این جملات از منابع مختلف نقل شده است،[1] و بیانگر ویژگی‌های نفس انسان است، مجموع این ویژگی‌ها را می‌توان به این صورت فهرست کرد: 1. نفس موجودی مرکب نیست؛ یعنی اجزا و جزئیات ندارد. 2. نفس از عناصر مادی نیست و ویژگی‌های ماده در او نیست؛ بلکه روحانی است. 3. حیات و زنده بودن، ذاتی نفس است و از او جدا نمی‌شود. 4. نفس استعداد و توان داناشدن را دارد و می‌تواند عالم و آگاه گردد. 5. فاعلیت نفس و انجام فعل از سوی نفس، توسط بدن و مقام طبع و طبیعت او صورت می‌گیرد. 6. نفس یکی از فعلیت‌های [2] عقل فعال[3] است. 7. حقیقت انسان، همان نفس او است که موجودی لطیف و هدیه‌ای ویژه از جانب خداوند است. 8. مقام جسمانی (بدن) و مقام روحانی او از مظاهر و جلوه‌های حقیقت نفس هستند؛ یعنی نفس یک حقیقت ذات مراتب است که یک مرتبه او مقام روحانی است و مرتبه دیگر آن مقام جسمانی او است؛ رابطه این مقامات با ذات رابطه ظاهر و مظهر است که این مقامات مظهر آن ذات هستند. 9. نفس کامل‌ترین مظهر خداوند است. توضیح این‌که ذات متعالی خداوند غیب مطلق و در کمون و خفا است؛ بنابراین آنچه در مورد شناخت خداوند، برای انسان و هر موجود دیگری امکان دارد، شناخت تجلیات، مظاهر و پرتو خداوند است؛ در میان تجلیات، انسان کامل‌ترین و جامع‌ترین مظهر و تجلی خداوند است. [1] . ر.ک: «رابطه عرفان و شناخت نفس»، سؤال 924. [2] . صورت در این‌جا به معنای فعلیت است. [3] . عقل فعال در نظر فلاسفه آخرین و پایین‌ترین عقول در سلسله طولی عقول است.
معنای این جملات به زبان سادهتر چه میشود؟ (نفس، جوهری است بسیط و روحانی و زنده به ذات و دانا است به قوت و فاعل به طبع و او صورتی است از صورتهای عقل فعّال). (حقیقت انسان نفس لطیفه ربانی است؛ که جنبه جسمانی و روحانی وی نیز همگی از مظاهر و جلوههای آن حقیقتاند). (نفس کاملترین مظهر حق است).
این جملات از منابع مختلف نقل شده است،[1] و بیانگر ویژگیهای نفس انسان است، مجموع این ویژگیها را میتوان به این صورت فهرست کرد:
1. نفس موجودی مرکب نیست؛ یعنی اجزا و جزئیات ندارد.
2. نفس از عناصر مادی نیست و ویژگیهای ماده در او نیست؛ بلکه روحانی است.
3. حیات و زنده بودن، ذاتی نفس است و از او جدا نمیشود.
4. نفس استعداد و توان داناشدن را دارد و میتواند عالم و آگاه گردد.
5. فاعلیت نفس و انجام فعل از سوی نفس، توسط بدن و مقام طبع و طبیعت او صورت میگیرد.
6. نفس یکی از فعلیتهای [2] عقل فعال[3] است.
7. حقیقت انسان، همان نفس او است که موجودی لطیف و هدیهای ویژه از جانب خداوند است.
8. مقام جسمانی (بدن) و مقام روحانی او از مظاهر و جلوههای حقیقت نفس هستند؛ یعنی نفس یک حقیقت ذات مراتب است که یک مرتبه او مقام روحانی است و مرتبه دیگر آن مقام جسمانی او است؛ رابطه این مقامات با ذات رابطه ظاهر و مظهر است که این مقامات مظهر آن ذات هستند.
9. نفس کاملترین مظهر خداوند است. توضیح اینکه ذات متعالی خداوند غیب مطلق و در کمون و خفا است؛ بنابراین آنچه در مورد شناخت خداوند، برای انسان و هر موجود دیگری امکان دارد، شناخت تجلیات، مظاهر و پرتو خداوند است؛ در میان تجلیات، انسان کاملترین و جامعترین مظهر و تجلی خداوند است. [1] . ر.ک: «رابطه عرفان و شناخت نفس»، سؤال 924. [2] . صورت در اینجا به معنای فعلیت است. [3] . عقل فعال در نظر فلاسفه آخرین و پایینترین عقول در سلسله طولی عقول است.