسیم‌ها به اعتبارات مختلفی است؟ رابطه آنها چیست؟ آیا آن علل چهارگانه مذکور از اقسام علت تامه‌اند؟


پاسخ:

حکیمان بر این باورند که هر چیزی برای به وجود آمدن نیاز به چهار علت دارد. علت‌های چهارگانه در این تقسیم‌بندی عبارت‌اند از: 1. علت فاعلی، 2. علت مادی، 3. علت صوری، 4. علت غایی.
توضیح و تفسیر هر یک از این علل چهارگانه در این‌جا ممکن نیست.[1] اما در یک مثال ساده با اندکی مسامحه می‌‌توان گفت: در جریان ساخت یک صندلی، «نجّار» علت فاعلی است، «چوب» علت مادّی، «شکل صندلی» علت صوری و «نشستن» علت غایی است.[2]
مفهوم «علت تامه»، یک مفهوم بسیط است و منظور از آن مجموعه چیزهایی است که در تحقق و به وجود آمدن چیزی دخالت دارند؛ اعم از علل چهارگانه و شرایط انجام یک فعل، بلکه عدم مانع نیز در این مجموعه داخل است. اگر همه این امور مجتمع باشند به این مجموعه، «علت تامه» گفته می‌شود. قهراً منظور از مفهوم «علت ناقصه» این است که یک یا چند بخش از مجموعه‌ای که «علت تامه» را تشکیل می‌دهند، مفقود باشد. بنابراین مفهوم «علت تامه» اعم از مفهوم علت‌های چهارگانه است.
اما بحث «مقتضی» و «عدم مانع» به این لحاظ است که گاهی وجود چیزی شرط برای تحقق امری است، و گاهی در جهت مقابل، وجود چیزی مانع از تحقق امری است. برای تمییز و جدایی این دو دسته، امور وجودی را که دخالت در تحقق چیزی دارند «مقتضی» می‌نامند، اما اموری که وجودشان مانع از تحقق چیزی است، از آن‌جا که در حقیقت، عدم آنها شرط برای تحقق است، از آنها تعبیر به «عدم مانع» می‌شود. بنابراین «علت تامه» مفهوم بسیطی است که می‌تواند مساوی با مجموع «مقتضی» و «عدم مانع» باشد؛ چنان‌که «مقتضی» مفهومی است که می‌تواند اعم از «علت‌های چهارگانه» باشد.
 نتیجه: این واژه‌های «علل چهارگانه»، «علت تامه و ناقصه» و «مقتضی و عدم مانع» با توجه به هدف‌های مختلف طراحی شده‌اند که ممکن است گاه تداخل داشته باشند.  [1] . برای اطلاع بیشتر: ر. ک: طباطبائی، سید محمد حسین، بدایة الحکمة، ص 109 - 124، قم، مؤسسه نشر اسلامی، 1423ق. [2] . اقتباس از پاسخ 55133.





سوال مرتبط یافت نشد
مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین